انتشارات راه یار
📖 #معرفی_کتاب کتاب مأموریت خدا 👇
☑️ «احمدرضا مدام به کتابخانه میآمد و کتاب به امانت میبرد... احمدرضا چند سال از من کوچکتر بود؛ اما با اینکه سنش کم بود، او را عضو گروه مطالعاتی خودمان کردیم... رشد ذهنی خیلی خوبی داشت و بالغتر از بچههای دیگر بود. توانایی خاصی در مطالعه داشت و همیشه سؤال میکرد...». (صفحه 142)
🔴 این گوشهای از خصایص شهید سعیدی بوده، از زبان دوست و استادش. جوانی کوشا و فعال و آگاه که راهش را نه از سر ناآگاهی و دنبالهروی، بلکه از سر آگاهی و فکر و مطالعات بسیار انتخاب کرده بود. آگاهیای که در اثر حضور در کلاسها و دورههایی تحت عنوان «مکتب توحید» کسب کرده بود.
🔴 در جایجای کتاب و در بیشتر روایات دوستان احمدرضا به حضورشان در «مکتب توحید» اشاره شده است. حضور احمدرضا در مکتب توحید مسجد محلهشان، نقطه عطف شروع کارهای مبارزاتی بوده است. در آنجا بود که تحت نظارت اساتید و همراه دوستانش، کتابخوان شد، آگاه شد و در جریان اتفاقات سیاسی اجتماعی قرار گرفت و در نهایت راه مبارزه و کمک به مردم ستمدیده افغانستان و شهادت را انتخاب کرد.
🔴 رجایی، نویسنده و تدوینکننده این کتاب، قدم به قدم دست خواننده را میگیرد و با مصاحبهها و روایاتی ما را با شهید احمدرضا سعیدی آشنا میکند.
🔴 در جاهای مختلفی از کتاب، بنا به مکان شهادت شهید سعیدی، افغانستان و مصاحبه با افراد افغانستانیتبار، از لهجه افغانستانی در گفتوگوها استفاده شده است که نویسنده با خوشسلیقگی آنها را تغییر نداده است و با آوردن پانوشتهایی معانی لغات را تبیین کرده است. برخورد خواننده با این لغات لهجهدار موجب بیشتر قرار گرفتن خواننده در فضای کتاب میشود.
🔴 در بخشهای پایانی کتاب، اندکنامهها و وصیت احمدرضا سعیدی ضمیمه شده است و نیز عکسهای بسیاری از نوجوانی تا بزرگسالی شهید و نیز مزارش در افغانستان ضمیمه شده است که بسیار برای خواننده روشنکننده است.
📓 کتاب ماموریت خدا: برگی از زندگی مجاهد شهید افغانستانی، احمدرضا سعیدی
✍️ نویسنده: مرحوم محمدسرور رجایی
تهیه کتاب مأموریت خدا
💠انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی
✅ rahyarpub.ir
✅ @Rahyarpub
📚 معرفی کتابهایی که با همت مرحوم محمدسرور رجایی به رشته تحریر درآمدهاند را در سایت راه یار بخوانید:
♦️ محمدسرور: زندگینامه خودگفته مرحوم رجایی
♦️ خونشریکی: یادداشتهای مطبوعاتی مرحوم رجایی
♦️ خونشریکی 2: یادداشتهای رسانهای مرحوم رجایی
♦️ ماموریت خدا: زندگینامه مجاهد شهید افغانستانی احمدرضا سعیدی به قلم مرحوم رجایی
♦️ در آغوش قلبها: ابراز ارادت مردم افغانستان به حضرت امام خمینی (ره) در قالب شعر و نامه؛ جمعآوری این نامهها و اشعار به کوشش مرحوم رجایی صورت گرفت
♦️ از دشت لیلی تا جزیره مجنون: خاطرات رزمندگان افغانستانی در دفاع مقدس به تحقیق و نویسندگی مرحوم رجایی
💠 انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی
✅ rahyarpub.ir
✅ @Rahyarpub
انتشارات راه یار
📆 24 مهر، سالگرد رجعت پیکر شهید مجید سلمانیان 📖 کتاب اردیبهشت اتفاق افتاد؛ روایت زندگانی مدافع حرم
🔰 خودم را رساندم به مجیدم. تابوتش را سفت بغل زدم. نمیگذاشتند باز کنیم. بعدازظهر پیکرها را بردند معراج شهدای مشهد. به یکی از سردارها التماس کردم بگذارد مجید را ببینم.
- مادر جان، عجله نکن. میبینی.
- بعد از پنج سال بچهم اومده. میگی صبر کن؟ شما یه لحظه بچۀ خودتون رو نمیبینین دلتون هزار راه میره.
🔰 آقای حقشناس کسی که مجید را تفحص کرده بود، آمد جلو و خودش را معرفی کرد: «حاج خانم، بی تابی نکن برای دیدن پیکر. از مجیدت برات تبرکی دارم. لباسهاشو برات آوردم. همونهایی که پنج سال زیر خاک بوده. همونجوری خاک آلود اوردم برات. رسیدیم تهران میارم».
- پیکر مجیدم رو همون جا پیدا کردی؟
- پیکر رو حرومیها سه کیلومتر جابهجا کرده بودن. توی منطقۀ زیتان پیداش کردیم. یک خاک سطحی و کم عمق هم ریخته بودند روی پیکر.
