✅ گروه معرفت
🌹 #غدیر : خدا علی(ع) را به جهان بشریت عطا کرده، و اینک او را معرفی می کند:
🌷 علی(ع) الگو و راهنماست؛ با تمسک به او می شود به مقصد رسید
👈غدیر، نشان دادن خورشید به گرفتاران ظلمت است.
🌸غدیر، روز تكمیل دین و اتمام نعمت است.
عید سعید غدیر خم، عید امامت و ولایت، بر دلدادگان آستان هدایت و شیعیان رهرو سعادت مبارك باد 🌺🌼
http://eitaa.com/joinchat/1389101068Cc7f84d9852
🔸گروه مذهبی، فرهنگی، سیاسی
تمام ملک سلیمان در آن نگینی بود
که در رکوع نمازش، علی به مسکین داد
#عیدغدیر بر شما مبارک باد 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆چند سکانس زیبا از سریال امام علی (ع).
👈امیر و امیرزاده های پابرهنه در حکومت علوی👆
🔘کانال راه و راهنما
@rahnemaa
👈 کلامی تکان دهنده از آیت الله حاج آقامجتبی تهرانی(ره)
❣️ اگر انسان کامل بخواهد به شکل مکتوب در آید، صورتش میشود #قرآن#کریم، همانگونه که امیرالمؤمنین امام علی (ع) قرآن ناطق بودند.
👈 حال اگر این قرآن، قرائتش و تفکر در آیاتش، قلوب ما را متحول نمیکند، شک نکنید که زیارت انسان کامل، #حضرت_حجت هم، قلوب ما را متحول نخواهدکرد!!
👈 اگر میخواهید حال خود را هنگام ملاقات حضرت حجت بدانید؛ ببینید الان در ملاقات با #قرآن چه حالی دارید‼️
📗 اگر مشتاق قرآنید میتوانید امیدوار باشید که مشتاق حضرت حجت هم هستید وگرنه اگر قرآن نزد شما مهجور است و با آن انسی ندارید و فکر میکنید که مشتاق حضرت حجت هستید، آن شخص امام زمان، زادهٔ وهم و خیال خودتان است.
🔘کانال راه و راهنما
🍃 @rahnemaa 🌸🍃
💠 فتنه ی منافقان
خطبه غدیر با آنهمه شاهد و با آن جامعیت و وضوحش، فراموش شد.
#ممنوعیت_نقل_حدیث
@rahnemaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جانشینی پیامبر به قلم ویکتور هوگو
هوگو (نویسنده و شاعر سرشناش فرانسوی):
روزی میسیحیت از بین خواهد رفت در حالی که مردم خدا پرست خواهند ماند...!
🔘کانال راه و راهنما
@rahnemaa
📅 ۳۰ مرداد؛ روز بزرگداشت مرحوم علامه عبدالحسین امینی
💠 غدیر و الغدیر
🔸الغدیر در راس تالیفات علامه عبدالحسین امینی و حاصل زحمات ۴۰ ساله اوست که بالغ بر ۲۰ جلد است. وی در نگارش این اثر به ۱۰ هزار جلد کتاب و رساله مراجعه و همه را مطالعه کرده است، ضمن اینکه علامه برای گردآوری مطالب ارزشمند الغدیر سفرهای پژوهشی بسیار کرد. در سرزمینها و شهرها، کعبه آمالش کتابخانه های عمومی و شخصی بود و این سفرها به مطالعه، استنتاج، تهیه ماخذ و نیز ملاقات با استادان می گذشت.
🔸عشق به عترت، چنان سراسر وجودش را فراگرفته بود که ساعتها مطالعه در مخزن کتابهای خطی و دست یافتن به گوهرهای نبوی را بر خویش هموار ساخته و هرگز احساس خستگی نمیکرد.
🔸از جمله شهرهایی که وی با این هدف به آنها سفرکرد میتوان به حیدرآباد، دکن، علیگره، لکهنو، کانپور، جلالی (در هند)، رامپور، فوعه، معره، قاهره (در مصر)، حلب، نبل و دمشق (در سوریه) اشاره کرد.
📗فصلنامه مربیان، پاییز ۸۸، ش ۳۳
🔘کانال راه و راهنما
👉 @rahnemaa
🔺️عایشه میگوید روزی با رسول خدا در خانه نشسته بودیم دیدم صدای دق الباب آمد !
رسول خدا به من اشاره کردند که در خانه را باز کنم رفتم دیدم پدرم بر ما وارد شد پیامبر اشاره کردند بنشین.
دو مرتبه صدای دق الباب آمد !
