🔴 خصوصیات محقق
ّ 🔎محقق بايد فردی پخته و زيرک باشد تا بتواند از بین سخنان منابع تحقیق به نقاط ضعف و عیوب ديگران را بهراحتی دست يابد. انسانها معمولا نقاط ضعف وعیوب دیگران را به راحتی دراختیارطرف مقابل نمیگذارند و اين كار، تحقیق را با مشکل مواجه می كند.
🔎گاه منابع تحقیق بنا به مصلحت انديشی و يا بیم از اطلاع يافتن فرد تحقیق شونده مورد تحقیق اطلاعات را در اختیار محقق نمیگذارند و يادر لفافه و كنايه مطالبی را در اختیار محقق قرار میدهند.
🔎در امر ازدواج اين خیانت بزرگ گاهي صورت میگیرد كه پس از انجام ازدواج و بروز مشکلات به سراغ منابع تحقیق میروند و با ناراحتی و نفرين آنان را مورد خطاب قرار میدهند كه شما حقايق لازم را برای ما مطرح نکرديد و اكنون گرفتاراعتماد به سخنان شما شدهايم !
آن وقت پاسخ میدهند:خجالت كشیديم و يا ترسیديم غیبت باشد و يا ترسیديم آن ها اطلاع پیدا كنند و از دست ما ناراحت شوند.
🌸🌸🌸
📚مطلع مهر. امیر حسین بانکی پورفردص175
🌸🌸🌸🌸
☎️کانون ازدواج متدینین راه روشن 😍 77653815
@Rahroshanezdevaj
کانون ازدواج متدینین راه روشن
💐🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌹
#دختر50💁♀
#کد51178
#متولد 1359
تحصیلات: دکترا
قد: ۱۷۰
وزن: ۷۹
شغل پدر: بازنشسته. مرحوم شدند
تعداد فرزندان خانواده: ۶
محدوده سکونت: تهران
اصالت: ملایر
شرایط از لحاظ دینی(ولایی،سیاسی و...):مذهبی و معتقد
پوشش: چادری
ملاک همسرآینده: مومن و متعهد و باغیرت و صبور و با گذشت و پایبند به اصول خانواده و دارای شغل مناسب
شرایط خاص(*ذکر مواردی چون سابقه نامزدی یا ازدواج قبلی، مریضی خاص، ناتوانی جسمی،ضعف بینایی، لکنت زبان و مشکلات دیگر.. ):خیر الحمدلله
طلبه میپذیرید؟
کسی که سابقه عقد و ازدواج قبلی دارد ، میپذیرید؟ در حد عقد
کسی که فرزند دارد میپذیرید ؟خیر
@Rahroshanezdevaj
کانون ازدواج متدینین راه روشن
💐🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌹
#دختر50💁♀
#کد51274
#متولد1353
قد: 163
وزن: 60
شغل: مربی
شغل پدر: فوت شده
تحصیلات: فوق لیسانس جامعهشناسی
تعداد فرزندان خانواده: 5
محدوده سکونت: تهران
اصالت: تهران_کرمان
شرایط از لحاظ دینی : مسلمان_شیعه
پوشش: مانتویی پوشیده هستم
ملاک همسرآینده: با ایمان،صادق، اخلاق خوب،شغل مناسب، مسئولیت پذیر بودن
شرایط خاص:
طلبه میپذیرید؟ خیر
کسی که سابقه عقد و ازدواج قبلی دارد ، میپذیرید؟بله
کسی که فرزند دارد میپذیرید ؟ بستگی دارد
@Rahroshanezdevaj
کانون ازدواج متدینین راه روشن
💐🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌹
#پسر70👱♂
#کد70773
#متولد1376
تحصیلات: دانشجوی حقوق از دانشگاه علوم قضایی تهران
قد: ۱۹۳
وزن:۸۰
شغل پدر: نظامی (روحانی)
تعداد فرزندان خانواده: ۴
محدوده سکونت: شرق تهران
اصالت: خراسانی
شرایط از لحاظ دینی(ولایی،سیاسی و...): مذهبی متعادل و معمولی انجام واجبات ( اهل افراط و تفریط نیستم )
