🔆 #پندانه
🔴 «اعتقاد زبانی»
🗻 کوهنوردی میخواست به قلهی بلندی صعود کند. پس از سالها تمرین و آمادگی، سفرش را آغاز کرد.
🔸به صعودش ادامه داد تا این که هوا کاملا تاریک شد. به جز تاریکی هیچ چیز دیده نمیشد. سیاهی شب همه جا را پوشانده بود و مرد نمیتوانست چیزی ببیند حتی ماه و ستارهها پشت انبوهی از ابر پنهان شده بودند.
🔹کوهنورد همانطور که داشت بالا میرفت، در حالی که چیزی به فتح قله نمانده بود، پایش لیز خورد و با سرعت هر چه تمامتر سقوط کرد.
🔸سقوط همچنان ادامه داشت و او در آن لحظات سرشار از هراس، تمامی خاطرات خوب و بد زندگیاش را به یاد میآورد.
🔹 داشت فکر میکرد چقدر به مرگ نزدیک شده است که ناگهان دنباله طنابی که به دور کمرش حلقه خورده بود بین شاخه های درختی در شیب کوه گیر کرد و مانع از سقوط کاملش شد.
🔸در آن لحظات سنگین سکوت، که هیچ امیدی نداشت از ته دل فریاد زد: خدایا کمکم کن.
🔹ندایی از درونش پاسخ داد آیا واقعا به خدا ایمان داری؟
🔸 آری. همیشه به خدا ایمان داشتهام.
🔹پس آن طناب دور کمرت را پاره کن!
🔸کوهنورد وحشت کرد. پاره شدن طناب یعنی سقوط بیتردید از فراز کیلومترها ارتفاع.
🔸 خدایا نمیتوانم.
🔹 مگر نگفتی که به خدا ایمان داری؟
🔸کوهنورد گفت: خدایا نمی توانم. نمیتوانم، نمیتوانم.
🔺روز بعد، گروه نجات گزارش داد که جسد منجمد شده یک کوهنورد در حالی پیدا شده که طنابی به دور کمرش حلقه شده بود و تنها نیم متر با زمین فاصله داشت.
#داستانهای_آموزنده
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
آیت الله شاه آبادی، استاد عرفان حضرت امام خميني ره: كه اگر به عنوان مثال، فرزند شما نياز به كفش دارد، گرچه شما دير يا زود آن را تهيه خواهيد كرد، به فرزند خود بگوييد : «عزيزم، بابا بايد پول داشته باشد. مگر نميداني خدا روزي رسان است؟ پس از خدا بخواه زودتر به پدر پول بدهد تا برايت كفش بخرد».
🔸اين كودك قطعاً دعا خواهد كرد و پدر نيز قطعاً پولي به دست خواهد آورد. پس كفش را از خدا ميداند و عاشق خدا ميشود؛ يعني از همان كوچكي ميآموزد كه پدر فقط واسطة رزق و روزي است.
✅ در اين صورت، پدر دست فرزندش را در دست خدا گذاشته است.
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
✨مسئولین و كارگزاران نظام به خود بياييد و دست از ثروت اندوزي و رفاه طلبي برداريد كه داريد به دره فنا و نيستي سقوط ميكنيد.
✨چه مرگتان شده آيا كريد، كوريد، نميفهميد كه قشر ضعيف جامعه دارد خرد تر مي شود در حالي كه فرزندانتان را براي تحصيل به كشور هايي مي فرستيد كه طبق تعليم آنها پرورش بيابند و فردا براي سهم خواهي به ايران بازگردند.
✨اعمال شما مرا ياد اين بيت شعر مي اندازد:
زمين را گر شوي مالك طمع بر آسمان داري
به وقت مردنت بيني نه اين داري نه ان داري
دست از دنيا طلبي برداريد و به فكر مردم باشيد. و نريدون ان نمن الذين ...
🔖فرازهایی از وصیت نامه شهید
#شهید_محمد_مهدی_فریدونی🌹
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
13.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬ماجرای تکان دهنده/اگه با این ماجرای شنیدنی حال و هوای شما تغییر کرد ما رو هم دعا کنید.
🎼حاج حیدر خمسه
◾️▪️ السلام علیک یا فاطمه الزهرا
🌹ثواب این روضه هدیه به روح #شهید_محسن_فخری_زاد
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
441-13910000-4.mp3
1.32M
🎧 گوش دهیم.
