🔴ایده خون‌شریکی «محمدسرور» 💠گزارش روزنامه فرهیختگان درباره کتاب تازه منتشرشده «محمدسرور»: ♦️مرحوم محمدسرور رجایی با طرح ایده «خون‌شریکی» وجه جدیدی از اشتراکات فرهنگی میان دو ملت ایران و افغانستان را پیش چشم مردم دو ملت گشود. اگر پیش از این، تأکیدات عمدتا روی مفاخر فرهنگی و تاریخ مشترک بود، او در گامی جدید، به معرفی شهدایی پرداخت که برای حفاظت از دو ملت، در خاک همسایه جنگیدند و در گمنامی به شهادت رسیدند. شهدایی مانند احسان پارسی که در نیمروز افغانستان، منطقه‌ای هم‌مرز با سیستان‌وبلوچستان، به شهادت رسیده بود. 🔻رجایی در زندگی‌نامه خود از دوران کودکی خود در افغانستان می‌گوید. هرچند نوشته‌ها به صورت گذرا از وقایع می‌گذرند و اشاره‌وار به موضوعات مختلف می‌پردازند، اما از همین متن کوتاه می‌توان همسایه شرقی را بیشتر شناخت. درباره افغانستان آنچه بیشتر منتشر شده، روایت‌های تاریخی خشک است، اینکه فلان حاکم آمد و فلان حکومت رفت... کمتر اثری است که در قالب تاریخ شفاهی و از زبان مردم، وقایع افغانستان را به تصویر بکشد. از این منظر کتاب «محمد سرور» تلاشی ستودنی است... 🔻کتاب «محمدسرور» داستان مختصری است از زندگی مردی که در روز استقلال افغانستان متولد شد و انگار این تقارن، در سرنوشت او نیز بی‌تأثیر نبود. او همواره برای استقلال و موفقیت کشورش جنگید، نوشت و خسته نشد و به قول محمدکاظم کاظمی، زیستی با برکت داشت. جای او همواره در میان کسانی که دل در گرو ایران فرهنگی داده‌اند، خالی است... 🔷بیشتر: farhikhtegandaily.com/news/75284 ♦️سفارش: raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub

🔴 12خبیثی که حاج قاسم را عاصی کردند! 🔷شهید «قاسم سلیمانی» به منطقه «الحاضر» آمده بود؛ رفتیم دیدنش. با حاج قاسم سلام علیک کردم، حاجی پرسید: بچه‌ کجایی؟ _ مشهد. _ کِی اومدید؟ با کی اومدید؟ _ حاج آقا! احتمالاً شما ما رو می‌شناسید. من یکی از همون دوازده‌ نفری هستم که برای سوریه آمدن خیلی تقلا کردیم و نامه زدیم. _ همون دوازده نفر خبیث؟! (اولین بار حاجی این‌ اسم را روی ما گذاشت) اون دوازده نفر خبیث شما هستید؟ شماها من رو بیچاره کردید. چه مارمولک‌هایی هستید شما، تلفن اون آدم‌ها رو از کجا پیدا می‌کردید؟ کسانی به خاطر شما به من زنگ می‌زدند که من اگر می‌خواستم ببینمشون یک هفته طول می‌کشید با دفترشون هماهنگ کنم! بعد به موبایل من زنگ می زدند که آقا برای چی این دوازده نفر رو نمی‌فرستی سوریه؟ دیگه از مسئولین کسی نبود که زنگ نزده باشه. فقط آقا به من زنگ نزدند! واقعاً خبیث هستید که هر کسی رو دیدید زیرآب ما رو زدید! حالا خدا رو شکر همه چیز تمام شده و ما اینجا هستیم. دمتون گرم ولی شما پدر من رو درآوردید! وقتی پیش بچه‌ها برگشتم سریع گفتم: «حاج قاسم ما رو می‌شناسه. به ما می‌گه: آن دوازده نفر خبیث!» همگی با این حرف حاج قاسم حال کردیم. لاتی داشت برایمان! 🔸 farsnews.ir/news/14010809000493 📚 چخ چًخی‌ها؛ خاطراتی از نشاط و شوخ‌طبعی در زندگی و جهاد شهدای مدافع حرم مشهدی | ناصر جوادی ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub

🔴«خانه‌دار» نقدوبررسی شد ♦️اولین جلسه از سلسله جلسات «نقد ماه» حسینیه هنر مشهد با محوریت کتاب «خانه‌دار مبارز» با حضور محمد خسروی‌راد؛ منتقد و مرضیه ذاکری؛ نویسنده کتاب و جمعی از محققان و علاقمندان تاریخ شفاهی برگزار شد. 🔷«خانه‌دار مبارز» به قلم مرضیه ذاکری، خاطرات شفاهی سیده‌اقدس حسینیان، از بانوان مبارز انقلاب اسلامی در مشهد مقدس را روایت می‌کند. 🔶مشروح؛ به‌زودی ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub

🔴«سلام بچه‌ها» رونمایی شد ♦️آیین رونمایی کتاب «سلام بچه‌ها» با حضور مهدی خوجه‌گی؛ محقق و نویسنده کتاب، محمد حمزه‌زاده؛ مدیر سابق بنیاد ملی کتاب، علی رمضانی؛ مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، سیدعلی کاشفی خوانساری؛ نویسنده و سردبیر اسبق سروش نوجوان، علی جانباز؛ مدیر حوزه هنری کودکان‌ونوجوان، لایقی؛ شاعر و مدیر سابق بنیاد شعر و ادبیات فارسی، امین بابازاده، احسان رضایی؛ نویسنده و منتقد ادبی، حمید محمدی محمدی؛ دبیر سرویس فرهنگی خبرگزاری فارس و میثم رشیدی مهرآبادی؛ مجری‌کارشناس، به میزبانی خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. 💠 «سلام بچه‌ها»، یکی از مجلات مهم سال‌های پس از انقلاب اسلامی در ادبیات کودک‌ونوجوان است که مدت کوتاهی پس از انتشار به یکی از نشریات موفق و شناخته‌شده در کشور تبدیل شد. در این کتاب که حاصل مصاحبه با دست‌اندرکاران این نشریه است، تجربۀ نشریۀ کودک‌و‌نوجوان «سلام بچه‌ها» زمینه‌های شکل‌گیری و علت‌های اوج‌گیری آن بررسی و روایت شده است. 🔶گزارش تصویری: ibna.ir/fa/gallery/328114/3 🔶مشروح؛ به‌زودی ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub

🔴«روز آزادی زن» در «همشهری» newspaper.hamshahrionline.ir/id/175395 ♦️«هر سال، هفدهم دی، میدان مجسمۀ مشهد شاهد جشن کشف حجاب بود. زنان و مردان موافقِ این سیاست در این روز به منظور تجلیل از اقدام رضاخان، گرد هم می‌آمدند و دسته‌گل‌هایی به پای مجسمۀ او می‌ریختند؛ 17دی ماه 1356 شمسی هم مثل هر سال، همه چیز برای تجلیل از رضاخان آماده بود و زمستان سرد و ساکت شهر، خیال رژیم را از هر مزاحمی آسوده کرده بود، غافل از آنکه بانوان با حجاب مشهدی در این روز آماده برافروختن شعله تظاهراتی بودند که تا آزادی کامل مردان و زنان ایران از استبداد پهلوی فرو ننشست.» 🔻رهبر انقلاب سال 1386 در بیاناتی درباره این واقعه فرمودند «در دی‌ماه 1356، روز هفدهم دی‌ماه در مشهد، یک اجتماع عظیمی، تظاهراتی از زنان مسلمان با شعار «حفظ حجاب» راه افتاد؛ ما آن وقت در تبعید بودیم، خبر آن را شنیدیم که زنان مؤمن و مسلمان و شجاع، چنین حرکتی را به راه انداختند.» 🔺کتاب «روز آزادی زن»، قیام بانوان مشهدی در 17دی 1356 را از زبان بازماندگان و شاهدان عینی آن واقعه روایت می‌کند. ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub

🔴برای ۱۳ آبان| داستان‌بازی‌هایی درباره انقلاب برای دانش‌آموزان... در کتاب «انقلاب ما» چه موضوعات تاریخی تبدیل به داستان و بازی شده‌اند؟ ۱. کاپیتولاسیون ۲. فضای منحط فرهنگی دوران پهلوی ۳. ماجرای ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم و چهلم‌ شهدا در شهرهای مختلف ۴. اعتصاب کارکنان شرکت نفت در اعلام همبستگی با امام ۵. فرار شاه و عدم پذیرش او توسط آمریکا ۶. تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت ۷. طوفان شن و نصرت الهی ۸. تغییر محاسبات ذهنی مردم و ایجاد ناامیدی ۹. باشگاه تحریمی‌ها؛ استفاده از موضوع تحریم ۱۰. نفوذ داخلی ۱۱. پیشرفت‌های علمی ایران بعد از انقلاب نویسندگان: ناهید کریمی، زینب‌السادات حسینی، حمیده حسینا، نرگس کاهانی طراحی بازی: سمیه محمدی مقدم، زینب‌السادات حسینی گرافیک: سیدحامد الحسینی 160صفحه 50هزار تومان ⭕️سفارش کتاب با تخفیف 20درصد: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir basalam.com/raheyar @hambazi_tv ✅ @Raheyarpub

🔴«سلام بچه‌ها» رونمایی شد 🔷محمد حمزه‌زاده؛ مدیر سابق بنیاد ملی کتاب: 🔸وقتی اسم «سلام بچه‌ها» آمد من به احترام بزرگانی که این نشریه را راه انداختند، از جناب آقای حسن‌زاده آملی، مظفر سالاری، آقای پوروهاب، آقای ملامحمدی و آقای سیدسعید هاشمی، می‌ایستم. برای من، تلاش این بزرگواران و آن اراده‌ای که داشتند که بتوانند نشریه‌ای را در قالب شهرستانی و با حس و روحیه شهرستانی از جهت تامین‌کنندگان متقاعد کنند، تلاش خیلی محترم و معتبری است. 🔸نشریات کودک در دوره‌ای باشگاه‌های تولید محتوا و پرورش نیروی انسانی، حداقل در بخش ادبیات کودک که به نوعی زاده انقلاب است، بوده‌اند. بعد از انقلاب، ما چیزی با عنوان ادبیات کودک داریم که با کثرت در در تولید کننده‌ها و محتوا و میزان اثرگذاری بالا، در آن، نیروی انسانی‌ای که پرورش پیدا کرد، توانست بعدها به عنوان نویسنده وارد حوزه کتاب شود و نشر کودک نوجوان را روان‌تر کند، پایگاه این نویسندگان، همین نشریات کودک بودند، یعنی بعید میدانم و یادم نمی آید که مثلا کسی گفته باشد من نویسنده کودکان هستم و هیچ نسبتی با این نشریات کودک نداشتم. 🔷علی رمضانی؛ مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران: 🔸اگر ما امروز در مساله تربیت نویسندگان و به طور خاص تربیت نویسندگان حوزه کودک اشکالاتی می‌بینیم - نه اینکه تربیت به شکل دیگری شود؛ بلکه نسل به آن فراوانی اوایل نمی‌شود و تجربه نمی‌اندوزد - به خاطر این است که ما دامنه را از بین برده‌ایم؛ دامنه یعنی نشریات کودک و نوجوان تا نویسندگان برسند به قله نویسندگی و انتشار اثر مستقل. ♦️گزارش کامل: tn.ai/2798405 #بخش_اول ✅ @Raheyarpub