شغل: استخدام رسمی قوه قضائیه
ملاک همسرآینده: مذهبی معمولی چادری (اهل افراط و تفریط نباشد) با حیا و نجابت خوش اخلاق و اجتماعی دارای اصالت خانوادگی تحصیل کرده
شرایط خاص(*ذکر مواردی چون سابقه نامزدی یا ازدواج قبلی، مریضی خاص، ناتوانی جسمی،ضعف بینایی، لکنت زبان و مشکلات دیگر.. ): خیر
طلبه میپذیرید؟ خیر
کسی که سابقه عقد و ازدواج قبلی دارد ، میپذیرید؟ خیر
کسی که فرزند دارد میپذیرید ؟ خیر
@Rahroshanezdevaj
کانون ازدواج متدینین راه روشن
💐🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌹
#دختر60💁♀
#کد64238
#متولد 1366
تحصیلات:کارشناسی ارشد (حسابداری)
قد:۱۵۶
وزن:۵۴
شغل پدر:بازنشسته دولت
تعداد فرزندان خانواده:۲ (فرزند اول)
محدوده سکونت: میدان شهدا
اصالت: تهران
شرایط از لحاظ دینی(ولایی،سیاسی و...): مذهبی متعادل
شغل: کارشناس امور مالی موسسه معتبر
پوشش: چادری و مانتویی پوشیده
ملاک همسرآینده:باایمان . خوش اخلاق و خوش برخورد . صادق . تناسب و کفویت . ظاهر آراسته . اصیل و با خانواده. مذهبی متعادل . اهل کار و فعالیت . روحیه سرزنده و اهل زندگی
شغل مناسب
شرایط خاص(*ذکر مواردی چون سابقه نامزدی یا ازدواج قبلی، مریضی خاص، ناتوانی جسمی،ضعف بینایی، لکنت زبان و مشکلات دیگر.. ):خیر
طلبه میپذیرید؟ با احترام خیر
کسی که سابقه عقد و ازدواج قبلی دارد ، میپذیرید؟ با احترام خیر
کسی که فرزند دارد میپذیرید ؟ با احترام خیر
@Rahroshanezdevaj
کانون ازدواج متدینین راه روشن
💐🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌹
#دختر60💁♀
#کد63814
#متولد1368
قد:160
وزن:60
شغل:مدرس
شغل پدر:بازنشسته دانشگاه
تحصیلات:دانشجوی سال اخر دکترا
تعداد فرزند:۳
سکونت:تهران
اصالت:تهرانی
شرایط دینی:ولایی و سادات هستیم.
ملاک همسر: مذهبی و مقید و ولایی. هم کفو از هر لحاظ ، توانایی اداره زندگی خوب را داشته باشند.
تمایل به سکونت در شهر دیگر ندارم.
شرایط خاص: خیر
پوشش:چادری
طلبه میپذیرید:خیر
کسی که سابقه عقد و ازدواج قبلی دارد را می پذیرید؟خیر
کسی که فرزند دارد می پذیرید؟خیر
@rahroshanezdevaj
#تلنگررررررر
💠 یک بام و دو هوا
🔻 می گويند: برای دختری خواستگاری آمد، خواستگار فقير بود، پدر به دختر خود گفت: بابا اين فقير است، مي ترسم در آينده نتواند زندگي را تأمين کند و خواستگار را رد کرد.
🔸 دختر اين خواستگار را دوست داشت ولي پدرِ دختر او را رد کرد؛ تا بعد از مدتي خواستگاری آمد که پولدار بود اما اخلاق او بد بود، پدر به دختر گفت: بابا وضع اين بد نيست فقط اخلاق ندارد که إن شاءالله خداوند اخلاق او را درست مي کند.
🔹 دختر گفت: بابا من تا حالا نمي دانستم خدايي که اخلاق را درست مي کند غير از خدايي است که روزي مي دهد، فکر مي کردم يک خدا است که هر دو را درست مي کند! شما اولي را رد کردي و آن وقت خدا نبود که وضع مالي او را درست کند؟!
🔸 مشکل ما همين است، هر جا که بخواهيم کار خود را بکنيم مي اندازيم پاي خدا؛ ولي طراز حق يک طراز ديگري است!
حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفرناصری
☎️کانون ازدواج متدینین راه روشن 😍 77653815
@Rahroshanezdevaj
🎀
🔴انتخاب همسر
قبل از انتخاب همسر باید خودمون، مسیر و هدف زندگی خودمون رو انتخاب کرده باشیم.
باید بدونیم هدفمون از زندگی چیه تا بعدش بفهمیم کسی که میخوایم انتخابش کنیم چقدر هدفش به هدف ما نزدیکه و آیا به هم میخوریم یا نه.
تا مسیر مشخص نباشه که نمیشه همسفر انتخاب کرد پس قبل از تصمیم برای ازدواج، خودتون و هدفتون از زندگی رو درست بشناسید.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
☎️کانون ازدواج متدینین راه روشن 😍 77653815
@Rahroshanezdevaj
❤️❤️❤️❣❣❣❣❣
#لطایف_الخواستگاری
#طنز
#خاطره۱۳
مامانم تعریف میکنه میگه روز خاستگاری دخترخالش بوده که عین خواهر بودن باهم
خونه ی خاله ی مامانم دوطبقه بوده
مامانم و خالم و دخترخاله ی مامانم (خواهر کسی که براش خاستگار اومده) پسرخاله مامانم (داداش کسی که براش خاستگار اومده) و همون دخترخالش که واسش خاستگار اومده از بالای پله ها خم شدن پایین داماد رو ببینن
چون بالای در شیشه بوده هی خم میشن هی خم میشن یهو پسرخاله از زیر فرار میکنه اینام میخورن زمین مامانم پرت میشه وسط پذیرایی🤣🤣🤣
یهو مادر پسر بلند میشه میزنه تو سرش میگه اوا خاک عالم چیشد؟!
بقیه بچه هام همونجا فرار میکنن میرن بالا
خلاصه وصلت که سر میگیره هیچ
مادر پسر مامان منو برای یکی دیگه از پسراش خاستگاری میکنه 😂😂
@rahroshanezdevaj
#لطایف_الخواستگاری
#طنز
#خاطره۱۴
چندماه پیش خواستگاری رو یکی از آشناهامون معرفی کرده بودند که حضورا با مادرشون تشریف اوردن منزل ما...
انقدر این آقا محجوب به حیا بود که حد نداشت..😅
اومدن نشستن به صحبت کردن و ماهم ازشون پذیرایی کردیم و خلاصه جلسه باشرم وصف ناپذیر آقا ،تموم شد...
مادر ایشون بلند شد و ازما کلی تشکر وتعارف اینها کرد و درنهایت هم خداحافظی کرد، آقاپسر هم پیرو مادر بلند شد که خداحافظی کنه ، یدفه برگشت گفت :سلام....!😐
😂😂😂🤦♀
مارو میگی... خنده اس که داریم قورت میدیم...
ایشونم خودش رو جم و جور کرد و خلاصه عادی سازی...😌
یه مرتبه آقاپسر رفت جلو در که درو باز کنه و بره بیرون ،برگشت تق تق! در رو زد...بعد باز کرد🤦♀🤣
خلاصه ....
نگم براتون....
عرق بود که از ایشون سرازیر میشد...
حالا مارو میگی...!
بزور جلو خنده مونو گرفتیم...
خلاصه آقا به سرعت نور تو افق محو شدن...!😅
وقتی مطمئن شدیم رفتن از شدت خنده کف زمین ولو شدیم...
خلااااصه....
اینطوری ....
قصه ما به رسید...🤗
شاد و پیروز باشید...
🍃💌🍃
قلبا آرزوی خوشبختی و سعادت برای ایشون و تمام شما خوبان دارم....☺️
🍃💌🍃
و درنهایت از زحمات تک تک شما عزیزان گروه کمال تشکر و قدردانی دارم🙏
🍃💌🍃
@rahroshanezdevaj
#لطایف_الخواستگاری
#طنز
#خاطره۱۵
شش_هفت سال پیش یک بنده خدایی یکی از پسرهای هم محلی مان را بهم پیشنهاد داد و گفت دنبال دختر می گردد معرفی ت کنم؟! شناخت زیادی ازش نداشتم. فقط به واسطه اینکه تو محله، مغازه داشت، چند بار که از آن خیابان رد شده بودم، دیده بودم ش. حتی خرید هم ازش نداشتم.
با این حال پیشنهاد بنده خدای واسط را نپذیرفتم. گذشت و چهار_پنج سال بعد دوباره همان بنده خدا گفت: فلانی هنوز زن نگرفته! معرفی ت کنم؟! گفتم نع!
یک سال دیگر از این ماجرا گذشت و دوستان همسان گزینی راه روشن فرمی را برایم فرستادند و اجازه گرفتند برای معرفی کردن. من با توجه به اینکه در این چند سال ملاک هایم را تعدیل کرده بودم و تصمیم گرفته بودم سخت گیری نداشته باشم کلیت مشخصات فرم به نظرم مثبت آمد و قبول کردم تا فرایند معرفی طی شود. خواهر آقا پسر تماس گرفت و اطلاعاتی از ما گرفت. دادیم. بعد شروع کرد از برادرش گفت و محدوده سکونت شان را گفت! دیدیم عه! هم محلی هم هستیم! بعد گفت در فلان خیابان مغازه ی فلان دارد. دیدیم ای بابا! این که همان موردی که است که دو دفعه ی قبلی ردش کردیم. اما این بار موافقت کردم برای آشنایی و آمدند و صحبت کردیم و همین آبانی که گذشت عقدمان جاری شد!
الان با خودم می گویم حیف که شش_هفت سال با سخت گیری بی مورد زندگی مان را عقب انداختم! حیف...
@rahroahanezdevaj
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#لطایف_الخواستگاری
#طنز
#خاطره۱۶
یه بار مامانم اصرار میکرد بریم خونه فلانی خاستگاری من گفتم دختره رو نمیشناسم ندیدم چرا بیام گفت یه قرار میذاریم بریم فقط ببینش اگه نخواستی بگو نمیخوام
بعد مامانم گفت هروقت چایی اورد تو اگه از دختره خوشت اومد همه چاییتو بخور اگه نخواستی نصف چاییتو بیشتر نخور من خودم میفهمم
خلاصه با بدبختی و هزار خجالت رفتیم خونه طرف که فقط دخترو ببینم چند دقیقه در حضور پدر مادرش نشستیم که یا دختر گنده وارد شد سلام و تعارف و... نشست
من از همون اول که دیدمش خوشم نیومد چند دقیقه بعد رفت شربت اورد و من نخوردم همه خوردن و هی مامان باباش میگفتن شربتتو بخور دیگه مجبور بودم بخورم نصفشو خوردم بقیه رو چند دقیقه نگه داشتم تو دستم که مامانم ببینه یه ذره دیگه خوردم و تهش رو گذاشتم باشه
اینم بگم که جلسه خیلی ساکت بود ما خجالتی اونام نمیدونستن چی بگن بیشتر همین دختره حرف میزد
بعد دختره رفت میوه اورد یه سیب برداشتم با کلی معطلی خوردم از خجالت داشتم اب میشدم دلم میخواست زودتر بریم
چند دقیقه بعد رفت چایی اورد با خودم گفتم مامانم گفته بود با چایی بهم بفهمون، شاید با شربت نفهمیده نظرم منفیه نصف چایی رو خوردم بقیه رو نگه داشتم تو دستام که کلا یخ کرد گفتم حالا دیگه حتما مامانمم فهمیده نمیخوامش
خلاصه چایی هم خوردیم و دختره لیوانا رو جمع کرد رفت بعد چند دقیقه با یه دختر دیگه کوچیکتر از خودش اومد تو اتاق گفت این خواهرمه که اومدین ببینینش😐
بعد دوتایی رفتن نشستن ته خونه که اصلا دسترسی نداشتم ببینمشون
من این همه به خودم زحمت داده بودم به مامانم بفهمونم این دختره رو نمیخوام حالا نگو ایشون خودشون متاهل بودن اصلا
@rahroshanezdevaj