eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.7هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
824 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . «حافظ از چشمه حکمت به کف آور جامی بو که از لوح دلت نقش جهالت برود» حافظ مقصد و مقصود ما درک و فهم عمیق تر وحی الهی است @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرف بی سند نزنید سعی کنید منبرهای بی مایه را نروید، نزنید؛ اگر می خواهید بیاورید؛ مردم اگر بفهمند خوب گریه می کنند، مردم اهل و اند. گریه عارفانه مشکلاتی را حل می کند. بنابراین عالمانه چیز بنویسید، عالمانه بروید، عالمانه مجالس تان را اداره کنید. خلاصه جریان مثل است، چیز کوچکی نیست. هر چه که عمیق تر باشد، دقیق تر باشد، عالمانه تر باشد؛ اثرش بیشتر است. ✅ نماز جمعه قم _ ۱۳۸۱/۰۱/۱۴ @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 174 پیام های حضرت #آیت_الله_جوادی_آملی به همایش ها و کنگره های گونا
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 175 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی ✅ سالگرد شهداي فريدن و چادگان 🔰🔰🔰 📈چهارم. حضرت امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: «مامن شي ءٍ إلاّ و له حدّ». قيل: «فما حدّ اليقين»، قال(عليه‌السلام): «أن لاتخاف شيئاً»؛[ تحف العقول، ص361.]هر چيزي داراي حدّ و مرز است كه با آن محدود و نيز معروف است. گفته شد: حدّ يقين و مرز آن چيست؟ فرمود: حدّ يقين آن است كه از چيزي هراسناك نباشي، زيرا براساس توحيد افعالي تنها چيزي كه مبدأ هراس و اميد است، همان توحيد الهي است، چون غير خداوند هيچ موجودي اثر مستقل ندارد. 📁شهيدان كه سالكان واصل اند و هدفي جز تقويت قِسط و عدل و تضعيف قَسط و جور نداشتند، با قيام خالصانه خويش ثابت نمودند كه از غير خداوند هراسي ندارند، زيرا يقين به توحيد، يعني مبدأمستقل الهي زمينه هرگونه خوف از غير خدا را برطرف كرده است. چنين موحّدان نابي درخور وعده (لاخوفٌ عليهم ولاهم يحزنون)اند.[ سوره بقره، آيه 277.] شاد از وي شو، مشو از غير وي او بهار است و دگرها ماه دي[مثنوي معنوي، دفتر سوم، بيت 507.] 🔅🔅🔅 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 176 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی ✅ سالگرد شهداي فريدن و چادگان 🔰🔰🔰 📈پنجم. حضرت امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: «العالم بزمانه لاتهجم عليه اللوابس» [تحف العقول، ص356.]؛ كسي كه رخدادهاي سياسي و اجتماعي زمان خود را بداند و اوضاع زمانه را به خوبي ارزيابي كند، كارها بر او مشتبه نمي شود و به اشتباه مبتلا نمي گردد. 📃شهيدان سرافراز با شناخت مسائل جاري در محلّ، منطقه و سطح بين الملل، و آگاهي كامل از استبداد، استعمار، استثمار و استعباد دشمنان داخلي و خارجي و تهاجم ملحدان به حيات موحّدان و تكالب غارتگران نسبت به معادن محرومان و مستضعفان و بالاخره اطلاع از تعدّي استكبار جهاني قيام نمودند و قداست خون خويش را پايه پيروزي بر شمشير راهزنان بين المللي قرار دادند. 📃چنين آگاهان ديني عرصه سياست را براي عرضه مستقيم و غيرمستقيم كالاي بيگانگان تنگ كردند و هرگونه متشابهات فكري و تشابه گرا را به محكمات علمي جامعه ارجاع دادند و به حمايت محكم گرايان مذهبي همّت گماردند و امانت قرآن و عترت را به عنوان ميراث فاخر فرهنگي، به نسل بعد رساندند كه تأسيس اين گونه از كنگره هاي يادمان، شاهد صادق آن است. 🔅🔅🔅 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 26 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
27 🔅🔅🔅 📐سخن علامه ناظر به اينها بوده است که اينها راه تفسير نيست. نه آن روشهاي عرفاني، نه آن علم حروف و اعداد، و نه آن تطبيق بر اکتشافات علمي چه قديمي و چه جديد، اينها در محدوده تفسير نيست. پس تفسير چيست؟ 📁ايشان معتقد بودند که قرآن يک مقاصدي دارد که مي خواهد با همين الفاظ بيان کند و مخاطب معناي همين الفاظ را بفهمد؛ يعني قرآن در مقام بيان همين مطلبي است که الان به مخاطب القا مي کند، ولي اين مطلب حواشي هم دارد که اين آيات الان در مقام بيان آن نيست. 📁 وقتي مي فرمايد: اقيمواالصلوة،[17] آن چه مي خواهد بفهماند فقط اقيمواالصلوه است اما اينکه نماز چند رکعت است را در اينجا نمي خواهد بگويد، بلكه آن را برعهده پيامبر گذاشته و مي گويد «‌ لتبين للناس ما نزّل اليهم‌»[18]؛ يعني پيامبر بايد تفسير آن را بيان کند، و آيه در پي بيان آن نيست. 📁تفسير چيزي است که الآن مي خواهد بيان کند و منظور از تفسير اين است که ما مقصود از اين الفاظي که قرآن انتظار دارد مخاطبش از اين الفاظ بفهمد را به دست بياوريم، و با فکر و تأمّل و استفاده از روش صحيح تفسير تبيين کنيم. اين را ما از خود قرآن بايد به دست بياوريم. پس منظور از تفسير، نه تأويل است، نه بطون است، نه حواشي است و نه تفسير مجملات است، هيچ کدام از اينها نيست، بلكه مقصود از تفسير قرآن آن است كه وقتي قرآن اين آيه را بيان مي کند انتظار دارد مخاطبش چه بفهمد؟ ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 27 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
28 🔅🔅🔅 📐بنابراين اولاً تفسير يعني بيان معناي ظاهر قرآن. قرآن در مقام بيان بطون نيست و نخواسته با اين الفاظ آنها را بيان کند، و اگر دلالت اشاري بر آن دارد که معصومين استفاده مي‌کنند يا رمزي براي پيغمبر است آنها از استثنائات است. ما اينها را تفسير نمي گوييم؛ تفسير اين است که آنچه خواسته مردم بفهمند اينها را روشن و باز کنيم و در اختيار همه بگذاريم و اگر ابهامي در اين جهت هست برطرف كنيم. همانند يك مفسر سياسي كه مي گويد مقصود گوينده از اين جمله اين بود. از کجا مي فهمد؟ مي گويد اين تعبيري که کرد اشاره به آن جرياني است که در فلان كشور واقع شده بود يا آن حرفي که ديروز فلان سياستمدار در آنجا گفته بود، امروز اين جواب او را داده است. معناي تفسير کلام اين است. 📁اما اگر يک کلمه اي بود که اين کلمه حواشي دارد و مطالبي در اطراف آن مطرح مي شود، ربطي به تفسير ندارد. اگر کسي هم اسم آن را تفسير بگذارد اصطلاح ديگري خواهد بود. مانند اينكه اگر کسي بگويد تفسير به‌معناي تأويل است؛ اين اصطلاح ديگري است و نفي هم نمي کنيم و با او دعوا نداريم؛ لامشاحّة في الاصطلاح. اما منظورمان از تفسير همين است که وقتي پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم اين الفاظ آيات را براي مردم بيان مي فرمودند انتظار داشتند مردم از اينها چه بفهمند؟ 