eitaa logo
ستاد مرکزی راهیان نور
28.8هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
157 فایل
.:کانال رسمی ستاد مرکزی راهیان نور کشور:. 🌐 www.Rahianenoor.com اینستاگرام instagram.com/masirenoor_ir سامانه ملی راهیان نور ۲۴ ساعته پشتیبان سفر و آماده پاسخگویی به سوالات شماست: ۰۹۶۳۱۳ فقط ارسال محتوا: @Rahianenoor_official
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات امام سجاد علیه السلام صحیفه امام الساجدین نیایش ۵۱ تو مي‌شنوي شکايت کسي را که شکايت نزد تو آورد، و رو مي‌آوري به کسي که بر تو توکّل کند، و مي‌رهاني هر که را به پناه لطف تو در آيد و بلا را بر طرف مي‌کني از هر که به تو پناه مي‌آورد. ـ اي معبود من ـ پس مرا به علت ناسپاسيم از خير جهان و اين جهان محروم مکن، و آن گناهانم را که مي‌داني بيامرز. اگر عذاب فرمايي پس به علت آن است که من آن ستمکار سهل‌انگار اهمال‌پيشه گناهکار کوتاهي کننده فرو گذارنده به غفلت گزارنده بهره خويشم. و اگر بيامرزي، پس به سبب آن است که تو مهربان‌ترين مهرباناني. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📆 🔆امروز 25 آذر ماه 1398 مصادف با 19 ربیع الثانی 📿ذکر روز یک شنبه : یا ذَالجَلالِ وَالاِکرم ذکر این روز موجب فتح و نصرت می شود( صد مرتبه) 🔻شادی ارواح طیبه شهدا صلوات ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻 شهید مهدی باکری ❤️ 🔆 مهدی باکری، در سال ۱۳۳۳ هـ. ش در یک خانواده متدین در شهرستان میاندوآب چشم به جهان گشود. دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه گذراند. وی در این سال ها و همزمان با شهادت برادرش علی باکری توسط نیروهای ساواک، وارد جریانات سیاسی شد. یک سال پس از اخذ دیپلم در رشته مهندسی مکانیکی دانشگاه تبریز قبول شد. 🔅 مهدی باکری، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از عضوهای فعال در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. وی مدتی هم بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. شهید باکری با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به جبهه رفت ولی پس از دو ماه به ارومیه برگشت و در منطقه غرب سمت فرماندهی سپاه را به عهده گرفت. 📍شهید باکری علاوه بر فرماندهی عملیات های اشاره شده، فرماندهی عملیات های دیگری چون: عملیات رمضان با سمت فرمانده تیپ عاشورا، عملیات مسلم بن عقیل با عنوان فرمانده لشکر عاشورا، عملیات های والفجر مقدماتی و والفجر ۱، ۲، ۳ و ۴ با سمت فرمانده لشکر عاشورا، عملیات خیبر و عملیات بدر را به عهده داشت. وی در عملیات خیبر در جزیره مجنون برادرش، حمید باکری را از دست داد و خود نیز در عملیات بدر به درجه رفیع شهادت نایل آمد. 🔻مهدی باکری، بالاخره در روز ۲۵ اسفندماه سال ۱۳۶۳ در جریان عملیات بدر، با اصابت گلوله ای به سرش ، مجروح شد و هنگام بازگشت به عقب با اصابت موشک به قایق حامل وی، قایق نیز متلاشی شد و بدین ترتیب به آروزی دیرینه خود یعنی شهادت رسید. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
#ڪــلام‌شهـــید 🔅 شهـید حسن ترڪ 🔻خدایا ما را کمک کن تا از این دنیای فریبڪار دورے ڪنیم و اگر رو بہ سوی ما آورد یاریمان کن تا در جهت #رضای_تو و آخرت خویش از آن بهــرہ گیریم ... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
#قهرمان_من 🔻نوجوانی که ققنوس دفاع مقدس لقب گرفت 🔅 شهید علی عرب نوجوانی در جبهه بود شبی که عملیات شبانه داشتیم در کوله پشتی علی تعداد زیادی مهمات بود. 🔅 عملیات باید بدون کوچکترین صدایی انجام می شد . ناگهان دشمن چند منور زد . یکی از این شعله های منور به کوله پشتی علی اصابت کرد آن هم کوله ای پر از گلوله و مهمات! 🔅 چند نفر از بچه ها می خواستند به او کمک کنند اما از آن جایی که امکان لو رفتن عملیات بود علی مانع شد . سپس چفیه اش را در دهانش گذاشت تا صدایی از او بیرون نیاید. 🔅 کوله او هر لحظه شعله ورتر می شد و مهمات درونش به حد انفجار رسیده بودند . چاره ای نبود برای ادامه عملیات علی را تنها گذاشتیم. 🔅 وقتی عملیات تمام شد و دوباره به همان مسیر قبلی رسیدیم علی را ندیدیم تمام بدن او سوخته و آب شده بود و تنها کف پوتین هایش که نسوز بودند باقی مانده بود . 📚 خاطرات رضا ایرانمنش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
#همکاری 🔻 با عرض سلام و خسته نباشید خدمت خادمین شهدا، همراهان شبکه های اجتماعی ستاد مرکزی راهیان نور . روابط عمومی و امور بین الملل ستاد مرکزی راهیان نور در نظر دارد برای تولید محتوای مفید و علمی ( #یادداشت ، #خبر ، #مصاحبه ، #تحلیل ، #دلنوشته ، #متن_ادبی و ...) در زمینه های راهیان نور ، دفاع مقدس، و شهدا از آثار و ایده های شما بزرگواران در سایت و کانال های ایتا، تلگرام و اینستاگرام استفاده کند. بزرگوارانی که تمایل به همکاری و عضویت در گروه #نویسندگان راهیان نور دارند به ایدی زیر در ایتا و تلگرام مراجعه کنند ... @karandish_ir ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻 عطر گل‏های شهید 🌹 رفتی و بعد تو هی ثانیه‏ ها سر شده‏ اند کوچه‏ ها مرتکب حالت دیگر شده‏ اند بی‏ تو با نان یتیمی شب پنهان سکوت جوجه‏ ها بال گرفتند و کبوتر شده‏ اند اسم تو ای گل لاله به سر کوچه نشست لااقل نامه‏ رسان‏ ها همه از بر شده‏ اند وصیت ‏نامه تو موزه متروک شد و چه حروفی که ترک‏ خورده و لاغر شده‏ اند سهمم از وسعت دریای تو همواره چه بود اندکی قافیه‏ های غزلم تَر شده‏ اند شعر، کفر کلماتی است که درمی‏ آیند عطر گل‏ های شهیدی است که پرپر شده‏ اند ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
#کلام_شهید 🔻از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپا خيزيد و اسلام خود را دريابيد. انسان يک تذکر در هر 4 ساعت به خودش بدهد، بد نيست. بهترين موقع بعد از پايان نماز، وقتی سر به سجده می گذاريد، مروری بر اعمال از صبح تا شب خود بيندازد، آيا کارمان برای رضای خدا بود. #شهید_ابراهیم_همت🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻 این روزها باید دوید لـب خاڪریز ؛ مبادا بشینیم و نگاه ڪنیم ! إنَ اللهَ لا یُغَیِّرُ مابِقومِِـ حَتّی یُغَیِّروانا بِاَنفُسِهمْ (رعد ۱۱) همانا خداوند حال قومى را تغییر نمى‏‌دهد تا آنڪه آنان حال خود را تغییر دهند ... ❤️ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
#حديث_روز امام على عليه السلام: با دانشمندان، همنشینی کن تا دانش ات افزون گردد، و ادبت نیکو شود، و تزکیه نفس یابی غررالحكم حدیث۴۷۸۶
