eitaa logo
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
392 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
9هزار ویدیو
81 فایل
فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی 👈انتشار مطالب کانال حتی بدون آیدی کانال بلامانع است...😊ولی اگه مارو هم تبلیغ کنین خوشحال میشیم😅 تماس با مدیر ،انتقادات و پیشنهادات: @Amiratfmahdi تبادل : @Amiratfmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه‌مثل‌خودم‌خلافکاری‌بدون‌اون‌یارو‌پلیسه! این‌خلافکارا‌هوای‌همو‌دارن عرق‌خورا‌هوای‌همو‌دارن مواد‌فروشا‌هوای‌همودارن ای‌وای‌ازمومنینی‌که‌صبح‌تا‌شب‌زیرآب‌همو‌میزنن💔!
🔴امیر نگاهت باش تا اسیر گناهت نشوی ✍در بنی‌اسرائیل زنی زناکار بود، که هرکس با دیدن جمال او، به آلوده می‌شد! درب خانه‌اش به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در، مشرف به بیرون نشسته بود و از این طریق مردان و جوانان را به می‌کشید، هرکس به نزد او می‌آمد، باید ده دینار برای انجام حاجتش به او می‌داد! عابدی از آنجا می‌گذشت، ناگهان چشمش به جمال خیره کننده زن افتاد، پول نداشت، پارچه‌ای نزدش بود فروخت، پولش را برای زن آورد و در کنار او نشست، وقتی چشم به او دوخت، آه از نهادش برآمد که‌ای وای بر من که مولایم ناظر به وضع من است، من و عمل حرام، من و مخالفت با حق! با این عمل تمام خوبی‌هایم از بین خواهد رفت! رنگ از صورت عابد پرید، زن پرسید این چه وضعی است. گفت: از خداوند می‌ترسم، زن گفت: وای بر تو! بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند.گفت: ای زن! من از خدا می‌ترسم، مال را به تو حلال کردم مرا رها کن بروم، از نزد زن خارج شد در حالی که بر خویش تأسف و حسرت می‌خورد و سخت می‌گریست! زن را در دل ترسی شدید عارض شد و گفت: این مرد اولین گناهی بود که می‌خواست مرتکب شود، این گونه به وحشت افتاد؛ من سال‌هاست غرق در گناهم، همان خدایی که از عذابش او ترسید، خدای من هم هست، باید من خیلی شدیدتر از او باشد؛ در همان حال کرد و در را بست و جامه کهنه‌ای پوشید و روی به عبادت آورد و پیش خود گفت: خدا اگر این مرد را پیدا کنم، به او پیشنهاد ازدواج می‌دهم، شاید با من کند! و من از این طریق با معالم دین و معارف حق آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد. بار و بنه خویش را برداشت و به قریه عابد رسید، از حال او پرسید، محلّش را نشان دادند؛ نزد عابد آمد و داستان ملاقات آن روز خود را با آن مرد الهی گفت، عابد فریادی زد و از دنیا رفت، زن شدیداً ناراحت شد. پرسید از نزدیکان او کسی هست که نیاز به ازدواج داشته باشد؟ گفتند: برادری دارد که مرد خداست ولی از شدت تنگدستی قادر به ازدواج نیست، زن حاضر شد با او ازدواج کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق پنج فرزند عطا کرد که همه از تبلیغ کنندگان دین شدند!! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی، ج 13، نوشته استاد حسین انصاریان ↶ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° -------------------------- 📚با های مذهبی ما همراه باشید @rahekhoda
# پندانه ✅شیطان در پی پرتاب تیر خلاص است 🔸فردی کیسه‌ای طلا در باغ خود دفن کرده بود و بعد از مدتی یادش رفت کجا دفنش کرده. پس نزد مرد فهیم و فقیهی رفت. مرد فقیه گفت: نیمه‌شب برخیز و تا صبح نماز بخوان. اما باید مواظب باشی که لحظه‌ای ذهنت نزد گمشده‌ات نرود و نیت عبادت تو مادی نشود.نیمه‌شب به نماز ایستاد و نزدیک صبح یادش افتاد کیسه را کجای باغ دفن کرده است. سریع نماز خود را به‌هم زد و بیل برداشت و به سمت باغ روانه شد. محل را کند و کیسه‌ها را در آغوش کشید.صبح شادمان نزد مرد فقیه آمد و بابت راهنمایی‌اش تشکر کرد. مرد فقیه گفت: می‌دانی چه کسی محل سکه را به تو نشان داد؟ مرد گفت: نه.فقیه گفت: کار شیطان بود که دماغش بر سینه‌ات کشید و یادت افتاد. مرد تعجب کرد و گفت: به خدا برای شیطان نمی‌خواندم. مرد فقیه گفت: می‌دانم، خالص برای خدا بود. شیطان دید اگر چنین پیش بروی و لذت عبادت و راز و نیاز و سجده شبانه را بدانی، دیگر او را رها می‌کنی. نزدیک صبح بود، لذت عبادت شبانه را ملائک می‌خواستند بر کام تو بچشانند که شیطان محل طلاها را یاد تو انداخت تا محروم شوی.اگر یک شب این لذت را درک می‌کردی، برای همیشه سراغ عبادت نیمه‌شب می‌رفتی. شیطان یادت انداخت تا نمازت را قطع کنی. چنانچه وقتی قطع کردی و رفتی طلاها را پیدا کردی، دیگر نمازت را نخواندی و خوابیدی.و اینجا بود که شیطان تیر خلاص خود را به سمت تو رها کرد. ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ @rahekhoda
ماجرای اتاق سیگار🚬 در بیت رهبری | انواع و اقسام سیگار در این اتاق موجود است!بعضی که سال اول‌شان برای حضور در بیت رهبری است می‌گویند ما شنیده بودیم برای دیدار شاعران یک اتاق مخصوص تدارک دیده‌اند که مخصوص کشیدن سیگار است‌بالأخره بعد از چهار سال دوباره شاعران به دیدار مقام معظم رهبری رفتند. خبرنگار مجله مهر روایتی از این دیدار نوشته است از اتاق سیگار تا شعرخوانی‌ها و حواشی این دیدار با شاعران. هنوز افطار نکرده‌ایم که اهل دخان دنبال اتاق سیگار هستند! بعضی که سال اول‌شان است می‌گویند ما شنیده بودیم برای دیدار شاعران یک اتاق مخصوص تدارک دیده‌اند که مخصوص کشیدن سیگار است‌آنهایی که تجربه دارند می‌گویند سال‌های قبل که نماز جماعت توی حیاط برگزار می‌شدیک گوشه اتاقی تدارک دیده بودند که معروف بود به اتاق سیگار. توی آن هم انواع و اقسام سیگارها را برای شاعران تهیه کرده بودند و خلاصه عیش همه جور بود هم محل برگزاری نماز جماعت تغییر کرده، هم محل برگزاری جلسه. دیدارشاعران با همه دیدارها فرق می‌کند درهیچ دیداری امکان ندارد چنین فضایی فراهم شود. اینجا و سیگار؟! ولی خب رهبری شاعران را خیلی دوست دارند. ظاهراً یک سال توی بازرسی‌ها سیگار و فندک استاد یوسفعلی میرشکاک را می‌گیرندونمی‌گذارند با خودش به داخل ببردوقتی رهبری متوجه می‌شوند بی‌حوصلگی استاد میرشکاک به خاطر سیگار است‌دستور می‌دهند از این به بعد برای سیگار کشیدن شاعران فضایی فراهم کنند!از همان سال است که یک گوشه را به سیگار کشیدن شاعران اختصاص می‌دهند. من که سال‌ها ماجرای اتاق سیگار را شنیده بودم‌تا خودم ندیدم باور نکردم @rahekhoda
شهر اگر جای‌ ماندن‌ بود که آوینی ها می‌ماندند، نه‌ آن‌که‌ روی‌ خاک‌های‌ معراج‌ برای‌ خودشان‌ بسازند! درس‌ و‌ دانشگاه‌ اگر قرار بود‌ رفاه‌ و‌ سعادت‌ بدهد که‌ چمران های‌ کت‌ و‌ شلواری‌، دانشگاه‌ برکلی کالیفرنیا را رها نمی‌کردند تا لباس‌ چریکی‌ بپوشند و در کوچه‌ پس‌ کوچه های‌ کردستان رد منافقین‌ بزنند! کُرسی‌ اگر ارزش‌ داشت بابایی‌ ها آن‌ را رها نمی‌کردند تا به پرواز در آیند؛ دنیا اگر لیاقت‌ ماندن‌ داشت‌ که حاج‌‌قاسم ماونمی‌رفت... دل‌ به‌ چه‌ می‌بندیم؟ دنبال‌ چه‌ می‌دویم؟ نه‌ که‌ اینها‌ بد باشد،نه‌! همه‌اش‌ خوب! همه‌اش‌ نوش‌ جان‌ آنها‌ که‌ طالبش‌ هستند، اما باید پی‌ عقیده‌ دوید، باید جنگید! باید زنده‌ ماند‌ برای‌ هدفی‌ که‌ فنا‌ در او راه‌ ندارد @rahekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای شب قدری که امروز اجابت شد! دعای قابل تامل شب قدر آیت الله سلیمانی @rahekhoda
انقدر‌سینـہ‌میزد‌ بھش‌گفتم‌ڪم‌خودتو‌اذیت‌ڪن..! مے‌گفـت: این‌سینہ‌نمے‌سوزه.. موقع‌شھادت‌همہ‌جاش‌ترڪش‌بود‌ جز‌سینہ‌اش••シ!' شھید‌حمید‌سیاهڪالے‌مرادۍ••🍂
اگھ‌برآی‌خدآڪارڪنی شھآدت‌میآد‌بغلت‌می‌گیرھ(: آخرش‌میشی‌الگوی‌ِچندتاجوون‌ ڪھ‌آرزوی‌شھآدت‌دآرن! همینقدرقشنگ‌‌ودلبر خدآهمہ‌چیو‌میچینھ‌وآست توفقط‌بآید‌برآی‌خودش‌ڪآرڪنی‌..! 🌱
یڪ نفــر حسرت لبخند تـو را مـی‌بـارد... ڪـن عـشق نمک گیـــر شود بعـــد بـرو... ❤️