📁تا اينجا من خواستم عرض کنم که تفسير يعني چه؛ که در مقابل تأويل و نيز در مقابل بطون است، و تفسير ربطي به اينها ندارد. همينطور است چيزهايي که اصلاً قرآن در مقام بيان آن نيست. فرض کنيد اينکه نام‌هاي اصحاب کهف چه بوده و در چه زماني زندگي مي کردند؟ قرآن اصلاً در مقام بيان آن نبوده و نخواسته بيان کند. زيرا اگر مي خواست، مي گفت. اگر ما در تفسير اين آيه از آنچه در تاريخ آمده استفاده كنيم که در زمان دقيانوس در کجا زندگي مي کرده‌اند؛ اين تفسير قرآن نخواهد بود بلكه بيان مطلبي در حاشيه اين آيه است که چنين مي توان گفت؛ حالا ثابت باشد يا نباشد اين بر عهده بيان کننده آن است؛ اما به هر حال تفسير آيه نيست. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 28 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
29 🔅🔅🔅 📐پس از آن كه معني تفسير را فهميديم سوال بعدي اين است که آيا در تفسيري که مي گوييم، هيچ ابهامي در الفاظ قرآن نيست که بتوان از جايي ديگر ـ غير از خود قرآن‌ ـ رفع کنيم؟ بدون شک آقاي طباطبايي هم خودشان و هم همه مفسرين اين کار را کرده‌اند. 📁در بسياري از آيات، الفاظ و مفرداتي بوده که براي فهم آن به لغت شناسان مراجعه کرده‌اند. کدام مفسري است که اين کار را نکرده باشد؟ اين روش عقلايي است كه اگر کسي با زباني سخن مي گويد و شما بخواهيد مراد او را بفهميد بايد قواعد آن زبان را ياد بگيريد. اين را نمي توان چيزي خارج از روش تفسيري دانست. اين از بديهياتِ رفتار عقلايي است که کسي که به زباني سخن گفته، مفسر كلام او بايد ادبيات آن زبان را بداند تا بتواند درست بفهمد. 📁پس معناي اينکه تفسير قرآن به قرآن است و ما احتياج به چيز ديگري نداريم اين نيست که احتياج به لغت يا صرف و نحو و يا قواعد بلاغت نداشته باشيم! اينها ويژگي هاي لفظ هستند بنابراين بايد اينها را ياد بگيريم تا بتوانيم مقصود از آن كلام را بفهميم. اين به معناي احتياج قرآن به غير خود نيست، اصلاً فهم کلام محتاج به اينهاست و گوينده هر كه باشد. تفاوتي ندارد. 📁اگر کسي سخنراني انگليسي کرده و شما مي خواهيد مقصود او را بفهميد آيا مي توانيد با قواعد زبان فارسي آن را تفسير کنيد؟ کسي مقصود او را مي فهمد که زبان انگليسي را بلد باشد و قواعد ادبي آن را بداند. پس احتياج قرآن به بيان لغت‌شناسان يا اديبان، از ضروريات تفاهم است و چيزي نيست که بگوييم امري خارجي است و در نتيجه قرآن به غير احتياج دارد. يعني مفروض است که حتماً اين نيازها وجود دارد و بايد قواعد زبان را دانست. البته کسي که عرب اصيل باشد نه تنها نيازي به يادگيري ندارد، بلكه ديگران بايد قواعد زبان را از او ياد بگيرند؛ اما ديگران که اهل زبان نيستند يا اهل زبان هستند ولي زبانشان عربي اصيل نيست نيازمند آموختن اين امور هستند. 📁حتي در مواردي در زمان نزول قرآن همان عربهاي اصيل هم معني بعضي لغات را نمي دانستند مثلاً لغات غير مشهوري بوده كه آن‌ها نمي‌دانستند. معروف است که بعضي از کساني که در زمان خود پيغمبر اکرم بودند معناي کلمه ابّاً را نمي‌دانستند[19] با آن كه عرب هم بودند اما آيا اين معنايش اين است که تفسير قرآن احتياج به غير دارد؟ آقاي طباطبايي اين را انکار مي کنند، زيرا از قواعد اوليه استفاده از هر زباني اين است که بايد به لغت و قواعد ادبي آن زبان تسلط داشت تا بتوان کلمات را درست فهميد. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله 💢بايد و نبايدهاي اعتباري هيچ كمالي براي بشر نمي‌آورد 📃هر امر اعتباري بايد به امر حقيقي برگردد ... اين اعتباريات كه فلان چيز حلال است فلان چيز حرام است اين بايد و نبايدها اعتباري است.انسان يك موجود حقيقي است (يك) كمالِ موجودِ حقيقي، حقيقي است (دو) راه بين متكامل و كمال، حقيقت است (سه) 📃يعني همه اين اصول به بود و نبود برمي‌گردد نه به بايد و نبايد! اين بايد و نبايد اعتباري مثل حليّت، مثل حرمت، مثل رياست، مثل مالكيت، مثل مملوكيت اينها عناوين اعتباري است كه از يك حقيقت گرفته شده، آن حقيقت در اختيار خداست كه به اهل بيت و انبياء [اعطاء] فرمود، آن حقيقت است كه با حقايق ما رابطه دارد.هرگز امور اعتباري باعث تكامل موجود حقيقي نمي‌شود، اين بايد و نبايدهاي اعتباري بايد به يك بود و نبودِ حقيقي تكيه كنند (يك) آن بود و نبودِ حقيقي به حقيقتِ انسان وابسته باشد (دو) تا انسان را متكامل كند (سه) 📃اگر بايد و نبايد اعتباري بود و قرارداد بشري بود هيچ كمالي براي بشر نمي‌آورد، اما اگر اينها يك پشتوانه ی حقيقت داشت كه از آن حقيقت گرفته شده و به اين صورت در آمده -كما هو الحق- كه انبيا و اوليا به اذن الهي باخبرند ...اين امور اعتباري يعني حليّت و حرمت، بايد و نبايد اعتباري چون به يك حقيقت تكيه مي‌كند و آن حقيقت با حقيقت ما رابطه دارد باعث كمال ماست. 📃اينکه فرمود باطنِ گناه، زباله است يعني زباله است! اينكه مي‌بينيد در عالَم رؤيا براي برخي كشف مي‌شود همين است، اگر به كسي بگويند «آقا به اين زباله دست نزن!» درست است. اين به حسب ظاهر نهي است و امر اعتباري است امّا از يك واقعيت گرفته شده. حضرت فرمود «استغفار كنيد وگرنه بوي بدِ گناه رسوايتان مي‌كند»؛ يعني اين اموري كه ما تحريم كرديم از حقيقتي گرفته شده، صِرف قرارداد و اعتبار نيست. 🔹گزیده درس تفسیر قرآن /سوره سبأ، آیات 47 الی 51 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
واکاوی دعای 23 صحیفه سجادیه 16.mp3
زمان: حجم: 10.59M
38 📌واکاوی دعای 23 16 📁 دعای 23 : دعا برای تندرستی ( وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا سَأَلَ اللهَ الْعَافِیَةَ وَ شُکْرَهَا ) 📐 و از دعاهاى آن حضرت (ع) است چون از خداى تعالى تندرستى و بهبودى مى‏خواست و توفیق شکرگذارى بر عافیت مى‏طلبید اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَلْبِسْنِی عَافِیَتَکَ ، وَ جَلِّلْنِی عَافِیَتَکَ ، وَ حَصِّنِّی بِعَافِیَتِکَ ، وَ أَکْرِمْنِی بِعَافِیَتِکَ ، وَ أَغْنِنِی بِعَافِیَتِکَ ، وَ تَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَافِیَتِکَ ، وَ هَبْ لِی عَافِیَتَکَ وَ أَفْرِشْنِی عَافِیَتَکَ ، وَ أَصْلِحْ لِی عَافِیَتَکَ ، وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَ عَافِیَتَکَ فِی الدُّنْیَا وَ الآْخِرَةِ . [1] خدایا درود بر محمد و آل او فرست و جامه عافیت در من پوشان که سراپاى مرا فراگیرد و مرا در حصار عافیت جاى ده و به عافیت گرامى دار و بى‏نیاز کن و بر من صدقه ده و مرا عافیت بخش، بستر عافیت براى من بگستر و آن را شایسته من گردان و میان من و عافیت در دنیا و آخرت جدائى میفکن‏ 🔅🔅🔅 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#آوای_زندگی #نگاشت_صوتی 38 📌واکاوی دعای 23 #صحیفه_سجادیه 16 📁 دعای 23 : دعا برای تندرستی ( وَ کَا
