🔴جشنواره کتاب «ریحانه دو» ؛ به مناسبت هفته عفاف و حجاب ♦️کتاب «روز آزادی زن»؛ روایت قیام بانوان مشهدی و رمان «همه چیز درباره نهال دختر طرخان» را به مدت یک‌ماه، با 10درصد نخفیف می‌توانید از کتابفروشی‌های منتخب در سراسر کشور تهیه کنید. ✅ @Raheyarpub

🔴دعوت خصوصی امام از مادر شهید سعیدی 🔻دقیقاً زمانی که منتظر نامه‌اش بودم، خبر شهادتش را برایم آوردند. می‌گفتم: «نه احمدرضای من شهید نشده و زنده است. بر می‌گردد.» حمیدرضا پسر بزرگم، به دنبال برادرش به افغانستان رفت تا حقیقت را بفهمد. وقتی حمیدرضا از افغانستان برگشت، با چشمان گریان گفت: «مادر، احمدرضا شهید شده و دیگر نیست. احمدرضا را در همان‌جا دفن کرده‌اند و امکان انتقال پیکرش به ایران وجود ندارد.» 🔻آن وقت بود که آسمان بر سرم خراب شد. باور اینکه احمدرضا دیگر برنمی‌گردد، برایم سخت بود. کارم شده بود گریه. چند سال بعد، روزی در خانه نشسته بودم و برای دل تنگم تسبیح می‌چرخاندم. قبل از ظهر بود. صدای زنگ در حیاط، من را از فکر بیرون آورد. وقتی در را باز کردم، چند خانم غریبه با لبخند روبه‌رویم ایستاده بودند. یکی از آنها جلوتر آمد و لبخند بزرگی تحویلم داد و گفت: «سلام. ما از خانواده امام هستیم.» 🔹متن کامل: instagram.com/p/CRTADGmsp8x 📚 کتاب «مأموریت خدا»؛ هفت روایت از شهید احمدرضا سعیدی ⭕️سفارش کتاب با تخفیف 20درصد: basalam.com/raheyar vaketab.ir instagram.com/raheyarpub ✅ @Raheyarpub

🔴مجازات زنان به خاطر پاس نداشتن «آزادی» ✍️مریم حنطه‌زاده: 🔻رضاشاه پس از آنکه تیرماه 1314 قانون اجباری شدن «کلاه شاپو» را وضع کرد؛ 17 دی همان سال را «روز آزادی زن» نامید و تمام عرصه‌ها را بر زنان چادری تنگ نمود. حضور با چادر یا روسری در معابر، برای تمام زنان ممنوع شد. مدرسه‌ها هم جایی برای معلم‌ها و دخترهای باحجاب نداشت. آنها حق مراجعه به اداره‌های دولتی را هم نداشتند. یعنی اگر زنی جرأت می‌کرد و حتی با حجاب حداقلی برای رفع نیازهای ضروری آن روزگار، مثل استحمام، پا در معابر عمومی می‌گذاشت، به خاطر «پاس نداشتن آزادی» به بدترین شکل مجازات می‌شد. اینها تا 1320 و به مدت شش سال طول کشید تا اینکه بعد از اشغال ایران، حکومت به محمدرضا پهلوی رسید و در سال 1323 قانون کشف حجاب و منع عزاداری رسماً لغو شد. 🔻معمولاً وقتی سخن از کشف و منع حجاب می‌شود، ذهن‌ها بیشتر معطوف همین دوران سیاهی می‌شود که به آن اشاره شد... اما مراجعه به اسناد تاریخی نشان می‌دهد که علاوه بر تبلیغ طولانی مدت حجاب به عنوان «نشان عقب‌ماندگی»، از سال 1355 پروژه عمومی منع حجاب سخت‌گیرانه‌ای آغاز شده بود که اجرای آن به خاطر گسترده شدن مبارزات مردمی و شعله‌های انقلاب، محدود و سپس متوقف ماند... بخش‌هایی از عزم جزم رژیم پهلوی در مبارزه با حجاب، در دو کتاب «روز آزادی زن» و «دختر تبریز» بازخوانی شده است. 🔹بیشتر: tn.ai/2537952 ✅ @Raheyarpub

🔴آیین رونمایی کتاب «سلول‌های بهاری» در شیراز ♦️مراسم تجلیل و بزرگداشت دکتر پروانه فرزانه؛ مدیر بانک سلول‌های جانوری و انسانی مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی کشور همراه با آیین رونمایی از کتاب «سلول‌های بهاری»؛ خاطرات تولید و توسعه سلول‌های بنیادی به روایت دکتر حسین بهاروند، همسر مرحوم پروانه فرزانه 🔻شنبه 26 تیر؛ ساعت 18 🔻شیراز؛ بیمارستان قلب الزهرا 🔹پخش زنده: instagram.com/raheyarpub instagram.com/tarikh_shafahi_shiraz ♦️این مراسم رونمایی، با رعایت کامل دستورالعمل‌های بهداشتی و به صورت محدود برگزار می‌شود. ✅ @Raheyarpub

🔴مبارزه برای آزادی از بازار مشهد تا زندان شاه ♦️نوید ظریف کریمی، نویسنده کتاب «پرده دوم» در گفت‌وگو با ایبنا(خبرگزاری کتاب ایران): 🔻در «پرده دوم» فعالیت‌های یک انسان معمولی، یک شاگرد بازار روایت می‌شود که حاضر است برای تفکر ایدئولوژیک خود در جامعه هزینه بدهد. چه بسا این هزینه زندان، شکنجه و حتی دوری از شهر خود باشد. او برای آزادی می‌جنگد تا برای نسل‌های بعد الگو باشد. 🔻ناب و بکر بودن موضوع من را به سمت تحقیق درباره محمدرضا شرکت توتونچی سوق داد. نکته دیگر اینکه، سرگذشت وی شباهت زیادی به عزت‌الله مطهری (عزت‌شاهی) داشت و در روند انجام تحقیقات، توتونچی کم‌کم به نام عزت‌شاهی مشهد خوانده شد؛ این عوامل باعث شد نوید ظریف کریمی که علاقه‌مند به تاریخ انقلاب و تاریخ معاصر بود، کار را شروع کند. 🔻 این کتاب برای افراد صرفا علاقه‌مند به کتاب، به‌دور از علایق سیاسی، محل اتصالی است که آن‌ها را به دوره‌ای ببرد که شاید اطلاعاتی را همراه با این جزئیات دریافت نکرده باشند. به‌ویژه شرح‌حال فردی که به‌عنوان یک شهروند عادی و حتی نادیده گرفته‌شده، در شرایط فرهنگی ـ اجتماعی حکومت پهلوی، وارد مبارزات شده و از مشهد به تهران منتقل می‌شود. 🔹بیشتر: ibna.ir/fa/longint/308169 ✅ @Raheyarpub

🔴 «سلول‌های بهاری» رونمایی شد 🔻محمدهادی ایمانیه عضو هیئت علمی و هیئت امنای دانشگاه علوم پزشکی شیراز: مشکل جوانان فعلی ما، کمبود الگو است، وقتی با آنان صحبت می‌کنیم مرتب به یأس و ناامیدی دامن می‌زنند. در همین شرایط و وضعیتی که داریم، انسان‌هایی وجود دارند و خدمت می‌کنند که نه‌تنها باعث ارتقای ما ایرانی‌ها هستند بلکه به عنوان یک شخصیت مسلمان واقعی عملکردهِ به دینش، می‌تواند مورد الگوبرداری قرار بگیرند. هیچ‌پیشرفتی بدون صبوری و تلاش، میسر نمی‌شود. به غلط، عده‌ای صبر را به عنوان خوابیدن و تحمل کردن تلقی کرده‌اند. صبر یعنی مقاومت، یعنی اینکه محکم در میدان باشی و نتوانند خارجتان کنند و از سوی دیگر، تلاش و پشتکار است. «سلول‌های بهاری»، کتابی کمک‌کننده برای تغییر ماهوی در عقیده بچه‌های امروز و ایجاد انگیزه در آنهاست. 🔻بهنام باقری، محقق و نویسنده کتاب «سلول‌های بهاری»: وقتی که خبر دستیابی ایران به «سلول‌های بنیادی» مطرح شد، بعضی از دانشمندان کشور حتی آنهایی که دلسوز کشور بودند، نامه‌ای به رهبر انقلاب نوشتند که آقا باور نکنید این‌حرف‌ها، درست نیست! از خارج وارد کرده‌اند و این کار در کشور ما شدنی نیست. الان جمهوری اسلامی نیاز به مسئولانی دارد که تا سرحد مرگ کار کنند، کشور نیاز به چنین افراد و مسئولانی دارد تا به آن قله‌های پیشرفت علمی و تمدن نوین اسلامی دست پیدا کند. 🔹 مشروح: ibna.ir/fa/report/308566 ✅ @raheyarpub

