eitaa logo
سایت راه راه
76 دنبال‌کننده
383 عکس
19 ویدیو
0 فایل
کانال سایت طنز و کاریکاتور راه راه
مشاهده در ایتا
دانلود
نامه‌نگاری‌های مردم کیان‌آباد به مناسبت بارش برف 🔘وام پارو ✍ ⏰زمان لازم برای مطالعه ۴۲ ثانیه | معادل زمان لازم جهت پیدا کردن پارو در خانه‌تکانی 🌐آدرس: https://b2n.ir/065114  از: مردم روستای کیان‌آباد به: ستاد بحران شهرستان پس از سلام، مستحضر هستید که حدود یک هفته از بارش برف در روستای ما می‌گذرد. با توجه به آب شدن بعضی از برف‌های بی‌جنبه روی تونل‌ها و ریختن آب آن‌ها روی سر فرزندانمان در راه مدرسه، خواهشمند است نسبت به اقدام مقتضی همکاری نمایید. از ستاد بحران شهرستان به پلاستیک فروشی فرخ پس از سلام، به پیوست، نامه مردم کیان‌آباد در مورد آب شدن برف‌ها و مشکل در عبور و مرور فرزندان از تونل‌های برفی خدمتتان ارائه می‌شود. خواهشمند است هرچه سریع‌تر نسبت به فروش پلاستیک برای سقف تونل‌های برفی با نرخ دولتی همراه با ۱۵ درصد تخفیف به مناسبت ایام پیروزی انقلاب اسلامی اقدام نمایید. از پلاستیک فروشی فرخ به دهیاری کیان‌آباد با سلام. نامه ستاد بحران شهرستان در مورد مشکلات اخیر روستا به دستمان رسید. متاسفانه پلاستیک به مقدار کافی در انبار موجود نیست. به پیوست دو فروند پارو با وام چهار درصد خدمتتان ارسال می‌گردد. نسبت به فروش این پاروها اقدام کرده و مشکلات خود را فعلا با پارو کردن برف‌ها حل کنید. از مردم کیان‌آباد به ستاد بحران شهرستان پس از سلام مجدد. پاروهای ارسالی دریافت شد. از حسن توجه جنابتان سپاسگزاریم. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
بیانیه‌ی ستاد مدیریت بحران کشور در ارتباط با بارش‌های اخیر 🔘 تکذیب می‌کنیم، غافلگیر شدیم! ✍ ⏰زمان لازم برای مطالعه ۳۸ ثانیه | معادل زمان لازم برای آشنایی با مسئولیت مدیریت بحران 🌐آدرس: https://b2n.ir/369160 ضمن عرض سلام به پیشگاه ملت بزرگ ایران و آرزوی شادی و سلامتی روز‌افزون جهت شما، ستاد مدیریت بحران کشور بر خود لازم دانست در ارتباط با بارش‌های اخیر در نقاط مختلف کشور، ضمن صدور بیانیه‌ای پاسخ تهمت بزرگی که به این سازمان خدوم زده شد را به روشنی بدهد. عده‌ای مدعی هستند که با توجه به هشدارهای پی‌درپی سازمان هواشناسی مبنی بر سنگین بودن بارش‌ها و احتمال به‌وجود آمدن مشکلاتی در سطح شهرها یا جاده‌های برون‌شهری، ستاد مدیریت بحران برای اولین بار غافل‌گیر نشده‌ و می‌بایست با آمادگی کامل به مصاف این بحران می‌رفته است. این افراد که گویا چشم خود را به روی حقیقت بسته‌اند، فراموش کرده‌اند وظیفه‌ی اصلی این سازمان که مقدم بر هر چیز دیگری است، غافل‌گیر شدن‌ است؛ که البته در این بحران نیز بحمدالله و کما‌فی‌السابق این وظیفه به‌خوبی انجام شد و اثرات آن را همگی مشاهده کردیم. به جهت انتشار این اخبار کذب، ستاد مدیریت بحران کشور ضمن تکذیب هرگونه شایعه مبنی بر غافل‌گیر نشدن اعلام می‌دارد این سازمان یک‌بار دیگر و با آمادگی کامل، غافل‌گیر شده است و در آینده نیز این وظیفه‌ی خطیر را به نحو احسن ادامه خواهد داد و شایعات این‌چنینی خللی در انجام‌وظیفه‌ی این سازمان وارد نخواهد کرد.  📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
📣 تو این روزهای خونه‌نشینی برای محافظت از ویروس کرونا، راه راه بخونید تا حال و هواتون عوض شه🙂 صد و سیزدهمین شماره راه راه در روزنامه وطن امروز رسید! ♨ آنچه در این شماره می‌خوانید: عنبرنسارا و محتکر دود کنید! چگونه کرونا نگیریم ران دایناسور عاشقانه کرونایی و… کاریکاتورها و استریپ های جذاب و دیدنی این ضمیمه طنز رو علاوه بر دکه های روزنامه فروشی، می‌تونید از پیشخوان سایت راه راه دانلود کنید و بخوانید😁👇 https://b2n.ir/302931
💢 در وصف پیشنهاد یکی از نامزدهای مجلس به بنده 🔘 گور پدر نامزد فاسد مجلس ✍ ⏰زمان لازم برای مطالعه ۵۲ ثانیه | معادل زمان برای شناسایی نامزد فاسد مجلس 🌐آدرس: https://b2n.ir/477875 دیروز یکی شخصِ پر آوازه و شاخص بنشست به پیش من و بگرفت به خود حِس وا کرد سرِ حرف و صمیمانه به من گفت من با تو انیسم، تو مرا یاور و مونس من پنج پسر دارم و خوشحالم از اینکه در دور و برم نیست کسی قلدر و ناکِس از پنج پسر: چاکر تو اول و ثانی در خدمت تو ثالث و هم رابع و خامِس ای شاعر خوش ذوق حمایت بکن از من تا اینکه شوم با تو به “خادم” متخلّص در وصف منِ دلشده یک شعر بگو تا تبدیل شوم یک شبه به نُقل مجالس تبلیغ بکن یکسره از جُربزه ی من تا شاد شود از قلمت روحِ مدرّس گر من بشوم منتخبِ شهر، یقیناً هرگز نکند هیچ کسی هِق هِق و فِس فِس رونق بدهم وضعیتِ منطقه را من اینگونه یقین کم شود از جُرم و حوادث کاری بکنم؛ آخرِ دوره همه یک یک رحمت بفرستند به این بانی و باعث پول و پله هم میدهمت تا که بدانی من حامیِ اشعار توأم شاعرِ مفلس اکسیر به دستم اگر این دوره بیفتد یکباره مبدّل به طلایت کنم ای مس گفتم که برو تور به آبی دگر انداز ای حرف تو با واقعیت نامُتناجس شیرینی و جاداریِ کرسیّ ریاست باعث شده اینطور شوی زاهد و مخلِص آخر چه گلی بر سر مردم زده ای تو ای صاحب مجموعه ای از کلّ نواقص این لقمه بزرگ است برای دهنِ تو حتی نتواند بخورد یلیل فارِس اینگونه که تو خرج کنی ترسم از این است بر شهر شوی آخرِ سر صاحب و وارث حرفِ پدرم را به تو تقدیم نمایم: گورِ پدرِ نامزدِ فاسدِ مجلس 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 پاسخ به سوالات احکام انتخاباتی 🔘 ران دایناسور ✍ ⏰زمان لازم برای مطالعه 49 ثانیه | معادل زمان برای بلعیدن درسته ران دایناسور 🌐آدرس: https://b2n.ir/227675 ۱-درخواست شغل از نامزدی که در ایام تبلیغات قول رفع بیکاری را داده است، جایز است یا خیر؟ چنانچه منظور وی از رفع بیکاری، جور کردن شغل برای خودش بوده و به چنین مقصودی رسیده است، درخواست شغل از چنین فردی انصافا محل اسراف است! ۲- حکم نگه داشتن تقویم تبلیغاتی نامزد مجلس که هرروز بر روی دیوار آینه دق ما شده ولی به خاطر اسماء متبرکه موجود در آن نمی‌توانیم دور بیندازیم، چیست؟ نگه داشتن تقویم به‌خودی‌خود مشکلی ندارد ولی چنانچه مشاهده فیگور و خنده مصنوعی نامزد روزتان را خراب کرده و شب‌ها کابوس می‌بینید، چسباندن کاردستی یا هر فعلی که منجر به محو شدن عکس نامزد شده و اعصابتان را آرام نماید مانعی ندارد. از طرف ما هم آن را بسوزانید و خاکسترش را پای کاکتوس بریزید تا با هر چیزی برای خودش رای جمع نکند پدرسوخته. ۳- اگر به‌ زور و اصرار نامزدی یک سیخ کباب خورده باشیم و ما را مدیون کرده باشد تا به او رای بدهیم تکلیف ما در مقابل فرد دیگری که ران شتر داده باشد چیست؟ خوردن ران شتر و جوجه‌کباب و ایضا ران دایناسور نیز تکلیفی برای رای دادن به عهده شما نمی‌گذارد و حتی‌الامکان باید جلوی شکم وامانده را گرفت. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 به‌مناسبت سالروز کودتای رضاپالانی(۱) 🔘 سوهان روح کوروش ✍ ⏰زمان لازم برای مطالعه 39 ثانیه | معادل زمان لازم برای انجام کودتای بسیار موفق 🌐آدرس: https://b2n.ir/494156 هرچند به زعم خویش سلطان بودند در اسم شبیه پهلوانان بودند در پهلوی پهلوی نشسته هرکس فهمیده چقدر ناز و مامان بودند! بحرین عروس شد به یک امضا چون شه حامی ازدواج آسان بودند! بنگر که مخالفان همه فربه و چاق  توی هتل ساواک مهمان بودند  شد راه فضا ز پشت بام همه باز شهدخت به شخصه عامل آن بودند! هر شب به سلامتی مردم تا صبح مشغول می و کباب بریان بودند تصویب کاپیتولاسیون یعنی که مرحوم چقدر فکر ایران بودند چون یکسره خط مشی شان ثابت بود پیوسته به زیر خط بطلان بودند!  با پخِّ سفیر اجنبی از لکنت دربار تَ تر تَ تر تُ تنبان بودند معلوم نشد که شاه این مملکت اند یا نوکر خاص انگلستان بودند؟ بر روح نجیب و بی نوای کوروش بابا و پسر همیشه سوهان بودند 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 بداهه شاعران راه راه به مناسبت سوم اسفند، سالروز کودتای رضاپالانی 🔘 روحت شاد ✍ زهرا آراسته نیا، زهرا فرقانی، طاهره ابراهیم نژاد، فائزه مهدوی، مینا گودرزی، محمود حسنی مقدس، مهدی امام رضایی ⏰زمان لازم برای مطالعه ۵۹ ثانیه | معادل زمان لازم برای میل کردن سه عدد خرما قبل از خواندن فاتحه 🌐آدرس: https://b2n.ir/589792 ای قلدر لات بدزبان، روحت شاد! اعلی حضرت، رضا چاخان! روحت شاد! تا نام تو پهلوی شد از پالانی از پنبه شدی تو پهلوان! روحت شاد!   گفتی که برای حفظ قانون شده ای سردسته ی کودتاچیان! روحت شاد!   یک مرتبه که شاد نبودی، هم شد با دیدن آن تنور نان روحت شاد!   ای آنکه شبانه دیده ربع خنگت از تخت و شوفاژ و میز، سان، روحت شاد!  گفتند زمان تو گل و بلبل بود از رونق و وضع اونچنان…روحت شاد!    در دوره ی تو علم ز هر جای وطن  میکرد هماره فوران! روحت شاد! از صنعت لولهنگمان دنیا داشت انگشت تحیر به دهان! روحت شاد! کار تو همیشه فتح و پیروزی بود موریس هم آخرین آن ،روحت شاد! تنبان تو تر ز حمله ی متفقین اسطوره تویی تو، قهرمان! روحت شاد!   آن روز که مومیایی ات پیدا شد گفتیم همه سوت زنان، روحت شاد!   ای خاطره ساز مسجد گوهرشاد ای درد و بلای توأمان، روحت شاد!  نزدیکی کودتای تو صف بستیم گفته‌ست به خنده رأیمان: روحت شاد! 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 عاشقانه‌ی کرونایی 🔘 من باشم و تو باشی و چای و نبات ✍ ⏰زمان لازم برای مطالعه ۲۸ ثانیه | معادل زمان لازم برای آب شدن نبات در چای داغ 🌐آدرس: https://b2n.ir/520087 ای روح تو عصیانگر و اعصاب تو قاطی! زندانی چشمان تو قاضی صلواتی با اینکه ز حال دل من بی خبری، باز با جاذبه ی چشم توام، در تله پاتی لبخند تو سر منشا ویروس کروناست پیداست از این کاهش آثار حیاتی   داده ست چو عین الاسد این لشکر مغرور از ضربه ی مغزی ملایم، تلفاتی گفتم که در آورده دمار از همه این درد گفتی که عجب، بی خبرم….عین رباتی! گفتم که گرفتار تو شد این دل تنگم گفتی که نزن این همه هی حرف زیاتی! ای کاش که یک روز مراد از تو بگیرم من باشم و تو باشی و چایی و نباتی! این خواسته ام بود به هر شهر که رفتم؛ تا رفع شود حصر من و تو، صلواتی! 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 حکایت شکایت سرماخوردگی از کرونا 🔘 کدام ویروس گولاخ‌تر است؟ ✍ ⏰زمان لازم برای مطالعه ۲ دقیقه و ۳۵ ثانیه | معادل زمان لازم برای هم زدن عسل در محلول آب و آب‌لیمو 🌐آدرس: https://b2n.ir/903226 در روزگاران قدیم دو ویروس بودند که در گوشه‌ای از یک شهری می‌زیستند. نام یکی کرونا و دیگری سرماخوردگی بود. آن دو هرازگاهی حوصله‌شان که سر می‌رفت با سرمایی، خفاشی، مورچه‌خواری چیزی مردم را مریض نموده و در جریان نابودشدن بروبچشان توسط دارویی، سیستم ایمنی بدنی چیزی هارهار می‌خندیدند. آری، اسکل بودند. روال این‌گونه بود که هرگاه کرونا به میان مردم می‌رفت همه سخت می‌ترسیدند. سپس عده کمی بر اثر بیماری و عده دیگری بر اثر ترس از بیماری جان می‌سپردند! ولی هرگاه سرماخوردگی خود را می‌شیوعاند کسی به نفرون کلیه چپش هم نمی‌گرفت. روزی سرماخوردگی که از این وضع ناراحت بود، نزد کرونا رفت و گفت:« تو چگونه این همه آدم می‌کشی و همه از تو می‌ترسند ولی من که هرساله با جدیدترین تغییرات دهانشان را اتوبان چهاربانده می‌نمایم، اصلا ویروس حسابم نمی‌کنند؟» کرونا پاسخ داد:« سال‌ها پیش زنبوری نزد ماری رفت و چون تو به مار گله کرد که چرا تو کسی را نیش می‌زنی می‌میرد و من نیش می‌زنم نمی‌میرد؟ آن‌ها آزمایشی انجام دادند که اکنون من و تو هم انجام می‌دهیم تا به پاسخ سؤالت برسی.» القصه قرار شد یک روز ویروس کرونا اهل خانه‌ای را مبتلا کند ولی سرماخوردگی بپرد جلوی چشمشان و چند روز بعد ویروس سرما بخوردشان ولی کرونا خودنمایی کند. روز موعود فرا رسید. کرونا یواشکی از طریق لمس کلون در و سپس ارتباط دست آلوده با اقصی نقاط بینی، اولین فرد خانواده را دچار کرد و خیلی زود کل اهل خانه بیمار شدند. اما این ویروس سرماخوردگی بود که با اهل و عیالش در جای جای خانه جلوه‌گری کردند. خانواده مذکور که خیال کردند یک سرماخوردگی ساده گرفته‌اند، مدتی را در خانه ماندند و با دود کردن عنبرنسارا و کمی پنبه آغشته به روغن بنفشه خیال کردند دارند به گلبول‌های سفیدشان کمک می‌کنند. گلبول‌های سفید هم کمی فحش دادند و کار خودشان را کردند و بیماری دفع شد. مدتی بعد هم سرماخوردگی خودش را در عطسه کسی جا کرد و با پرتابی شدید به صورت یکی از اعضای همان خانواده، موفق شد او و سپس خانواده‌اش را به بستر بیماری بیفکند. همزمان کرونا و فک و فامیلش در جای‌جای خانه خود را به منصه ظهور درآوردند و خانواده از دیدن آن‌ها گمان کردند کرونا گرفته‌اند و بسیار گرخیدند. چند روزی نگذشته بود که اعضای خانواده با این‌که گلبول‌های سفیدشان آماده بودند و بیماری خاصی هم نداشتند، جان سپردند. سرماخوردگی متعجب نزد کرونا آمد و درحالی که انگشت از شگفتی می‌گزید، گفت:« چطور اهالی نظیف این خانه با ویروسی زپرتی چون من مردند، حال آن‌که چندی پیش با ویروس گولاخی چون تو سلامت خود را بازیافتند؟» کرونا با قیافه‌ای عاقل اندر سفیه گفت:« بدان که من نیز گولاخ نیستم و فقط در انتشار کمی فرزتر از تو عمل می‌کنم. آنچه اینان را کشت و برگ‌های گلبول‌های سفیدشان را ریزاند، ترس بود. بعد از دیدن ما بر در و دیوار خانه خیال کردند کرونایی شده‌اند و امید به بهبود را از دست دادند و جملگی مردند.» آن دو حرف‌های دیگری هم با هم زدند که زیاد مهم نبود ولی در انتها جمله «ترس برادر مرگ است» برای بار چندم وارد تاریخ شد. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 ماجرای یک رای دهنده پشیمان 🔘 استامپ کرونایی ✍️ ⏰زمان لازم برای مطالعه ۱ دقیقه و ۱۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای پاک کردن استامپ از انگشت با اسکاچ 🌐آدرس: https://b2n.ir/119868 در خدمت یکی از دوستان که رفته داده اما توبه کرده، هستیم. – سلام مهرداد چطوری؟ _چه سلامی، نمیدونم چطور به این مردم بگم که نیان و رای ندن؟ – چرا مگه اتفاقی افتاده؟ – مگه خبر نداری؟ من الان مُردم، از این فرشته‌ها خواستم برای آگاه کردن مردم فقط اجازه بدن یه زنگ به شما بزنم. – یعنی کرونا گرفتی و مردی؟ _از وقتی اون استامپ لعنتی رو انگشت زدم کرونا اومد تو بدنم قلبم رو به‌عنوان توپ برداشت و با کلیه گل کوچیک بازی می‌کرد. _یعنی هیچ کاری باهات نکردن که خوب شی؟ – نه فقط می‌گفتن نداری برو. اما من که میدونستم می‌خوان تعداد کرونا تو کشور بیاد پایین دارن اینو میگن. _واقعا متاسفم بابت این اتفاقی که برای دوست عزیزمون افتاده، کرونا تو جهان کلا ۳درصد آدم‌ها رو می‌کشه اما تو ایران ظاهرا همه رو می‌کشه، قاعدتا بخاطر اینه که اینقدر گفتیم جنگ جنگ که کرونا هم با ما دشمن شده. – اونجا وضع خیلی خراب بود. جمعیتی از مردم کرونا گرفته میومدن اما بهشون می‌گفتن برید. می‌خواستن آمارشون بالا نره. من چون آشنا داشتم تو بیمارستان فقط یه کاری تونستم برای خودم بکنم. – چه کاری؟ – همونطور که میدونید دقیقه به دقیقه سردخونه های بیمارستان ها داره پر میشه. حتی بعضی از جسدها رو جلوی کولر میذاشتن که فاسد نشن. تونستم یه جا توی سردخونه بیمارستان خیابونمون پیدا کنم. فقط نمیدونم چرا اینقدر طولش میدن، یخ زدم تو این سردخونه هی میگن پاشو بیا برو تو هیچیت نیست.اما من میدونم اینا فقط میخوان آمارشون پایین بیاد… خب فک کنم دیگه وقتت تموم شده و فرشتهها الان گوشیتو قطع میکنن فعلا بخواب تا بیان ببرنت برزخ، خداحافظ. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 اشعاری آموزشی برای جلوگیری از ابتلا به ویروس کرونا 🔘 بپوشان پوز خود را در خیابان ✍ ⏰ زمان لازم برای ۳۵ | معادل زمان لازم برای انداختن ماسک به نزدیک‌ترین سطل زباله متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/024388 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
📣 روزهای قرنطینه خانگی را با لبخند سپری کنید! صد و چهاردهمین شماره ضمیمه طنز راه راه در روزنامه وطن امروز، در تاریخ پنجشنبه ۱۵ اسفندماه  ۱۳۹۸، منتشر شد. آنچه در این شماره می خوانید: 🔸ویروس کرونا به نفع یک ویروس ناشناخته انصراف داد! 🔸 چاه تر از چاه نفت 🔸آشنایی با جانوران خیلی خطرناک 🔸 اشعار طنز  و… کاریکاتورها و استریپ های جذاب و دیدنی این شماره از راه راه را علاوه بر دکه روزنامه فروشی ها میتوانید از سایت راه راه بخونید😁👇 b2n.ir/915730