#رفیق_شهیدم 🌺 ای نگار با وفایمــ !  صبح زیبایټ بخیـر     با تـو تا اوج غزل پـر مےڪشم هر روز و شبـــ ای تو صبح با صفایمـــ ! "صبح زیبایټ بخیــر ... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻شهید محمد زمانی 🔅 سال ۱۳۵۷ آغاز ورق خوردن ایام زندگی محمد بود وهنوز ۲ سال بیشتر نداشت که مادر هجرت اخروی اش را حکایت کرد واو پیوسته در کنار پدرش که معلم بود بر سر کلاس درس می رفت. از همان کودکی به همه مهر می ورزید وعلاقه ای به مادیات نداشت. اسباب بازی هایش برای همه بود ودر خورد وخوراک وپوشاک بهانه گیر نبود. او که با کلاس های مدرسه از خردسالی انس گرفته بود در ۷ سالگی دانش آموز کلاس اول دبستان شهید فضل الله شد ودر همان دوران مکبر مسجد حضرت ابوالفضل(ع) شهرری گردید. محمد از دوره ابتدایی در ایام ماه مبارک رمضان سعی می کردتا می تواند چیزی نخورد. دوره راهنمایی را در مدرسه مکتب صدوق گذراند ودر سال اول راهنمایی به عضویت بسیج مسجد دوران کودکی اش درآمد ودر کنار فعالیت در بسیج همواره می کوشید تا در کسب علم نیز نفر برتر باشد. 🔅با ورود به دوره دبیرستان فعالیتش بیشتر شد ودر مدرسه بسیج دانش آموزی را تشکیل داد وبا راه اندازی هیئت در ایام مختلف، در برگزاری مراسم ها می کوشید. او توانست در رشته تجربی دیپلم خود را بگیرد. حال وهوای دوران انقلاب وجنگ محمد را نیز بی نصیب از پرس وجو نکرده بود زیرا در هر خانواده ای نشانی از عزیز سفر کرده ای در دفاع از اسلام بود واو هم در پی همین سوال وجواب ها وآشنایی با روحیات شهدا، دائم در حال پرورش روح خود بود.از این دوران بود که به همراه دوستانش برای بازدید به مناطق جنگی سفر می کرد وگلزار شهدای تهران ماوای لحظه های حضور بی قرارش بود. با ورود به سپاه منبع درآمدی پیدا کرد واو یاد گرفته بود که دست دیگران را بگیرد. به چند خانواده که فرزند یتیم داشتند کمک خرجی می رساند. اگر کسی مریض بود یا به وام نیاز داشت تا کسی ضامن شودحتما پیش قدم می شد ولی هیچ وقت از موقعیتش در محیط کار ودر جاهای دیگر سوء استفاده نمی کرد. همیشه راضی به حق خودش بود. در سال ۱۳۷۸ به عضویت رسمی سپاه شهید بروجردی درآمد ولی از کارها ومسئولیتش برای کسی حرفی نمی زد. در همان سال هیئت" یازینب(س)" را تاسیس کرد وخود مداحی و میانداری می کرد. 🔅 عشق به شهدا چون آتشی از درونش شعله می کشید وحرارت جستجو را در او بیشتر می کرد تا اینکه توانست با پیگیری زیاد به گروه تفحص ل۲۷ محمد رسول الله بپیوندد. 🔅 محمد، هنگامی که در تهران بود سعی می کرد حتما به خانواده شهدای مفقودالاثر سر کشی کند. اوهمیشه طوری رفتار می کرد که انگار تمام دوران جنگ را در منطقه بوده وهمتی رزمنده گونه داشت. وی در برگزاری مراسم یادواره شهدا و مناسبت های بسیج فعالیت می کرد واز آنجایی که روابط عمومی خوبی داشت در تهیه امکانات برای این قبیل کارها تلاش زیادی می کرد. آخرین بار که می خواست برای تفحص برود یک شب بعد از شب های قدر بود. باتک تک افراد خانواده خداحافظی کرد حتی از فردی که او را در مسیر تا جایی رسانده بود نیز حلالیت طلبیده بود. محمد قبل از شهادت، دفترچه تلفن وکارت هایش را در دستگاه خردکن ریخت وبه عکاس سفارش کرد تا از او عکس بگیرد که بعدا به دردش می خورد. حتی انگشترش را هم بخشید واینها آخرین ورق های دفتر خاطرات زندگی اش بود وبالاخره در ۲۶ آذرماه سال ۱۳۸۰ در منطقه فکه بعد از عید فطر حرفی که همیشه می زد به حقیقت پیوست:" من مال این دنیا نیستم" وشعرش که دائم زمزمه می کرد بر سنگ مزارش نقش گرفت: عشق است در آسمان پریدن عشق است در خاک وخون غلطیدن 📍و عاشقان شهادت، برسنگ یادبودش دربهشت زهرا(س) قطعه ۲۷ و مزارش در امامزاده عباس چهاردانگه، آوای یس و الرحمن می سرایند تا عهد دوستی وپویندگی راهش را همواره به یاد داشته باشند ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News