eitaa logo
کانال راه سلیمانی ❤️
330 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2هزار ویدیو
25 فایل
حاج قاسم از آنهایی است که شفاعت میکند. کلام(امام خامنه‌ای) اینجاه شفاعت میشی👇👇 کانال راه سلیمانی #حاج_قاسم_سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b
مشاهده در ایتا
دانلود
✍سیره زندگی شهید محمد نصراللهی... 🔸تا لباسی را پاره و نخ نما نمی‌کرد دست از سرش بر نمی داشت حتی در این عکس یادگاری که با حاج قاسم انداخته مشخص است عکسی که محمّد خیلی دوست داشت و به آن افتخار می کرد در این عکس دکمه های پیراهنش لنگه به لنگه اند و با هم فرق می کنند از این لباس چند سال کار کشیده بود ولی رهایش نمی‌کرد.. 💢کلام شهید حاج قاسم سلیمانی در وصف شهید محمد نصرالاهی... 🔸ساده بگویم محمد دوچیز را هرگز جدی نگرفت یکی دنیا را و یکی خستگی در دنیا را شوق دیدار بین او و خستگی فرسنگ ها فاصله انداخته بود... کانال راه سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📹 🔹مجموعه                         قسمت ششم ▫️پیام شهید به فرماندهان مقاومت فلسطینی: «منظره‌های دردناک فلسطین قلب‌ها را خون می‌کند و سینه‌ها را اندوهی شدید در بر می‌گیرد. اندوهی که در جوهرهٔ خود، خشمی عمیق دارد؛ خشمی که جام آن در زمانی مناسب، بر سر صهیونیست‌های جنایتکار خواهد ریخت.» 👊 جان‌فدا کانال راه سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b
ختم سوره یاسین گذاشتیم تو کانال روبیکا حتما شرکت کنيد و برا ما هم دعا کنید 👇👇👇 https://rubika.ir/meslemostafaa
YEKNET.IR - zamine - hafteghi 19 mehr 1403 - motiee.mp3
8.17M
🔁 ⏮️ ⏯️ ⏭️ ◉━━━━━━─────── 🎧 نه دگر وقت صلح است نه تعلل نه تعجیل به خدا که نزدیک است شب مرگ اسرائیل قبر خود را کندی ای صَهیون
کانال راه سلیمانی ❤️
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت « عزیز زیبای من
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت « عزیز زیبای من » 📚 کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است. 🔹فصل اول 🔸صفحه:۲۳و۲۴ راوی: خانواده محترم شهیدحاج قاسم سلیمانی «بابا کاش می تونستم توی این سفر تو رو با خودم ببرم!» فاطمه بلافاصله گفت:«همین الان هم بخواین، میام باهاتون!» «نه بابا شوهرت کار داره، نمی تونم ببرمت. قول می دم زود برگردم، دفعه ی دیگه تو رو هم ببرم.» موقع رفتن و خداحافظی که رسید، حاجی که عادت داشت خودش نوه ها را سوار ماشین کند، ایستاد ونرفت جلوی در. همه همان جا با او خداحافظی کردند. نوبت به فاطمه که رسید، به گریه افتاد وبا التماس به حاجی گفت: «بابا تو روخدا این دفعه نرو عراق...! خیلی خطرناکه باباجون...!» پدرش را بغل کرده بود و می بوسید وگریه می کرد. فاطمه همیشه زیر گلوی پدرش را می بوسید. می گفت:«زیر گلوت خیلی بوی خوبی می ده!» حاجی هم او را درآغوش گرفته بود وصبورانه سعی می کرد آرامش کند: «اگه من نرم پس کی بره؟!» «آخه خطرناکه بابا...!» «من مرد خطرم، باید برم!» «پس قول بده زود برگردی!» «قول می دم. دو روزه برمی گردم!» فاطمه همچنان محکم او را بغل کرده بود ورهایش نمی کرد.یک دفعه حاجی کمی او را به عقب هل داد وگفت: «بسه دیگه! چقدر من رو بوس می کنی؟! برو دیگه! برو خونه تون!» زینب و حاج خانم با چشمانی متعجب وپراز سؤال به هم نگاه کردند. این اولین باربود که چنین رفتاری از حاجی می دیدند. حاج خانم گفت: «حاجی، نگو این جوری! ناراحت می شه!» ادامه دارد... کانال راه سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b
و منی که دلتنگم💔😭 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍أَیْنَ بَقِیَّهُ اللَّهِ الَّتى لا تَخْلُوا مِنَ الْعِتْرَهِ الْهادِیَهِ... 🔸بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَةِِ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً... کانال راه سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b