eitaa logo
رهروان ولایت
382 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
6.5هزار ویدیو
36 فایل
┄┅═✧ ❀ 🔅 ❀ ✧═┅┄ 🆔 @rahrovanehvelayat ┄┅═✧ ❀ 🔅 ❀ ✧═┅┄
مشاهده در ایتا
دانلود
💧☀️💧☀️💧 ✅پرسش: تا کجا باید آبروی دیگران را حفظ کرد؟ 🌺پاسخ: در کتاب کافی ج۸ ص ۱۴۷ح۱۲۵ نقل شده است که محمد بن فضل گوید: به امام کاظم علیه السلام عرض کردم قربانت گردم، از یکی از برادرانم خبری می رسد که آن را نمی پسندم و وقتی از خود او می پرسم، وی منکر آن می شود با آن که گروه مورد اعتمادی آن را از او نقل می کنند. 🍀امام علیه السلام در پاسخ فرمود: یا محمد! کذب سمعک و بصرک عن أخیک فإن شهد عندک خمسون قسامه و قال لک قولا فصدقه و کذبهم لا تذیعن علیه شیئا تشینه به و تهدم به مروءته- فتکون من الذین قالالله فی کتابه - إ ن الذین یحبون أن تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب ألیم. 🍃ای محمد! گوش و چشمت را پیرامون برادرت تکذیب کن، و اگر پنجاه سوگند خورنده نزد تو گواهی دهند و او سخن دیگری گوید، سخن برادر خود را تصدیق و سخن آنان را تکذیب کن، و 👈از او خبری را منتشر نکن که موجب زشتی او گردد و آبرویش را بریزد که اگر چنین کنی از کسانی خواهی بود که خداوند درباره ی آن ها فرموده: إن الذین یحبون أن تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب ألیم؛ کسانی که دوست دارند که زشتکاری در میان آنان که ایمان آورده اند شیوع پیدا کند برای آنان عذابی پردرد خواهد بود – سوره نور/ آیه 19 @rahrovanehvelayat
هدایت شده از یا مهدی ادرکنا
گفتمان ملی
هدایت شده از یا مهدی ادرکنا
وحدت ملی
هدایت شده از یا مهدی ادرکنا
عزم ملی
هدایت شده از یا مهدی ادرکنا
انتظارملی
علی جام شهریاری: ✨﷽✨ 🌹چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار ✍حکایت اول: از کاسبی پرسیدند:چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟ گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!!!؟ حکایت دوم: پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود...پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!! پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید:انشاءالله خدا او را هدایت میکند...! دختر گفت:پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟؟!!!!... حکایت سوم: از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟؟... گفت: آری...مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم..صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...!گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم... گفتند: پس تو بخشنده تری...! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد!!اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...!! حکایت چهارم: عارفی راگفتند:خداوند را چگونه میبینی؟! گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد، اما دستم را میگیرد.../
✨☘ اهل دلي ميگفت : تاريخ تولدت مهم نيست، تاريخ تحولت مهمه. اهل کجا بودنت مهم نيست، اهل و بجا بودنت مهمه. منطقه زندگيت مهم نيست، منطق زندگيت مهمه. درود برکسانی که دعا دارندو ادعا ندارند نيايش دارند و نمايش ندارند. حيا دارند و ريا ندارند. رسم دارند و اسم ندارند @rahrovanehvelayat
💐🌿سلام عزیزان 🌿💐 به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌ پزشک پرسیدم: شما چطور می‌فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟ روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را خالى کند. من گفتم: آهان، فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ‌تر است. روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می‌دارد. حالا شما هم می‌خواهید تخت‌تان کنار پنجره باشد؟ نتیجه: 1- راه حل همیشه در گزینه های پیشنهادی نیست. 2- در حل مشکل و در هنگام تصمیم گیری هدفمان یادمان نرود . در حکایت فوق هدف خالی کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پیشنهادی 3- راه حل همیشه جلوی چشم نیست. مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متاسفانه اکثرمان بیش از یک لامپ از آن استفاده نمی کنیم. @rahrovanehvelayat