🎙امربهمعروف و نهیازمنکر(4)| استفاده دشمن از روشهای روانشناسانه
⏳4دقیقه
#امربهمعروف_و_نهیازمنکر
#نفوذ_دشمن
#روانشناسی
#قطعه_صوتی
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
آیت الله بهجت ره: بهترین کار برای به هلاکت نیفتادن در آخرالزمان، دعای فرج امام زمان (ع) است. البته دعای فرجی که در همه اعمال ما اثر بگذارد...
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
استاد حسین انصـاریان: خـوش به حال کسی که برای پیداکـــــردن راه درست زندگـــی در مجالس اهلبیت شرکت کند، آنقدر با عظمت است که اگــــر کسی در مسیر این جلسات بمیرد، شــهید محـسوب می شـــود.
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
✅ امام علی عليهالسلام میفرمایند:
📍 مَن حاسَبَ نفسَهُ وَقَفَ علی عُیُوبِهِ؛
📌 هرکس به حساب نفس خود رسیدگی کند به عیبهایش آگاه شود.
📚 شرح غررالحکم، ج ۵، ص ۲۹۹
✅واحد //🔸تبلیغ وتربیت🔸
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
#ضرب_المثل
در زمانهاي دور، مردي در بازارچه شهر حجره اي داشت و پارچه مي فروخت . شاگرد او پسر خوب و مودبي بود وليکن کمي خجالتي بود.
مرد تاجر همسري کدبانو داشت که دستپخت خوبي داشت و آش هاي خوشمزه او دهان هر کسي را آب ميانداخت.
روزي مرد بيمار شد و نتوانست به دکانش برود. شاگرد در دکان را باز کرده بود و جلوي آنرا آب و جاروب کرده بود ولي هر چه منتظر ماند از تاجر خبري نشد.
قبل از ظهر به او خبر رسيد که حال تاجر خوب نيست و بايد دنبال دکتر برود.
پسرک در دکان را بست و دنبال دکتر رفت . دکتر به منزل تاجر رفت و او را معاينه کرد و برايش دارو نوشت .
پسر بيرون رفت و دارو را خريد وقتي به خانه برگشت ، ديگر ظهر شده بود. پسرک خواست دارو را بدهد و برود ، ولي همسر تاجر خيلي اصرار کرد و او را براي ناهار به خانه آورد .
همسر تاجر براي ناهار آش پخته بود سفره را انداختند و کاسه هاي آش را گذاشتند . تاجر براي شستن دستهايش به حياط رفت و همسرش به آشپزخانه برگشت تا قاشقها را بياورد .
پسرک خيلي خجالت ميکشيد و فکر کرد تا بهانهاي بياورد و ناهار را آنجا نخورد . فکر کرد بهتر است بگويد دندانش درد مي کند. دستش را روي دهانش گذاشت .
تاجر به اتاق برگشت و ديد پسرک دستش را جلوي دهانش گذاشته به او گفت : دهانت سوخت؟ حالا چرا اينقدر عجله کردي ، صبر مي کردي تا آش سرد شود آن وقت مي خوردي !
زن تاجر که با قاشقها از راه رسيده بود به تاجر گفت : اين چه حرفي است که مي زني ؟ آش نخورده و دهان سوخته ؟ من که تازه قاشق ها را آوردم.
تاجر تازه متوجه شد که چه اشتباهي کرده است.
از آن پس، وقتي کسي را متهم به گناهي کنند ولي آن فرد گناهي نکرده باشد، گفته ميشود:
#آش_نخورده_ودهان_سوخته !
#داستانهای_آموزنده
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
🔹وقتی که از خواب بیدار شدیم واقعاً متوجه باشیم که من هیچ بودم و به من اجازه دادند به این عالم آمدم؛ چون هیچ شده بودم.
من هفت، هشت ساعت کجا بودم؟ چه کسی مرا برد؟ کجا برد؟
این چه نیرویی است که هر روز من را میبرد و میآورد و مرا تربیت میکند؟
این چه نیرویی است که هر روز من را میبرد و میآورد و مرا تربیت میکند؟
شاید گفتن این مطالب طول بکشد اما توجهش نیم دقیقه هم طول نمیکشد.
#فطرت
#تفکر
#خواب
#متن_کوتاه
#الله_اکبر
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم