🔴 فایز الدویری تحلیلگر نظامی: 35 درصد مبارزان قسام اکنون در حال مبارزه مستقیم با ارتش اسرائیل هستند و 35 درصد دیگر به طور جزئی در رویارویی‌ها شرکت دارند و 30 درصد هم نیروی ذخیره هستند كه كاملا آماده هستند و هنوز وارد جنگ نشدند. ـــــــــــــــــــــــ 🇵🇸 #طوفان_الاقصی 🇮🇷 پیام های بیشتر در كانال وقت سحر در پيام رسانهاى ایتا و سروش: 👇👇👇 🚩 @vaghtesahar

چرا نباید خودمون رو با دیگران مقایسه کنیم ؟

🎙 خاطره‌ شنیدنیِ آیت‌الله طبسی از راننده سعودی! 🇸🇦 کارفرمای وهّابی دعوتم کرد برای شام؛ دویست نفر وهّابی چفیه قرمز دورهم جمع بودند. ناگهان... 👌 این خاطره را از دست ندهید!

خوب به این فیلم و به وقوع پیوستن و مجسم شدن آیه ۲۶ سوره آل عمران نگاه کنید: {تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ}◇{پروردگارا هر که را خواهی عزت دهی و هر که را خواهی خوار گردانی} همین سه سال پیش وقتی محمد البخیتی در پخش زنده گفت: ملت یمن قدس را آزاد خواهد کرد، مجری الجزیره با تمسخر به او گفت: تو حتی نمیتونی کودکان صنعا رو سیر کنی اون وقت میخوای قدس رو آزاد کنی؟! به خواست خدا امروز انصارالله به قویترین بازوی در هم شکستن اسرائیل تبدیل شده. @BisimchiMedia

افزایش تعداد سالمندان مجرد🚨 #فوت_همسر #طلاق #بدون_سابقه_ازدواج سه عامل تنها ماندن ✅روايت شده است كه رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود: فرومايه‌ترين مردگان شما بى‌همسرانند 🌿کافی در پایان زندگیمان مجرد نباشیم💔 🌴@ezdevajeasmani 🌴

💢موش آهن خوار بازرگانی به قصد سفر و تجارت راهی شهر دیگری بود و تصمیم گرفت برای اینکه در این سفر ضرری متوجه او نشود، مقداری از سرمایه خود را در شهر باقی بگذارد. بنابراین با آن مقدار سرمایه مقداری آهن خرید و آنها را نزد دوست خود به امانت گذاشت. چون فکر میکرد آهن وزنش زیاد و قیمتش کم است و کسی به فکر دزدیدن آن نمیافتد. پس از آنکه بازرگان از سفر بازگشت، قیمت آهن زیاد شده بود و بازرگان فکر کرد بهتر است به سراغ دوستش برود و آهنها را از او پس بگیرد. اما دوست قدیمی او که به فکر خیانت افتاده بود، آهنها را در جای دیگری پنهان کرده بود و زمانی که بازرگان نزد او رفت و آهنها را طلب کرد، با ناراحتی گفت: «دوست عزیز، من واقعاً متاسفم. اما من آهنهای تو را در گوشهای از انبارنگاه میداشتم، تا اینکه روزی برای کار دیگری به انبار رفته بودم، متوجه شدم موشی در انبار بوده که تمام آهنها را خورده است.» مرد بازرگان فهمید که دوستش قصد دارد او را فریب دهد، اما اندیشید حرف حسابی زدن فایده ندارد و باید با حیلهای او را شرمنده سازد. بنابراین گفت: «بله، من هم شنیدهام که موش آهن دوست دارد. تقصیر من است که فکر موش را نکرده بودم.» دوست بازرگان با خود فکر کرد که حالا که این مرد احمقحرف مرا باور کرده است، بهتر است او را برای ناهار دعوتکنم تا دوستی خود را به او ثابت کرده، تردید را از او دور کنم. بازرگان نیز دعوت دوست خائن خود را پذیرفت. اما زمانی که از خانه او خارج میشد،فرزند کوچک دوستش را که نزدیک خانه در حال بازی بود، بغل کرد و به خانه برد. او به همسرش سفارش کرد تا فردا از کودک به خوبی مراقبت کند و فردای آن روز برای صرف ناهار به خانه دوستش رفت. دوست خائن که از گم شدن کودک بسیار نگران و ناراحت بود گفت: «دوست عزیز، من شرمنده شما هستم، اما امروز مرا معذور بدارید، چون فرزند کوچکم از دیروز گم شده و بسیار نگران و پریشان هستم.» بازرگان که منتظر این سخنان بود، گفت: «اما من دیروز، زمانی که به خانه میرفتم، فرزند شما را دیدم که کلاغی او را به منقار گرفته بود و با خود میبرد.» دوست خائن او که پریشانتر شده بود فریاد زد:«آخر چطور امکان دارد کلاغی که وزنش نیم من نیست کودکی را که وزنش ده من است بلند کند و بپرد؟ مرا مسخره کردهای؟» اما بازرگانبلافاصله پاسخ داد: «تعجبی ندارد. در شهری که موش میتواند آهن بخورد، کلاغ هم میتواند کودکی را ببرد.» دوست او که پی به داستان برده بود با پریشانی گفت: «حق با تو است. فرزندم را بیاور و آهنت را بستان، من به تو دروغ گفتم.» بازرگان که دیگر ناراحت نبود در پاسخ گفت: «بله، اما این را بدان که دروغ تو از دروغ من بدتر بود. زیرا من برای پس گرفتن حق خود، مجبور به دروغگویی شدم، اما تو قصد خیانت به من را داشتی.»🌺 برگرفته از کلیه و دمنه