🔴«اینجا سوریه است» بررسی می‌شود ♦️چهارمین جلسه از سلسله جلسات ماهانه روایت بیداری با محوریت کتاب «اینجا سوریه است» با حضور زهره یزدان‌پناه قره‌تپه، نویسنده کتاب و صاحب‌نظران و اندیشمندان عرصه بیداری و مقاومت، روز دوشنبه ۲۸ تیرماه در سالن سلمان هراتی حوزه هنری بررسی می‌شود. 🔻دوشنبه 28 تیر| ساعت 16 🔻سالن سلمان هراتی؛ حوزه هنری + ✅ @Raheyarpub

🔴 تحلیل و بررسی کتاب «اینجا سوریه است» 🔷با حضور: 🔺زهره یزدان‌پناه، نویسنده کتاب 🔺دکتر مجید شاه‌حسینی، مدرس و پژوهشگر هنر و سینما 🔺صدیقه حجازی، مسئول کارگروه بین الملل زنان و خانواده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان 🔺سیده اعظم حسینی، نویسنده کتاب دا 🔺سالن سلمان هراتی، حوزه هنری ✅ @Raheyarpub

🔴بچه هرات 🔻ساکم را بستم و به همسرم هم گفتم دارم به کربلا می روم؛ اما به مسجد برای اعزام به سوریه رفتم. هوا خیلی سرد بود و آب حوضچه‌های مسجد یخ زده بود. دو سه ساعتی طول کشید تا همه بچه‌ها آمدند و حدود دویست نفر آنجا به خط شدند. سه نفر هم بودند که بعدا آنها را شناختم. این سه نفر، مسئول سازماندهی و ثبت‌نام و اعزام بودند. همان دقیقه اولی که ما را به خط کردند، یکی از آنها جلو آمد و نگاهی به بچه‌ها انداخت. با اشاره به برخی افراد گفت: «شما، شما، شما، بفرمایید این طرف بنشینید.» حدود بیست نفر را جدا کرد که من نفر دوم بودم. ما بلند شدیم و در طرف دیگر نشستیم. او دوباره، نگاه کرد و دو سه نفر دیگر را هم بیرون کشید. ما اول فکر کردیم به خاطر قیافه و تیپمان که به بسیجی‌ها می‌خورد، می‌خواهد ما را فرمانده دسته یا چیزی مثل آن کند. هزار تا فکر این‌طوری کردیم. نگو ماجرا چیز دیگری است... 🔹متن کامل: instagram.com/p/CRitv0cM3lS 📚 کتاب «ابوعلی کجاست»؛ خاطرات خودگفته شهید مدافع حرم مرتضی عطایی ♦️شهید مرتضی عطایی با نام جهادی «ابوعلی» از فرماندهان لشکر فاطمیون در روز عرفه سال 95 حین مبارزه با تروریست‌های تکفیری و دفاع از حرم حضرت زینب(س) در لاذقیه سوریه به شهادت رسید. ⭕️سفارش کتاب با تخفیف 20درصد: basalam.com/raheyar vaketab.ir instagram.com/raheyarpub ✅ @Raheyarpub

إنا لله و إنا إلیه راجعون ▪️ مطلع شدیم دکتر محمدحسین فرج‌نژاد، عضو هیئت‌مدیره انجمن مطالعات فضای مجازی حوزه علمیه قم و از اساتید سواد رسانه و جریان‌شناسی سینما و فعال عرصهٔ صهیونیسم‌پژوهی به همراه همسر و سه فرزندش، بر اثر سانحهٔ رانندگی به رحمت خدا رفتند. ضمن عرض تسلیت به بازماندگان، دوستان و همکاران ایشان، از درگاه خداوند متعال برای ایشان و اعضای خانواده‌شان، مغفرت و برای بازماندگان و وابستگان، طلب صبر داریم. ✅ @Raheyarpub

