May 11
به بدخواه این خاک گلگون بگو
که مِهر وطن عین ایمان ماست
بگو چشم بردار از این سرزمین
بگو خاک پاک وطن جان ماست
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🏷 #ایران_اسلامی | #شعر_نوجوان
@rahnava1
📜 سروده شاعر اهل بیت، آقای کلامی زنجانی برای ایران
از وطن گشته فراری، تا براندازی کند
خود بماند در امان، با جان ما بازی کند
میدهد فرمان آتش بر من، از آن سوی آب
تا که اربابان خود را زین عمل راضی کند
هتک حرمت بر حجاب و پرچم و قرآن نمود
حال تن هم سر برهنه کرده سربازی کند
با همه هست ارتباط او را به غیر از آشنا
دوست دارد در برِ بیگانه طنّازی کند..
سلطنتخواهان، منافقها، هم آقازادهها
جمع گشته هر کسی در عرصه تکتازی کند
::
ای قلم، فریاد کن شاید صدایت بشنود
عاقلی، وآن فرقه را اندیشهپردازی کند
داری ار حبّ الوطن از بیوطن پرهیز کن
تا مبادا کفر از اسلام اخّاذی کند
انقلابی که چهل سال است در طوفان غم
ایستاده روی پا باید سرافرازی کند
سوژۀ «مهسا امینی» یاریِ مظلوم نیست
یار منصف را بگو وجدان خود قاضی کند
ننگتان باد ای خوارج پیشۀ خارجنشین
از شما تاریخ حاشا قهرمانسازی کند
قهرمانان آن شهیدانند، کز معراجشان
عقل حیران است، شرح تیزپروازی کند
شاعر زنجانی از مدح شهیدان عاجز است
وصفشان گو حافظ و سعدی شیرازی کند
✍🏻 #کلامی_زنجانی
@rahnav1
برای...
برای دخترم، پسرم
برای همسرم،
برای مادرم، برای خانم برادرم
برای همکلاسیای قدیمیم، برای دوستهای صمیمیم
نذارید
که کشورم، دلبرم
خاک خوشعطر اجدادیم، عشق و آبادیم
با شعار آزادی
بشه عامل اصلی و فرعی و مطلقِ دشمنشادی!
به حرمتِ سنگکای داغِ خوش طعم تنوری، به حرمت چاییهای ایرونیِ توی قوری
به حرمت مادرامون، چادرا و مانتوهای همسرامون
بیایین نذاریم که گرگا،
دندونای کثیفشون رو
تیز کنن برامون
به کوری چشمهای نامحرم بی بی سی
به کوری رسانههای
خبیث انگلیسی
به کوری اونایی که اومدن برای کاسهلیسی
کنار هم وطن، کنار هم خون، کنار خواهرامون
دست به دست برادرامون، میخونیم:
دریغ است ایران، که ویران شود
کُنام پلنگان و شیران شود...
@rahnava1
«نِسیان»
حالیا گُم شدهام در پس ویرانیها
سینهام شد سپر ناوَک طوفانیها
آه از این قوم ستمگر که در این وادیِ خصم
سردمهری شده جُبرانِ گلافشانیها
یا رب از سوگ وطن، پارهی دل خونین شد
بین این تیزترین موج خروشانیها
خَزرت قطرهی اشکیست از این درد بزرگ
کِی به پایان رسد این دولت نادانیها؟!
سوزها، خون جگرها... شرمسارم به خدا
زِ تماشای رُخِ مادرِ قربانیها...
خونبهایِ رُخِ چون ماهِ جوانانِ وطن
که دهد؟! دولت خاموشی و کتمانیها؟!
داغ ما بر جگر لاله و گُل خواهد ماند...
تا گلستان شود این تلِّ بیابانیها
ما و رُسوایی جاوید که در روز جزا
فاش هستیم ز افشای پشیمانیها!
تا که از خاک وطن، سبز شود سَروِ بلند
بهر آزادی او هست پریشانیها...
