eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
800 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔 زنگ تامل 🕑 درنگی کوتاه در آیه ای کوتاه 🌴🌴🌴🌴 یکی از ویژگی‌های قرآن اختصار در عین جامعیت در بیان حقایق و معارف است، مثلا آیه: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ» [اعراف 199] «با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکی ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان». در عین کوتاهی، از جامعترین آیات اخلاقی است. از امام صادق (علیه‌السّلام نقل شده است که فرمودند: «آیه‌ای جامع تر در مسایل اخلاقی از آیه فوق نیست». بعضی از علمای تفسیر در توضیح حدیث فوق گفته‌اند که: اصول فضایل اخلاقی همچون قوای انسانی در سه قسمت خلاصه می‌شود: عقل، غضب، شهوت. فضایل عقلی نامش حکمت است که جمله «و أمُرْ بِالْعُرْفِ» بدان اشاره دارد و فضائل نفسی که در برابر طغیان شهوت قرار دارد عفت نام دارد که از جمله «خُذِ الْعَفوِ» استفاده می‌شود و تسلّط بر نفس در برابر قوه غضبیه، شجاعت نام دارد که از جمله «و اَعْرِضْ عَنِ الجاهلین» استفاده می‌شود. [تفسیر نمونه ج7 ص62] 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🔔 زنگ تامل 🕑 درنگی کوتاه در مطلبی کوتاه 🌴🌴🌴🌴 یکی از ویژگی‌های قرآن جاذبه شگفت انگیز آن است به طوری که بسیاری از مشرکین به خود اجازه نمی‌دادند که قرآن را بشنوند؛ زیرا به تاثیر آن به خوبی آگاه بودند و می‌ترسیدند که مبادا نفوذ معجزه آسای قرآن دل‌های آنان را تسخیر کند. 🌴🌴🌴🌴🌴 ابن هشام می‌گوید: شدت علاقه و جاذبه قرآن به حدی بود که بسیاری از کفار قریش، شبانه به طور ناشناس کنار خانه خدا جمع شده و تا سپیده صبح می‌ماندند تا صدای تلاوت قرآن را بشنوند و این وضع به طور متوالی تکرار می‌شد. 🌴🌴🌴🌴🌴 ارنست رنان فرانسوی می‌گوید: در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سیاسی، اجتماعی، ادبی و غیره وجود دارد که همه آن‌ها را بیش از یک بار مطالعه نکرده‌ام و چه بسا کتاب‌هایی که فقط زینت بخش کتابخانه من است ولی یک جلد کتاب که همیشه جلب نظر می‌کند و هر وقت خسته می‌شوم و می‌خواهم دریایی از کمال به رویم باز شود آن را مطالعه می‌کنم و از مطالعه زیاد آن خسته نمی‌شوم کتاب قرآن است. [دایره المعارف شیعه ص744] [نفوذ و جاذبه قرآن. واژه قرآن .ج 8.ص87] 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 1 🍀انديشة ظهور منجي در اديان آنچه سبب شده تا انديشة ظهور منجي در اديان شکل بگيرد، درماندگي، گرفتاري و بحرانهاي خانمان براندازي بوده که تمامي موجوديت حيات بشر را تهديد ميکرده است. تودههاي مردم که خود قادر به رفع آن بلاياي بزرگ نبودند، براي رهايي‌شان، ظهور نجات دهندهاي را انتظار ميکشيدند. (شعراء/ 169) واژة نجات در لغت به معناي رها شدن و خلاصي يافتن است. همچنين نجات در اصطلاح يعني رهايي انسان از هر چيزي که مانع زندگي سالم و ايده‌آل ميشود؛ مثل رهايي از آلودگيها و پليديها، رهايي از ستم و خشونت، رهايي از زندان، رهايي از غرق شدن در دريا، نجات از بيماري و رهايي از اندوهي که روان انسان را مغلوب خود کرده است. براساس اين تعريف، چندان غير منتظره نخواهد بود که انسان‌ها در مراحلي يا درگرفتاريهايي خاص که قادر به حل مشکل خود نيستند، مرگ دريابند. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 2 🍀مفهوم نجات در قرآن در قرآن نيز کلمة نجات با همين لفظ براي رسولان آمده است؛ مانند نجات نوح از غرق شدن در آن طوفان بزرگ؛ نجات لوط از شهري که مردمان آن رفتارهايي آلوده به ناپاکي داشتند و نجات بني اسرائيل از چنگ فرعونيان. در اين مثال‌ها، در برابر نجات يافتگان، قومي يا ملتي که شايستگي زندگي پاک و سالم را نداشتهاند، منهدم شدهاند؛ در داستان طوفان نوح همة تكذيب‌كنندگان نابود ميشوند و در برابر نابودي آنها، نوح و همراهانشان نجات پيدا ميکنند و خلافت و سرپرستي جهان را به عهده ميگيرند. در واقعة قوم لوط نيز تمامي اهالي آن شهر در صاعقههاي عذاب ميسوزند و در مقابل، لوط و خانوادهاش نجات پيدا ميکنند و در سرزمين مبارک جاي داده مي‌شوند، مگر همسر لوط که تمايل به مردم آن شهر داشت. همچنين در داستان نجات بنياسرائيل از مصر همة سپاهيان فرعون و خود او با تمامي وسايلي که داشتند در نيل غرق شدند. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 3 🍀مفهوم نجات در قرآن مفهوم نجات و رهايي در اين داستان‌ها با نابودي يک اکثريت و نجات يک اقليت همراه است. به تعبيري ديگر، آنچه موجب ناگواري و عذاب در زندگي آن اكثريت بوده، نه عوامل طبيعي و نه حوادث غير مترقبه است، بلکه نتيجة تعارض و تضادي بوده که با پيامبران الهي داشته‌اند. حوادثي مانند طوفان نوح و غرق شدن مردمان، صاعقه‌هاي آتش و خاکستر شدن اهالي شهر قوم لوط و برهم آمدن نيل و غرق شدن فرعونيان، همه و همه به عنوان دستي قدرتمند از سوي خداوند بوده است که براي نجات صالحان از چنگ نااهلان به کار افتاده است. همين نکته چهرة الهي‌ بودن موعود و منجي را ميرساند که انسانهاي گرفتار، از طرفي خودشان تلاش و حرکت کرده، زمينه را براي ظهور و حضور منجي فراهم کنند و از طرفي ديگر اميد و انتظار آن موعود را بکشند؛ «كَذَلِكَ حَقّاً عَلَيْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِينَ». قرآن بشريت را به همين نوع نجات اميدوار ساخته است و اين اميدواري را از متن اديان ديگر نقل مي‌کند؛ «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ».روشن است که حکومت به دست صالحان، سراسر نجات است. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 4 🍀مفهوم نجات و انجیل در انجيل به نقل از عيسي مسيح در مورد آخرالزمان نيز اين پيشگويي ها آمده است که ملتها در جنگ و ستيز با هم خواهند بود؛ قحطي، وبا و زلزله واقع خواهدشد؛ مردم از يکديگر نفرت پيدا خواهند کرد؛ آفتاب تاريک ميگردد؛ ماه بي نور ميشود و ستارگان از آسمان فرو ميريزند. آنچه در اين پيشگويي آمده بسيار هراس انگيزتر از طوفان نوح و داستان قوم لوط است. اما نکتة مهم‌تر در اين گفتارها آن است که تمامي اين حوادث و مصيبت هاي بزرگ مانند درد زايماني است که بشريت بايد آن را از سر بگذراند تا شايستگي ايمان به نجات را پيدا کند. در اين گفتارها خدا به طور مستقيم به نجات اقدام نمي‌كند، بلکه عيسي مسيح به عنوان فرستادة خدا به نجات ايمان آورندگان خواهد شتافت. با آنکه عيسي مسيح آمده بود تا بار گناه انسان را به دوش خود بگيرد در عين حال بسياري از مردمان در آن آتش نهايي از بين رفتند. موضوع آتش نهايي و چگونگي انهدام بزرگ در برخي سورههاي مکي قرآن مانند سورة تکوير و زلزال آمده است؛ اما در قرآن هم اين انهدام، آغاز يک نجات عظيم براي ايمان‌آورندگان خواهد بود. انتظار براي يک دگرگوني بنيادي و ناگهاني در برخي ملتها و اقوام پيشين زمينه ساز پديد آمدن اعتقاد به هزاره ها شد. بسياري از نسلها که در انتظار آن دگرگوني ناگهاني بودند، چون وقوع آن را در عينيت نديدند بر اين گمانه دل بستند که شايد در يکي از هزاره هاي تاريخ ديني خودشان، آن واقعه بزرگ، صورت عيني به خود گيرد. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 5 🍀رهایی جهانی چون مفهوم رهايي از مشکلات ابتدايي، فردي و حتي قومي بسيار فراتر و گسترده تر شد و چون آتش نهايي، دربرگيرندة تمامي جهان دانسته شده است، از اين رو مفهوم رهايي و نجات نيز مفهومي جهاني يافت و به دغدغه اي براي تمامي بشريت تبديل شده است. احتمالاً همين تلقي نسبت به آتش نهايي و آخرالزمان، يکي از مهمترين عواملي بوده است که تصور يک منجي جهاني را در اکثر اديان گذشته پديدار نموده است؛ از «سوشيانت» موعود آيين زردتشتي گرفته تا «ماشيح» موعود يهود مسيحا در مسيحيت و «امام مهدي» در نزد مسلمانان شيعه، براين اساس شکل گرفته‌اند. اگر چه نوعي وحدت موضوعي ميان همه اديان و نحله هاي ديني فوق درباره منجي ديده ميشود؛ اما از سوي ديگر تعارض هايي نيز در ميان آنان وجود دارد. مهم‌ترين اين تعارضات آن است که پيروان هر کدام از اديان ـ جز نحله‌هاي عرفاني ـ منجي را کسي يا شخصيتي از دين خودشان ميدانند. شايد ريشه اين تعارض از آنجا باشد که هر قوم و ملتي صرفاً دين خود را بر حق و اديان ديگر را باطل ميپندارند. با توجه به مطالب گذشته، مراد از نجات و نجات بخشي، در همين دنيا و آخرالزمان است؛ هر چند نجات و رسيدن به سعادت دنيايي نتيجه اش نجات و سعادت اخروي است. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 6 🍀رهایی جهانی ومنجی جهانی نجات‌بخشي در اين دنيا نيز به طور مطلق مورد نظر نيست، بلکه در ساية يک منجي، موعود و رهبر رهاييبخش است؛ رهبري كه داراي جايگاه ويژة معنوي است و اصولاً نجات و عاقبت بخيري جوامع انساني بدون چنين رهبري امکان ندارد؛ رهبري که خودش، برنامهاش و راهش الهي باشد. نجات و نجات‌بخشي در اين دنيا به دو صورت قابل تصور است: يکي نجات فردي انسانها و ديگري نجات اجتماعي؛ در صورت اول، ممکن است جامعه، محيط و حکومت در فساد و تباهي به سر برند، ولي افراد معدودي باشند که خود را نجات يافته بدانند. صورت دوم نيز عبارت از آن است که جامعة انساني در ساحت‌هاي گوناگون زندگي مادي و معنوي به نجات و سعادت و رهايي حقيقي برسند كه مقصود ما نيز نجات از اين نوع است؛ هر چند مقدمة نجات جمعي و اجتماعي، همان نجات فردي است و مکاتبي که موعود و منجي را در قالب نجات فردي انسانها مطرح ميکنند نيز مورد بحث است. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟🌟🌟🌟🌟 🖋📋باور ها و دیدگاههای گوناگون در باره وحیانی بودن قرآن -1 👈اعتقاد عمومى مسلمانان در وحى قرآن‌ قرآن مجيد بيشتر از هر كتاب مقدس ديگر مانند تورات و انجيل از مسئله وحى آسمانى و فرستنده وحى و آورنده وحى ياد كرده و حتى از كيفيت وحى سخن گفته است. عقيده عمومى مسلمين- كه البته ريشه آن همان ظواهر لفظى قرآن است- درباره وحى قرآن اين است كه قرآن مجيد به لفظ خود سخن خدا است كه به وسيله يكى از مقربين ملائكه كه موجوداتى آسمانى هستند به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرستاده شده است. نام اين ملك- فرشته- جبريل و روح امين است، سخن خدا را تدريجاً درمدت بيست‌وسه سال به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله رسانيده و به موجب آن به آن حضرت مأموريت داده شده كه لفظ آيات آن را به مردم بخواند و مضامين آنها را بفهماند و به‌سوى معارف اعتقادى و مقررات اجتماعى و قوانين مدنى و وظايف فردى كه قرآن بيان مى‌كند دعوت كند. نام اين مأموريت خدايى رسالت و پيغامبرى است، پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله بى اين كه كمترين دخل و تصرفى در مواد دعوت كند و از پيش خود چيزى بر آنها بيفزايد يا بكاهد يا پس‌وپيش كند رسالت خود را انجام داده است. @rahighemakhtoom
🌟🌟🌟🌟🌟 🖋📋باور ها و دیدگاههای گوناگون در باره وحیانی بودن قرآن-2 👈نظر نويسندگان امروز درباره وحى و نبوت غالب نويسندگان امروز كه در اديان و مذاهب به كنجكاوى مى‌پردازند نظرشان در توجيه و تقرير وحى و نبوت قرآن اين است كه: 🔹پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله يك نابغه اجتماعى بوده كه براى نجات جامعه انسانى از پرتگاه انحطاط و توحش و استقرارشان در مهد مدنيت و آزادى قيام كرده و به سوى افكار پاك خود كه در صورت يك دين جامع و كامل تنظيم كرده بود دعوت نموده است. 🔹مى‌گويند وى داراى روحى پاك و همتى بلند بود و در يك محيط تاريك و تيره‌اى زندگى مى‌كرد كه جز زورگويى و ياوه‌سرايى و هرج و مرج چيزى در آن حكومت نمى‌كرد و جز خودخواهى و دزدى و غارت‌گرى و هر گونه توحش به چشم نمى‌خورد. پيوسته از مشاهده اين اوضاع ناگوار رنج مى‌برد و گاهى كه كارد به استخوانش مى‌رسيد از مردم كناره‌گيرى نموده در غارى كه در كمر يكى از كوه‌هاى تهامه بود روزى چند خلوت مى‌كرد و به آسمان و ستارگان درخشان آن و زمين و كوه و دريا و صحرا و اين همه وسايل گران‌بهايى كه دستگاه آفرينش در اختيار انسان گذاشته است خيره مى‌شد و از اين همه غفلت و نادانى كه دامن‌گير انسان شده و زندگى پر ارج وى را كه سراپا خوش‌بختى و كامرانى است به زندگى پست درندگان و چرندگان تبديل نموده افسوس مى‌خورد. @rahighemakhtoom
🌟🌟🌟🌟🌟 🖋📋باور ها و دیدگاههای گوناگون در باره وحیانی بودن قرآن-3 👈نظر نويسندگان امروز درباره وحى و نبوت (برخی می گویند)👇 🔹پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله تا حدود چهل سالگى آن درك را داشت و اين رنج را مى‌برد تا در سن چهل سالگى موفق شد طرحى بريزد كه بشر را از آن وضع اسفناك كه مظهرش سرگشتگى و لگام گسيختگى و خودخواهى و بى‌بندوبارى بود نجات بخشد و آن آيين اسلام بود كه راقى‌ترين رژيم مناسب مزاج وقت بود. 🔹پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله افكار پاك خود را سخن خدا و وحى الهى فرض مى‌كرد كه خداى متعال از راه نهاد پاكش با وى به گفت وگو پرداخته است و روان پاك و خيرخواه خود را، كه اين افكار از آن تراوش كرده در قلب آرامش مستقر مى‌شد، روح امين و جبريل و فرشته وحى ناميد و به طور كلى قوايى را كه در جهان طبيعت به سوى خير و هرگونه خوش‌بختى دعوت مى‌كنند ملائكه و فرشتگان و قوايى را كه به سوى شر و هرگونه بدبختى مى‌خوانند شياطين و جن خواند و وظيفه خود را كه به مقتضاى نداى وجدان عهده‌دار قيام و دعوت مى‌شد نبوت و رسالت نام گذاشت. البته اين توجيه از آن كسانى است كه براى جهان هستى خدايى اثبات مى‌كنند و از روى انصاف براى نظام دينى اسلام ارزشى قائلند @rahighemakhtoom
🌟🌟🌟🌟🌟 🖋📋باور ها و دیدگاههای گوناگون در باره وحیانی بودن قرآن-4 👈نظر نويسندگان امروز درباره وحى و نبوت (خدا ناباوران) اما كسانى كه آفريدگارى براى جهان معتقد نيستند سازمان نبوت و وحى و تكاليف آسمانى و ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ را سياست دينى و در حقيقت از باب دروغ مصلحت‌آميز مى‌دانند. مى‌گويند پيمغبران مردان اصلاح‌طلبى بودند و مقرراتى براى اصلاح جامعه بشرى در شكل دين آوردند و چون مردم اعصار گذشته تاريك و غرق جهالت و خرافه‌پرست بودند پيغمبران نظم دينى را در سايه يك سلسله اعتقادات خرافى از مبدأ و معاد نگه داشتند. @rahighemakhtoom