در را باز کردم یکی دیگر از صحابی وارد شد پیامبر اشاره کردند بنشین.
مرتبه سوم که صدای دق الباب آمد پیغمبر فرمود خودم در را باز میکنم😊
در را باز کردند حضرت علی وارد شدند پیغمبر سر و روی علی را بوسیدند و جای خود را به او دادند
از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدم چرا ایندفعه به من اجازه ندادید در را باز کنم؟
🔹پیغمبر فرمود : اولین باری که در زده شد جبرئیل نازل شد و فرمود بنشین
🔹️دومین دفعه هم جبرئیل از جانب خدا دستور آورد بنشین
💠 سومین دفعه برادرم جبرئیل نازل شد
و فرمود : برخیز که صد و بیست و دو هزار ملک پشت در دعوا میکنند که چه کسی در را به روی علی باز کند یا رسول الله خودت برو و آن ها را آرام کن و در را باز کن.
🌷«جانم علی»💚
صحیح بخاری ج ۲ صفحه۶۲۱
صحیح مسلم جلد ۳ صفحه ۴۵۲
ابن حجر عسقلانی ج ۱ ص ۱۹
👆(( هرسه منبع از معتبر ترین کتب اهل سنت))
🔘کانال راه و راهنما
👉 @rahnemaa
‼️"احنف بن قیس" نقل میکند:
🍃 روزی به دربار معاویه رفتم و دیدم طعامهای مختلفی برای او آوردند که حتی نام برخی را نمیدانستم.
پرسیدم:
این چه طعامی است؟
معاویه جواب داد:
مرغابی است، که شکم آن را با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و نِیشکر در آن ریختهاند.
بی اختیار گریهام گرفت.
معاویه با شگفتی پرسید:
علت گریه ات چیست ؟
🍃 گفتم:
به یاد #علی_بن_ابیطالب افتادم. روزی در خانه او میهمان بودم.
آنگاه سفرهای مُهر و موم شده آوردند.
از علی پرسیدم:
در این سفره چیست؟
پاسخ داد: نان جو
گفتم : شما اهل سخاوت میباشید.
پس چرا غذای خود را پنهان میکنید؟
🌷علی (ع) فرمود :
این کار از روی خساست نیست، بلکه میترسم حسن و حسین، نان مرا با روغن زیتون یا روغن حیوانی ، نرم و خوش طعم کنند.
گفتم : مگر این کار حرام است؟
🌷 علی(ع) فرمود: نه
بلکه بر حاکم امت اسلام لازم است در طعام خوردن، مانند فقیرترین مردم باشد تا فقر مردم، باعث کافر شدن آنها نگردد و هر وقت که فقر به مردم فشار آورد بگویند:
بر ما چه باک، سفره امیرالمؤمنین
نیز مانند ماست.
معاویه گفت:
ای احنف! مردی را یادکردی که #فضیلت او را نمیتوان انکار کرد.
📚الفصول العلیه، ص ۵۱
/ینابیع الموده، ص ۱۷۲
/اصل الشّیعه و اصُولُها، ص ۶۵
🔘کانال راه و راهنما
👉 @rahnemaa
21.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی بسیار جذاب از اعترافات معاویه بر شأن حضرت علی (ع).
با دیدن این کلیپ دل شیعه شاد می شود.
👌حتما ببینید و نشرش دهید
🔘کانال راه و راهنما
@rahnemaa
🍃 پروردگارا ! ما را موفق بدار که هرگز در زندگانی، به ناملایماتی که روح ما را متلاشی می کند مبتلا نشویم. در ناملایماتی که مقدر فرمودهای، صبر و تحمل به ما عنایت فرما.
🍃 پروردگارا ! تو را به حسینت قسم میدهیم، دنیا را از عینک حسین بر ما بفهمان. حیات را از دیدگاهِ حسین بر ما روشن فرما.
🖊علامه جعفری
📚(امام حسین شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، ص ۱۹۱)
🍃 شبتون بخیر 🌷
🍃 @rahnemaa 🌸🍃
💠شناخت نامه امام موسی کاظم (ع)
🔸مقام: امام هفتم
🔹نام: موسی
🔸لقب: کاظم
🔹کنیه: ابوالحسن
🔸نام پدر: جعفر
🔹نام مادر: حمیده
🔸ولادت: ۷صفر، و به روایتی ۳۰ ذیحجه سال ۱۲۸ (ه. ق)
🔹مدت امامت: ۳۵ سال
🔸مدت عمر: ۵۵ سال
🔹شهادت: ۲۵ رجب سال ۱۸۳
🔸قاتل: هارون
🔹محل دفن: کاظمین
🔸تعداد فرزند: ۳۷
🔹تعداد پسر: ۱۸
🔸تعداد دختر: ۱۹
🔘کانال راه و راهنما
@rahnemaa
💠 وقتی وزیر، متواضعانه، به ارباب رجوع خود می گوید پایت را بر روی صورتم بگذار !!!
🍃 روزی یکی از مومنین به نام ابراهیم جمال خواست نزد وزیر هارون الرشید یعنی علی بن یقطین ( از شیعیان نفوذی و یار امام موسی کاظم در دربار ) برود؛
- و لیکن علی بن یقطین از پذیرش و ملاقات با ابراهیم امتناع ورزید.
پس از آن، ایام ذی الحجه فرا رسید و علی بن یقطین جهت انجام مناسک حج، عازم مدینه منوره و مکه معظمه گردید.
- هنگامی که به مدینه رسید، خواست به زیارت و ملاقات حضرت ابوالحسن، امام موسی کاظم (ع) شرفیاب شود، همین که جلوی منزل حضرت رسید و اجازه ورود خواست، امام (ع) از پذیرش و ملاقات با او امتناع ورزید.
- روز دوم نیز علی بن یقطین آمد و اجازه ورود خواست؛ ولی حضرت باز هم نپذیرفت.
- پس به غلام حضرت گفت:
به مولایم بگو که من از علاقه مندان مخلص شما هستم و این همه راه را برای زیارت شما آمده ام، گناه و خلاف من چیست، که مرا نمی پذیری؟
- هنگامی که غلام، گفته علی بن یقطین را برای امام کاظم (ع) بازگو کرد، آن حضرت برایش چنین پیغام فرستاد:
🍃 چون ملاقات با ابراهیم جمال – شتر چران – را نپذیرفتی، و دل او را شکستی و ناامیدش کردی و او از تو آزرده خاطر بازگشت.
و باید بدانی که خداوند هم اعمال تو را مقبول درگاهش قرار نخواهد داد؛ مگر آن که ابراهیم جمال از تو راضی و خوشنود گردد.
- علی بن یقطین به غلام گفت:
به مولایم بگو:
در این موقعیت چگونه ابراهیم را پیدا کنم؟ من در شهر مدینه هستم و او در شهر کوفه می باشد.
🌷و حضرت فرمود:
هنگامی که شب فرا رسید، بدون آن که کسی مطلع شود، تنها به قبرستان بقیع برو، آن جا شتری آماده است، سوار آن شو و به کوفه برو.
- علی بن یقطین طبق فرمان حضرت، شبانه وارد قبرستان بقیع شد و سوار بر شتر شد و عازم کوفه شد؛ و در یک لحظه با طی الارض به شهر کوفه رسید و خود را جلوی درب منزل ابراهیم جمال دید، پس درب منزل را کوبید و گفت، من علی بن یقطین هستم.
- ابراهیم جمال از درون خانه گفت:
علی بن یقطین را با من چه کار است؟ و برای چه این جا آمده است؟!
- علی بن یقطین پاسخ داد:
موضوع بسیار مهم است، و آن قدر اصرار ورزید تا آن که ابراهیم آمد و درب منزل را گشود و علی وارد منزل شد.
همین که علی بن یقطین وارد منزل ابراهیم گشت، اظهار داشت:
- امام و مولایم، حضرت موسی بن جعفر (ع) از ملاقات با من خودداری نمود؛ مگر آن که تو از من راضی شوی و مرا مورد عفو و بخشش خود قرار بدهی.
- ابراهیم ساربان گفت:
خداوند از تو راضی باشد،
- علی پاسخ داد:
رضایت خداوند نیز در خوشنودی تو است، و سپس افزود: اگر تو از من ناراحت نیستی و می خواهی خوشحال برگردم، باید پای خود را بر صورت من بگذاری.
- و با اصرار فراوان ابراهیم تقاضای او را پذیرفت؛ و آن گاه علی روی زمین خوابید و ابراهیم پای خود را روی صورت او گذاشت؛ سپس جانب دیگر صورتش بر خاک نهاد و گفت: طرف دیگر صورتم را نیز پایمال کن.
- و چون ابراهیم پای خود را بر صورت علی بن یقطین نهاد، علی به طور مکرر می گفت: خدایا، تو شاهد و گواه باش. پس از آن، از حضور ابراهیم خداحافظی نمود و چون به مدینه رسید و جلوی منزل امام موسی کاظم (ع) آمد،
🌷 حضرت او را پذیرفت و به درون منزل راه یافت
📚بحار الانوار: ج ۴۸، ص ۸۵،
🔘کانال راه و راهنما
@rahnemaa