در پس معرکهی زور و زَر و تزویرها
چه خوشا گوش بر آوازِ سلیمانیها...
کرده دشمن تَبَرش تیز وَ دندان تیزتر!
نقشهها ریخته در مجلس پنهانیها...
اعتراضی هم اگر هست، به ما مربوطست
به تو چه؟! دشمن دیرینهی ایرانیها!
هر سگی از یِه وَری ناله و افغان کرده...
زوزهها میشنوم از لبِ عُریانیها!
گشته از مادرمان دلسوزتر این دایه!
هَرزهگردان خیابان، لُخت پستانیها!
این رَجزخوانی و نُطق یک دهه هشتادیست
منم از نسل غیور سیف فرغانیها...
حالیا وارث شمشیر سُخندانانم...
سعدی و حافظ و فردوسی و خاقانیها!
آتشی شعله گرفتهست در این خانهی ما
در تب زخم، بِدان قلعهی شیطانیها
کیست کو (که او) یک وجب از خاک وطن را ببرد؟!
پاسخم تیر و کمانست به جولانیها!
بشنو این غُرشِّ پیکار جوانان وطن
که چنینست رَه و مسلک ایرانیها
راست بر قامت دشمن بزنم تیر خدنگ...
به کمانداری فرماندهی اشکانیها!
های... ای شیعهی درگاه غریبالغربا
به خدا نیست چنین رسم مسلمانی ها!!
ای دریغا ز گرانْزخمِ خیانتکاران...
گرگْ طبعان، به لباس و رَهِ چوپانیها!
دزدی و رانت و فساد و اختلاف طبقات
کِی به پایان رسد این سلطهی سلطانیها؟!
گو که بر خاک وطن بَذر نِفاق افشانده
ابرِ رگباریِ این تودهی ظلمانیها
بازی دولت و ملت، دو سَرَش باخته است
ننگ بسیار و پشیمانی و وِیلانیها...
چقدر زخم خوریم از بَرِ این جهلِ خودی
وین خروش و خَمِ این فتنهی طغیانیها
صبر کردیم و نشد آنچه که باید میشد...
و همین است دلیل همه عِصیانیها
صبر کردیم و نشد آنچه که باید میشد...
کِی حقیقت شود آن وعدهی سامانیها؟!
گُم نمودیم همه اصل و هدفهامان را...
زِ فراموشی و خاموشی و نِسیانیها
خونِ بسیار چِکَد از تَنِ این خاکِ عزیز
شهرها پر شده از شیوَن و نالانیها...
رنج بسیار کشیدیم و نیامد آقا...
پس چه هنگام رسد جمعهی عطشانیها؟!
تا کجا بهر طلوع رُخِ تو صبر کنیم؟!
کِی به پایان رسد این موسم بارانیها؟!
سرِّ عشق تو نهان چون کنم اندر دل تنگ...
نیست جایی بهِ از این، گفت و شنومانیها!
گرچه شد گرم، دل از نالهی مهدی، افسوس
خستهام، خسته از این شعر و رجزخوانیها...
به اُمیدی که شَوَد چشم، زِ رویت روشن
شبِ تاریک سرآید، مَهِ تابانیها...
«منتظر» تا به ابد منتظرت میماند
ای بهار چمنافروز گلستانیها...
«محمد مهدی بیگ محمدی»
@rahnava1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️موزیک ویدیو "فصل آگاهی" با اقتباس از همخوانی زیبای هیئت باغ گندم یزد
🔻به بهانه اغتشاشات اخیر
@rahnava1
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 نماهنگ این واقعیته...
🎵 با صدای سینا دستخوش
با تمام دسیسه ها و فتنه ها برای تفرقه افکنی و از هم پاشیدگی اجتماعی بین مردم ایران ، اما تهش که چی؟!!!!
ثابت کردهایم که مرد میدانهای سختیم و حفظ وحدت و انسجام داخلی خط قرمز ماست
این واقعیته.....
@rahnava1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا