هدایت شده از 🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
1_937038773.mp3
زمان:
حجم:
1.82M
روز 178 ام
عزیزان شهدا ! 😊
🌹 دعای عهد فراموش نشه
اگه نخوندی تا قبل ظهر
وقت داری
________________
اگر چهل روز 0⃣4⃣خوندی
ان شاء الله از یاران امام زمان🌹 عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهی بود
و ان شاء الله حضرت رو زیارت😍 خواهی کرد
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
هدایت شده از 🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
14.000.000 صلوات
نذر تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
برای شرکت در این نذر و ختم صلوات
بر روی لینک زیر کلیک کنید
و تعداد صلوات های خود را روزانه تا 14000 صلوات ثبت کنید.
اینجا کلیک کنید و ثبت کنید
در صورتی که امکان مشاهده ندارید
حداقل تعداد 500 عدد را به
خادم الشهید
@jamandehazsoada
اطلاع دهید.
لطفا به اشتراک بگذارید...
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
یا رب العالمین
100مرتبه
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
هدایت شده از ستاد مرکزی راهیان نور
3.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #شهید_گمنام | #گرایی
🔻 محمدرضا گرایی مدال طلای خود را به شهید گمنام اهدا کرد
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🌷🍃
#آیتالله_فاطمینیا :
نگاه به نامحرم
تیری است که انسان را
به زمین می زند و سخت بشود
که بلند شوی...
#کنترل_نگاه⚠️
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
به نقل از مادر #شهید مدافع حرم خوزستان عارف کاید خورده:
عارف جان تازه شهید شده بود*(چند روزی)
( ما آمدیم آبادان برای برگزاری مراسم در یکی از کمپهای سپاه، فکر میکنم گردان مقداد بهش می گفتند)
راستش هنوز هیچکدام از ما اهل خانواده یعنی خودم دخترم یا باباش هنوز به خانه ی بدون عارف نیامده بودیم!!!🥺
و کمی سخت بود حقیقتا کمی که نه!
خیلی سخت بود!!!😭
خیلی سخت بود پذیرش خانه بدون وجود فیزیکی عارف😭
بدون مهربانیهای عارف که همچون امواج زیبای نور زنده و پویا بر ما گسترده بود!
از در و دیوار خانه عطر خوش مهربانی و صفای عارف عزیزم میبارید
حالا باید می آمدیم در منزلی که عارف ما را در آن رها کرده و انگار دیگر چراغش خاموش شده ، و...
خلاصه شب تصمیم گرفتم که بیایم
دل قوی کردم و آمدم ، حس کردم سایه به سایه کنارم است، از پیش رو، از پشت سر، از اطراف و کنارم عارفم احساس میشد😘😍😭
شب خوابیدیم، صبح خیلی زود باید بیدار میشدیم که بعد از نماز برویم و به مراسم و میهمانان در آن میهمانخانه برسیم
(ما در منزل سازمانی خانه باغ زندگی میکنیم ) من آماده شدم و آمدم در رو به باغ را باز کردم، دیدم بنده خدایی اول صبح در بیرونی باغ یعنی توی کوچه ایستاده، از دور گفتم بفرمائید
بی حواس به اینکه این بنده خدا صبح به این زودی اینجا چکار میکند؟
گفت من کارمند اداره برق هستم
رفتم داخل دخترم را صدا کنم زودتر آماده شود که دیر نشود، تقریبا نیم ساعت بعد یادم آمد که آن بنده خدا دم در خانه 🏡 بود! چکار داشت؟!
آمدم دیدم هنوز ایستاده
باز گفتم بفرمائید آقا
گفت کارمند اداره...
برق هستم، گفتم برق ما سالم است و درخواست برقکار هم ندادیم!
گفت خانم من یک خواب دیدم
این خواب یک رسالت بر گردن من انداخت
بر اساس آن خواب خودم را موظف دانستم الان اول صبح قبل از شروع کارم بیایم ساعتها دم در این منزل بمانم تا این پیغام را برسانم!
گفتم خیر باشد بفرمائید
گفت من خواب دیدم پسر جوان و رشید شما الم به دوش دلاورانه، شاد و مسرور بهمراه جوانان زیادی دیگر در حالی که جلودار بود گفت عمو عمو *لطفا برو به مامان بابام بگو ما حالمان خیلی خوبه داریم میریم کربلا امروز مراسم داریم جشن داریم😍😍😍*
وقتی تقویم را نگاه کردم دیدم سالروز امامت امام مهدی عج است
قشنگ اومد و حس و حالشو بهمون توضیح دادم رفت
گفت ما همچنان در رکابیم، گفت ما زنده ایم بعدشم بطور زیبایی چند بار آمد بخواب خودم
هر بار دیدمش خوووشششگل تر و زیباتررر و هربار هم ازش میپرسیدم پسرم مگر تو شهید نشدی⁉️⁉️⁉️☝🏻
میگفت مامان جان من زنده ام
دوباره پرسیدم گفت مامانی من زنده ام عزیزم
بار سوم باز من پرسیدم و او گفت مامانجونم من زنده ام زنده ام عزیزم(از بیداری واضحتر بود انگار)
بار چهارم باز تکرار شد
این دفعه گفت مامان جآن چندبار بهت بگم من زنده ام؟!
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]