✅ کارشناس عمانی: 📍مرتب می‌گویند ایران چهار پایتخت عربی را اشغال کرده اما نمی‌گویند آمریکا تمام پایتخت های عربی را اشغال کرده است/در مقابل ایران به اتحاد خود با آمریکا افتخار نکنید، آمریکا نشان داده از شما دفاع نمیکند شما فقط یک سوپرمارکت برای آمریکا هستید/شما چون خود ضعیف هستید و اراده ای ندارید همه را همچون خود تصور می‌کنید... 🆔 @Kavoshmedia

💢تیرانداز داستان تیرانداز یکی از داستانهای جالب مثنوی است. جوانی مفلس و بی پول از شدت نداری و فقر دست به دعا می برد و از خداوند تقاضای ثروت می کند. در خواب هاتف غیبی خبر از نقشه گنجی می دهد و خداوند به او می گوید این گنج از آن توست حتی اگر دیگران از این نقشه گنج با خبر شوند. جوان بعد از دیدن این خواب آن چنان خوشحال شد که در پوست خود نمی گنجید، با شادی و شعف به دنبال نقشه رفت و آن را پیدا کرد. در آن نقشه گفته شده بود که در جایی خاص رو به قبله، تیری در کمان بگذار و هر جا تیر افتاد آنجا را حفر کن و گنج خویش را بردار! تیرانداز تیری در کمان گذشت و زه را کشید و جایی که تیر افتاده بود را فورا حفر کرد اما گنجی نیافت. با خود گفت بایستی با قدرت بیشتری زه کمان را بکشم. مجددا تیری دیگری در کمان گذاشت ولی این بار نیز گنج را نیافت. خلاصه هر بار با قدرت بیشتری زه را می کشید و تیر را دورتر می انداخت ولی از گنج خبری نبود، هر بار تیرها دورتر می افتاد ولی باز هم از گنج خبری نبود! این کار آن قدر ادامه پیدا کرد که مردم شهر به او مشکوک شده و خبر به پادشاه رسید، پادشاه که جریان گنج را فهمیده بود کمانداران ماهر را جمع کرد و آنها با تمام قدرت تیر می انداختند و بعد زمین را می کندند. آنها شش ماه این کار را ادامه دادند اما گنجی در کار نبود! بعد شاه گفت که این مرد دیوانه است او را رها کنید و اگر گنجی هم پیدا کرد به او کاری نداشته باشید. مرد فقیر باز به خداوند پناه برد که خدایا نه تنها گنج ندادی بلکه رنج هم افزون شد و مردم مرا دیوانه می دانند. باز هاتف در خواب او آمد و گفت تو فضولی کردی و نصفه نیمه به پیغام ما گوش دادی. ما گفتیم تیر را در کمان بنه، نگفتیم که زه را بکش!🌺

🎥 اظهارات بلاگر مصری از چرایی شکست اسرائیل و پیروزی حماس در جنگ غزه! 📌 ایرانیکTV را دنبال کنید ⚡️ 🆔 @iranictv

اعتراف اسرائیل به قتل‌عام شهروندان خودش #فیلمنوشت @TasnimNews