#روایت_خواندنی
🔸شب بود. یکی داد میزد: "ساکت شو! ساکت شو! تو نمیتونی اشک منو در بیاری."
🔸رفتم سمت صدا. دیدم یک نفر انگشتهایش قطع شده. این حرف را به دست خونیاش میگوید :
🔹"ساکت شو! ساکت شو! تو نمیتونی اشک منو در بیاری"
📚 کتاب «روزگاری جنگی بود»، ص91
📝 نوشتهی مهدی قزلی
➕ به راهیان نور بپیوندید
🆔 @Rahianenoor_News
#روایتگری
🔰پای حرف امام می ایستم
🔸غواص به فرمانده اش گفت: اگر رمز را اعلام کردي و تو آب نپريدم، من رو هول بده تو آب!
🔹فرمانده گفت اگه مطمئن نيستي ميتوني برگردي.
🔸غواص جواب داد: نه ، #پاي_حرف_امام_ايستادم . فقط مي ترسم دلم گير خواهر کوچولوم باشه.آخه تو يک حادثه اقوامم رو از دست دادم و الان هم خواهرم راسپردم به همسايه ها تا درعمليات شرکت کنم.
#ما_ایستاده_ایم
#یاد_شهدا_با_صلوات
➕ به راهیان نور بپیوندید
🆔 @Rahianenoor_News
هدایت شده از مرکز طراحان راهیان نور
📲#لوح| بوی #محرم
📔 بوی عشق و جنون ، بوی عطر سری که بریدند ...
🔘السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
➕ راهیان نور👇
🆔 @Rahianenoor_News
@rahianenoor_art