سخنان مقام معظم رهبری را گوش دهید
قلب شما را بیدار میکند
و راه درست را نشانتان میدهد...
|شهید مصطفی صدرزاده|
#راه و هنرشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نایب الزیاره باشیم؛
گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم
دلتنگی رهبر انقلاب برای کربلا
#السلام_علیک_یااباعبدالله
#اربعین
عنوان روایت: "جلودار"
برگرفته از خاطرات رزمنده گرانقدر دفاع مقدس "حسن غلامی" (شهر اسفدن)
( با یادی از شهدای گرانقدر رستمی، صبوریان و گلبهاریان)
نویسنده روایت: امیر نظری
سال 1361 به همراه حسین رستمی(شهید گرانقدر رستمی) و اسماعیل براتزاده برای دومین مرحله عازم جبهه شدم. بماند اینکه پدر و مادرم خیلی از این اعزام رضایت نداشتند، هم سنم کم بود و هم محصل بودم اما هیچ وقت مانع اعزامم نشدند. بلافاصله در منطقه عملیاتی فکه تیپ 18 جواد الائمه مستقر شدیم. یادم نمی رود یک شب مانده به عملیات، فرمانده حجت را بر ما تمام کرد که خلاصه پای جان در میان است و هر کس نخواست در عملیات شرکت کند در بخش های دیگر می تواند به ما کمک کند. موقع استراحت با مشورت با اسماعیل براتزاده به این نتیجه رسیدیم چون سه نفر از اسفدن بودیم به مصلحت نخواهد بود هر سه در این عملیات شرکت کنیم، تصمیم گرفتیم حسین رستمی را که از ما کوچکتر بود از شرکت در عملیات منصرف کنیم. قرار شد فرمانده باهاش صحبت کند و او را منصرف کند. هر چه فرمانده و ما گفتیم موثر واقع نشد. "حسین رستمی" با قاطعیت گفت کلی برای شرکت در عملیات و چنین شبی انتظار کشیده است. موقع عملیات(عملیات والفجر مقدماتی) حسین رستمی و یکی دیگر از رزمندگان که هم جثه و هم سن او بود کفن پوش شدند و جلوی دسته به راه افتادند. شور و حال عجیبی ایجاد شد و احساس غرور کردیم(بغض سنگینی جلوی روایت حسن غلامی را گرفت). به نزدیک خط دشمن رسیدیم و به انتظار عملیات در سنگر مستقر شدیم. هوا خیلی سرد بود. تازه فهمیدیم بخاطر سنگینی کوله پشتی، "پتو"ها را دور انداخته بودیم. حسین رستمی اما "پتو" همراه داشت که به کمک ما آمد. بعد از مدتی با رمز "یا الله" عملیات شروع شد. اگر چه ظاهراً عملیات لو رفته بود و دشمن سنگرهایش را خالی کرده بود اما با درایت فرمانده در دام دشمن نیافتادیم و جلوتر دوباره مستقر شدیم. در موقعیت ایجاد شده چند گونی از سنگر عراقی ها برداشتم و یک محافظ در برابر سرما درست کردیم. من بودم و اسماعیل براتزاده و حسین رستمی و سنگر کناری ما چند تا از بچه های کلات نادری و مشهد بودند از جمله دو تا از رزمنده ها به نام های "صبوری" و "گلبهاریان". صبح "حسین رستمی" در سنگر نگهبانی می داد. نماز را خواندیم که خمپاره ای به وسط سنگر کناری ما اصابت کرد. "صبوری" و "گلبهاریان" شهید شدند. 17 روز با شرایط خاصی خط مقدم بودیم و در نهایت به سایت شماره 5 برگشتیم. تازه داخل قوطی 5 کیلویی چایی درست کرده بودیم. بلند گو اعلام کرد "گلبهاریان" ملاقات. چندین دفعه که تکرار شد به درب ورودی سایت رفتم. برادر شهید گلبهاریان که در موقعیت دیگری مستقر بود و هر از چندگاهی به برادرش سر می زد روبرویم بود. هیچ وقت فراموش نمی کنم صحنه ای را که چشم در چشمان منتظر و امیدوار برادر شهید گلبهاریان دوخته بودم و نمی دانستنم در جواب او که جویای احوال برادرش شده بود چه بگویم. برادرش که جلوی چشمان ما شهید شده بود.
یادش بخیر و راهش پر رهرو باد.
# راه و هنر شهداء
🌱پویش لبخند مهر
🤝پویشیمردمی برای نشاندن لبخندمهر بر چهره کودکان این سرزمین
📌 جمع آوری کمک های مردمی جهت
تهیه و توزیع نوشت افزار(لوازم التحریر) برای دانش آموزان روستاها و مناطق کمتر برخوردار قائنات بمناسبت شروع سال تحصیلی جدید
📣شماهم دعوتید به آفرینش این لبخند
📍 شماره کارت جهت واریز:
💳
5892101365050307▫️بانک سپه_شجاعی 🔰با انجام مراحل زیر لبخندآفرین باشید؛ 1⃣ ارسال کمکهای نقدی خود به شماره کارت ذکر شده 2️⃣خرید وتحویل نوشت افزار به قرارگاه جهادی(لطفا در اینخصوص با خادمان قرارگاه هماهنگی انجام شود) 3️⃣ارسالوانتشارپوستربرای مخاطبینخود 📍شمارهتماسجهتکسباطلاعاتبیشتر 📞
09915360787#لبخند_مهر #بصرف_لبخند #آینده_روشن #قرار_همدلی #جهاد_ادامه_دارد «قرارگاه جهادی شهید عباس دانشگر» «گروه جهادی شهید صارمی » 📍eitaa.com/jahadi_qaen ┏━━ °•🍃•°━━┓ @jahadi_qaen ┗━━ °•🍃•°━━┛ ⚜️ 🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴⚜️
[• #پوستر •]
🔰رهبر معظم انقلاب:
♦️محمود، زمان انقلاب شاگرد ما بود اما حالا استاد ما شد
▫️یک لشکر را یک جوان بیست و چهارساله اداره می کند در حالی که هیچ جای دنیا افسری به این جوانی پیدا نمی شود که یک لشکر را اداره کند او فرزند کردستان و معجزه انقلاب بود....
🗓 ۱۱ شهریور سالروز شهادت محمود کاوه و شهدای عملیات کربلای 2 گرامی باد.
#شهید_محمود_کاوه | #شهید_کاوه
#عملیات_کربلای_2
شادی روح شهدا وامام شهدا صلوات
15.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تنها سند تصویری از فاجعۀ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ که سرنوشت رژیم شاه و انقلاب را یکسره کرد.
در این روز با دستور مستقیم شاه، مأموران شاهنشاهی، مردم تهران را به رگبار بستند و صدها نفر را به خاک و خون کشیدند. برای تحویل هر جنازه به ازای هر گلوله روی بدن شهید مبلغ پنج هزار ریال معادل پانصد تومان که حقوق یک ماه کارگر در سال ۵۷ بود ، پول گرفتند!! و بسیاری از جنازه های شهدا را هم معدوم و مفقود کردند تا تعداد دقیق شهدا مشخص نشود
شاه جنایتکار در مصاحبه تلفنی با خبرنگار خارجی برای توجیه این کشتار گفت : این تظاهرات توسط سازمان های برانداز بین
المللی سازماندهی شده بود!
# راه و هنر شهداء