- پسرم، تو رو خدا فقط این رو بهم بگو، مجید سَر داره؟
🔰 زد زیر گریه. سَرش را انداخت پایین و رفت...
💳 جهت تهیه کتاب اردیبهشت اتفاق افتاد با 15 درصد تخفیف کلیک کنید
💠 انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی
✅ rahyarpub.ir
✅ @Rahyarpub
📖 مسابقه کتابخوانی با محوریت کتاب «موسای عزیز»
🎁به همراه جوایز نفیس
📆مهلت شرکت در مسابقه: ۱۶ مهرماه لغایت ۱ آبان ۱۴۰۳
«دریافت کتاب از کتابخانه های عمومی استان مرکزی»
🔶شرکت در مسابقه از طریق سامانه مسابقات کتابخوانی: www.ketabkhooon.ir
🔶شماره دبیرخانه استانی جهت پاسخگویی به سوالات: ۳۳۶۸۰۷۹۵
جهت دریافت کتاب میتوانید به کتابخانه های عمومی استان مرکزی مراجعه کنید و همچنین جهت سفارش کتاب میتوانید با شماره زیر تماس بگیرید:
09186241447 آقای مالکی
#حسینیه_هنر_اراک
@hoseiniyehonar_arak
💠 انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی
✅ rahyarpub.ir
✅ @Rahyarpub
🔴این داستان همه چیز داشت.
خانواده، مقاومت،دوستی، کنشگری، ظلم ستیزی، کار جمعی، حل مسیله، تخیل، سفر و... .
تصویرگری و گرافیک کار رو هم خیلی خوشم آمد.
واقعا خداقوت و دست مریزاد میگم به زینب ایمان طلب بابت این داستان به یادماندنی و جذاب.
#نظر_شما
➕تهیه نسخه الکترونیکی کتابهای ما:
faraketab.ir/p/20343
♦️سفارش با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 400هزار تومان):
rahyarpub.ir
@Rahyar97
🔘 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Rahyarpub
🔴 بازتاب انتشار کتاب کفش آهنیات را دربیاور درخبرگزاریها و رسانههای مختلف:
📝 خبرگزاری تسنیم:
https://B2n.ir/y99267
📝 خبرگزاری میزان:
https://B2n.ir/u63309
📝 خبر فارسی:
https://B2n.ir/d62297
📝 سایت کسبوکارهای نوپا:
https://B2n.ir/r36937
📝 سایت خبربان:
https://B2n.ir/m36275
کفش آهنیات را دربیاور؛ روایتهایی از تحول در صدور پروانههای کسب
💳 سفارش کتاب با 20 درصد تخفیف
💠 انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی
✅ rahyarpub.ir
✅ @Rahyarpub
انتشارات راه یار
🔴 بازتاب انتشار کتاب کفش آهنیات را دربیاور درخبرگزاریها و رسانههای مختلف: 📝 خبرگزاری تسنیم: htt
#برش_کتاب
🍚 برنج با عطر جواز
💬 کیسه های برنج را چیدم توی مغازه. چشمم افتاد به جواز روی دیوار.
خنده نشست گوشه لبم. جواز دوهفتهای صادر شد. اول تاییدیه کد پستی و کد اقتصادی گرفتم و بعد در درگاه ملی ثبت نام کردم. بازرسی اماکن و آزمایش برای کارت بهداشت و گواهی کلاس، همه سریع پیش رفت؛ حتی گواهی عدم سوء پیشینه نمیخواست. پول صدور مجوز را ریختم به حسابشان. هفته بعد زنگ زدند:«مجوزتون آمادهست.»
🔴 رفتم بیرون مغازه تا کیسههای مختلف را بچینم مقابل دید مشتری. توی دهانه در مغازه ایستاده بودم که ده سال پیش آمد جلوی چشمم. کارم فروش در و پنجره بود. دنبال مجوزش بودم. اتحادیه میفرستادم دارایی، دارایی حوالهام میداد اتحادیه. سعی صفا و مروه شده بود؛ روزی توی صف آزمایش خون بودم و روزی دفتر پلیس 10+ برای گرفتن عدم سوء پیشینه. هفت ماهی معطل شدم تا مجوز گرفتم. سال 95 با دوستم وارد کار برنج شدم. مجوز داشت. مجوز که باشد، خیال آدم راحت است. چه از تعزیرات بیایند و چه از هر اداره دیگری.
🔴 هم کار قانونی بود و هم وجهه اجتماعی داشت. چندسال بعد از دوستم جدا شدم و برای خودم مجوز گرفتم؛ این بار از سامانه. نشست به دیوار مغازه. مغازه دیگری هم داشتم. فکری در سرم جوانه زد: مجوز بگیرم برای رستوران. وقتی موقعیت جور است و کارها زود راه میافتد، باید دست جنباند. مدارکم را برداشتم و رفتم اتحادیه. خیلیها را دیدم که از سامانه اقدام کردند، راضی هم بودند.اتحادیه راهنماییام کرد به نزدیکترین کافی نت. ثبت نام کردم. مجوز رستوران هم صادر شد. دیگر عطر برنج، هم در مغازه میپیچد و هم در رستوران.
📖 بخشی از کتاب کفش آهنیات را دربیاور
👤 راوی: مسعود محمدلو، خردهفروشی برنج، خوی
💳 سفارش کتاب با 20 درصد تخفیف
💠 انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی
✅ rahyarpub.ir
✅ @Rahyarpub