eitaa logo
🔅 صفحه قرآنی رحیق🔅
2.7هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
825 فایل
«رحیق» یعنی نوشیدنی گوارا و ناب ویژه بهشتیان. ۲۵مطففین . مقصد و مقصود ما درک و دریافت عمیق تر کتاب خداست. از محتوای لقمه ای و عموم پسند و صرفا انگیزشی استقبال نمی کنیم.همراهان ما اندکند لیکن ژرف نگرند. @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
تفسیر واقعی از دیدگاه علامه طباطبایی ره از مباحث گذشته نتیجه می گیریم كه تفسير واقعى قرآن تفسيرى است كه از تدبر در آيات و استمداد در آيه به آيات مربوطه ديگر به دست آيد. به عبارت ديگر در تفسير آيات قرآنى يكى از سه راه را در پيش داريم: 1- تفسير آيه به‌تنهايى با مقدمات علمى و غيرعلمى كه در نزد خود داريم. 2- تفسير آيه به معونه روايتى كه در ذيل آيه از معصوم رسيده. 3- تفسير آيه با استمداد از تدبر و استنطاق معناى آيه از مجموع آيات مربوطه و استفاده از روايت در مورد امكان. طريق سوم، همان روشى است كه در فصل گذشته استنتاج كرديم و آن روشى است كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و اهل‌بيت او در تعليمات خود به آن اشاره فرمودند؛ چنان كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمايد «و انما نزل ليصدق بعضه بعضاً» و اميرالمؤمنين فرمايد: «ينطق بعضه ببعض و يشهد بعضه على بعض» و از بيان گذشته روشن است كه اين طريقه غير از طريقه‌اى است كه در حديث نبوى معروف: « {من فسر القرآن برأيه فليتبوء مقعده من النار؛} 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
تفسیر به رای! حديث نبوى معروف: « {من فسر القرآن برأيه فليتبوء مقعده من النار؛} هر كس قرآن را به رأى و نظر خود تفسير كند جاى خود را در آتش درست كند» از آن نهى شده است، زيرا در اين روش قرآن با قرآن تفسير مى‌شود نه با رأى تفسيركننده. {طريق اول،} قابل اعتماد نيست و در حقيقت از قبيل تفسير به رأى مى‌باشد مگر در جايى كه با طريق سوم توافق كند. {طريق دوم،} روشى است كه علماى تفسير در صدر اسلام داشتند و قرن‌ها رايج و مورد عمل بود (چنان كه در فصل‌هاى گذشته مذكور شد) و تاكنون نيز در ميان اخباريين اهل سنت و شيعه معمول به مى‌باشد. طريقه‌اى است محدود در برابر نياز نامحدود، زيرا ما در ذيل شش‌هزار و چند صد آيه قرآنى صدها و هزارها سؤالات علمى و غيرعلمى داريم پاسخ اين سؤالات و حل اين معضلات و مشكلات را از كجا بايد دريافت نمود؟ آيا به روايات بايد مراجعه نمود؟ در صورتى‌كه آنچه نام روايت نبوى مى‌شود بر آن گذاشت از طرق اهل سنت و جماعت به دويست‌وپنجاه حديث نمى‌رسد گذشته از اين كه بسيارى از آنها ضعيف و برخى از آنها منكر مى‌باشند و اگر روايات اهل‌بيت را كه از طرق شيعه رسيده در نظر آوريم درست است به هزارها مى‌رسد و در ميان آنها مقدار معتنابهى احاديث قابل‌اعتماد يافت مى‌شود ولى در هرحال در برابر سؤالات نامحدود كفايت نمى‌كند، گذشته از اين كه بسيارى از آيات قرآنى هست كه در ذيل آن از طريق عامه و خاصه حديث وارد نشده است. يا در اين مشكلات به آيات مناسبه بايد برگشت كه در اين طريقه ممنوع است؟ يا اصلًا از بحث خوددارى كرد و نياز علمى را ناديده انگاشت؟ در اين صورت آيه‌{«وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ» «1» با دلالت روشن‌تر از آفتاب خود چه معنا خواهد داشت؟ و جمله‌{«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» «» «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ» «» كتابى است مبارك بر تو نازل كرديم براى اين كه آياتش را تدبر كنند و ارباب عقول متذكر شوند و آيه: {«أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ» «» آيا اين سخن را تدبر نكرده‌اند يا به سوى ايشان چيزى (تازه) آمده كه به سوى پدران گذشته‌شان نيامده بوده چه مفهومى خواهد داشت؟ و احاديث مسلمه‌اى كه از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه اهل‌بيت عليهم السلام رسيده و به مردم توصيه و تأكيد نموده كه در مشكلات وقتى به قرآن مجيد مراجعه نمايند «» چه اثرى خواهد بخشيد؟ 🌟🌟🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom
اساساً بنا به اين طريقه مسئله تدبر در قرآن كه به مقتضاى آيات كثيره يك وظيفه عمومى است مورد ندارد. و هم‌چنين از طرق عامه در حديث پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و از طرق خاصه در اخبار متواتره‌ از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه اهل‌بيت عليهم السلام عرض اخبار به كتاب اللَّه وظيفه قرار داده شده، به موجب اين اخبار، حديث بايد به كتاب خدا عرض شود اگر موافق كتاب باشد به آن اخذ و عمل شود و اگر مخالف باشد طرح گردد. بديهى است مضمون اين اخبار وقتى درست خواهد بود كه آيه قرآنى به مدلول خود دلالت داشته باشد و محصل مدلول آن- كه تفسير آيه است- داراى اعتبار باشد و اگر بنا شود كه محصل مدلول آيه- تفسير- را خبر تشخيص دهد عرض خبر به كتاب معناى محصلى نخواهد داشت. اين اخبار بهترين گواه است بر اين‌كه آيات قرآن مجيد هم مانند ساير كلام دلالت بر معنا دارند و هم دلالت آنها با قطع نظر از روايت و مستقلا حجت است. پس آنچه از بحث‌هاى گذشته روشن شد اين است كه وظيفه مفسر اين است كه به احاديث پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه اهل‌بيت عليهم السلام كه در تفسير قرآن وارد شده مرور و غور كرده به روش ايشان آشنا شود پس از آن طبق دستورى كه از كتاب و سنت استفاده شد به تفسير قرآن پردازد و از رواياتى كه در تفسير آيه وارد شده به آنچه موافق مضمون آيه است اخذ نمايد. 🌟🌟🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom
📚 نمونه‌اى از تفسير قرآن با قرآن 👇👇👇👇👇 خداوند متعال در چندين جا از كلام خود مى‌فرمايد:{«اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ»* - زمر، آيه 62 -آفريننده هر چيز هر چه كلمه شى‌ء بر آن اطلاق مى‌شود (جز خدا) خداست. اين مفهوم در چهار جا از قرآن مكرر شده، و به موجب آن هر چه در جهان آفرينش فرض شود آفريده خداست و هستى آن از اوست. البته نبايد از اين نكته غفلت كرد كه قرآن در صدها آيه عليت و معلوليت را تصديق مى‌كند و فعل هر فاعلى را به خود آن فاعل نيز نسبت مى‌دهد آثار اشيا را مانند سوزانيدن آتش و رويانيدن زمين و بارانيدن آسمان را از آنِ آنها مى‌داند و افعال اختياريه انسان را به پاى خود انسان مى‌نويسد. و در نتيجه، كننده هر كار همانا صاحب آن كار است ولى هستى‌بخش و وجود دهنده كار و صاحب كار خداست و بس. و پس از اين تعميم كه به آفرينش داد مى‌فرمايد: {«الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ» - سجده، آيه 7 -خدايى كه هر آنچه آفريد زيبا قرار داد. به موجب انضمام اين آيه به آيه گذشته زيبايى با آفرينش دوش بدوش هم پيش مى‌روند و هر چه در جهان هستى داراى هستى است داراى زيبايى است و جز زيبايى صفتى ندارد. 🌟🌟🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom
(و نيز )نبايد از اين نكته غفلت داشت كه قرآن در آيات بسيارى خير در مقابل شر و نفع در مقابل ضرر و هم چنين نيك در برابر بد و زيبا در برابر زشت را تصديق مى‌كند و بسيارى از كارها و كردارها و پديده‌ها را بد و زشت مى‌شمارد، ولى چيزى كه هست اين همه بدى‌ها و زشتى‌ها و ناگوارى‌ها از راه نسبت و مقايسه پيدا مى‌شود و وجود قياسى و نسبى دارند نه نفسى. (ذاتی) مثلًا مار و كژدم بد هستند ولى نسبت به انسان و حيواناتى كه از نيش آنها متضررند نه نسبت به سنگ و خاك. مزه تلخ و بوى مردار منفورند ولى نسبت به ذائقه و شامه انسان نه نسبت به همه. پاره‌اى از رفتارها و كردارها زشت هستند ولى نسبت به نظام اجتماعى انسان نه در هر نظامى و نه با قطع نظر از نظام اجتماع. آرى، اگر از نسبت و مقايسه آدمى صرف‌نظر شود دست به روى هر چه گذاشته شود جز اندامى زيبا و هستى حيرت‌بخش و خيره‌كننده‌اى به چشم نخواهد خورد و جلوه زيبايى جهان هستى از توانايى وصف و بيان بيرون است، زيرا خود وصف و بيان از زيبايان جهان هستى مى‌باشد. در حقيقت آيه شريفه نامبرده مى‌خواهد روى مردم را از زشت و زيباى قياسى و نسبى برگردانيده متوجه زيبايى مطلق نمايد و افهام و اندیشه ها را با نظر كلى و عمومى مجهز سازد. 🌟🌟🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom
پس از دريافت اين تعليم(مطلب) به صدها آيات قرآنى برمى‌خوريم كه با بيانات گوناگون موجودات جهان هستى را تنها تنها و دسته دسته و گروه گروه و نظام‌هاى جزئى و كلى را كه در آنها حكومت مى‌كند آيه و علامت خداى تعالى معرفى مى‌كند و آنها را از هر جهت كه فرض شوند (درست تأمل شود) نشان دهنده خداى متعال مى‌شمارد. ما از اين بيانات و با عطف نظر(توجه و دقت) به دو آيه گذشته مى‌فهميم كه اين زيبايى بهت‌آور كه سراسر جهان هستى را از دو سوى گرفته همانا زيبايى ساحت كبريايى است كه از راه آيات آسمانى و زمينى مشاهده مى‌شود و هر يك از اجزاء جهان دريچه‌اى است كه‌ بخشى از فضاى دلنشين و نامتناهى بيرون از خود را ارائه مى‌دهد و هيچ كدام از خود چيزى ندارد. و از اين روى قرآن كريم در آيات ديگرى هر جمال و كمال را از آن ساحت كبريا مى‌شمارد چنان كه مى‌فرمايد: {«هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» - مؤمن، آيه 65 - اوست زنده خدايى جز او نيست. {«أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً» - بقره، آيه 165 -اين كه همه قوه و نيرو از آن خداست) {«فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً» - نساء، آيه 139-به درستى همه عزت از آن خداست. «و هو العليم القدير» «و هو السميع البصير». {«اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌» -طه، آيه 8-خدا جز او خدايى نيست هر نامى كه نيكوتر است از آن اوست. به مقتضاى اين آيات همه زيبايى‌هايى كه در جهان هستى جلوه‌گر است حقيقت آن از آن ساحت كبريا مى‌باشد و براى ديگران چيزى جز مجاز و عاريت باقى نمى‌ماند. 🌴🌴🌴🌴🌴 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🖋📋پیام ها و نکته هایی از آیه 15 سوره حجرات 👇👇👇👇👇 *ایمان واقعی دارای ریشه و ثبات در اندیشه و جلوه گر در کردار و رفتارآدمی *جهاد با جان و مال نشانه یقین و استواری در ایمان *وجود شک و دلبستگی به مال و جان در میان برخی اعراب دلیل ردّ ایمان آنان از سوی خداوند *ملاک ارزش جهاد و ایثار فی سبیل الله و لله بودن است(جهت و گرایش الهی) *جان و مال پر جاذبه ترین امور در زندگی انسان *ثبات در باورهای دینی و جهاد همه جانبه در راه خدا گواه راستی انسان در ادعای ایمان. * قرآن، هم ملاک و معیار کمال را بیان مى‌کند، «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» و هم الگوهاى کامل را نشان مى‌دهد. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ‌.... * ایمان، امرى باطنى است که از راه عمل شناخته مى‌شود. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ‌ ...جاهَدُوا ... * ایمان بدون جهاد، شعارى بیش نیست. جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ‌ ... (کمال‌ ایمان به گذشت از جان و مال است.) 🌟🌟🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom
🖋📋پیام ها و نکته هایی از آیه 15 سوره حجرات 👇👇👇👇👇 نکته تکمیلی: *مومنان و باورمندان راستین چهار آیه‌ى قرآن با جمله‌ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ» شروع شده که ترسیم سیماى مؤمن واقعى است: 1. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» « انفال، 2. » مؤمنان واقعى کسانى هستند که هرگاه نام خداوند برده شود، دلهایشان مى‌لرزد و همین که آیات الهى بر آنان تلاوت شود، ظرفیت آنان به ایمان افزوده مى‌گردد وتنها بر خدا تکیه مى‌کنند. 2. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا کانُوا مَعَهُ عَلى‌ أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ‌ ... « نور، 62 » مؤمنان واقعى کسانى هستند که به خدا و رسولش ایمان دارند و هرگاه در یک کار دسته جمعى با پیامبر هستند، بدون اجازه‌ى حضرت از صحنه خارج نمى‌شوند. 3 و 4. در همین سوره مطرح شده است؛ یک بار در آیه دهم، إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ ... و بار دیگر در همین آیه. اگر این چهار آیه را در کنار هم بگذاریم، سیماى مؤمنان صادق و واقعى را کشف مى‌کنیم. 🌟🌟🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom
🖋📋تفسیرنگاشت سوره حجرات آیه 16 قُلْ‌ أَ تُعَلِّمُونَ‌ اللَّهَ‌ بِدِینِکُمْ‌ وَ اللَّهُ‌ یَعْلَمُ‌ مَا فِی‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ مَا فِی‌ الْأَرْضِ‌ وَ اللَّهُ‌ بِکُلِ‌ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ‌ ترجمه: بگو: «آیا خدا را از ایمان خود با خبر می‌سازید؟! او تمام آنچه را در آسمانها و زمین است می‌داند؛ و خداوند از همه چیز آگاه است!» 🌟🌟🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom
🖋📋تفسیرنگاشت سوره حجرات آیه 16 ✏📋 پیام ها و نکته ها: · گروهى با سوگند به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله گفتند که ایمان ما صادقانه است. این آیه نازل شد که نیاز به سوگند نیست، خداوند به همه چیز آگاه است. · ایمان نمایی مورد نکوهش خداوند است.(ایمان را در عمل باید ثابت کرد نه در ادعا) · تظاهر نزد پیامبر صلى الله علیه و آله در حقیقت تظاهر نزد خداست. با این‌که این گروه نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله تظاهر کردند، ولى قرآن مى‌فرماید: ( أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ‌ ...) · خداوند به ایمان و بی ایمانی افراد علم دارد · علم خداوند به چگونگی ایمان انسان ها ،مبتنی بر ملاک های واقعی و عینی است نه ادعاها و اظهارات گفتاری آنان · خداوند به ضمیر و باطن انسان آگاهی دارد و از اعلام و اظهار آنان بی نیاز است. · خداوند به تمامی موجودات آسمان ها و زمین آگاهی و علم دارد. · آگاهی خداوند بر تمامی هستی دلیل بر عدم نیاز او از گزارش ها بر مومن بودن یا مومن نبودن افراد · احاطه علم الهی بر تمام اشیاء · توجه به علم الهی انسان را از لاف و گزفه گویی و بی صداقتی در دین باز می دارد. · عرضه ‌ى عقائد خود به اولیاى خدا، اگر براى ارزیابى واصلاح ویا کسب اطمینان باشد، بسیار پسندیده است، چنانکه حضرت عبدالعظیم حسنى عقائد خود را به امام هادى علیه السلام عرضه کرد. امّا اگر عرضه ‌ى عقائد ریاکارانه باشد، جاى سرزنش وتوبیخ است. 🌟🌟🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom
به موجب آيه كريمه: أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ» - انعام، آيه 122 -و آيا كسى كه مرده بود ما او را زنده كرديم و براى او نورى قرار داديم كه با آن- روشنايى آن- در ميان مردم راه مى‌رود. و آيه: {«أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ» - مجادله، آيه 22 -آنان خدا در دل‌هاى ايشان ايمان را ثابت كرده و ايشان را با روحى از پيش خود- يا از ايمان- مؤيد نموده است. روحى ديگر و حيات ديگرى مى‌بخشد و نورى- درك ويژه واقع‌بينى- براى او قرار مى‌دهد كه مسير زندگى سعادتمندانه را در جامعه تشخيص مى‌دهد. و در آيه ديگر راه تحصيل اين نور را توضيح مى‌دهد: {«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ» -حديد، آيه 28 - اى كسانى كه ايمان آورديد، پرهيزكارى كنيد و به پيغمبر او ايمان بياوريد تا خداوند از رحمت خود دو برابر به شما بدهد و براى شما نورى قرار دهد كه با آن راه رويد. و ايمان به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله را در آيات ديگرى به تسليم و اتباع وى تفسير فرموده چنان كه مى‌فرمايد: {«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ» - آل عمران، آيه 31- بگو اگر خدا را دوست مى‌داريد از من پيروى كنيد تا خدا شما را دوست دارد. و زمينه پيروى را در آيه ديگر توضيح مى‌دهد: {«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ» - اعراف، آيه 157- كسانى‌كه پيروى مى‌كنند از پيغامبرى كه نبى امى است كسى‌كه او را در تورات و انجيل نوشته شده مى‌يابند- در تورات و انجيل ذكر شده- ايشان را به معروف امر مى‌كند و از منكر نهى مى‌كند و چيزهاى پاك را براى ايشان حلال و چيزهاى پليد را بر ايشان حرام مى‌كند، و از ايشان سختى و هرگونه زنجيرهايى كه داشتند وضع مى‌كند- آزادى مى‌بخشد. 🌴🌴🌴🌴🌴 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
و روشن‌تر از اين بيان زمينه پيروى را در آيه ديگر كه هم مفسر اين آيه است توضيح مى‌دهد: {«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ» - روم، آيه 30- روى خود را استوار نگه‌دار براى دين در حال اعتدال- در دين با اعتدال ثابت قدم باش- همان آفرينش خدا كه مردم را بر آن آفريده آفرينش خدا تبديل و تغيير ندارد آن است دينى كه مى‌تواند- جامعه بشرى را- اداره نمايد. به مقتضاى اين آيه برنامه كامل اسلام خواسته‌هاى آفرينش و به عبارت ديگر شرايع و قوانينى است كه فطرت و خلقت انسان به سوى آنها انسان را هدايت مى‌كند (زندگى بى‌آلايش يك انسان طبيعى) چنان كه در جاى ديگر مى‌فرمايد: {«وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها* فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها* قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها»}. - شمس، آيات 7- 10- (ترجمه آيه گذشته). قرآن تنها كتاب آسمانى است كه اولًا زندگى سعادت‌مندانه انسانى را با طرز زندگى بى‌آلايش و پاك انسان فطرى (طبيعى) مساوى مى‌داند و ثانياً: برخلاف بيشتر يا همه روش‌ها كه برنامه خداپرستى انسان را از برنامه زندگى تفكيك مى‌كنند برنامه دينى را همان برنامه زندگى قرار داده در همه شئونِ فردى و اجتماعى انسان مداخله نموده است. 🌴🌴🌴🌴🌴 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom