eitaa logo
رهروان ولایت
380 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
6.3هزار ویدیو
34 فایل
┄┅═✧ ❀ 🔅 ❀ ✧═┅┄ 🆔 @rahrovanehvelayat ┄┅═✧ ❀ 🔅 ❀ ✧═┅┄
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرم
4_5931716578738440110.mp3
6.67M
تو را به اضطرار زینب بیا آقا- سیدعلی فالی ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از حرم
4_5931517073212573290.mp3
8.12M
تشنه آب فرات- امید روشن بین ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از حرم
12 محرّم 1 ـ دفن شهدای کربلا روز دفن بدن های مطهّر سیّد الشهداء علیه السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت، (1) توسط امام سجّاد علیه السلام به یاری جمعی از بنی أسد است. (2) و بنابر قولی دفن شهدای کربلا در سیزدهم محرّم بوده است. (3) 📚 منابع : 1. ارشاد : ج 2، ص 114. و ... . 2. تذکرة الشهداء (مترجّم) : ص 447 ـ 445. و ... . 3. علی الأکبر علیه السلام : ص 94. تذکرة الشهداء (مترجّم) : ص 445.
هدایت شده از حرم
12 محرّم 2 ـ ورود اهل بیت علیه السلام به کوفه روز دوازدهم روز ورود اهل بیت علیهم السلام با حالت اسارت به کوفه است. (4) در این روز ابن زیاد فرمان داد که أحدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید، و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازار ها موکل گردانید، که أحدی از شیعیان امیر المؤمنین علیه السلام حرکتی نکند. سپس فرمان داد سرهایی را که در کوفه بود بر گردانند و در پیش چشم اهل بیت علیهم السلام حرکت دهند، و با هم وارد شهر کرده در کوی و بازار بگردانند. مردم با دیدن حالت زار ذرّیه ی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سرهای بر نیزه و بانوان و مخدّرات در هودج های بدون پوشش، صدا به گریه بلند نمودند. زینب کبری، امّ کلثوم، فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین علیهم السلام به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند، که عدّه ای از لشکر با دیدن این اوضاع از کرده ی خود پشیمان شدند، امّا هنگامی که خیلی دیر شده بود !! (5) 📚 منابع : 4. ارشاد : ج 2، ص 114. و ... . 5. مثیر الاحزان : ص 66. و ... .
هدایت شده از حرم
12 محرّم 3 ـ روز شهادت حضرت سجّاد علیه السلام شهادت امام زین العابدین علیه السلام بنابر قولی در این روز (6) در سال 94 هجری در سنّ 57 سالگی واقع شده است، و قول دیگر 25 محرّم است که خواهد آمد. 📚 منابع : 6. توضیح المقاصد : ص 3. و ... .
هدایت شده از حرم
(ع)📜 💕 💚 💚 حارث بن امری القیس کندی یکی از کشته شدگان نبرد کربلاست.وی نخست از یاران عمر سعد بود ولی پس از آن که با شروط حسین ابن علی (ع)مخالفت شد به جمع یاران وی پیوست و در جریان حادثه عاشورا شهید شد. نام کامل وی حارث بن امرء القیس بن عابس بن منذر بن امرءالقیس بن عمروبن معاویة اکرمین کندی است.وی در حادثه کربلا نخست از یاران و سپاهیان عمر ابن سعد بوده‌است ولی پس از آن که شرط حسین ابن علی پذیرفته نمی‌شود وی به سپاهیان حسین ابن علی می‌پیوندد. در میان منابع به شجاعت وی نیز اشاره شده‌است.سید محسن امین نیز به ویژگی شجاعت وی اشاره کرده و او را از یاران حسین ابن علی در نبرد کربلا دانسته‌است. .... 📘 الحسین فی طریقه إلی الشهادة نویسنده: علی بن الحسین الهاشمی جلد: 1 صفحه: 151  📗مع‌الرکب الحسینی (ج4) نویسنده: عزت‌الله مولایی جلد: 1 صفحه: 183 و..... 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
هدایت شده از حرم
