#شهیدانه
ازگمنامی نترس
از اینکه اسم ورسمی نداری نترس
از تنهاییت در عین شلوغیها
غمگین مباش که گمنامی #اولین_گام
برای رسیدن است!
🔻شهید مدافع حرم #علی_محمد_قربانی و جانباز شهید #علیرضا_شهربانوزاده
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علی هست🥰✋
*شهیدی که حضرت علی (ع) به او بشارت شهادت داد*🕊️
*شهید سید علی توکلی*🌹
تاریخ تولد: ۱۶ / ۱۲ / ۱۳۴۱
تاریخ شهادت: ۱ / ۴ / ۱۳۶۳
محل تولد: مشهد
محل شهادت: سردشت
*🌹مادرش← بر اساس علاقه و اعتقاد به ائمه اطهار (ع) نامش را علی گذاشتیم🍃نمازهايش را به موقع و با حالت خوشی به جا می آورد📿 وقتی خبر شهادتش را آوردند، دستانم را بلند کردم و گفتم: «الحمدلله🌷الهی شکر که او به جد خود پیوست.»💛 شهید کاوه در مراسم خاکسپاری او میگفت: «اگر تا دو سال دیگر علی با من بود، کردستان گلستان میشد🍃 کوملهها برای کشتن علی جایزه گذاشته بودند.»‼️ من از اول میگفتم یک شهید تقدیم به درگاه خداوند که چیزی نیست🥀ای کاش چند پسر داشتم و همه را تقدیم میکردم🕊️ امام دستور جهاد داده بود🍃 من و فرزندانم هم مطیع امر امام بودیم و هستیم💛 بی سیم چیِ شهید سید علی توکلی📞در خاطرات خود در خصوص حالات قبل از شهادت فرمانده علی آورده است:✍🏻 شهید توکلی قبل از حضور در عملیات لیلة القدر بسیار خوشحال بود🍃 علت را که جویا شدم در جواب گفت: دیشب حضرت علی (ع) را در خواب دیدم💚 که به من فرمودند: سه روز دیگر شما به میهمانی من خواهی آمد🕊️طبق خواب او در روز شهادت امیر المومنین علی(ع)🥀با اصابت گلوله💥 به شهادت رسید و میهمان سفره حضرت علی (ع) شد*🕊️🕋
*شهید سید علی توکلی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
「🪴✨
انسانموجودیاستکهدرنھایت
شڪست،بازهمتڪیهگاهیازجنسخدا
دارد..(:
آنسوۍنداشتهها،خداییست
ڪهداشتنشهمهداشتنهاست...♥️^^
#معبودم🌿!
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
گرایی: خوشحالم که دل مردم را شاد کردم
🔹از دوران نوجوانی رویای کسب مدال المپیک را داشتم و اکنون احساس خوشحالی میکنم که به آن رسیدم. آرزوی هر ورزشکاری رسیدن به مدال المپیک است و خوشحالم که دل مردم را شاد کردم.
🔹وزن ۶٧ کیلو سختترین وزن مسابقات بود و ۶-٧ قهرمان در این وزن بودند که خدا را شکر همه را شکست دادم.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
#سالگرد_شهادت
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم #جانمحمد_علی_پور است،
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین علیه السلام 🤚
#محرم
#قریب_محرم
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
#نماز_اول_وقت
قالَ امام علی علیه السلام:
أطِيلُوا السُّجودَ فما مِن عَمَلٍ أشَدَّ على إبليسَ مِن أن يَرَى ابنَ آدَمَ ساجِدا لأنّهُ اُمِرَ بالسُّجودِ فَعَصى.
«سجده را طولانی کنید که هیچ عملی بر ابلیس گران تر از این نیست که انسان را درحال سجده ببیند زیرا خداوند او را امر به سجده کرد و او سربرتافت.»
اذان مغرب بہ افق اهــواز
20:27
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
مراسم شهادت شهید سجاد دالمن
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🌹🍃سلام بر ابراهیم 🍃🌹
🍃جهش معنوي🍃
"قسمت هجدهم"
🔺راوی: جبار ستوده، حسين اهل کرم
در زندگي بســياري از بزرگان ترک گناهي بزرگ ديده ميشود. اين كار
باعث رشــد ســريع معنوي آنان ميگردد. اين کنترل نفس بيشتر در شهوات
جنسي است.
حتي در مورد داستان حضرت يوسف خداوند ميفرمايد:
«هرکس تقوا پيشه کند (در مقابل شهوت و هوس) صبر و مقاومت نمايد،
خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نميکند.»
که نشان ميدهد اين يک قانون
عمومي بوده و اختصاص به حضرت يوسف ندارد.
از پيروزي انقلاب يك ماه گذشت. چهره و قامت ابراهيم بسيار جذاب تر شده
بود.
هر روز در حالي که کت و شلوار زيبائي ميپوشيد به محل كار مي آمد.
محل
کار او در شمال تهران بود. يک روز متوجه شدم خيلي گرفته و ناراحت است! کمتر
حرف ميزد، تو حال خودش بود. به سراغش رفتم و با تعجب گفتم: داش ابرام
چيزي شده؟! گفت: نه، چيز مهمي نيست. اما مشخص بود كه مشكلي پيش آمده.
گفتم: اگه چيزي هست بگو، شايد بتونم کمکت کنم.
کمي سکوت کرد. به آرامي گفت: «چند روزه كه دختري بيحجاب، توي
اين محله به من گير داده! گفته تا تو رو به دست نيارم ولت نميکنم!»
رفتم تو فكر، بعد يکدفعه خنديدم! ابراهيم با تعجب ســرش را بلند کرد و
پرسيد: خنده داره؟! گفتم: داش ابرام ترسيدم، فكر كردم چي شده!؟
بعــد نگاهي به قد و بالاي ابراهيم انداختم و گفتم: با اين تيپ و قيافه که توداري، اين اتفاق خيلي عجيب نيست! گفت: يعني چي؟! يعني به خاطر تيپ و
قيافه ام اين حرف رو زده. لبخندي زدم وگفتم: شک نکن!
روز بعد تا ابراهيم را ديدم خنده ام گرفت.
با موهاي تراشيده آمده بود محل
كار، بدون کت و شــلوار! فرداي آن روز بــا پيراهن بلند به محل کار آمد!
با
چهره اي ژوليده تر، حتي با شــلوار کردي و دمپائي آمده بود. ابراهيم اين کار
را مدتي ادامه داد. بالاخره از آن وسوسه شيطاني رها شد.
ريزبيني و دقت عمل در مسائل مختلف از ويژگي هاي ابراهيم بود. اين مشخصه،
او را از دوستانش متمايز ميکرد. فروردين 1358 بود. به همراه ابراهيم و بچه هاي
کميته به مأموريت رفتيم.
خبر رسيد، فردي که قبل از انقلاب فعاليت نظامي داشته
و مورد تعقيب ميباشــد در يکي از مجتمع هاي آپارتماني ديده شده.
آدرس را
دراختيار داشتيم.
با دو دستگاه خودرو به ساختمان اعلام شده رسيديم.
وارد آپارتمان مورد نظر شديم. بدون درگيري شخص مظنون دستگيرشد.
ميخواستيم از ســاختمان خارج شــويم. جمعيت زيادي جمع شده بودند تا
فرد مورد نظر را مشــاهده کنند. خيلي از آنها ساکنان همان ساختمان بودند.
ناگهان ابراهيم به داخل آپارتمان برگشت و گفت: صبر کنيد!
با تعجب پرسيديم: چي شده!؟ چيزي نگفت. فقط چفيه اي که به کمرش بسته بود
را باز کرد. آن را به چهره مرد بازداشت شده بست. پرسيدم: ابرام چيکار ميکني !؟
در حالي كه صورت او را ميبست جواب داد: ما بر اساس يك تماس و خبر،
اين آقا را بازداشت کرديم، اگر آنچه گفتند درست نباشد آبرويش رفته و ديگر
نميتواند اينجا زندگي کند. همه مردم اينجا به چهره يک متهم به او نگاه ميکنند.
اما حالا ، ديگر کسي او را نميشناسد .
اگر فردا هم آزاد شود مشکلي پيش نميآيد .
وقتي از ساختمان خارج شديم کسي مظنون مورد نظر را نشناخت.
به ريزبيني
ابراهيم فکر ميکردم. چقدر شخصيت و آبروي انسان ها در نظرش مهم بود.
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
ادامه دارد...
#رمان
#سلام_بر_ابراهیم
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🌿🌼
روی دیوار قبر من با گِل،
بنویسید السّلامُ علیٰ
حَجَهٌالاغنیاءِ والفقرا،
انت فی قلبنا امامِ رضا...
#امام_رئوف💚
#چهارشنبه های امام رضایی
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شایدصاحبشراضینباشد...
#شھیدبیسر🌷
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]