eitaa logo
کانال اطلاع‌رسانی سایت ره توشه
405 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
26.2هزار ویدیو
1.1هزار فایل
ارتباط با مدیر کانال: @arhedayati
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 راه فرمانده شهید ما ادامه دارد 🔻 بیانیه جنبش حماس در خصوص شهادت یحیی السنوار: شهادت فرمانده بزرگ، ابوابراهیم را در مقابله با دشمن و در دفاع از قدس و و ملت فلسطین را اعلام می‌کنیم. ▫️ این افتخاری برای ماست که فرمانده جنبش ما در کنار سایر برادرانش و در درگیری با دشمن شهید شود. ▫️ تصور دشمن مبنی بر توقف جهاد و مبارزه ما پس از شهادت فرمانده شهیدمان، یک توهم است. ▫️ شهادت اوج خواسته فرماندهان ماست و پس از آن‌ها، هزاران مبارز وجود دارد که مسیر آنان را تکمیل می‌کند.
‏شاید یکی از علت‌های شهادت مردانی مثل: قاسم سلیمانی ابراهیم رئیسی حسن ایرلو محسن فخری‌زاده محمدرضا زاهدی فؤاد شکر و ‎ابراهیم عقیل و اسماعیل هنیه و سید حسن نصرالله و یحیی سنوار، 🔹در حدود ۶۳ سالگی، اتحاد روحی و معنوی آنان با وجود مقدس نبی مکرم اسلام و امیرالمؤمنین باشد.خوشا به حالشان ... 🔻یهود، علاقه عجیبی به حذف دشمنان درجه اول خود در سن ۶۳ سالگی دارد! از پیامبر عظیم الشأن اسلام که توسط زن یهودی مسموم شد و امیرالمومنین که توسط ابن ملجم یهودی ضربت خورد و لیست افراد بسیاری در تاریخ وجود دارند که با این شیوه به شهادت رسیدند که اخیراً هنیه ها و رئیسی‌ها را دیدیم و اینروزها سید حسن نصرالله و سنوار را... @mina_foroozesh
26.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های این بنده خدا رو بیشتر از ۳ بار گوش کنید تا تقریباً ملکه ذهن بشود . بعدش برای دوستان و آشنایان هم بفرستید و توصیه کنید آنها هم به همین شکل عمل کنند و..... 👈پ. ن؛ علاوه بر اینها کدوم حکومتی اینقدر احمقه که به بهانه شفافیت در اطلاع رسانی، بلافاصله اخبار همه وقایع مربوط به خودش را مخصوصاً وقتی پای منافع ملی و مصالح مردم در کار باشد، برملا کند.👆 رسانه روانی
🔴 سکانس پایانی قهرمان عبدالحمید بیات: 🔹آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما این‌گونه بوده: پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. 🔹شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. 🔹تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعای‌ش به شهادت رسیده است. 🔹فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. 🔹عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است. 🔹ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم‌هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. 🔹همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند. 👌 کانال حرفه‌ای‌ها http://eitaa.com/joinchat/361299968Ca15e2013ea محرمانه را به دیگران هم معرفی کنید
💥رقص اندر خونِ خود مردان کنند 🛑 سنوار احیای یک افسانه بهراد رشوند نوشت: 🔹حیرت آور! شبیه یکی از سکانس‌های فیلم‌های حماسی هالیوود بود، ریز پرنده‌ای وارد ساختمان نیمه ویران می‌شود، قهرمان قصه، بی آنکه رمقی ‌داشته باشد،به دوربین پهپاد خیره می شود، نه خودش را به مردن زد و نه تسلیم شد. 🔹 دست راستش از ساعد شکاف بزرگی خورده بود اما یک تکه چوب در دست چپش داشت هنوز. 🔹مرد می دانست آخرین ثانیه‌های زندگی اش است و خودش پایان بدن خاکی اش را انتخاب کرد. 🔹اگر شالی که به صورت بسته بود باز می‌کرد و به دوربین آن ریزپرنده خیره می‌شد، احتمالا اپراتور از شوق پیدا کردن زنده یحیی، به او شلیک نمی کرد. اما سنوار انتخابش را کرده بود . 🔹دیگر نایی در بدن نداشت اما آخرین پیامش را برای کودکانی که در آن سرزمین به دنیا نیامده اند و‌ یا در گهواره اند ارسال کرد؛یحیی سنوار هیچ سلاحی در دست نداشت اما همان یک تکه چوب را به نمایندگی همه ‌ نداشته هایشان در یک جنگ‌ نا برابر ، پرتاب کرد و احتمالا چند ثانیه بعدش هم کار تمام شد. آنکه انسوی دوربین نشسته بود نمی دانست به سر چه کسی شلیک کرد اما سنوار می دانست آخرین لحظات زندگی اش در حال ثبت و‌ ضبط است. 🔹 دیگر هیچ توانی برای بلند شدن نداشت اما چوب را پرتاب کرد تا به پسران سرزمین های غصب شده پیامش را برساند ؛ ما چاره ای نداریم جز جنگیدن ولو چوب خشک برابر پهپاد مسلح! 🔹 او در یک ساختمان نیمه ویران، با انتخاب نوع شهادتش ، آخرین پیام را به عنوان فرمانده به بچه های سرزمینش مخابره کرد؛ تا لحظه آخر تسلیم نشوید . 🔹یحیی سنوار با انتخاب نوع شهادتش ،خودش را هزاران هزار بار در اذهان همه آزادی خواهان تاریخ احیا کرد. نه تولد در اردوگاه و‌ نه سال‌های سال اسارت در زندان. هیچکدام اینها موجب نشد که او آرام شود ، رام وضعیت نابرابر شود،تسلیم شود و همانند عرفات یک روز بگوید؛ خسته شدیم، جنگ دیگر بس است.برای او پایان جنگ روزی بود که زمین از دست رفته به ساکنان اصلی آن سرزمین برگردد. 🔹سنوار از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۱۷ اکتبر ۲۰۲۴ در غزه ماند. پا پس نکشید. فرار نکرد. فرماندهی کرد و لحظه پایان را هم خودش به انتخاب خویشتن برگزید. 🔹یحیی سنوار را تاریخ به خاطر خواهد سپرد با دست قطع شده اش. با نگاه خیره و شجاعانه اش به ریز پرنده قاتل، با تکه چوبی که آخرین سلاحش بود، با آخرین حرکت بدنش که با همه توان چوب را به سمت پهپاد پرتاب کرد. با گلوله ای که به شقیقه اش شلیک شد و تصویری جاودانه از او ساخت. 🔹 او با این پایان ، راه آغاز را به کودکان فلسطینی یاد داد. نترسید، تسلیم نشوید و تا آخرین قطره توان‌تان بجنگید.شاید برای بعضی از ما این واژه‌ها از فرط تکرار تهی از معنی اولیه و‌ ارمانی‌اش شده باشد اما برای آنان که در خون خود غلتی زدند نه . 🔹یحیی سنوار تمام نشد، ارتش غاصب با پخش آن ویدئو بزرگ‌ترین خدمت را به کودکان فلسطینی کرد. آنها حالا می دانند ‌وقتی از افسانه سنوار برایشان می‌گویند دقیقا از چه چیزی حرف می زنند؛مردی که یک رسانه اسراییلی با نشان دادن این فیلم برایش نوشت؛ تا لحظه آخر جنگید. 🔹شبیه دو امدادی بود، سنوار «چوب» را به نفر بعدی داد، اما حرمله‌های تل السلطان رفح نفهمیدند و فاتحانه این فیلم را منتشر کردند 🔹تاریخ با همین فیلم چندثانیه ای بیاد خواهد آورد‌ و شهادت می‌دهد؛ چگونه فرزندان فلسطین با یک تکه چوب، برابر ریزپرنده قاتل، ایستادگی کردند و جنگیدند. این سند بماند برای روزی که قدس آزاد شد. روزی که تاریخ به یاد بیاورد چه کسانی همه آسایش و ۶۰ سال زندگی خویش را به پای این آزادی ریختند و شاید مولانا این صحنه را دیده بود که ۱۰ قرن پیش گفت ؛ 🔹رقص و جولان بر سرِ میدان کنند رقص اندر خونِ خود مردان کنند چون رهند از دستِ خود دستی زنند چون جهند از نقصِ خود رقصی کنند 🔹شبیه یک فیلم هالیوودی بود. حیرت آور و باور نکردنی و این کمترین مزد مجاهدت های مرد جنگی اعراب بود؛ یحیی سنوار. ➖➖➖➖➖➖➖➖ @Qomonline ، کانون اخبار مهم🔝
8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆 کلیپی بسیار عبرت انگیز از گوشی خود پاک نکنید و حداقل هفته ای یک بار ببینید بخصوص در مواقع ضروری 🔆پست ویژه : 👇 ایده «زمین گذاشتن سلاح» از قدیم الایام مطرح بوده و تازگی ندارد کافران آرزو می‌کنند که شما از سلاح‌ها و سازوبرگ خود غافل شوید تا ناگـهان و به یکباره بر شما یورش برند.نسـاء / ۱۰۲ 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایران در جنگ جهانی اول و دوم خود را به حالت تسلیم درآورد، تلفاتش در جنگ جهانی اول 👈 ۹ میلیون کشته جنگ جهانی دوم 👈 ۵ میلیون کشته اما در ۸ سال دفاع مقدس 👈 ۲۰۰ هزار شهید فراموش نکنیم هزینه مقاومت کمتر از تسلیم و دستاوردهای آن خیلی بیشتر از تسلیم است...
سند یهودی بودن آل سعود 👈 جد یهودی آل سعود کیست؟! 1⃣ ناصر السعید در کتاب تاریخ آل سعود می‌نویسد: جد آل سعود، یک یهودی مرموز و فریبکار به نام "مردخای بن ابراهیم بن موشی" بوده است که به شهر نجد می‌آید. سپس شروع به تزویج دختران عرب می‌کند و طبقه‌ای از پیروان و هواداران خود را به وجود می‌آورد. بنا به برخی اسناد دیگر، نسل آل سعود به یهودیان خیبر می‌رسد! 2⃣ طبق اظهارات ناصرالسعید: در بین تاریخ‌نویسان جیره خوار سعودی، فردی به نام محمد امین تمیمی (مدیر کتابخانه‌های مملکت سعودی) برای اینکه چنین ننگی را پاک کند، شجره‌نامه‌ای برای آل سعود و محمدبن عبدالوهاب جعل می‌کند و نسل هر دو را ادغام کرده و به پیامبر اکرم (ص) می‌رساند! او بابت این کار ۳۵ هزار جنیه مصری رشوه می‌گیرد! 📚 منبع: تاریخ آل سعود، ناصرالسعید، الجزء الاول، منشورات اتحاد شعب الجزیره العربیه، ص ۱۴ - ۱۸؛ بویژه ص ۱۷. https://eitaa.com/shalamchehh
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 من ۱۵ ساله مهاجرت کردم، ۱۰ ساله سیتیزن شدم از انگلیس و آلمان و هلند تا اسپانیا و ایتالیا و یونان، رفتم زندگی و کار کردم ولی تهش برگشتم ایران این ویدئو بمونه به یادگار موقعی که قلبتو از تو سینه‌ات درآوردن، یاد من میفتی ... √ @Roshangari_ir | روشنگری
مراسم بزرگداشت سرلشکر پاسدار شهید عباس نیلفروشان زمان: سه شنبه اول آبان ماه، ساعت ۱۵ الی ۱۷ بعد از ظهر مکان: میدان سپاه، خیابان پادگان حضرت ولیعصر(عج)، مجموعه فرهنگی حضرت ولیعصر(عج)، حسینیه حضرت فاطمه الزهراء(س) سپاه حضرت محمد رسول‌ الله "صلی الله علیه و آله و سلم" تهران بزرگ
سکانس پایانی قهرمان عبدالحمید بیات: 🔹آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما این‌گونه بوده: پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. 🔹شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. 🔹تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعای‌ش به شهادت رسیده است. 🔹فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. 🔹عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است. 🔹ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم‌هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. 🔹همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند. ✅ اخبار فوری و مهم 🔻 https://eitaa.com/joinchat/897515791C9a8cd06a3d