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 (حیاة)_حضرمی نام پدرش را حریه، یحیی و حویه، نیز گفته اند جنایات : روز ، پس از حسین بن علی علیه السلام، لشگر عمربن سعد به جهت های او بر پیکر مقدسش حمله کردند. ، اقدام به کردن امام حسین علیه السلام نمود او تنها امام را کرد و پوشید، در حالی که در آن بیشتر از 110 و پارگی از و و شمشیر بود. اگرچه این عدد را به اختلاف ذکر کرده اند. وقتی امام علیه السلام شهید شدند، (لعنة الله علیه) در بین یارانش فریاد زد که: چه کسی داوطلب می شود که بر حسین علیه السلام با ؟ او، (اسحاق حضرمی) با چند نفر دیگر حاضر بر اینکار شدند. آمد و با اسب خویش بر بدن امام علیه السلام تاخت، چندان که و آنحضرت درهم شکست؛ و بعد هم به اتفاق دیگر جانیان، نزد لعنت الله علیه رفتند و اندکی از او گرفتند. ابوعمر زاهد می گوید: در نسب آنها دیدیم که همگی بودند. ملاحظات : اسحاق بعد از این لباس امام به مرض مبتلا شد و موی سر و رویش ریخت سرنوشت او : در زمان ، او و دوستانش را گرفت و دست و پایشان را به بست و دستور داد آنقدر اسب بر بدن آنها تاختند تا شدند 📚منابع : نفس‌المهموم ترجمه کامل ابن اثیر، خلیلی تاریخ طبری منتهی‌الامال ابصار العین موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری،نفس المهموم , کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر
وقتی امام زمان خود را ... فرقی نمی کند... کربلا باشد یا هرجا که هستید! اوراخواهیدکُشت!
محرم ۶۱: ❌عده ای از ترس کشته شدن نیامدند ❌عده ای به خاطر زن و بچه ❌برخی افراد از تهدیدهای دشمن ترسیدند ❌برخی ها مردد بودند و نیامدند 👈به بهانه های مختلف، اباعبدالله را تنها گذاشتند اما همه این افراد یا در رکاب عمر سعد جنگیدند و کشته شدند یا به خونخواهی قیام کردند و کشته شدند 👌سیدالشهدا را یاری نکردند، کشته شدند ولی عاقبت به خیر، نه! 💠و تاریخ تکرار می شود...
هدایت شده از حرم
4_5850327223357146258.mp3
5.26M
💔 امام سجاد علیه السلام ⚫️ ✨🏴الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🏴✨
🌹 کاری ساده، ولی ضروری برای بعد از مرگ خودمان 🌹 متن سوال: اگر حقوق کسانی را ضایع کرده باشیم ولی در حال حاضر فراموش کردیم و اصلا یادمان نباشد، یا جایی از کسی حقی ضایع کردیم و اصلا نفهمیدیم، چطور باید این حقوق رو ادا کنیم که در وادی حق الناس گرفتار نشویم؟ ➖➖➖➖➖➖ پاسخ_سوال سلام و رحمت الله خدا که فراموش نکرده، درسته؟ در علم خدا ثبت و ضبط هست، درسته؟ پس برای اینها حساب جاری باز کنید چجوری؟ هرازچندگاهی اعمال صالح انجام بدهید، و به خدا عرضه بدارید خدایا! اینکار به نیابت از کسانیکه که به کردن من حق دارند اما من نمی‌شناسمشون یا یادم رفته یا اصلا متوجه نشدم ولی تو علم تو ثبت و ضبط شده و من بدهکار اونها هستم مثلا: یک صفحه قرآن بخوانید یک سلام به امام حسین علیه السلام بدهید دو رکعت نماز مستحبی بخوانید و هدیه به معصومین کنید یک فقیر اطعام کنید پول صدقه بدهید چندتا صلوات بفرستید پیاده‌روی اربعین چند قدم به نیابت از اونها بروید زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شدید، یک زیارتنامه به نیابت از اونها بخوانید یک حکم شرعی به دیگران بدهید وصیتنامه یک شهید منتشر کنید زیارت اهل قبور بروید در صورت پدر و مادر لبخند بزنید و ثواب رو اهدا کنید و..... هزاران هزار کار دیگه که ثواب داره روایت فرمود: کلُّ مَعروفٍ صَدَقه تمام کارهای خوبی که مصداق معروف هست، صدقه هست پس هر کاری که مصداق کار خوب هست و ثواب داره، می‌تونیم به دیگران اهدا کنیم البته واجبات خودمون رو نه مثلا نمیشه نماز واجب رو به دیگری اهدا کرد اما کارهای مستحب رو چرا مثبت ثواب تعقیبات بعد نماز رو میشه اهدا کرد و... پس این حساب جاری رو باز کنید، و هرازچندگاهی شارژ کنید اگر روزانه باشه هم بهتره مثلا با خودتون قرار بگذارید روزانه یک کار برای این حساب انجام بدهید حالا نه لزوما برای کسانیکه نمی‌شناسید برای تمام کسانیکه به گردن شما حق دارند، خصوصا اینهایی که نمی‌شناسید و دسترسی ندارید مثلا روزی ۱۴ تا صلوات یا روزی ۱ صفحه قرآن یا روزی دو رکعت نماز یا...... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بیایید با هم یک قرار بگذاریم از امروز، یک کار ساده و سبک در حد توان خودمون انتخاب کنیم، و به این حساب واریز کنیم من برای خودم این رو انتخاب کردم فعلا: روزی ۱۴ صلوات + ۳ بار دست به سینه رو به قبله با وضو: صلّی الله علیک یا ابا عبدالله همه به نیابت از اونهایی که گردن ما حق دارند و ما نمی‌شناسیم یا یادمون رفته با دسترسی نداریم وحشتناک ترين لحظه ى زندگى، لحظه ايست که انسان رادر سرازيرى قبرميگذارند. شخصى نزدامام صادق(ع)رفت و گفت من از ان لحظه بسيارميترسم، چه کنم؟ امام صادق(ع)فرمودند:زيارت عاشورا را زياد بخوان.آن مرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟ امام صادق فرمود: مگر در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد اللهم ارزقنى شفاعة الحسين يوم الورود؟یعنی خدايا شفاعت حسين(ع)را هنگام ورود به قبر روزى من کن. زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين(ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.
هدایت شده از آتش به اختیار
حسینِ زنده زمان
⚫️ ◾️ شام غریبان کربلا نخستین شب عزا خاندان پیامبر پس از شهادت سید الشهداء علیه السلام است.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.. ▪دیشب چه سالاری داشتند؟دیشب چه کسی از خیمه ها محافظت می کرد؟امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روی زمین است! چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنین علیه السلام...   ▪️شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین علیه السلام در تنور منزل خولی بود در حالی که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود. 🔴 عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رابر شتران بی جهاز سوار کردند . و امام سجاد علیه السلام را نیز با غل و زنجیر بر شتر سوار کردند. 🌅هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد ، لطمه ها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند... 🔥عمر سعد به کوفه آمد .ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند.  ♻️سپس سر مطهر امام حسین علیه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسم می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود. ⚫️عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. 💐لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند.  🔥هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد،و بسان فرمانده ای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد... ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 📙ارشاد شیخ مفید ،ج2 📗در کربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی
⚫️ 🔷 در این روز دفن شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد (علیه السلام) که به صورت معجزه به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت. 🔵چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند 🌸سر حسین ابن علی علیه السلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت،با چوب بر لب و دندان ابی عبدالله می زد و میخندید... 🌹 زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان ابی عبدالله وارد میکند... صدا زد: 📛 ابن زیاد!! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر در مکرر دیدم که رسول این لبها را میبوسید... ☘سپس شروع به گریستن کرد... ♨️ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند که برای پیروزی خدا گریه میکنی! اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده ای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند! 🌹زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی...؟! سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد ! 🌷حضرت زینب سلام الله علیها در حالیکه پست ترین لباسها را بر تن داشت در گوشه ای از مجلس ابن زیاد نشست . زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند. 💠 ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که اینچنین گوشه نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست. ♨️این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و حرکتتان را باطل گردانید. 🌹زینب کبری فرمود: خدا را حمد میکنم که به وسیله پیامبرش مارا گرامی داشت و از پلیدیها پاک ساخت،همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه! ♨️ابن زیاد: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ 🌷حضرت زینب: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم،اینها جماعتی بودند که خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند.و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند و با تو مخامصه میکنند آنگاه خواهی دید که پیروز کیست،مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه. ♨️ابن زیاد از نحوه ی پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد.عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید اورا مواخذه کرد. ♨️ابن زیاد : خدا قلب مرا شفا داد و راحت نمود از طرف برادر سرکش تو و پیروانش! 🌷حضرت زینب: بجانم قسم بزرگان مرا کشتی و خاندان مرا نابود ساختی و ریشه های مرا بریدی ،اگر اینها شفای توست..،پس شفا یافتی! ♨️ابن زیاد با مغالطه گری گفت: این زن شاعر و سخنور است مانند پدرش! ♨️سپس ابن زیاد نگاهی به اسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟ گفتند: علی ابن الحسین. ♨️ابن زیاد: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟ 🌺امام سجاد: برادر دیگری داشتم به اسم علی که شما او را کشتید . ♨️ ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت! 🌸 امام سجاد فرمود: آری خدا جان هرکس را هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد مگر به اذن او. 🔥 جسارت و حاضرجوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تورا چنین جراتی است که جواب مرا میدهی!!جلاد نفسش را بگیر! 🌹حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خونهایی که از ما ریختی کافی نیست برایت ؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر میخواهی اورا بکشی اول مرا بکش! 🔥 ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود... ✍ ادامه دارد... 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 📘ارشاد ص228، 📘طبری 371/7 📘 نفس المهموم ص 404 📘 کامل 81/4
⚫️ ✳️بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد، ابن زیاد به منظور پیاده کردن قدرت خود و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که از جنگ با ابی عبدالله پشیمان شده بودند و صدای گریه و شیونشان بلند بود، ♨️دستور داد سر حسین علیه السلام و سایر شهدا را در کوچه های کوفه بگردانند تا مردم بدانند قدرت از آن کیست! ⚡️ منادی هم صدا میزد: قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب.. 🍀زید ابن ارقم میگوید: در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر حسین را بالای نیزه در کوچه ها میگردانند، 🌹شنیدم که آیه ای از سوره کهف میخواند: " آیا گمان میکنی که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ماست" 🌿 از شنیدن این آیه از سربریده اباعبدالله مو بر تنم راست شد و بی اختیار صدا زدم: یابن رسول الله! 🌸حرف زدن سرِ تو از داستان زنده شدن اصحاب کهف هم عجیبتر است! 🔴 پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را زیاد شنیده بودند و از عدالت علی علیه السلام پنج سال برخوردار بودند، از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان میرسید. 💥دشمنان ابی عبدالله بدتر از سگان از کرده خود پشیمان شدند ، ⚫️چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش که از او احوالپرسی میکرد گفت: هیچ کس نزد خانواده اش برنگشته که بدتر باشد از وضعی که من برگشته ام،از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم... 🌷بعد از شهادت امام حسین علیه السلام سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر وارد شد حتی از سوی نزدیکترین بستگان : ⚡️ عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت: بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی میزدند ولی حسین کشته نمیشد و این لکه ننگ بر خاندان زیاد نمینشست. ⚡️مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت: ای پست فطرت پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله را کشتی ،بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش ملاقات نخواهی کرد. ⚡️معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله انتقاد میکرد و از او کناره گرفت. ⚡️مردم هرگاه عمربن سعد را میدیدند اورا لعنت میکردند و هرگاه وارد مسجد میشد از مسجد خارج میشدند. ✨حصین ابن عبدالرحمن میگوید: چون خبر قتل حسین به ما رسید سه روز به حالت بهت باقی ماندیم گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است. 🍃خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید رنگش متغیر شد و گفت: براستی حسین را به شهادت رساندند؟ سپس فرمود : بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا انها رابسیار دوست میداشت و با دست خود لقمه بر دهانشان مینهاد..سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت. ✨حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد و گفت: آه چه ذلت و خواری است برای ملتی که فرزند زنا زاده فرزند پیغمبرش را بکشد،بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه انتقام میگیرند. ♻️حتی عده ای شهر را ترک کردند و گفتند: در شهری که پسر پیغمبر در ان شهید میشود سکنی نمیگزینیم.... ✍ادامه دارد... 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 📘 حیات الحسین ج3 ص119 📗ارشاد مفید ص 229 📕 بحار ج 45 ص18 📔 طبری ج 7 ص385
💠 عبرت های عاشورا و شاخصه های فکری آن (۲) 1ـ استكبار فكرى: ✍️ ايـن بيمارى زيانبار، كه بيماران خويش را وادار به هر جنايتى مى کند، از دير باز قربانى هايى بـسـيـار گـرفـتـه است. همه سران جبهه كفر به جنون فكرى خود برتربينى دچار بوده اند و نمونه آشكار آن فرعون است كه مى گفت: اَنَا رَبُّكُمُ الاَْعْلى، نازعات/23 من پروردگارِ برترينِ شمايم. ✅ سـران بنى اميه نيز بدين جنون دچار بوده اند و هرگز به خداى واحد ايمان نياوردند و تظاهر آنـان بـه بـرخـى آداب اسـلامـى خدعه اى بيش نبوده و دين را ابزار تحكيم حكومت خويش ساخته اند؛ مثلاً يزيد خود را نماينده خدا و سلطنت را هديه اى از سوى او مى دانست. چنان كه نقل است او براى توجيح جنايات خود، اين آيه را بر زبان مى رانده است: قُلِ اللّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِى الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ، آل عمران/26 بگو: بارخدايا! تويى كه فرمانروايى ! هر آن كس را كه خواهى، فرمانروايى بخشى؛ و از هر كس خواهى فرمان روايى را باز ستانى. ✅ با اين كه حكومت اموى هيچ اعتقادى به خدا نداشت، ولی جنايت هاى خود را به عهده خدا مى نهاد؛ چنانچه پس از آن كه اهل بيت امام حسين (ع) را به مجلس عبيداللّه آوردند، آن نابخرد نـگـاهـى بـه امـام سـجّاد(ع)كرد و گفت: (اين كيست ؟) گفتند: (على بن الحسين است.) گفت: (مگر عـلى بـن الحـسـيـن را خداوند در كربلا نكشت ؟!) امام سجّاد (ع) پاسخ داد: (من برادرى داشتم كه نـامـش عـلى بـن الحـسـيـن بـود و مـزدوران تـو او را كـشتند.) عبيد اللّه گفت: (خدا او را كشت.) 📚 تاريخ طبرى، ج 5، ص 433. ‌•┈┈••✾••┈┈•
