eitaa logo
راه بیداری
693 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
6.3هزار ویدیو
91 فایل
راه بیداری، فقط مسیر #مطالبه_گری نیست، راه بیداری، مسیر رسیدن به #هدف_نهایی است، راه بیداریِ افکار، راه بیداریِ امتها...🔆 پاسخگویی: @f_javidmehr
مشاهده در ایتا
دانلود
❁ـ﷽ـ❁ ✅ در اوج عزت... 🧕يك سوئيت كوچك متأهلی داشتیم. دو نفر از اساتید ما به همراه خانواده مهمان ما بودند. يك سفره كوچولو انداختيم. دو تا پتو و دو تا پشتی داشتيم. با افتخار از اين دو استاد بزرگوار در همان خانه كوچك خوابگاهی پذيرايی كرديم. 🔺اوایل زندگی، مخارج ما از طریق پولی که از راه تدریس یا حق تألیف کتاب دکتر و نیز حقوق من که با مدرک لیسانس در دانشگاه امیرکبیر با ماهی ۱۳۵۰۰ تومان مشغول کار بودم، تأمین می‌شد. در تمام این سال‌ها خودم را در دیدم. 🔺این قدر این مرد مرا در زندگی کرده بود. عشقش، محبتش، یگانگیش، ، نمازهایش برای من ارزش بود. این چیزها برای من ارزش بود و ایشان این چیزها را تام و تمام داشت. ✍همسر ، دانشمند هسته‌ای ✨شادی روح همه‌ی شهدای‌ اسلام صلوات🌹 ✅ امام علی علیه السلام:🔻🔻 "هرکه دوست دارد بدون ثروت، غنی شود و با سلطه و قدرت، عزت پیدا کند و بدون وابسته و خویشاوند، فزونی یابد، باید از به سوی عزت طاعت او برود. که اگر این طور شد، همه‌ی این‌ها را خواهد یافت." 📚 آثارالصادقین، ج ۱۳ 💬کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075 ble.ir/dostaneha1401_08
❁ـ﷽ـ❁ 🔰شهید محمدجواد بیست و ششم خرداد سال ۱۳۲۹ در تهران متولد شد. وی در سال ۱۳۵۴ و برای ادامه تحصیل دانشکده نفت آبادان را برگزید و پس از فارغ التحصیلی از این رشته در پالایشگاه نفت تهران مشغول به کار شد. 🔹شهید «محمدجواد تندگویان» در دوران تحصیل مبارزات خود علیه را ادامه داد و در سال ۱۳۵۲ توسط ساواک دستگیر و به ۱۱ ماه حبس محکوم شد. پس از پیروزی انقلاب، به مدیریت یک کارخانه در رشت رسید. 🔸او پس از مدتی به وزارت نفت دعوت شد و به‌عنوان مدیر مناطق نفت‌خیز جنوب مشغول به کار شد. در هنگام بررسی پرونده‌های کارکنان صنعت نفت، شهید تندگویان به کار در وزارت نفت دعوت و به سمت عضو اصلی کمیسیون پاکسازی در آبادان برگزیده شد. 🔹چند ماه بعد سرپرست مناطق نفت‌خیز جنوب شد که با تلاش‌های بی‌وقفه موفق به بهره‌برداری، حفاری و مهار چاه‌ها شد، به‌گونه‌ای که علاوه بر مطبوعات داخلی، مطبوعات خارجی به توانایی او در یکی از چاه‌های مناطق نفت‌خیز اشاره کردند. 🔸در همین زمان، توسط به سمت وزیر نفت به مجلس پیشنهاد و با اکثریت آرا به سمت وزیر نفت منصوب شد. او دیدگاه وسیع و جامعی در صنعت نفت داشت. ♦️هدف از فروش نفت را به دست آوردن مورد نیاز برای خرید کالا‌های سرمایه‌ای و ایجاد صنایع جدید می‌دانست که این امر کشور را به سوی صنعتی شدن سوق می‌داد. ✅ قصد داشت را که به‌صورت تافته‌ای جدا بافته بود، به نهادی مردمی تبدیل کند و با وقوع جنگ تصمیم داشت، صنعت نفت را در سراسر کشور پراکنده کند تا از آسیب‌پذیر بودن آن کاسته شود. ♦️به تبدیل به فرآورده‌های گران قیمت از جمله می‌اندیشید، اولویت دولتش را به به مردم به‌ویژه مناطق محروم اختصاص داده بود. 🔹شهید تندگویان خود را فرزند انقلاب می‌دانست و هیچگاه خود را از مردم جدا نمی‌دید و برای تقویت روحیه کارکنان شرکت نفت به مناطق جنوب سفر می‌کرد. این کار او سبب می‌شد که اولاً کارکنان صنعت نفت خود را در شرایط جنگی تنها نبینند، ثانیاً تصمیمات متخذه در کمترین زمان ممکن اجرا شود. 🔸در یکی از این بازدیدها، در حالی که ۴۰ روز بیشتر از وزارتش نگذشته بود، در نزدیکی پالایشگاه آبادان به اسارت نیرو‌های بعثی درآمد. رژیم بعث عراق اسارت وزیر نفت را حربه‌ای برای تبلیغات پیروزی‌های خود می‌دانست، ولی به سرعت دریافت که تندگویان کسی نیست که حتی در اسارت تسلیم خواسته‌های ناصوابشان شود و روح بلندش بزرگتر از آن بود که در تسخیر مشتی دون بگنجد. ♦️در ، با یک حرکت بسیار ساده هیأت اعزامی ایران، تمام حصار‌های رژیم بعث یک باره در هم شکست و عکس شهید تندگویان بر روی صندلی خالی وزارت نفت ایران تمام دوربین‌های دنیا را به خود معطوف کرد و در کمترین زمان ممکن به اقصی نقاط جهان مخابره شد و خبر مظلومیتش را به رخ دون‌صفتان کشید. 