May 11
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم »
صلوات و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت « عزیز زیبای من »
📚 کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
🔹فصل اول :
🔸صفحه:۲۸و۲۹
✍ راوی: خانواده محترم شهید سلیمانی
از شدت خستگی،چشم هایش مدام بسته می شد ؛اما به زور دوباره باز می کرد.
در یک ماه اخیر فشار کاریش انقدر زیاد بود که شب ها یکی، دو ساعت بیشتر نمی خوابید.
زینب ارام رفت کنار تلویزیون.
می دانست اگر تلویزیون را خاموش کند ،صدای حاجی در می اید که :((چرا خاموش کردی؟!می خوام اخبار ببینم!))تلویزیون داشت اخبار اخرین وضعیت سفارت امریکا در عراق را نشان می داد .
ارام صدای تلویزیون را کم کرد تا شاید پدرش کمی بخوابد .
اما حاجی در حالت خواب و بیدار گفت :((دارم تلویزیون می بینم بابا،چرا صدایش را کم کردی ؟!))((حالا یه کم کمش کردم .
شما زیر نویس ها را بخوانید .
یه کم استراحت کنید بابا.))این را گفت ورفت یک پتو اورد و روی پدر کشید .
((یه کم استراحت کنید دیگه.شما که یک ساعت وقت دارین،کاری هم ندارین.یه کم بخوابین تا انرژیتون برگرده.))
((نه منتظر یک تلفن مهم هستم .))
((خب تلفن زنگ خورد ،بیدارتان می کنم.))
((نه،خیلی مهمه!نمی خوام وقتی دارم جواب می دم ،ذهنم خواب آلود باشه.
می خوام هوشیار باشم.
برام مهمه این تلفن!))
اصرار های زینب فایده نکرد.
((حالا دراز کشیدم .اگه خسته باشم ،خودم خوابم می بره))زینب رفت اشپز خانه کمک مادرش .
همانطور که ظرف هارا به ارامی جا به جا می کرد،باصدایی بسیار اهسته به مادرش گفت:((مامان ،تورا خدا یواش!مواظب باشیم صدای قاشق چنگال ها در نیاد ،بلکه بابا یه کم خوابشون ببره....!))
ادامه دارد...
کانال راه سلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
@rahe_solymani
https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک دنیا غم💔
یک دنیا لعنت به رژیم اشغالگر
「🤍🌱」
سلام مولایِ من
خــداکنددلِ من فقط برای تو باشد . . .
#اللَّھُـمَعجِّـلْلِوَلیِڪَألْـفَـرَج
19.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸وظیفه ما در زمان غیبت...
🎙استاد محمد دولتی