🔴کرونا؛ فرصت یکی شدن 🔻نگاهی به کتاب «جهاد در قرنطینه» ✍️ سارا نصری، پایه هشتم، مدرسه نوردخت، ناحیه دو مشهد 🔻کتاب «جهاد در قرنطینه» روایتی از فعالیت‌های بانوان مشهدی در کارگاه جهادی شهید ابراهیم‌زاده در جهاد مقابله با ویروس کرونا است. بانوانی که در ادامه راه و مسیر زنان دوران جنگ، پا به عرصه فعالیت و جهاد گذاشتند. برداشت من به عنوان یک دانش‌آموز از «جهاد در قرنطینه»، این است که همیشه اگر اتفاق بدی افتاد به زوایا و جهت‌های خوب آن اتفاق هم نگاه کنیم و آن را به فرصتی برای خدمت به مردم و کشور تبدیل کنیم. مانند ویروس کرونا که ما را از خواب غفلت بیدار کرد و فرصتی برای افراد شد که به هم‌نوعان خود خدمت کنند. نشان داد که مهم نیست کمکی که کردیم چقدر اندک است، مهم نیت و انگیزه است که برای رضای خدا و در راه کمک به خلق باشد که این کمک در جایگاه عبادت قرار دارد. 🔻در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: «یکی از همسایه‌ها وانت کاموای خیراتش برای جبهه را جلوی مسجد خالی می‌کرد. همان موقع پیرزنی از ته کوچه قرقرۀ نخی را آورد و گذاشت روی کامواها و گفت: «کلاه‌ها رو که بافتید با این بدوزید.» این یعنی مهم نبوده که کمکی که می‌کردند چه مقدار بوده است، اصل این بود که هرکسی در حد توان خود در زمان جنگ به جبهه کمک می‌کرده است... 🔹متن کامل: instagram.com/p/CRoNQ6hMc3b ✅ @Raheyarpub

🔴یک جفت گوشواره 🔻با زن‌های روستا دور هم جمع شدیم و اولین تظاهرات زنانه روستا را راه انداختیم. هیچ مردی بین ما نبود. یک دفعه چشمم به قربانعلی افتاد. نگاهی به هم کردیم و ترس افتاد به جانم. توی دلم گفتم برسم خانه، حسابی دعوایم می‌کند. وقتی برگشتم هیچ حرفی نزد. چند روز بعد رفت تهران. وقتی برگشت، برایم یک جفت گوشواره خریده بود. گفت: «هدیه حضورت در تظاهرات.» 🔻از کله سحر تا غروب آفتاب نان و کلوچه می‌پختم. سر تنور بودم که یکی از زن‌ها گفت برای جبهه بافتنی می‌بافند. کاموا دست زن حاج‌مسلم بود. بافتنی بلد نبودم. دستم بیشتر با آرد و خمیر و نان آشنا بود تا میله و نخ و کاموا. رفتم پیش زن حاج‌مسلم، بافتنی را ازش یاد گرفتم. 🔻زن حاج‌مسلم می‌گفت: «لیلا تو دو تا بچه مریض داری، لازم نیست بافتنی یاد بگیری! همین که نان و کلوچه می‌پزی بس است.» می‌گفتم: «خدا بزرگ است.» کامواها را می‌گرفتم و شب توی خانه جلیقه، کلاه و شال گردن می‌بافتم. بعضی از خانم‌ها ژاکت را چهار روزه می‌بافتند. اما برای من پانزده روز طول می‌کشید. دستم کند نبود، بچه مریض داشتم. از قربانعلی هم خبری نداشتم. فقط می‌دانستم جبهه است. شب‌ها که بچه‌ها خواب می‌رفتند، بافتنی می‌بافتم و فکرم می‌رفت پیش قربانعلی. قربانعلی را جلوی چشمم می‌آوردم و ژاکت را اندازه تنش درست می‌کردم. 🔻جنازه قربانعلی را که آوردند روستا... 🔹متن کامل: instagram.com/p/CR0XSXzodrA 📚 کتاب «نان سال‌های جنگ»؛ خاطرات زنان روستای صدخرو سبزوار در پشتیبانی جنگ ⭕️سفارش کتاب: basalam.com/raheyar vaketab.ir instagram.com/raheyarpub ✅ @Raheyarpub