📌جنگ پایان یافت و مردم ایران آغوش گرم خود را پذیرای آزادگان کردند، ولی در میان سفرای آزادی خبری از مجاهد بزرگ نبود. آری، «محمدجواد» به آرزوی جاودانه‌اش رسیده بود، و روح بلندش به سوی پروردگارش بال گشوده بود. ✅ پیکر این شهید بزرگوار پس از ۱۱ سال اسارت در ۲۹ آذر ۱۳۷۰ به خاک ایران منتقل شد و در جوار شهدای هفتم تیر در بهشت زهرا (سلام الله علیها) آرام گرفت. @mahman11 شادی روحشون صلوات🌹 ble.ir/dostaneha1401_08
❁ـ﷽ـ❁ 🔴ماجرای جالب تصادف خودروی 👤راننده حاجی بیان می‌کرد در مسیر فرودگاه امام خمینی(ره) بودیم. پرایدی منحرف شد و با ما کرد. پراید صد درصد مقصر بود. بعد از برخورد از سمند پیاده شدم و از حاجی خواستم اجازه دهد که به زنگ بزنیم اما حاجی به شدت با من برخورد کرد و با جذبه گفت مقصر تو هستی! 🔸راننده می‌گوید: پراید مقصر است، اما اصرار می‌کند که مقصر توئی و باید خسارت راننده پراید را پرداخت کنیم. 🔹راننده پراید که خودش هم متحیر شده بود، خوشحال از این اتفاق و مهربانی، خسارت را گرفت و رفت. 🔸به حاج قاسم گفتم:👇 ❓چرا گفتی من مقصرم؟ مقصر راننده پراید بود و شما دارید به من ظلم می‌کنید! ♦️ جواب داد:👇 «عزیز من! ما الان کجا می‌رویم❓ 💥به می‌رویم. به دل آتش. اما این راننده پراید است و با همین ماشین رزق خانواده‌اش را تأمین می‌کند.» 💫ما مبلغ خسارت را به او پرداخت کردیم و او را خوشحال کردیم و برای ما است و صدقه راه است. ☑️ تازه اگرما در سوریه کشته شویم معلوم نیست در قرار بگیریم. ✨باید گذشت کنیم و به خاطر عملمان خداوند به ما عنایتی کند. 💬ارسالی از کانال شهید مدافع حرم ابوالفضل سرلک https://rubika.ir/ShahidAbolfazlSarlakCh ble.ir/dostaneha1401_08
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁ـ﷽ـ❁ ◾️بیت الزهرا مکانی بوده که سالیان سال ایام فاطمیه دم در می‌ایستاده و خیرمقدم به عزاداران می‌گفته، 🔸 رو خودش دم می‌کرده و 🔹سرویس بهداشتی هم خودش تمیز می‌کرده، حال و هوای خوبی بوده.☺️ 🔺می‌گفت: حاج قاسم بعد از هر مجلسی غذا🍛 برمی‌داشت می‌برد به می‌داد و می‌گفت 📣 ببخشید صدای هیأت اذیتتون میکنه😒 🏴 بعد شهادتش😢 به‌همین ، شخص دیگری غذا برد دم خونه‌ی همسایه‌ها، همه حالشون خراب بود و گریه می‌کردن.😭 🔻خونه‌ی آخر، خونه‌ی یه شخص ارمنی بود، می‌گفتن تا درو زدیم سریع درو باز کرد، ظاهراً منتظر نشسته بوده... 🔻شروع کرد های های گریه کردن...😭 می‌گفت با خودم گفتم حالا که حاج قاسم شده کی برای من غذا میاره، جاش خالیه😔 ☑️ حاجی هوای همه رو داشت، هیچکس رو دفع نمی‌کرد.😍😭 ✍حسین دارابی شادی روح سردار و یارانش صلوات🌹 ble.ir/dostaneha1401_08
❁ـ﷽ـ❁ هدیه امام حسین(ع) به 🥀 🔰آیت الله اراکی: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. 🔹پرسیدم: چون و کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ 🔸با لبخند گفت: خیر 🔹سؤال کردم: چون چندین را نابود کردی؟ 🔸گفت: نه 🔹با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ 🔸جواب داد: مولایم حسین است! 🔹گفتم: چطور؟ 🔸با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت، تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ▪️۲ تا رگ بریدند این همه ! ❓پس چه کشید پسر فاطمه؟ ▪️او که از سر تا به پایش شمشیر و نیزه و تیر بود! ▪️از حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. ✅ آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند، امام حسین(ع) آمدو گفت: ▪️به یاد تشنگی ما کردی و ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در باشد تا در جبران کنیم. 📚کتاب آخرین گفتارها 📌پ.ن: به مناسبت سالروز رحمت الله علیه ✨شادی روحش صلوات🌹 ble.ir/dostaneha1401_08