eitaa logo
✔راهی‌بسوی‌معرفت...
418 دنبال‌کننده
2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
7 فایل
❣️خداوندا‌‌به‌سبب‌دانشت‌که‌محیط‌بر‌همه‌چیز‌است‌؛ازتو‌درخواست‌خیردارم‌.آلودگی‌،شک‌ودودلی‌درتقدیرت‌را،ازدل‌ماپاک‌کن‌...❣️ #مجموعه‌ای‌از‌مطالب‌ناب‌‌آرام‌بخش‌انگیزشی‌و‌روان‌شناسی‌🌷 @rahibesoyemarefat دریافت نظرات‌،پیشنهادات‌وانتقادات👇💫 @mahmodijavidi_kh
مشاهده در ایتا
دانلود
آمریکا و اروپا جوری از اعمال تحریمها بر صنایع موشکی و پهپادی ایران خبر می دهند که گویی تا به حال این صنایع زیر تحریم نبودند.😏 صنایع موشکی و پهپادی ایران زیر شدیدترین تحریم های تاریخ معاصر متولد شدند، رشد کردند و به بالندگی رسیدند و هرچه بیشتر تحریم شدند، بیشتر به موفقیت دست یافتند😌💪🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/1299841546Cf8cf7d746f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادتون هست یک عده بعد از غنیمت گرفتن پهپاد RQ170 تحقیر میکردند و میگفتند این ماکت هست؟حتی عکس ماکت رو نشون میدادن و مسخره میکردند؟ حالا دعوتتون میکنم کلیپ زیر رو نگاه کنید.... https://eitaa.com/joinchat/1299841546Cf8cf7d746f
5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سایتون مستدام بر سر ما حضرت جان❤️ اللهم احفظ قائدنا و مولانا الامام الخامنه‌ای❤️ https://eitaa.com/joinchat/1299841546Cf8cf7d746f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴وداع تلخ مادر فلسطینی با تنها پسرش که پس از بمباران جنگنده های ارتش رژیم کودک کش صهیونیستی در اردوگاه المغازی به شهادت رسید...😭😭😭 https://eitaa.com/joinchat/1299841546Cf8cf7d746f
🔺فرمانده نیروی هوایی ارتش: آماده اصابت قرار دادن اهداف خود با سوخو ۲۴ هستیم امیر واحدی: آمادگی که امروز در زمینه سوخو ۲۴ داریم از همه زمان‌ها بیشتر است. فقط سوخو ۲۴ نیست و در زمینه سایر پرنده‌ها هم آمادگی صددرصد داریم. همانطور که فرمانده ارتش اعلام کرد اگر دشمن بخواهد خطای راهبردی داشته باشد ضربه‌ای خواهد خورد که نتواند جبران کند. از همینجا به دشمنان ایران توصیه میکنم خطای راهبردی نکنند. https://eitaa.com/joinchat/1299841546Cf8cf7d746f
10.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️👍خنده‌های تحلیلگر سابق سیا به ادعای رهگیری ۹۹ درصدی اسرائیل..... https://eitaa.com/joinchat/1299841546Cf8cf7d746f
💠 داستان تربیتی واقعی 💠 ✅ حتما بخوانید ✍ معلّم از دانش‌آموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را تمسخر کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگه‌ای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچ‌کس در این مورد صحبت نکند. روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّه‌ها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود. بچّه‌ها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او دست بزنند. معلّم هر روز این کار را تکرار می‌کرد و از بچّه‌ها می‌خواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را مسخره نمی‌کرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" می‌نامیدند، نیست و تمام تلاش خود را می‌کرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن را حفظ کند. 💥 آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس‌های بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند کبد جهان است. 📚 کتاب زندگانی دکتر ملک حسینی 👇 👇 @rahibesoyemarefat https://eitaa.com/joinchat/1299841546Cf8cf7d746f
🔅 ✍️ زمان، برگشت‌ناپذیره! 🔹خانم جوانی در سالن انتظار فرودگاهی بزرگ منتظر اعلام برای سوارشدن به هواپیما بود. 🔸بايد ساعات زيادی رو برای سوارشدن به هواپيما سپری می‌کرد و تا پرواز هواپيما مدت زيادی مونده بود، پس تصميم گرفت يه کتاب و یه پاکت شیرینی بخره و با مطالعه اين مدت رو بگذرونه. 🔹اون خانم نشست رو يه صندلی راحتی در قسمتی که مخصوص افراد مهم بود تا هم با خيال راحت استراحت کنه و هم کتابشو بخونه. 🔸کنار دستش اون جايی که پاکت شيرينی‌اش بود، يه آقايی نشست روی صندلی کنارش و شروع کرد به خوندن مجله‌ای که با خودش آورده بود. 🔹وقتی خانمه اولين شيرينی رو از تو پاکت برداشت، آقاهه هم يه دونه برداشت. خانمه عصبانی شد ولی به روی خودش نياورد، فقط پيش خودش فکر کرد اين آدم عجب رويی داره، اگه حال‌وحوصله داشتم حسابی حالشو می‌گرفتم. 