eitaa logo
ستاد مرکزی راهیان نور
27هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
5هزار ویدیو
183 فایل
.:کانال رسمی ستاد مرکزی راهیان نور کشور:. 🌐 www.Rahianenoor.com اینستاگرام instagram.com/masirenoor_ir سامانه ملی راهیان نور ۲۴ ساعته پشتیبان سفر و آماده پاسخگویی به سوالات شماست: ۰۹۶۳۱۳ فقط ارسال محتوا: @Rahianenoor_official
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رادیو پلاک
مینای_مینو.mp3
زمان: حجم: 1.96M
📻🎙 ✅ بیسیم چی 👈مینای مینو👉 تولید و انتشار در رادیو پلاک به مناسب ایام عملیات ظفر۱ 🌷 تقدیم میشود به شهید مصطفی چمران نویسنده:خانم عابدی فر گوینده: آقای نوروزیان با انتشار این اثر در نشر فرهنگی غنی شهدا سهیم شوید 🔹جهت دریافت صدها صوت شهدایی و راهیان نور به رادیو پلاک بپیوندید👇 @radiopelak
🔻 🔅 یک بار در خیابان به همراه همسرم بودم که دیدم آقامهدی یک جاروی بزرگ شهرداری دستش گرفته و دارد خیابان را جارو می‌زند. علت را که جویا شدم، گفت که پشت نیسانش بار شیشه داشته، موقع حرکت، شیشه‌ها شکسته و خرد شده‌اند و کف خیابان ریخته‌اند. من به آقامهدی گفتم: "ولش کن! آبرومون میره، خود شهرداری میاد تمیز می‌کنه." ولی به حرفم توجهی نکرد و بعد از این‌که خیلی اصرار کردم، گفت: " اگه این شیشه‌ها توی لاستیک ماشین مردم فرو بره،حق‌الناس گردنمه و فردای قیامت آبرومون می‌ره." 🌷 💬 راوی : ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
2.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | 🔅"فکه و شلمچه از یاد نخواهد رفت" 🔻امروز اگر استقلال دارید، اگر ناموستان حفظ شده است بخاطر فکه و شلمچه است ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻شهید فضل اله رضایی : 🔅 امت شهید پرور! تا آنجا كه مى شود تا آخرین قطره خونمان دفاع از اسلام مى كنیم امام حسین (ع) شب عاشورا گفت اى لشگر هر كس براى دنیا آمده فردا اینجا همه كشته ‌خواهید شد امام دید ٧٢ از یاران با وفا ماندند .حضرت قاسم گفت شهادت از عسل بهتر است چقدر شهادت لذت دارد این شهادت حسین و یا رانش به ما درس داده است ما چقدر مثل على اكبر حسین و قاسم و عباس حبیب بن مظاهر داشتیم كه شهید شدند. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻 آمدیم نبودید، وعده دیدار بهشت 💬 یکی از فرماندهان جنگ روایت می‌کند: خدا رحمت کند «حاج عبدالله ضابط» را. برایم تعریف می‌کرد خیلی دلم می‌خواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما سیدمرتضی را ببینیم، خلاصه نشد. بالاخره آقا سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمون‌ها پر کشید. 🔅 تا اینکه یک وقتی آمدیم در منطقه جنگی با کاروان‌های راهیان نور. شب در آنجا ماندیم. در خواب، شهید آوینی را دیدم و درد و دل‌هایم را با او کردم؛ گفتم آقا سید، خیلی دلم می‌خواست تا وقتی زنده هستی بیایم و ببینمت، اما توفیق نشد. سید به من گفت "ناراحت نباش فردا ساعت ۸ صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم". صبح از خواب بیدار شدم. منِ بیچاره که هنوز زنده بودن شهید را شک داشتم، گفتم: این چه خوابی بود، او که خیلی وقت است شهید شده است. گفتم حالا بروم ببینم چه می‌شه. 🔅 بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت ۸:۳۰. دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن می‌شدم که خواب و خیال است. سربازی که آن نزدیکی‌ها در حال نگهبانی بود، نزدیک آمد و گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: بله، با یکی از رفقا قرار داشتیم. 🔅 گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهایش جوگندمی است. محاسنش هم این‌جوری است. گفت: رفیقت آمد اینجا تا ساعت ۸ هم منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره، به من گفت: کسی با این اسم و قیافه می‌آید اینجا، به او بگو آقا مرتضی آمد و خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان. رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته: آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت! 📝 سید مرتضی آوینی ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News