38 📌واکاوی دعای 23 16 و اغننی بعافیتک و تصدق علیَّ بعافیتک و هب لی عافیتک.... 📁 در این دعای 23 صحیفه و دعاهای دیگری که از پیشوایان معصوم علیهم السلام رسیده است عافیت درخت پر شاخ و برگی است که سایه اش تمام زندگی انسان مومن را فرا گرفته است و میوه های شیرین و سودمند آن کرامت مومنانه است؛دارایی و غنا و ثروت زوال ناپذیراست؛قرارگرفتن در دژ و سنگر ولایت الله و اولیای خدا وند است و صدقه جاریه ای است که از جانب آفریدگار مهربان هر لحظه و هر دم بر وجود بنده سرازیر می شود. 📝 و نکته قابل توجه آن است که: 📁 از یک سو اندیشه و رفتاربر مبنای سبک زندگی مومنانه ما را شایسته دریافت عافیت تمام عیار الهی می نماید.و از سوی دیگر خداوند بر اساس مدیریت مهرورزانه اش عفو و عافیت و معافات خویش را بی وقفه و بی منت چون بارانی زلال و رشد دهنده و حیات بخش بر انسان فرو می ریزد.و پیام این سوی سکه ی عافیت آن است که آدمی ظرف خویش را وارونه نسازد و باران عافیت الهی را هدر ندهد و در کویر سنگ لاخ وغیر قابل کشت و زرع جاری نسازد. ✳️ و تصدق علی بعافیتک و هب لی عافیتک 📐 امام علیه السلام عافیت را صدقه ی الهی و یا موهبت خداوندی می داند و آن را از آن ذات رحمان و رحیم وغنی مطلق درخواست می فرماید فرق میان صدقه و هبه: و تصدق علی بعافیتک و هب لی عافیتک صدقه به فرد نیازمند داده می شود و اگر طرف نیازمند نباشد، صدقه نمی شود. هبه اعطائی است بدون توجه به نیاز و عدم نیاز طرف. امام علیه السلام اول عافیت را به عنوان صدقه می خواهد: که خدایا نیازمند عافیت تو هستم. 📁 اما در دعا این کافی نیست، زیرا در صدقه علاوه بر نیاز، عنصر «استحقاق» نیز باید باشد. بسیاری از کسان بر بسیاری از چیزها نیاز شدید دارند لیکن استحقاق آن را ندارند. لذا بلافاصله می گوید: «وَ هَبْ لِي عَافِيَتَك‏»، خدایا عافیتت را به من ببخش. اگر من لیاقت ندارم تا از باب صدقه بدهی؛ پس عافیت را بر من ببخش. اگر استحقاق عافیت را ندارم آن را به من هبه کن و ببخش. استحقاق در هبه شرط نیست، زیرا هبه بالاترین کرامت است. 📁 هیچ آفریده ای و هیچ کسی حقی بر خدا و استحقاقی ندارد؛ خداوند هر چه به هر موجودی بدهد همگی فضل و هبه است، اما خودش یک برنامۀ نظام مند مقرر کرده و بر اساس آن کسانی را در شرایطی در جای گاه «دارای استحقاق» قرار داده است. بر اساس این استحقاق صدقه می کند. لیکن فضل خدا به همان برنامۀ مقرر خود نیز محدود نیست «وَ اللَّهُ‏ ذُو الْفَضْلِ‏ الْعَظِيم‏»، آیه ای که در پنج مورد از چهار سوره(105 بقره-74 ال عمران-29 انفال-21حدید-29 حدید-4 جمعه) تکرار شده است. پس هبه هم می کند، بلکه هبه اش بیش از صدقه اش است. یا دائم الفضل علی البریه یا باسط الیدین بالعطیه 🔅🔅🔅 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
