eitaa logo
🇵🇸راهـ ــ ــ صالحین 🇮🇷🛣️
953 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
94 فایل
باسلام به کانال "راه صالحین " خوش آمدید🌺 🤚در این مجال، راه صلحا را با هم مرور خواهیم کرد✋ ارتباط با ادمین: @habeb_1 این کانال مستقل بوده و به هیچ ارگانی متعلق نمی‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺فقط امروز مهلت داری🌺 باسلام و عرض ادب با گرفتن کد زیر از هدیه دوشنبه سوری همراه اول بهره مند شوید *100*64# (ستاره، 100،ستاره،64،مربع) بزن شارج شی😊 ‌ ✨ 🎁 مکالمه یا اینترنت *100%* *رایگان* •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇. 🌍eitaa.com/rahSalehin
♦️منبع بنرهای جنجالی حجاب در نمایشگاه کتاب منتشر شد/ تولستوی واقعا از پوشیدگی گفته است! 🔹حسن وزیری طراح بنرهای حجابِ نمایشگاه کتاب در شبکه اجتماعی ویراستی منبع گفته‌های تولستوی را بیان کرد و نوشت: برای آنانکه واقعا برایشان سوال شد و البته برای دوستان مان، منبع جمله منتشر شده در بنرهای حجاب نمایشگاه کتاب را می توانید مشاهده کنید. 🔹کتاب "محمد ص" ، جمع آوری و ترجمه برخی نوشته‌های متفاوت تولستوی هست توسط یک نویسنده عرب، فلذا به زبان عربی است که نشر ثالث بخشی از آن را به فارسی ترجمه و در ۱۳۸۵ منتشر کرده. 🔹حال که منبع این جملات و واقعی بودنشان مشخص شده، مروجان بی‌حجابی که حتی حاضرند برای رسیدن به اهداف خود متوسل به دروغ شوند، چه پاسخی دارند؟ https://eitaa.com/harffe_hesab 🍏🍏🍏
🔴۴ کتابی که دیروز رهبر معظم انقلاب از نشر معارف خریداری کردند ♦️کتاب‌های: «قاره سبز» نوشتهٔ مریم نقاشان، «ستاره‌ها چیدنی نیستند» که برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی است به قلم محمدعلی حبیب‌اللهیان، «سواد مطالبه» نوشتهٔ محسن مهدیان‌ و «داعشی‌های کراواتی» نوشتهٔ سیدهاشم میرلوحی. کتاب‌هایی بودند که رهبر معظم انقلاب صبح دیروز خریداری کردند. 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
16.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- نماهنگ "غریب امام صادق (ع) " هرچی دارم از کَرَم صادق آل حیدرِ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
شهادت صادق آل عبا تسلیت باد (بنر نصب شده در مسجد مقدس جمکران) 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- امام (ع) «حاج حسن خلج» 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🎥 | گریه‌ی امام صادق علیه السلام بر شیعیان آخرالزمان ▪️◾️▪️ 🎙حجت الاسلام والمسلمین عالی 🏴 ۲۵ شوال، سالروز شهادت رئیس مذهب تشیع، امام جعفر صادق علیه السلام را خدمت شما تسلیت عرض مینماییم . ✅ارسالی کانون بسیج فرهنگیان نهاوند. 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
