💠 آیت الله کوهستانی(ره):
🔸حرفهای بیهوده و لغو تأثیری زیاد در روح دارد و روح را می میراند.
🔸من حرفهای بیهوده را کمتر از غذای حرام نمیدانم.
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
🌷 استاد فاطمی نیا (ره) :
🖌 بعضی وقتها من به دوستان میگویم : اگر ما بدانیم حضرت سجاد (علیهالسلام) یک پیراهنی داشته و یقین کنیم آن را به تن مبارکشان نمودهاند و بدانیم در کدام کشور و در کدام گوشهی دنیاست ؛ ما به هر طریقی شده دوست داریم برویم آن را ببینیم و ببوسیم.
🖌 امّا کتاب و سخنی که از میان دو لب گهربار آن حضرت بیرون آمده (صحیفه سجادیه) و در دسترس ماست چقدر ارزش آن را دانسته و قدردان آن هستیم؟
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
10.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| #استاد_شجاعی
√ آیا توسل و تمسک شیعیان به امامان معصوم شرک است؟
√ آیا اساساً برای دینداری به «امام» نیاز هست؟
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
🔴 امام زمان علیهالسلام دنبال این تیپ آدم هاست.
🔵 حاج عزت الله مومنی(ره):
🔹می خواهید رمز کار را به شما بگویم؟ برای خدا و در راه خدا کار "نسنجیده و بی توقع" انجام بده.
دست کسی رو بگیر
پول رهن کسی رو بده
به کسی محبتی بکن
خودت رو بشکن
غرور خود را زیر پا بگذار
اتاقی به کسی ، عروس و دامادی، خانواده نیازمندی، بده و پول نگیر یا نصف بگیر
غذایی بده
🔻ننشین زیر و روی کار را در بیار
نمی خواهد همه جوانب کار را بررسی کنی و نفع و ضررت را بسنجی
عمل کن
آره بابا جان، این رمز کار است.
🌕 اگر این طور آدمی باشی، خودشان به سراغ شما خواهند آمد. امام زمان علیه السلام دنبال این تیپ آدم هاست.
#اللهمعجللولیڪالفرج
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم شهید علی انصاری که در لحظات آخر به همرزمانش گفت:
"دارند صدایم می کنند..." و سپس شهادتین را زمزمه کرد...😭😭😭
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
#پندانه 🙏🤍
✨﷽✨
✍️ سکوتت را بشکن
🔸پدرم دلواپس آینده خواهرم است، اما حتی یکبار هم اتفاق نیفتاده که باهم بنشینند و صحبت کنند.
🔹خواهرم نگران فشار خون پدرم است؛ اما حتی يکبار هم نشده خواستههايش را به تعويق بيندازد تا پدر كمی احساس آرامش كند.
🔸مادرم با فکر خوشبختی من خوابش نمیبرد، اما حتی یکبار هم نشده که با من درمورد خوشبختیام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال میکند؟
🔹من با فکر رنج و سختی مادرم از خواب بیدار میشوم، اما حتی یکبار هم نشده که دستش را بگیرم، در کارها کمکش کنم و کمی به او آرامش بدهم.
💢ما از نسلِ آدمهای بلاتکلیف هستیم. از یکطرف در خلوت خود، دلمان برای این و آن تنگ میشود، از طرف دیگر، وقتی به هم میرسیم، سکوت میکنیم! راستی چرا؟!
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
#داستان_آموزنده
❤️ ماجرای جالب چگونگی ساخته شدن پل آهنچی قم
مسجد جای خالی نداشت. مالامال از جمعیت شده بود. واعظ از ثواب و اجر وقف در جهان آخرت تعریف می کرد. از مسجد که بیرون آمد، فکر وقف کردن رهایش نمی کرد، از طرفی چیزی نداشت.
تمام زندگی اش را بدهی و بیچارگی پر کرده بود.
مگر یک کارگر ساده چه می توانست داشته باشد! نگاهش که به گنبد طلایی حضرت معصومه سلام الله علیها افتاد دلش فرو ریخت. زمزمه ای در جانش شکل گرفت: بی بی جان، من هم آرزو دارم مالی داشته باشم و آن را وقف کنم تا بعد از مرگم باقی بماند و از آن بهره آخرتی ببرم، اما خودت می دانی که جز بدهی چیزی ندارم. برایم دعا کن و از خدا بخواه مالی برایم فراهم کند تا آن را وقف کنم.
اشک هایش را با گوشه آستین پاک کرد و مثل هر روز جلوی میدان شهر به امید پیدا شدن کار ایستاد. وضعیت اقتصادی روز به روز خراب تر می شد. از طرفی خبر آمدن قحطی همه جا را پر کرده بود. با این وضعیت اگر کسی کاری هم داشت، آن را خودش انجام می داد تا مجبور نباشد پولی به کارگر بپردازد.
چاره ای جز هجرت از شهر برایش نمانده بود. شنیده بود در بنادر جنوبی می تواند کار پیدا کند. هوا کم کم تاریک می شد. باز هم بدون هیچ درآمدی راهی خانه شد.
عزمش را جزم کرد و بار سفر بست. به خانواده قول داد اگر از وضعیت کاری آنجا راضی باشد، خیلی زود آنها را نیز نزد خودش ببرد.
ده، دوازده روزی می شد که در یکی از بنادر جنوبی کارگری می کرد، اما باز هم اوضاع، رضایت بخش نبود. کار در بندر هم آن چیزی نبود که شنیده بود. سردرگم و گیج مانده بود. دلش می خواست سختی این روزها را از ته دل فریاد بکشد. درمانده و ناامید، کنار دیواری چمباتمه زد که دستی بر شانه اش سنگینی کرد و یکی گفت:
آقا، کار می کنی؟ بله، چرا که نه! اصلا برای همین اینجا هستم. حالا چه کاری هست؟
من می خواستم بار آن کشتی بزرگی را که در کنار اسکله لنگر انداخته بخرم، اما احتیاج به یک شریک دارم. شنیده ام کارگران این منطقه روزانه پول خوبی به دست می آورند. می خواهی با من شریک شویی تا هم تو به سودی برسی، هم من به مقصودم؟
دلش فرو ریخت. خرید بار کشتی؟! بدنش یخ کرده بود. با دلهره پرسید: حالا وقتی بار را خریدیم، مشتری هست که آن را بفروشیم؟ اگر خدا بخواهد، همین امروز می توانیم مشتری پیدا کنیم. من در این کار مهارت دارم.
پولی در بساط نداشت. نمی خواست بگوید که چیزی برای شراکت ندارد، اما از طرفی شاید این تنها موفقیت زندگی اش بود. امیدش را به خدا داد و گفت: باشه، من هم شریک!
همه چیز به سرعت پیش رفت. معامله سر گرفت. حالا نوبت آنها بود که پول جنس را بپردازند. بدنش داغ شده بود. نمی دانست چه بگوید. آبرویش در خطر بود. اگر مرد می فهمید که او با دست خالی شریکش شده آن وقت ...
درست همان موقع ، مردی با کت و شلوار قهوه ای و کلاه لبه داری که تا روی ابروهایش پایین کشیده بود جلو آمد گفت: بار آهن مال شماست؟ گفتند: بله! گفت: هر قدر که باشد می خرم.
هنوز پولی بابت خرید آنها پرداخت نکرده بودند که همه آنها بطور معجزه آسایی به فروش رسید. سود بدست آمده به دو قسمت مساوی تقسیم شد.
باور نمی کرد در عرض یک ساعت چنین پولی بدست آورده باشد. این چیزی بود که حتی در رؤیاهایش نیز به آن فکر نکرده بود.
حالا می توانست تمام قرض هایش را بپردازد و تا مدت ها به راحتی زندگی کند. شبانه راهی قم شد.
می خواست هر چه زودتر این خبر خوش را به خانواده اش برساند. در راه به یاد عهدش با حضرت معصومه سلام الله علیها افتاد: بی بی جان، آرزو دارم مالی را وقف کنم ...
حالا زمان آن رسیده بود که به عهدش وفا کند. بهترین چیزی که به فکرش رسید تا مشکلی از مردم حل کند، ساختن پلی در کنار حرم حضرت معصومه بود. مردم برای رفت و آمد در این منطقه مشکل داشتند.
با برنامه ریزی که کرد حدود 30 کارگر نیاز داشت و برای ثبت نام کارگران خودش دست بکار شد اما تعداد کارگرهای ثبت نام کننده به 200 نفر رسید.
قصد داشت 30 نفر را جدا کند اما یاد بیکاری و ناامیدی خودش افتاد، دلش به درد آمد و گفت: خانم حضرت معصومه خودش برکت این پول را زیاد می کند. من همه کارگران را مشغول کار می کنم و به تک تک آنها مزد می دهم. نقشه مهندسی و اجرایی پل آماده شد و کارگران مشغول کار شدند و کارها به سرعت پیش رفت و بالاخره بعد از مدت ها ساختن پل پایان یافت و پل آهنچی نام گرفت و عبور و مرور مردم آسان شد. حالا به آرزویش رسیده بود و اموالش را وقف کرده بود.
منبع :
نشریه فکه
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای عجیبی از شهید خرازی
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
15.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه همه مسئولین دزدن، پس این دزدا رو کی داره معرفی میکنه🤔
چای دبش
اختلاس ۳ هزار میلیاردی
ببينيد حتما
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹فقط کافیه راست بگی!
بقیهاش رو امام زمان(عج) درست میکنن ...
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
🗺️نقشه نکش!
#راه_خدا اینست....❗❗👌
✍حضرت آیة الله حاج سَیّد محمّد صادق حسینی طهرانی حفظه الله تعالی
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹فرض کنید قیامت نیست!
🔸استاد قرائتی
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