💠 عبرت هاى عاشورا و شاخصه های فکری آن ۲ ـ فريب دادن مردم: ✍️ در زمـان وقـوع حـادثـه عـاشـورا، اذهـان بـيـشـتـر مـردم نـسـبـت بـه مـسـائل بـنـيادين اسلام، مشوّش بود و خلفاى ناحق، برداشت هاى نادرست خود از اسلام را، در ذهن آنـان جـاى داده بودند. مردم، آن گونه مى انديشيدند كه حاكمان مى خواستند، نه آن گونه كه خـداونـد مـى خواست. خداوند می فرماید: (لا يَنالُ عَهْدِى الظّالِمينَ، بقره /124. عهد [امامت ] من هرگز به ستمگران نمى رسد. ✅ بـا ايـنكه يزيد و معاويه و ديگر امويان صلاحیت زمامداری مردم را نداشتند ولی سالها بر سرنوشت مردم و دين و مال و ناموس آنان حكم راندند و مردم نيز اطاعت از آنان را برخود لازم دانستند. ✅ از این رو امام حسين (ع) در نامه اى به مردم كوفه مى نويسد: 🌷 فـَلَعـَمْرى مَا الاِْمامُ اِلا الْحاكِمُ بِالْكِتابِ الْقائِمُ بِالْقِسْطِ الدّائِنُ بِدينِ الْحَقِّ الْحابِسُ نَفْسَهُ عَلى ذلِكَ لِلّهِ، (1) بـه جـانم سوگند! كسى شايسته امامت نيست مگر آن كس كه به كتاب خدا حكم كند، بر پا دارنده عدالت و به دين حق پايبند باشد و خويشتن را براى خدا وقف آن كند. ✅ حـضـرت فـاطـمـه صـغـرى (س) هـنـگـام ورود بـه كـوفـه، اهل شهر را مخاطب ساخت و فرمود: 🌹 قـَسـَتْ وَاللّهِ قـُلُوبـُكـُمْ وَ غـَلَظـَتْ اَكـْبـادُكـُمْ وَ طُبِعَ عَلى اَفْئِدَتِكُمْ وَ خُتِمَ عَلى اَسْماعِكُمْ وَ اَبـْصـارِكـُمْ وَ سـَوَّلَ لَكـُمُ الشَّيـْطـانُ وَاَمـْلى لَكـُمْ وَ جـَعـَلَ عـَلى بـَصـَرِكـُمْ غـِشـاوَةً فـَاَنـْتـُمـْ لاتَهْتَدُونَ، (2) بـه خـدا سـوگـنـد! قـلب هـايـتـان سـنـگ و جـگـرهـايـتـان سـخـت گـشـتـه و بـر دل هـا و گـوشـهـا وچـشـمـانـتان مهر خورده و شيطان شما را فريفته و به بازى گرفته و بر ديدگانتان پرده (اى از جهل و غفلت) افكنده است. از اين رو، ديگر به راه راست در نخواهيد آمد. 📚 (1) بحار الانوار، ج 44، ص 334 ـ 335. (2) لهوف، ص 196. ┈┈••✾••┈┈•
ماجرای تابوت مرد عاصي و غبار کربلا❗️ ⬅️مرحوم تاج الدّين حسن سلطان محمد(رضوان اللّه تعالي عليه) در کتاب خود مينويسد: ⬅️در بغداد مرد فاسقي بود که هنگام احتضار وصيّت کرده بود که مرا ببريد نجف اشرف دفن کنيد شايد خداوند مرا بيامرزد و بخاطر حضرت امير المومنين عليه السلام ببخشد. ⬅️چون وفات کرد قوم و خويشان او حسب الوصيّة او را غسل داده و کفن نمودند و در تابوتي گذاردند و بسوي نجف حمل کردند. شب حضرت امير عليه السلام به خواب بعضي از خدّام حرم خود آمدند، و فرمودند: فردا صبح نعش يک فاسق را از بغداد مي آورند که در زمين نجف دفن کنند، برويد و مانع اين کار شويد! و نگذاريد او را در جوار من دفن کنند. ⬅️فردا که شد خدّام حرم مطهّر يکديگر را خبر کردند، رفتند و در بيرون دروازه نجف ايستادند، که نگذارند که نعش آن فاسق را وارد کنند، هر قدر انتظار کشيدند کسي را نياوردند. ⬅️شب بعد باز در خواب ديدند حضرت امير عليه السلام را که فرمود: آن مرد فاسق را که شب گذشته گفتم نگذاريد وارد شوند فردا ميآيند، برويد و به استقبال او، و او را با عزّت و احترام تمام بياوريد و در بهترين جاها دفن کنيد. گفتند: آقا شب قبل فرموديد نگذاريد و حالا ميفرمائيد بهترين جا دفن شود!؟ حضرت فرمود: آنهايي که نعش را مي آوردند، شب گذشته راه را گم کردند، و عبورشان به زمين کربلا افتاد، باد وزيد خاک و غبار زمين کربلا را در تابوت او ريخته از برکت خاک کربلا و احترام فرزندم حسين عليه السلام خداوند از جميع تقصيرات او گذشت او را آمرزيد و رحمت خود را شامل حالش ‍ گردانيده است.
بخشی از زيبایی های وقايع کربلا ...! ✿ زيباترین خواهش یک زن ↯ همراه کردن زهير با امام حسین (ع) توسط همسرش ✿ زيباترين بازگشت ↯ توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (ع) ✿ زيباترين وفاداری ↯ آب نخوردن حضرت اباالفضل (ع) در شط فرات ✿ زيباترين جنگ ↯ نبرد حضرت علی اکبر (ع) با دشمن ✿ زيباترين واکنش ↯ پرتاب کردن سر وهب توسط مادرش به طرف دشمن ✿ زيباترين پاسخ ↯ احلیٰ مِن الْعَسَل جناب قاسم ابن الحسن(ع) ✿ زيباترين هديه ↯ تقديم عون و محمد به امام حسين (ع) توسط مادرشان حضرت زينب (س) ✿ زيباترين نماز ↯ نماز ظهر عاشورا در زير باران تير ✿ زيباترين جان نثاری ↯ حائل قرار دادن دست ها، توسط عبدالله ابن الحسن (ع) و دفاع از عمو ✿ زيباترين سخنرانی ↯ سخنرانی امام سجاد (ع) و حضرت زينب (س) در کاخ ظلم ❗️ از همه زيبايى ها زيباتر، جمله «ما رأيتُ إلّٰا جميلاً» که حضرت زينب (س) حيدر وار بيان کرد. وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید: خب, چه دیدی؟ و خانم جواب دادند: ⇦ غیر از زیبایی چیزی ندیدم
هدایت شده از حرم
⚫آيا سربريده امام حسين قرآن خوانده، و اگر اينگونه بوده چرا کسي به حقانيت آنها ايمان نياورده؟ ✳️ صدای قرآن خواندن امام حسین علیه السلام را فقط یک عده خاصی از روی نیزه شنیدند،نه همه ی افراد. 🔰در روایتی از زید بن ارقم آمده است‌: 🌹 سر مبارک حضرت امام حسین‌ را بر نیزه در کوفه در حال خواندن آیات قرآن دیدم: «اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَب‌َ الکَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ کانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا ؛ آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟ » . 🍃موی بر تنم راست شد و گفتم‌ یابن رسول الله، ماجرای شما عجیب‌تر از جریان اصحاب کهف است‌! 💠در نقل دیگری آمده: وقتی سر مبارک را در جایگاهی که برایش معین کرده بودند، نهادند، 🌟چون آن جا شلوغ بود، سر مبارک برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند گلو صاف کرد به گونه ای که همه به تعجب به نظاره سر نشستند و سر مبارک به تلاوت آیات سوره کهف پرداخت و تا : انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا تلاوت کرد. 🔵ابن وکیده گوید: از سر مبارک شنیدم که سوره کهف را می خواند. شک کردم که صدا از سر هست یا از جای دیگر که ناگاه سر مبارک تلاوت را ترک کرد و متوجه من شد و فرمود: ❓ای فرزند وکیده! مگر نمی دانی که ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم. ✨ابن وکیده با شنیدن این کلام تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن کند که سر مبارک به او می فرماید: 🔆ای فرزند وکیده ! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد.پس آن ها را واگذار. ♻️غالب این روایات معتبرند و نقل آن ها بلامانع است. 🌟تلاوت قرآن هم توسط سر بریده شده، عجیب و محال نیست ؛ زیرا امام بنده خاص خدا بود که مظلومانه به شهادت رسید و خدا برای نشان دادن آیت بودن او و ظالم بودن دشمنانش این کرامت را به او عطا فرمود. 📙الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 116، کنگره شیخ مفید. 📙مقتل الحسین ، مقرم، ص 332. 📙مناقب، ابن شهراشوب ، ج 2 ، ص 188. 📙اسرار الشهادة ، ص 488. 📙شرح قصيدة ابيفراس ،ص 148. 📙مقتل العوالم،ص 151.
هدایت شده از حرم
🔥عبیدالله ابن زیاد سرهای مقدس را به سمت شام و برای یزید فرستاد،یزید دستور داد که اسرا را هم به شام بفرستید. ⚡️کسانی که همراه سرهای مقدس سفر میکردند در اولین منزل فرود امدند تا غذا بخورند. در حالیکه مامورین مشغول خوشحالی و خوردن غذا و شرب خمر بودند، ناگهان دستی روی دیوار پدیدار شد و نوشت: 📛"آیا امتی که حسین را میکشند امید شفاعت جدش را روز حساب و قیامت دارند؟" 🔰مامورین مضطرب و هراسان شدند و خواستند دست را بگیرند که دست ناپدید شد. دوباره مامورین مشغول خوردن غذا شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت: 📛" نه این چنین نیست،بخدا قسم که اینها شفیعی ندارند و روز قیامت در عذاب خواهند بود." 🔴 مامورین دوباره سعی کردند دست را بگیرند و نتوانستند. دوباره مشغول غذا خوردن شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت: 📛"حسین را به حکم حاکم جور کشتند و این خلاف حکم خدا است." ♨️ غذا خوردن برای همه ناگوار شد و از آنجا کوچ کردند. ♻️مامورین ابن زیاد در راه سر حسین علیه السلام را از صندوق در آوردند و روی نی قرار دادند تا به منزلی رسیدند که راهبی در انجا زندگی میکرد. 🌹نیمه شب راهب متوجه شد از بیرون نوری از زمین تا آسمان✨ میدرخشد. بیرون امد و دید نور از سر حسین علیه السلام هست،نزد مامورین آمد و گفت: شماها کی هستید؟ 🔹مامورین ابن زیاد. 🔸این سر کیست؟ 🔹 سر حسین ابن علی 🔸کدام علی؟ 🔹 علی ابن ابیطالب. 🔸 مادرش کیست؟ 🔹فاطمه دختر رسول خدا. 🔸دختر پیامبرتان؟ 🔹بلی! 🔸وای بر شما که چه بد مردمی هستید! اگر مسیح فرزندی داشت او را روی مژه ی چشمانمان نگه میداشتیم... ♦️ممکن است ده هزار دینار به شما بدهم و این سر را تا صبح به من بسپارید؟ مانعی ندارد. 🔴ده هزار دینار را گرفتند و سر را به راهب دادند. 🌸راهب سر را شستشو داد و معطر گردانید و روی زانو گذاشت و تمام شب گریه میکرد تا صبح سر حسین را مخاطب قرار داد و گفت: ای سر مقدس من گواهی میدهم که جز خدای یکتا خدایی نیست و گواهی میدهم که محمد جد تو رسول خداست و من بر دین جد تو هستم.. 🌷 💥فردا صبح نزدیک شام که رسیدند،ماموران سر ابی عبدالله گفتند: بیایید دینارها را تقسیم کنیم مبادا یزید از ما بستاند، وقتی کیسه های زر را گشودند دیدند که دینارهای طلا به خزف تبدیل شده بود که یک طرف آن مکتوب بود: 🔴"و لا تحسبن الله غافلا عمّا یعمل الظالمون. و در طرف دیگر: 🔴 "و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون" 🌺اسرای اهل بیت چون نزدیک شام رسیدند ،تمام مردمان شام از کوچک و بزرگ برای تماشای اهل بیت و اظهار شادمانی از پیروزی یزید به استقبال شتافتند. ⚡️به منظور تکمیل تزیین شهر سه روز اهل بیت را در خارج شهر متوقف ساختند و شهر را با انواع تزیینات اراستند. 🔥مردم مشغول لهو و لعب و رقص و پایکوبی شدند . اهل بیت وارد دمشق شدند... 📙 نفس المهموم ص423، 📔 صواعق المحرقه ص197. 📘مناقب ابن شهراشوب ج4 ص 82 📕نفس الهموم ص 429 📓 کامل بهایی ج2،ص186
هدایت شده از حرم
(ع)📜 💕 💙 💙 این دو برادر مادرى به همراه غلامشان شبیب روز عاشورا هنگامى كه امام حسین علیه‏السلام را در آن حال مشاهده كردند، گریه كنان به خدمت امام آمده و به اردوى او ملحق شدند. امام (ع)به آنها فرمود: اى فرزندان برادرم! چرا مى‏گریید؟! به خدا سوگند بعد از گذشت ساعتى چشمانتان روشن خواهد شد. گفتند: خدا ما را فداى تو گرداند، بر خود نمى‏گرییم بلكه گریه مى‏كنیم براى این كه شما را در محاصره این گروه مى‏بینیم و قدرت نداریم تا به چیزى بیش از جانمان از تو حمایت كنیم! امام (ع) فرمود: خدا شما را به خاطر این همراهى و یارى، بهترین پاداشى كه به متقین می‏دهد، عطا نماید. این دو برادر ایستاده بودند و حنظلة بن اسعد مردم كوفه را موعظه مى‏نمود و مبارزه كرد تا به شهادت رسید، آنگاه این دو برادر به سوى سپاه كوفه حركت كرده و روى به امام حسین علیه‏السلام نموده گفتند: السلام علیك یابن رسول الله! امام علیه ‏السلام فرمود: رحمت و سلام و بركات خدا بر شما باد. پس در حالى كه هماهنگ مبارزه مى‏كردند و یكى از دنبال دیگرى بود، هر دو به فیض شهادت نائل آمدند. ..... 📗این دو برادر مادرى هستند و پدران آنها حارث و عبدالله فرزندان سریع بن جابر از قبیله همدان هستند. (وسیلة الدارین 154). 📒 ابصار العین، 78. 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