🔸هر يه دونه شيرينی که خانمه برمی‌داشت، آقاهه هم يکی برمی‌داشت. ديگه خانمه داشت راستی‌راستی جوش مياورد ولی نمی‌خواست باعث مشاجره بشه. 🔹وقتی فقط يه دونه شيرينی ته پاکت مونده بود، خانمه فکر کرد، حالا اين آقای پررو چه عکس‌العملی نشون می‌ده. 🔸آقاهه هم با کمال خونسردی شيرينی آخری رو برداشت، دو قسمت کرد و نصفشو داد خانمه و نصف ديگه‌شو خودش خورد. 🔹اين ديگه خيلی رو می‌خواد. خانمه ديگه از عصبانيت کارد می‌زدی خونش درنميومد. 🔸در حالی که حسابی قاطی کرده بود، بلند شد و کتاب و وسایلش رو برداشت و عصبانی رفت برای سوارشدن به هواپيما. 🔹وقتی نشست سر جای خودش تو هواپيما، يه نگاهی توی کيفش کرد تا عينکش رو برداره که يک دفعه غافلگير شد، چون ديد پاکت شيرينی‌ای که خريده بود توی کيفش هست؛ دست‌نخورده و بازنشده. 🔸فهميد که اشتباه کرده و از رفتار خودش شرمنده شد. 🔹اون يادش رفته بود که پاکت شيرينی رو وقتی خريده تو کيفش گذاشته. اون آقا بدون ناراحتی و اوقات‌تلخی شيرينی‌هاشو با اون تقسيم کرده بود. در حالی که اون عصبانی بود و فکر می‌کرد که در واقع اونه که داره شيرينی‌هاشو می‌خوره. 🔸حالا نه فرصتی برای توجيه کار خودش داشت و نه فرصتی برای عذرخواهی از اون آقا. 💢یادمون باشه زمان بعد از اینکه بگذره و سپری بشه، غيرقابل‌جبران و برگشت‌ناپذيره. ❌چیزی با ارزش تر از زمان نداریم ببین چطور خرجش میکنی ❌ 👇 👇 @rahibesoyemarefat https://eitaa.com/joinchat/1299841546Cf8cf7d746f
🔘داستان کوتاه "حواسمان به مهمترین داشته‌هایمان باشد..." روزی مردی ثروتمند سبدی بزرگ را پر از گردو کرد. آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد، سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت: " این سبد گردو را هدیه میدهم به مردم دهکده، فقط در صف بایستید و هرکس یک گردو بردارد، به اندازه همه گردو در این سبد است و به همه می‌رسد!! " مرد ثروتمند این را گفت و رفت. مردم دهکده پشت سر هم صف ایستادند و یکی‌یکی از داخل سبد گردو برداشتند. پسربچه باهوشی هم در صف ایستاد. اما وقتی نوبتش رسید در کنار سبد ایستاد و نوبتش را به نفر بعدی داد.! به این ترتیب هر کسی یک گردو بر می‌داشت و پی کار خود می‌رفت. مردی که خیلی احساس زرنگی می‌کرد با خود گفت: "نوبت من که رسید دو تا گردو برمی‌دارم و فرار می‌کنم. در نتیجه به این پسر چیزی نمی‌رسد." او چنین کرد و در لابه‌لای جمعیت گم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت: "من از همان اول گردو نمی‌خواستم این سبد ارزشی بسیار بیشتر از همه گردوها دارد." خیلی‌ها دلشان به گردوبازی خوش است!! و از این غافلند که آنچه گرانبهاست و ارزش بسیار بیشتری دارد سبدی است که این گردوها در آن جمع شده‌اند... خیلی‌ها قدر خانواده و همسر و فرزند خود را نمی‌دانند و دایم با آنها کلنجار می‌روند و از این نکته طلایی غافلند که این سبدی که این افراد را گرد هم و به اسم خانواده جمع کرده ارزشی به مراتب بیشتراز لجاجت‌ها و جدل‌های افراد خانواده دارد. بسیاری اوقات در زندگی گردوها آنقدر انسان را به خود سرگرم می‌کنند که فرد اصلا متوجه نمی‌شود به خاطر لجاجت و یا یکدندگی و کله‌شقی و تعصب و خودخواهی فردی و گروهی در حال از دست دادن سبد نگهدارنده گردوهاست و وقتی سبد از هم می‌پاشد و گردوها روی زمین ولو می‌شوند و هر کدام به سویی می‌روند، تازه می‌فهمند که نقش سبد در این میان چقدر تعیین‌کننده بوده است... "بیایید در هر جمعی که هستیم سبد و تور نگهدارنده اصلی را ببینیم و آن را قدر نهیم و نگذاریم تار و پود سبد ضعیف شود." "چرا که وقتی این تور نگهدارنده از هم بپاشد دیگر هیچ چیزی در جای خود بند نخواهد شد و به هیچ‌کس سهم شایسته و درخورش نخواهد رسید." بسیاری از شکارچیان باهوش به دنبال سبد هستند و نه گردوهای داخل آن.! بنابراین حواسمان جمع باشد که بی‌جهت سرگرم گردوبازی نشویم و اصل کار را از دست ندهیم.! 👇 👇 @rahibesoyemarefat https://eitaa.com/joinchat/1299841546Cf8cf7d746f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌱🌸 🌸بهار است و هوایی بس دل انگیز 🌱بزن صبحانه ای با چای لبریز 🌸به عمرِ ما رسیده روز دیگر 🌱رها کن بستر و از خواب برخیز... 🌸🌱🌸 🌸 از خدا میخوام در آخرین روز های فروردين ماه لحظه های زندگيتون مثل آفتاب گرم مثل سایه دلنشین مثل باران بخشنده مثل رویا شيرين مثل پروانه سبکبال ومثل پرنده آزاد و رها باشه... 🌼سلام صبح بهاری تون زیبا 🌤" پیشاپیش اردیبهشت ماه مبارک 🌤🍃🌤🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا