🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
سلام علیکم در بخش ثبت صلوات ها عزیزی با عنوان شفا یافته حججی صلوات ثبت کرده است اگر صلاح می دانید م
ماجرای یکی از عزیزان کاربر که در بخش نذر صلوات عنوان خود را شفا یافته حججی ثبت کرده بودند را در ادامه بخوانید👇
در چند بخش ارسال میشه تا بهتر بخوانید:
🥀بسم رب الشهدا و الصدیقین🥀
سلام
من اسمم فاطمه است 18سالمه حقیقتش من راهنمایی مدرسه شاهد ثبت نام کردم و چادر پوشیدن اجباری بود و منم به همین خاطر موقع مدرسه چادر می پوشیدم بدم از چادر نمیومد حتی ماه محرم واسه بعضی مراسمات چادر می پوشیدم ولی خب من همیشه موقع نماز که میشد وقتی مامانم می گفت نماز بخونم بعضی مواقع که خسته بودم نماز بخونم الکی به دروغ می گفتم خوندم نماز خوندن رو دوست داشتم ولی هر موقع که حال داشتم می خوندم حجابم چون خانواده مادرم از خانواده شهدا هستن تقریبا زیاد بد نبود ولی بعضی مواقع هم بد میشد در حدی که مانتو کوتاه و تنگ بپوشم و موهام رو بزارم بیرون و آرایش و... اهل بگو و بخند با نامحرم بودم😭و خانواده بهم تذکر میدادن ولی خب رعایت نمی کردم...
با وجود اینکه داییم شهید هستن ولی درست و حسابی شهدا رو نمی شناختم فقط شهدای دفاع مقدس رو ازشون اطلاع داشتم تا اینکه تو شهرمون یک شهید مدافع حرم آوردن (شهید احسان فتحی)و من و خانواده ام تو مراسم این شهید عزیز شرکت کردیم ولی بازهم من مدافعان حرم رو نمی شناختم و من حتی رهبر عزیزم رو نمی شناختم و همیشه نسبت به ایشون حس خوبی نداشتم ولی خب همیشه با تمام بد بودنم به برنامه های مذهبی و شهداو... علاقه داشتم ماجرا همین طور گذشت تا کلاس هشتم بودم و یه مدتی حدود 2،3ماهی شروع کردم به مسجد رفتن و با چادر می رفتم و می اومدم ولی بعد جاهای دیگه که می رفتم چادر نمی پوشیدم؛ چون مستاجر بودیم خونمون از اونجا رفت یه جای دیگه ولی چون خونه اصلی که می خواستیم برم اونجا زندگی کنیم آماده نبود موقتا رفتیم یه جای دیگه که خیلی خیلی کوچک بود و من بعد از اون متوجه شدم که چقدر به مسجد وابسته شدم و اون مدت خودم احساس می کردم دنبال یه چیزیم که گم شده و تو همین موقع بود که شهید حججی شهید شده بودن و منی که شهدا رو نمی شناختم با شهید شدن این عزیز خیلی خیلی حالم بد شد (خیلی خیلی حال روحیم بد بود احساس می کردم دنبال یه چیزی هستم ولی نمی دونستم اون چیز اصلا چیه خیلی دگرگون بودم) ولی...
و همش گریه می کردم نمازهامو درست می خوندم و حجابم رو هم درست کردم ولی چادری نشدم، خیلی تو اون خونه اذیت شدم و معلوم نبود که کِی از اونجا میریم تا اینکه یه عکس از شهید همت و شهید حججی تو گوشی دیدم و نمی دونم چی شد که به دلم افتاد ازشون کمک بخوام برای اولین بار متوسل شدم به شهید حججی وشهید همت و بهشون گفتم اگه کمک کنن تا فلان تاریخ از اینجا بریم قول میدم همونجوری بشم که اونا می خوان و جوابم رو سریع دادن و من بعد از یک مدت خیلی خیلی تغییر کردم و بعد از حدودا چند ماه چادرم شدم و عاشق خدا، نماز، اهل بیت(ع)، شهدا و رهبری، چادرو... شدم ؛من وقتی شنیدم که یک کتاب به نام سربلند در مورد زندگینامه داداش محسن نوشتن خیلی دنبال کتاب بودم ولی پیدا نکردم تا....
سال ۹۸رفتم راهیان نور و اونجا اتفاقی کتاب سربلند رو به همراه یک کیف که عکس داداش محسن روش بوده خریدم ؛همون موقع تحولم ماه محرم بود و من برای اولین بار فهمیدم عزاداری درست برای امام حسین علیه السلام چطوریه و اصلا آقا رو کامل تر شناختم و عاشق و بی تاب کربلا شدم تا حد رفتن به کربلا هم برنامه هام جور شد اما بازهم طلبیده نشدم و هر لحظه بی تاب تراز قبلم و چون خوزستان زندگی می کنم هر وقت تابلو کربلا رو می بینم حالم خیلی بد میشه و از تمامی افرادی که داستان من رو می خونن می خوام که واسم دعا کنن که کربلا نصیبم بشه و ان شاء الله که نصیب همه بشه و فیلمژ از بریدن سر داداش محسن حججی دیدم که حالم بد شد و قول دادم تا زندم یک تار از موهام رونمیزارم نامحرم ببینه و الان حتی حاضر نیستم برای یک ثانیه هم شده بدون چادرم جایی برم و خیلی وقت ها واسه حاجات و مشکلاتم به شهدا و خصوصا داداش محسن و بابا جون حاج ابراهیم متوسل شدم و جوابم رو دادن
تو را خدا یه حاجتی دارم واسم دعا کنید و دعا کنید که همیشه خوب بمونم و عالی بشم
یاعلی🌸
طرح پیش فروش کتاب
فاتحان نبل و الزهرا
جهت تامین هزینه های چاپ کتاب
😱 50 درصد تخفیف 😱
شرح در عکس
بخشی از کتاب:
... حاج قاسم وقتی روحیهی بچهها، شوق آنها به ادامهی مبارزه با دشمن تکفیری جهت آزادسازی شهرکهای شیعه نشین «نبل و الزهرا» و شاید نور شهادت را در چهرهی آنها میدید، راضی شد.
رزمندگان خوزستانی جزو اولین گروههایی بودند که وارد این دو شهرک در استان حلب سوریه شدند. به همین دلیل نام این کتاب « فاتحان نبل و الزهرا » گذاشته شده است.
📔محتوا:
+ خاطرات راوی از شهدای خوزستانی
عملیات آزادسازی شهرکهای نبل و الزهرا
+ خاطرات راوی از شهیدان حاج قاسم سلیمانی، محسن حججی و ...
+ خاطرات راوی از دیدار با خانواده شهدای مدافع حرم
+ تجربیات راوی از رزمندگی در لباس مدافع حرم
+ بخش ویژه ( سردار جاوید الاثر جهانگیر مرادی)
جهت هماهنگی و دریافت کتاب به آیدی زیر مراجعه کنید 👇
@jamandehazsoada
هدایت شده از 🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
1_937038773.mp3
1.82M
روز 266 ام
عزیزان شهدا ! 😊
🌹 دعای عهد فراموش نشه
اگه نخوندی تا قبل ظهر
وقت داری
________________
اگر چهل روز 0⃣4⃣خوندی
ان شاء الله از یاران امام زمان🌹 عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهی بود
و ان شاء الله حضرت رو زیارت😍 خواهی کرد
➕ در ایتا به راهیاننور بپیوندید👇
[🌹] [https://eitaa.com/rahiankhuz ] [🌹]
➕ در روبیکا به راهیاننور بپیوندید👇
[🌹] [https://rubika.ir/rahiankhuz ] [🌹]
➕ در سروش به راهیاننور بپیوندید👇
[🌹] [http://splus.ir/rahiankhuz] [🌹]
هدایت شده از 🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
نذر تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام
|🌹| برای شرکت در این نذر و ختم صلوات
|🌹| تعداد صلوات های خود را روزانه تا 14000 صلوات
با کلیک بر
http://slwt.ir/b6ca33
ثبت کنید.
|1⃣| در صورتی که امکان ثبت در لینک را ندارید
|2⃣| حداقل صلوات به تعداد 2000 عدد را به خادم الشهید
@jamandehazsoada
اطلاع دهید.
|🌹| برای مولایمان قدمی بر داریم |
|🌹| به اشتراک بگذاریم... |
➕ در ایتا به راهیاننور بپیوندید👇
[🌹] [https://eitaa.com/rahiankhuz ] [🌹]
➕ در روبیکا به راهیاننور بپیوندید👇
[🌹] [https://rubika.ir/rahiankhuz ] [🌹]
➕ در سروش به راهیاننور بپیوندید👇
[🌹] [http://splus.ir/rahiankhuz] [🌹]