📚 حکایت_بعضی_از_ما ... میگن شیطان با بنده ای همسفر شد موقع نماز صبح بنده نماز نخوند موقع ظهر و عصر هم نماز نخوند موقع مغرب و عشا رسید بازم بنده نماز بجای نیاورد. موقع خواب شیطان به بنده گفت من با تو زیر یک سقف نمیخوابم چون پنج وقت موقع نماز شد و تو یک نماز نخواندی میترسم غضبی از آسمان بر این سقف نازل بشه که من هم با تو شامل بشم. بنده گفت تو شیطانی و من بنده خدا،چطور غضب بر من نازل بشه؟ شیطان در جواب گفت من فقط یک سجده اونم به بنده خدا نکردم از بهشت رانده شدم و تا روز قیامت لعن شدم در صورتیکه تو از صبح تا حالا باید چند سجده به خالق میکردی و نکردی وای به حال تو که از من بدتری!!! 👈 قال رسول الله صلى الله علیه وآله : من ترک صلاته متعمدا فقد هدم دینه ؛ کسى که عملا نمازش را ترک کند، به تحقیق که دینش را منهدم کرده است 🦋 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🦋 🦋 اللهـم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج 🦋 باتشکر از آقای خداداد بخاطر ارسال مطلب 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
چقدر حالت بوی خدا میدهد… ماشین خیابان را دور میزند و به سمت راه آهن حرکت میکند.چادرم را روی صورتم میکشم و پشت سرم را نگاه میکنم و از شیشه عقب به گنبد خیره میشوم… چقدر زود گذشت!حقا که بهشت جای عجیبی نیست! همینجاست… میدانی اقا؟ دلم برایت تنگ میشود… خیلی زود!…نمیدانم چرا به دلم افتاده بار بعدی تنها می آیم…تنها! کاش میشد نرفت…هنوز نرفته دلم برایت میتپد رضا ع بغض چنگ به گلویم میندازد… … اشک از کنار چشمم روی چادرم میچکد… نگاهت میکنم پیشانی ات را به شیشه چسبانده ای و به خیابان نگاه میکنی میدانم هم خوشحالی هم ناراحت… خوشحال بخاطر جواز رفتنت… ناراحت بخاطر دوچیز.. اینکه مثل من هنوز نرفته دلت برای مشهد پر میزند و دوم اینکه نمیدانی چطور به خانواده بگویی که میخواهی بروی …میترسی نکند پدرت زیر قول و قرارش بزند دستم را روی دستت میگذارم و فشار میدهم.میخواهم دلگرمی ات باشم… _ علی؟.. _ جان؟… _ بسپار بخدا لبخند میزنی و دستم را میگیری زمان حرکت غروب بود وما دقیقا لحظه حرکت قطار رسیدیم.تو باعجله ساک را دنبال خود میکشیدی و من هم پشت سرت تقریبا میدویدم.. بلیط هارا نشان میدهی و میخندی _ بدو ریحانه جا میمونیما تا رسیدن به قطار و سوار شدن مدام مرا میترساندی که الان جا میمونیم… واگن اتوبوسی بود و من مثل بچه ها گفتم حتمن باید کنار پنجره بشینم. توهم کنار آمدی و من روی صندلی ولو شدم.   لبخند میزنی و کنارم مینشینی _ خب بگو ببینم خانوم! سفر چطور بود؟ چشمهایت رارصد میکنم.نزدیک می ایم و در گوشت ارام میگویم _ تو که باشی همه چیز خوبه… چانه ام را میگیری و فقط نگاهم میکنی.اخ که همین نگاهت مرا رسوا کرد… _ اره!….ریحانه ازوقتی اومدی تو زندگیم همه چیز خوب شد…همه چیز… سرم راروی شانه ات میگذارم که خودت را یکدفعه جمع میکنی _ خانوم حواسم نیست توام چیزی نمیگی ها!!…زشته عزیزم! اینکارارو نکن دوتا جوون میبینن دلشون میخوادا! اونوخ من بیچاره دوباره دم رفتن پام گیر میشه میخندم وجواب میدهم ... . 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
_ چشششششم…عاقا! شماامر کن! البته جای اون واسه جوونا دعا کن! _ اونکه رو چشم!دعا کنم یه حوری خدا بده بهشون… ذوق زده لبخند میزنم که ادامه میدهی _ البته بعد شهادت! وبعد بلند میخندی.لبم را کج میکنم و بحالت قهر میگویم _ خعلی بدی! فک کردم منظورت از حوری منم! _ خب منظور شمایی دیگه!…بعد شهادت شما میشی حوری …عزیزم! رویم راسمت شیشه برمیگردانم _ نعخیر دیگه قبول نیست!قَرقَر تا روز قیامت! _ قیامت که نوکرتم.ولی حالا الان بقول خودت قَر نکن…گناه دارما… یروز دلت تنگ میشه خانوم نکن! دوباره رو میکنم سمتت و نگاهت میکنم دردلم میگذرد اره دلم برات تنگ میشه…برای امروز…برای این نگاه خاصت.یکدفعه بلند میشوم و از جایگاه کیف و ساکها،کیفم را برمیدارم و از داخلش دوربینم را بیرون می آورم.سرجایم مینشینم و دوربین را جلوی صورتم میگیرم _ خب…میخوام یه یادگاری بگیرم…زود باش بگو سیب! میخندی و دستت را روی لنز میگذاری _ ار قیافه کج و کوله من؟…. _ نعخیر!..به سید توهین نکنا!!!.. _ اوه اوه چه غیرتی… و نیشت را به طرز مسخره ای باز میکنی بقدری که تمام دندانهایت پیدا میشود _ اینجوری خوبه؟؟؟ میخندم ودستم را روی صورتت میگذارم _ عههه نکن دیگه!….تروخدا یه لبخند خوشگل بزن لبخند میزنی و دلم را میبری _ بفرما خانوم _ بگو سیب _ نه….نمیگم سیب _ باز اذیت کردی _ میگم…میگم.. دوربین را تنظیم میکنم _ یک ….دو….. سه….بگو _ شهیییید… قلبم با ایده ات کنده و یادگاریمان ثبت میشود… حسین آقا یک دستش را پشت دست دیگرش میزند و روی مبل مقابلت مینشیند.سرش را تکان میدهدو درحالیکه پای چپش از استرس میلرزد نگاهش را به من میدوزد _ بابا؟…تو قبول کردی؟ سکوت میکنم ،لب میگزم و سرم راپایین میندازم _ دخترم؟…ازت سوال کردم! تو جدن قبول کردی؟ تو گلویت را صاف میکنی ودرادامه سوال پدرت ازمن میپرسی _ ریحان؟..بگو که مشکلی نداری! دسته ای از موهای تیره رنگم که جلوی صورتم ریخته است را پشت گوش میدهم و اهسته جواب میدهم _ بله!… حسین اقا دستش را درهوا تکان میدهد _ بله چیه بابا؟ واضح جواب بده دختر! سرم را بالا میگیرم و درحالیکه نگاهم را از نگاه پرنفوذ پدرت میدزدم جواب میدهم _ یعنی…بله! قبول کردم که علی بره! این حرف من اتشی بود به جان زهراخانوم تایکدفعه از جا بپرد ، ازلبه پنجره رو به حیاط بلند شود و وسط هال بیاید. _ میبینی اقاحسین؟…میبینی!!عروسمون قبول کرده! رو میکند به سمت قبله و دستهایش را باحالی رنجیده بالا می آورد _ ای خدا من چه گناهی کردم اخه! … ببین بچه دسته گلم حرف از چی میزنه… علےاصغر که تاالان فقط محو بحث مابود درحالیکه تمام وجودش سوال شده میپرسد _ ماما داداچ علی کوجا میره؟ پدرت باصدای تقریبا بلند میگوید _ اا … بسه خانوم! چرا شلوغش میکنی؟؟…هنوز که این وسط صاف صاف واساده… و بعد به علی اصغر نگاه میکند و ادامه میدهد _ هیچ جا بابا جون هیچ جا… مادرت هم مابقی حرفش را میخورد و فقط به اشکهایش اجازه میدهد تا صورت گرد و سفیدش را تر کنند احساس میکنم من مقصر تمام این ناراحتی ها هستم گرچه دل خودم هنوز به رفتنت راه نمیدهد…ولی زبانم مدام و پیاپی تورا تشویق میکند که برو! تو روی زمین روبروی مبلی که پدرت روی ان نشسته مینشینی _ پدرمن! یه جواب ساده که اینقدر بحث و ناراحتی نداره من فقط خواستم اطلاع بدم که میخوام برم.همه کارامم کردم و زنمم رضایت کامل داره… حسین اقا اخم میکند و بین حرفت میپرد _ چی چی میبری و میدوزی شازده؟ کجا میرم میرم؟..مگه دخترمردم کشکه؟…اون هیچی مگه جنگ بچه بازیه!…من چه میدونستم بعداز ازدواج زنت ازتو مشتاق تر میشه… توحق نداری بری تامنم رضایت ندم پاتو از دراین خونه بیرون نمیزاری ... . 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin