💠بسم رب شهدا والصدیقین💠
همراهان گرامی سلام
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
باعرض تبریک هفته دفاع مقدس، به پاس گرامیداشت یاد و خاطره قهرمانان جنگ در نظر داریم مسابقه کلیپ و عکس نوشته با موضوع قهرمانان جنگ برگزار نماییم.🇮🇷🙂
همراه با جوایز نفیس😍😍😍
تولیدات خود را تا تاریخ ۵ مهرماه به همراه اسم و فامیل و شماره تماس و سن خود ؛ به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Alabd_133👈
🔴دوست عزیز عکس نوشته و کلیپ حتما باید ساخته خودتون باشه و نه استفاده از آثار آماده.
🔴وقتی اثرتون در کانال بارگزاری شد میتونید فوروارد مستقیم از کانال برای دیگران بزنید تا شانستون برای برنده شدن زیاد بشه 😉
🔴با احترام به تمام دنبالکنندگان عزیز، این مسابقه ویژه ساکنین گلپایگانی میباشد.
🌹🌹🌹🌹
🔸️با ما همراه باشید.
@rahrouvaneh_zainabi
رَهرُوانِ زینبی(س)
#مسابقه_قهرمانان_جنگ
#هفته_دفاع_مقدس
💠ارسالی سرکار خانم مائده حقیقت.
🔸️با ما همراه باشید.
@rahrouvaneh_zainabi
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اقدام قهرمانانه یک تخریبچی در عملیات والفجر ۸
#دفاع_مقدس
پنجشنبه و ياد درگذشتگان 😔
🌺 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌺
🔸️با ما همراه باشید.
@rahrouvaneh_zainabi
رَهرُوانِ زینبی(س)
❤️💞❣💛❤️💞❣💛 ❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️ #قسمت_چهلم _مادر مـݧ اولا کہ کے گفتہ قراره بلایے سرش بیاد دوما
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️
❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_چهل_یکم
_رفیقم شهید شده...
مات و مبهوت بهش نگاه میکردم
سرشو بین دو دستاش نگہ داشت و بلند بلند شروع کرد بہ گریہ کردن
هق هق میزد دلم کباب شد
تا حالا گریہ ے علے رو بہ این شدت ندیده بودم نهایتش دو قطره اشک بود
ماما همیشہ میگفت: مردها هیچ وقت گریہ نمیکنن ، ولے اگر گریہ کـنن یعنے دیگہ چاره اے ندارند.
_حالا مــرده من داشت گریہ میکرد یعنے راه دیگہ اے براش نمونده❓
ینے شکستہ❓
علے قوے تر از ایـݧ حرفهاست خوب بالاخره رفیقش شهید شده.
اصلا کدوم رفیقش چرا چیزے بہ مـݧ نگفتہ بود تاحالا❓
گریہ هاش شدت گرفت
دیگہ طاقت نیوردم،بغضم ترکید و اشکام جارے شد.
_نا خودآگاه یاد اردلان افتادم
ترس افتاد تو جونم
اشکامو پاک کردم و سعے میکردم خودمو کنترل کنم
اسماء قوے باش،خودتو کنترل کـن ، تو الان باید تکیہ گاه علے باشے
نزار اشکاتو ببینہ.
صداے گریہ هاے علے تا پاییـن رفتہ بود
فاطمہ بانگرانے اومد بالا و سراسیمہ در اتاق و زد
_داداش❓زن داداش❓چیزے شده❓
درو باز کردم و از اتاق رفتم بیرون بیا بریم پاییـن بهت میگم. دستش و گرفتم و رفتم آشپز خونہ
فاطمہ رنگش پریده بود و هاج و واج بہ مـݧ نگاه میکرد.
_زن داداش چرا گریہ کردے❓داداش چرا داشت اونطورے گریہ میکرد❓دعواتون شده❓
پارچ رو از یخچال برداشتم وهمونطور کہ آب و داخل لیوان میریختم گفتم: فاطمہ جان دوست علے شهید شده.
_با دو دست زد تو صورتشو گفت: خاک بہ سرم مصطفے❓
با تعجب بهش خیره شدم و گفتم:مصطفے❓مصطفےکیه❓
روصندلے نشست و بے حوصلہ گفت دوستِ داداش علے
بیشتر از ایـن چیزے نپرسیدم لیوان آب و برداشتم چرخیدم سمتش و گفتم: فاطمہ جان بہ مامانینا چیزے نگیا
بعد هم رفتم بہ سمت اتاق علے
یکم آروم شده بود.
_پنجره رو باز کردم تا هواے اتاق عوض بشہ
کنارش نشستم ولیوانو دادم دستش
لیوان رو ازم گرفت و یکمے آب خورد
از داخل کیفم دستمال کاغذے و درآوردم و گرفتم سمتش
دستمال و گرفتو بو کرد
لبخند زد و گفت: بوے تورو میده اسماء
تو اوݧ شرایط هم داشت دلبرے میکرد و دلم و میبرد.
_دستش رو گرفتم و باچهره ے ناراحت گفتم
خوبے علے جان❓
تو پیشمے بهترم عزیزم
إ اگہ پیش مـݧ بهترے چرا بهم خبر ندادے بیام پیشت❓
سرشو انداخت پاییـݧ و گفت: تو حال و هواے خودم نبودم ببخشید
بہ شرطے میبخشم کہ پاشے بریم بیروݧ
دراز کشید رو تخت و گفت: اسماء حال رانندگے و ندارم
_دستش و گرفتم و با زور از رو تخت بلندش کردم
دستم و گذاشتم رو کمرمو با اخم گفتم:خب مـن رانندگے میکنم بعدش یادت رفتہ امرو ...
حرفمو قطع کردو گفت میدونم پنچ شنبست اما ،دلم نمیخواد برم بهشت زهرا
با تعجب نگاهش کردم و گفتم: چے❓
سابقہ نداشت علے عاشق اونجا بود. در هر صورت ترجیح دادم چیزے نگم
_چادرم رو از زمیـن برداشتم و گفتم:باشہ پس مـن میرم
بلند شد جلوم وایساد کجا❓
برم دیگہ فک نکنم کارے با مـݧ داشتہ باشے
ینے دارے قهر میکنے اسماء❓
مگہ بچم❓
خب باشہ برو ماشیـنو روشـن کـن تا مـن بیام
کجا❓
هرجا کہ خانم دستور بده. مگہ نمیخواستے حالمو خوب کنے❓
لبخندے زدم و گفتم: عاشقتم علے
لبخندے تلخ زدو گفت مـن بیشتر حضرت دلبر
_ماشیـن رو روشـن کردم ساعت۵ بعدظهر بود داشتم آینہ رو تنظیم میکردم کہ متوجہ جاے خالیہ پلاک شدم ناخودآگاه یاد حرفهاے فاطمہ افتادم
_اسم مصطفے رو تو ذهنم تکرار میکردم اما بہ چیزے نمیرسیدم مطمئن بودم علے چیزے نگفتہ درموردش.
از طرفے فعلا هم تو ایـن شرایط نمیشد ازش چیزے پرسید.
چند دیقہ بعد علے اومد
خوب کجا بریم آقا❓
هرجا دوست دارے
_ماشیـݧ رو روشـن کردمو حرکت کردم. اما نمیدونستم کجا باید برم
بیـن راه علے ضبط رو روشـن کرد
مداحے نریمانے:
"میخوام امشب با دوستاے قدیمم هم سخـن باشم شاید مـن هم بتونم عاقبت مثل شهیدان شم
میرم و تک تک قبراشونو با گریہ میبوسم بخدا مـن با یاد ایـن رفیقام غرق افسوسم"
فقط همینو کم داشتیم.
_تکیہ داده بود بہ صندلے ماشیـن بہ رو برو خیره شده بود
بعد از چند دیقہ پرسید: اسماء کجا میرے❓
چند دیقہ مکث کردم. یکدفعہ یاد کهف الشهدا افتادم
لبخند زدم و گفتم کهف و الشهدا. احساس کردم کمے بهش آرامش میده
_آهے کشید و گفت
کهف را عاشق شوے آخر شهیدت میکند
هیییی یادش بخیر...
_چے یادش بخیر❓
هیچے با رفقا زیاد میومدیم اینجا
إ تا حالا چیزے نگفتہ بودے...
پیش نیومده بود
آها باشہ
تو ذهنم پر از سوال هاے بے جواب بود اما نباید میپرسیدم
نزدیک ساعت ۶ بود کہ رسیدیم. کهف.
خلوت بود
_از ماشیـݧ پیاده شدیم و وارد غار شدیم
همیـن کہ وارد شدیم آرامش خاصے پیدا کردم
اصلا خاصیت کهف همیـن بود وقتے اونجایے انگار از تعلقات دنیایے آزاد میشے هیچ چیزے نیست کہ ذهنت رو درگیر و مشغول کنہ
کنار قبر ها نشستیم فاتحہ خوندیم
چند دیقہ بینموݧ سکوت بود
_علے سکوت و شکست و بدون هیچ مقدمہ اے گفت...
ادامه دارد...
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️
@rahrouvaneh_zainabi
#یه_ورق_کتاب
🟠کتاب چهار اثر فلورانس اسکاول شین یه قسمت بی نظیر داره که میگه:
«مسائل قدیمی را از ذهن خود پاک کنید، اسم تمامی افرادی را که از آنها دلگیر و عصبانی هستید بنویسید و برای هر کدام یک نامه با عنوان بخشش تهیه کنید و پیش خودتان نگه دارید
هربار باز خواستید یادشان بیفتید به این فکر کنید که انها الان دارند زندگی خودشان را میکنند و عصبانیت شما فقط روح شما را آزرده و کدر میکند.
مشغول بودن به اتفاقات گذشته فقط توان و نیرو را هدر می دهد.
دیگران را همان طور که هستند بپذیرید و سعی نکنید آنها را تغییر دهید.
هر اتفاقی بود تمام شد رفت، ذهنتان را با اینهمه انرژی منفی پر نکنید.
✔قلبتان را سبک کنید و به روزهای خوبِ آینده فکر کنید...»
🔸️با ما همراه باشید.
@rahrouvaneh_zainabi
🖤«علی لندی» نوجوان فداکار ایذهای آسمانی شد
💔«علی لندی» نوجوان ۱۵ ساله و اهل شهرستان ایذه استان خوزستان که در پی یک حادثه آتش سوزی در ایذه با ایثار و از خودگذشتگی جان دو زن را نجات و خود دچار سوختگی شدید شده بود، درگذشت. /فارس
#الگوی_دفاع_مقدس
🔸️با ما همراه باشید.
@rahrouvaneh_zainabi
🖤پیام تسلیت معاون اول رییس جمهور به مناسبت درگذشت نوجوان فداکار ایذهای
☎️تماس تلفنی دکتر مخبر و اعلام مراتب همدردی اعضای دولت با خانواده این نوجوان قهرمان
📄متن پیام به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحيم
✅خبر تلخ و ناگوار درگذشت شهادت گونه آقای علی لندی نوجوان ١٥ ساله ايذهای كه با وجود سن كم از جان خود گذشت و جان دو زن گرفتار در آتش را نجات داد و برگ زرين ديگري بر فداكاریهای فرزندان و قهرمانان اين مرز بوم قهرمان پرور افزود، موجب تأثر و تألم فراوان گرديد.
✅هر چند آسمانی شدن اين نوجوان عزيز اندوهبار و غمانگيز است و مرگ او مردم ايران را متأثر نمود اما اقدام ايثارگرانه وی الگو و سرمشقی ماندگار برای همه نوع دوستان و كسانی است كه در جهت گسترش و تعميق فرهنگ ايثار و از خودگذشتگی تلاش میكنند.
🇮🇷🍃مصيبت فقدان اين نوجوان غيور را به ملت ايران بخصوص مردم شريف شهرستان ايذه، دوستان، اقوام و بستگان به ويژه خانواده گرامی آن فقيد سعيد صميمانه تسليت میگويم و از خداوند بزرگ برای ايشان رحمت و رضوان واسعه الهی و برای بازماندگان محترم صبر و اجر مسالت میكنم.
#علی_لندی
🔸️با ما همراه باشید.
@rahrouvaneh_zainabi