نکات جزء۱۰ سوره انفال ۱- در میدان نبرد ،مقابل دشمن از دو عنصر ثبات قدم و یاد خدا کمک بگیر(۴۵) ۲-درگیری با دیگران ممنوع،چون باعث سستی شده و هیبت شما از بین میرود(۴۶) ۳- خدا نعمتهایی را که به تو داده تغییر نمیدهد ،مگر اینکه خودت تغییر دهی(۵۳) ۴- برای مقابله با دشمن ،خودت را با تمام نیرو آماده کن(۶۰) ۵- با پول نمی شود دلها را جذب کرد،الفت بین دلها دست خداست (۶۳) سوره توبه ۶-پستهای دنیوی (آب دادن حاجیان و ساختن مسجد الحرام) ارزش نیست ،ارزش انسان به ایمان و جهاد است(۱۹) ۷-اگر پدر و برادرت کفر را بر ایمان ترجیح داد،او را تکیه گاه خود قرار نده(۲۳) ۸- اگر پدر و فرزند و برادر و همسر و طایفه و مال و تجارت و خانه ات ،در نظرت از خدا و رسول و جهاد در راهش محبوب تر است ،منتظر عذاب باش(۲۴) ۹- به یاد آور خداوند جاهای زیادی تو را یاری کرده(۲۵) ۱۰- (بدان)دشمن همیشه دنبال است نور خدا را با تبلیغات خودش نابود کند( ۳۲) ۱۱- (بدان)اسلام با دو عنصر؛ هدایت و آیین حق بر همه آیین ها غلبه خواهد کرد(۳۳) ۱۲-تصمیم به هر کاری داشتی،مقدمات آن را فراهم کن(۴۶) ۱۳- هیچ حادثه‌ای برای ما اتفاق نمی افتد ،مگر آنچه خدا برای ما مقرر کرده(۵۱) ۱۴- نماز با کسالت،انفاق با کراهت مقبول خدا نیست(۵۴) ۱۵- از ثروت زیاد کفار تعجب نکن،خدا میخواهدبا آن ثروت آنها را در دنیا عذاب کند(۵۵) ۱۶-انان که امر به منکر و نهی از معروف میکنند منافق اند(۶۷) ۱۷- با کفار و منافقان جهاد کن و بر آنها سخت بگیر(۷۳) ۱۸- پیروزی بزرگ در زندگی رسیدن به بهشت و رضوان الهی است (۷۲) ۱۹- منافقین را میخواهی بشناسی؟ -دنبال فتنه انگیزی در جامعه اند - از نیکیهایی که به تو میرسد ناراحت اند -دروغ میگویند - در تقسیم غنایم بر رسول الله خرده میگیرند - آزار میدهند -از میدان فرار میکنند - خلاف میکنند و میگویند شوخی کردیم - امر به منکر و نهی از معروف میکنند - بخیل اند - از مومنان عیب جویی میکنند - از مخالفت با خدا و دین خوشحال اند @feiz114
برشی از کتاب گرانسنگ (110) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) 📌 گزيده‌ي تفسير 📐 عبد سالك در اين آيه هدايت به صراط مستقيم را از خدا درخواست مي كند و اين هدايت همان هدايت تكويني است؛ زيرا گوينده (نمازگزار يا قاري قرآن) پس از شناخت خداوند و ايمان به او، نور هدايت مي طلبد تا در پرتو آن راه و پرتگاه را بشناسد و چون پويايي انسان دائمي است و راهِ حقْ نيز مراحل فراواني دارد، عبد سالك بايد همواره هدايت به صراط مستقيم را از خدا بخواهد. 📁 صراط بزرگراهي است كه از يك سو به خداي سبحان مرتبط است (و از اين رو واحد است، نه كثير) و از سوي ديگر در فطرت يكايك انسانها قرار دارد و از نهاد آنها آغاز مي شود و از اين رو پيمودن آن دشوار نيست و هر كس آن را بپيمايد به لقاء الله مي رسد. 📈 تفسير اهدنا: هدايت در لغت به معناي دلالت و ارشاد است و آن دو گونه است: يكي نشان دادن راهِ دستيابي به مقصد، كه به آن «اِرائه طريق» مي گويند و ديگري رساندن راهيان به هدف كه از آن به «ايصال به مطلوب» تعبير مي شود. ▫ صراط: بزرگراه وسيع و روشن است. راغب مي گويد: اين واژه در اصل «سراط» بوده كه به معناي بلعيدن است و چون جاده باز و عمومي با فراخي و وضوحي كه دارد، گويا سالك را در كام خود مي كشد و او را به پيش مي برد، به آن «صراط» گفته مي شود[مفردات راغب، «سرط».]. 📁 برخي از پژوهشگران لغات قرآني اين راي را ناصواب دانسته، صراط را واژه اي مستقلّ و غيرمبدّل مي دانند؛ زيرا «سِراط» مشتقات گوناگوني دارد، در حالي كه «صراط» چنين مشتقاتي ندارد[التحقيق، ج6، ص264.]. مستقيم: اين واژه از مادّه «ق و م» است و بر اثر هيئت خاص باب استفعال، بر طلب قيام دلالت مي كند. از آن جا كه انسان در حال قيام، قادر بر بيشترين كارهاي خويش است، واژه‌ي «قيام» را نام بهترين حالت هر شي ء قرار داده است؛ چنانكه بهترين حالت درخت آن است كه بر ساقه‌ي خود ايستاده و ريشه در زمين داشته باشد و از اين رو چنين حالتي را قيام درخت مي نامند. 📁 استقامتْ طلب قيام از شي ء است و طلب قيام كنايه از ظهور و حصول آثار و منافع هر چيز است و چون آثار و منافعِ راه در مستوي بودن، نداشتن اعوجاج و گمراه نكردن سالك است، چنين حالتي را قيام آن مي دانند. پس راه مستقيم راهي است كه نداشتن اعوجاج از آن مطلوب و اين مطلوب حاصل باشد. از اين رو صفت مستقيم براي صراط، توضيحي است، نه احترازي. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (111) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) 📈 تفسير ✅ راه نور و راهيان نوراني 📐 انسان كه موجودي پويا و سالك است، براي آن كه مقصد و غايتِ سلوكش لقاي مهر ربّ العالمين باشد، نيازمند مسلك و صراطي است كه از آسيب اعوجاج مصون و از دستبرد اهريمن مأمون باشد و محتاج نور هدايتي است كه راه را به وي نموده، او را قدم به قدم تا به مقصد راهنمايي كند. 📁 خداي سبحان راه سلوك و وصول سالكان كويش را ترسيم كرده، همگان را به حركت در آن براي وصول به اوصاف جمالي خود فرا خوانده است. عبد سالك در اين آيه‌ي كريمه، به تعليم خداي سبحان، هدايت به صراط مستقيم را مسئلت مي كند و هدايت بر دو گونه است: تشريعي و تكويني[بحث مبسوط هدايت تكويني و تشريعي در كتاب «هدايت در قرآن» آمده است.]. 📁 هدايت تشريعي عبارت است از ارائه‌ي قانون سعادت بخش، تعليم معارف، تبليغ احكام دين و امر به فضايل و نهي از رذايل از طريق وحي و رسالت كه از آن به «ارائه‌ي طريق» ياد مي شود؛ اما هدايت تكويني آن است كه پروردگار، نيروهاي علمي انسان را از بينش خاص و نيروهاي عملي او را از كشش و كوشش مخصوص برخوردار كند تا فهم يا مشاهده‌ي معارف الهي و پيمودن راه و نيل به هدف نهايي به وِفق مراد حاصل شود و به عبارتي ديگر «دستگيري قدم به قدم از عبد سالك و رساندن او به مقصد». از اين رو به «ايصال به مطلوب» موسوم است. 📁 هدايتي كه در آيه‌ي كريمه‌ي (اهدنا الصّراط المستقيم)، از خداي سبحان مسئلت مي شود هدايت تكويني است[مفسراني كه هدايت در اين آيه‌ي كريمه را به «مداومت بر پيمودن صراط مستقيم» و يا «ثبات قدم در راه» تفسير كرده اند، آن را هدايت تكويني دانسته اند.]، نه تشريعي؛ زيرا گوينده‌ي آن (نمازگزار يا قاري قرآن) پس از شناخت خدا، دريافت معارف و احكام دين و گرويدن به آن، از خداوند هدايت مي طلبد. پس او در پي كسب و تحصيل حاصل نيست، بلكه او هدايتي نوراني مي طلبد كه در پرتو آن هم راه را به خوبي ببيند و هم پرتگاههاي اطراف آن را بشناسد: «اليمين والشِمال مضلّة والطريق الوُسطي هى الجادّة»[ نهج البلاغه، خطبه 16، بند 7.]. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom