eitaa logo
کانون ازدواج متدینین راه روشن
8.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
952 ویدیو
31 فایل
🌱آی دی ارسال فرم @rahroshan_bot 🌱کانال نحوه عضویت در کانال و ارتباط با ما @rahroshanezdevaj_shive ای دی گزارشات مردمی @gozareshate_mardomi1
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون ازدواج متدینین راه روشن 💐🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌹 👱‍♂ تحصیلات(*رشته تحصیلی):لیسانس مدیریت قد: 170 وزن: 70 شغل پدر: بازنشسته تعداد فرزندان خانواده: 3نفر هر سه پسر من فرزند دوم هستم محدوده سکونت: تهران - شهریار اصالت(*نه محل تولد خودتون): تبریزی شرایط از لحاظ دینی(ولایی،سیاسی و...): ولایی، متعادل و معمولی انجام واجبات ( اهل افراط و تفریط نیستم ) رعایت حلال و حرام. شغل: کارمند شرکت خصوصی ملاک همسرآینده: هم کفو ، با حیا و نجیب، صادق، خوش اخلاق، اصالت خانوادگی، ظاهر متناسب‌، خوشرو، پرشور و نشاط، با هدف بودن، قانع به حقوق کارمندی!، خوش قلب و خوش اخلاق، اهل تجمل نباشند. شرایط خاص(*ذکر مواردی چون سابقه نامزدی یا ازدواج قبلی، مریضی خاص، ناتوانی جسمی،ضعف بینایی، لکنت زبان و مشکلات دیگر.. ): خیر میپذیرید؟ خیر که سابقه عقد و ازدواج قبلی دارد ، میپذیرید؟ خیر که فرزند دارد می‌پذیرید ؟ خیر @rahroshanezdevaj
کانون ازدواج متدینین راه روشن 💐🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌹 💁‍♀ تحصیلات: کارشناسی آموزش وپرورش مقطع ابتدایی قد:۱۶۵ وزن:۶۰ شغل پدر:بازنشسته تعداد فرزندان خانواده:۵نفر (همه ازدواج کردند ،من فرزندآخرم) محدوده سکونت:منطقه ۱۵ تهران اصالت:پدر ومادر بروجرد (بچه ها همه درتهران متولد شدند) شرایط از لحاظ دینی(ولایی،سیاسی و...):اهل حرام وحلال_نماز وروزه_متعادل شغل:معلم پوشش:مانتویی پوشیده ملاک همسرآینده:با ایمان ومتدین وراستگو وخوش رو_خوش صحبت وبا محبت _روابط عمومی بالا و هدفشون از ازدواج رسیدن به آرامش واقعی باشد. شرایط خاص(*ذکر مواردی چون سابقه نامزدی یا ازدواج قبلی، مریضی خاص، ناتوانی جسمی،ضعف بینایی، لکنت زبان و مشکلات دیگر.. ):هیچ کدام طلبه میپذیرید؟ بااحترام خیر کسی که سابقه عقد و ازدواج قبلی دارد ، میپذیرید؟سابقه عقد ونامزدی بله کسی که فرزند دارد می‌پذیرید ؟ با احترام خیر @Rahroshanezdevaj
کانون ازدواج متدینین راه روشن 💐🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌹 💁 سال:1369 تحصیلات(*رشته تحصیلی):کارشناسی حسابداری قد:۱۶۰ وزن:۷۱ شغل پدر:بازنشسته تعداد فرزندان خانواده:۲ محدوده سکونت:تهرانسر اصالت(*نه محل تولد خودتون):خوزستان شرایط از لحاظ دینی(ولایی،سیاسی و...):ولایی و تاحدودی سیاسی پوشش:چادری ملاک همسرآینده:ولایی و مذهبی،با ایمان،بااخلاق،اهل حلال و حرام، تحصیلکرده شرایط خاص(*ذکر مواردی چون سابقه نامزدی یا ازدواج قبلی، مریضی خاص، ناتوانی جسمی،ضعف بینایی، لکنت زبان و مشکلات دیگر.. ):خیر میپذیرید؟بااحترام درصورتی که فقط در محل کار ملبس باشن که سابقه عقد و ازدواج قبلی دارد ، میپذیرید؟تنها عقدکوتاه مدت بادلیل موجه که فرزند دارد می‌پذیرید ؟خیر @Rahroshanezdevaj
کانون ازدواج متدینین راه روشن 💐🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌹 💁‍♀ تحصیلات: سیکل قد: ۱۶۰ وزن: ۷۰ شغل پدر: مرحوم شدند تعداد فرزندان خانواده: ۶ محدوده سکونت: تهران مسعودیه اصالت: کربلایی شرایط از لحاظ دینی(ولایی،سیاسی و...): مذهبی پوشش: چادری ملاک همسرآینده: معتقد به مسايل دینی. مهربان و خوشرو. خوش سفر. شرایط خاص(*ذکر مواردی چون سابقه نامزدی یا ازدواج قبلی، مریضی خاص، ناتوانی جسمی،ضعف بینایی، لکنت زبان و مشکلات دیگر.. ): ازدواج قبلی داشتم همسرم فوت کردند دو فرزند دارم که ازدواج کردند طلبه میپذیرید؟خیر کسی که سابقه عقد و ازدواج قبلی دارد ، میپذیرید؟بله با بررسی کسی که فرزند دارد می‌پذیرید ؟خیر @rahroshanezdevaj
🔴تحقیق درازدواج : 🔎از هر شخصی تحقیق می کنید ، حتما از سابقه ی آشنايی او سؤال كنید تا بفهمید چقدر اطلاعات دارد و يا ارتباطش با او در چه حد است. 🔎 اگر كسی كه از او راجع به طرف مقابلتان سؤال می كنید، دوست صمیمی او می‌باشد خصوصیات دوستش را نیز در نظر بگیريد؛ چون دوستان از لحاظ بعضی خصوصیات شخصیتی به يکديگر شبیه اند و خصوصیت دوستان صمیمی بیانگر شخصیت و روحیات حقیقی فرد است. 🔎به كسی كه از او سؤال می كنید لزوم راستگويی و حساسیت اين امر را گوشزد كنید و به او اطمینان دهید كه اين مطالب جايی بازگو نخواهد شد. در صورتی كه حرف ضد ونقیضی شنیدید همچنان به تحقیق ادامه دهید. 🌸🌸🌸🌸🌸 📚مطلع مهر، دکتر امیرحسین بانکی پورفردص174 🌸🌸🌸🌸🌸 ☎️کانون ازدواج متدینین راه روشن 😍 77653815 @Rahroshanezdevaj
🌹🌹🌹جهت نوبت دهی به آیدی 👇 @Moshavererahroshan پیام بدید. شماره تماس جهت رزرو مشاورین و کارشناسان 👇 09108611113 تماس بگیرید . 🌹🌹🌹
🔹و كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ : يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. 🔹ترجمه دعای هفتم: اي آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده مي‌شود، و اي آن كه سختيِ دشواري‌ها با تو آسان مي‌گردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست. سختي‌ها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به اراده‌ي تو موجود شوند، و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند. تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواري‌ها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني، و هيچ اندوهي بر طرف نشود مگر تو آن را از دل براني. اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگيني‌اش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمده‌ام كه با آن مدارا نتوانم كرد. اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آورده‌اي و به سوي من روان كرده‌اي. آنچه تو بر من وارد آورده‌اي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كرده‌اي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد، و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست. آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند. پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا، و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشوده‌ام، به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواسته‌ام، شيرينيِ استجابت بچشان، و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه. و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار. اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بي‌طاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است؛ و اين در حالي است كه تنها تو مي‌تواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور كني. پس با من چنين كن، اگر چه شايسته‌ي آن نباشم، اي صاحب عرش بزرگ.
دوستان عزیزم سلام😍😍 یه ازدواج دیگه داشتیم خداروشکر اونم از طریق همسان گزینی❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌺🌺 کلی بهشون تبریک میگیم و براشون ارزوی خوشبختی داریم❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌺🌺🌺💐💐💐
۱۰ حدود3سال پیش با یه خانومی آشنا شدم که این خانوم خیلی از من خوششون اومد 😌و از من برای برادرشون خواستگاری کرد. من هم با بررسی شرایط اولیه جواب منفی دادم و دیگه با این خانوم در ارتباط نبودیم😕 تا اینکه بعد از تقریبا 2 سال دیگه دوباره این خانوم به من پیام داد که برادرم هنوز ازدواج نکرده و از اون جایی که شما دختر خیلی خوبی هستید من میخوام دوباره از شما خواستگاری کنم☺️ ولی من به دلیل یه سری مسائل جوابم به این خانم منفی بود🙄 حالا قسمت دوم داستان من یه دوستی داشتم که از دوران ابتدایی با هم بودیم و خیلی هم صمیمی بود، این دوست من خیلی خانم خوبی بود و با وجود خواستگاری های زیاد قسمت نبود ازدواج کنه و از این موضوع کمی ناراحت بود. طبق معمول همیشه ما همه چیز را با جزئیات برای هم تعریف می کردیم علی الخصوص موصوع شیرین خواستگاری🙈😉 من هم بعد از دو روز از ماجرای خواستگاری این خانوم برای برادرش تمامش برای دوستم معرفی کردم و اونم گفت مگه دیوانه شدی پسر به این خوبی چرا ردش کردی😲😦 منم به شوخی گفتم اگه میخوای به تو معرفیش کنم. اونم در عالم شوخی گفت آره حتما😏 و همه چیز از این مکالمه ی چند خط ما شرو شد منم به شوخی و این که ایجاد به ماجرای هیجان انگیز به اون خانم پیام دادم که اگر دوست داشته باشید میتونم دختر خوب و مناسب به شما معرفی کنم. و اون خانم هم بلافاصله قبول کرد🤐😒 و من هم در یه عمل انجام شده قرار گرفتم و دوستم معرفی کردم و بقیه ماجراهای خوب اتفاق افتاد شاید باورتون نشه در عرض کمتر از دوماه تمام مراسمات آشنایی و خواستگاری و عقد انجام شد. و من واقعا به معنای قسمت ایمان کامل آوردم. امروز سالگرد ازدواج دوستم با همسر شون هست و من خیلی خوشحال شدم که دارم خاله هم میشم. این اولین تجربه ی موفق من برای وساطت بین دو جوان خوب بود و خیلی تجربه ی شیرین و دوست داشتنی بود و من خیلی خوشحالم یه وسیله ای بودم که دوتا جوون که شرایط ازدواج داشتند به هم رسوندم @rahroshanezdevaj
۱۱ یه اقا پسری یکسال پیش اومدن خواستگاری . قرار بود ساعت ۶ بعدازظهر با خانواده تشریف بیارن . ماهم تا قبل ۶ تمام کارها رو کردیم و منتظر. ساعت شد ۶:۳۰ نیومدن ، شد ۷ نیومدن . عرض کنم خدمتتون ساعت شد ۱۰شب زنگ خونمون زدن و اومدن .رفتیم تو اتاق با اقا پسر صحبت کردیم ولی مگه اقا ول میکردن یکساعت صحبتمون طول کشید و پاهای منم کاملا خواب رفت بود به شدتی که اصلا از زانو به پایین رو حس نمیکردم . وقتی صحبت تمام شد هرچی تعارف کردم اول شما بفرمایید اصلا قبول نکرد در نهایت مجبور شدم از دیوار کمک بگیرم تا جلو اقا پسر آبروم نره. فاصله ام تا در اتاق سه قدم بیشتر بود ، اما قدم دوم به سوم یهو پام از بی حسی کاملا پیچ خورد جوری که مهلت گرفتن دست گیره در اتاق رو پیدا نکردم و چشمتون روز بد نبینه با چادر یه دور پیج خوردم و با صدا بلندی ولو شدم رو زمین .حالا اقا پسر کجابود پشت من تو اتاق. اون لحظه بدترین زمان عمرم بود چون نمیتونستم نخندم. بنده خدا اقا پسر تا از اتاق رفت بیرون در رو بستم چند ثانیه خندیدم مامانم اومد کمکم از خنده من ، خنده اش گرفت بود نمیدونستیم چه کنیم چطور خودم رو جمع کنم. خلاصه به هزار زور تونستم جلو خودم رو نگهدارم .وقتی رفتم تو جمع پدرشون با جمله ای که گفتن باعث شدن باز خنده ام برگرده جمله این بود: برای سلامتی هر دوشون صلوواات . در اخر جالب اینکه نظر خانواده ایشون مثبت بود این خواستگاری خاطره ای شد که دیگه حواسم به مدل نشستنم تو خواستگاری هام باشه و یادم نره. @rahroshanezdevaj
۱۲ ما خونمون دوطبقه س بعد برام خواستگار اومده بود قرار شد دخترو پسر برن طبقه دوم با همدیگه صحبت کنن من جلوتر رفتم بالا تو اتاق تا آقا پسر هم بیاد هرچی نشستم تو اتاق دیدم نمیاد از طرفی ام خجالت میکشیدم برم پائین بگم پس چی شد این آقا پسر چرا نمیاد بعد 1ساعت دیگه کلافه شدم اومدم برم پائین که بگم چی شد دیدم آقا پسر رفتن توی اون یکی اتاق نشستن 😂 حالا مگه من از خنده میتونستم برم تو اتاق😄 @rahroshanezdevaj