🎥امریکا، امریکا ننگ به نیرنگ تو ♦️این سرود، محصول شرایط خاصی است که در یکی دو سال اول پیروزی انقلاب بر کشور حاکم بود. آن روزها، مهمترین موضوعی که همه در کشور دنبالش می‌کردند، قضیۀ گروگان‌های لانۀ جاسوسی آمریکا بود. آمریکا اوایل سال 1359 اعلام کرد که با ایران قطع رابطه می‌کند و وقتی این خبر منتشر شد، پیام شورانگیزی از جانب حضرت امام(ره) صادر شد که نشان‌دهندۀ استقبال ایشان از قطع رابطۀ آمریکا با ایران بود. با این برخوردِ مقتدرانۀ امام، انگیزه‌های ضدآمریکایی در طیف‌های مختلف مردم به اوج رسید. 🔹آنطور که بعداً از دوستان شنیدم، در همان ایام، آقای «احمدعلی راغب»، آقای «حمید سبزواری» و چند نفر دیگر از هنرمندان، به مناسبت ساخت سرود «شهید مطهری» خدمت امام می‌رسند و مورد قدردانی ایشان قرار می‌گیرند. آن روز و بعد از اتمام ملاقات با امام(ره)، «سید احمدآقا» ایده و پیشنهادی مبنی بر استفاده از قالب سرود و موسیقی در جهت افشای جنایات آمریکا به اعتبار مواضع امام به این دوستان می‌دهند و اینها هم استقبال کرده و بنای ساخت سرود را می‌گذارند. آقای سبزواری می‌رود سراغ سرودن شعر و بعد هم آقای راغب ملودی را می‌نویسد. «سید محمد میرزمانی» هم که در آن زمان جوان بااستعداد و فعالی بود، ملودی را تنظیم می‌کند. 📚 کتاب «متولد بهمن»؛ خاطرات اسفندیار قره‌باغی، خواننده قطعات و سرودهای جاودانه انقلاب| روح‌الله رشیدی ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub

🎥 «فراری‌ها» با حضور خانواده‌ شهدای ایرانی و افغانستانی مدافع حرم در مشهد رونمایی شد 📖فراری ها؛ مجموعه خاطراتی است از مبارزه و تلاش مدافعان حرم برای حضور در جنگ جهانی سوریه ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub

⬜️بیان فضایل و مناقب حضرت معصومه(س) از زبان مقام معظم رهبری 🔹فیلم کمتر دیده شده و قدیمی از تشریف رهبرمعظم انقلاب به آستان مقدسه حضرت معصومه(سلام الله علیها) 🔸 سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه (س) تسلیت ▫️انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی ✅ @Raheyarpub

🔴دعوای مشتی سه مدافع حرم وسط خیابان 🔷به محض اینکه ۲نفر در خیابان یقه یکدیگر را می‌گیرند،کلی آدم برای تماشا دورشان جمع می‌شوند؛کاری که علاوه بر ازدحام جمعیت و ترافیک، ۲طرف دعوا را هم تهییج می‌کند. ما که اصلاً از این کار خوشمان نمی‌آمد، تصمیم گرفته بودیم نقشه‌ای پیاده کنیم که درس عبرتی برای چنین آدم‌هایی باشد. روش کارمان این طور بود که من و یکی از بچه‌ها سوار ماشین می‌شدیم و فلکه احمدآباد را دور می‌زدیم. آن وقت شهید جواد محمدی سوار بر موتور، جلوی ماشینمان می‌پیچید و خودش را روی زمین می‌انداخت و داد و بیداد می‌کرد: آی! من را زدند، داغانم کردند،دستم شکست، پایم له شد! من و دوست دیگرمان هم از ماشین پیاده می‌شدیم و داد می‌زدیم که مقصر خودت بودی که بی‌هوا جلوی ما پیچیدی. یکی او می‌گفت و ۲ تا ما؛ کم‌کم درگیری لفظی را درگیری فیزیکی تبدیل می‌کردیم و دعوای ساختگی راه می‌انداختیم. حسابی همدیگر را می‌زدیم تا مردم دورمان جمع شوند. مردمی که انگار صبح تا شب منتظر دعوا بودند! همین که می‌دیدیم دورمان شلوغ شده، جواد من را صدا می‌کرد و می‌گفت:عظیم! من هم می‌گفتم:جانم جوادجان! ـ به نظرت خوب جمع شدن یا هنوز کم هستند؟ ـ کافیه به نظرم! ـ یعنی می‌گویی سوار بشویم و برویم؟! ـ بله!دیگر برویم. بعد با خنده لباسمان را می‌تکاندیم و با هم روبوسی می‌کردیم. جواد سوار موتورش می‌شد و ما هم می‌رفتیم. مردمی که برای تماشای دعوا جمع شده بودند، از رودستی که خورده بودند،شاکی می‌شدند و فحشمان می‌دادند. 📚 چخ چًخی‌ها؛خاطراتی از نشاط و شوخ‌طبعی در زندگی و جهاد شهدای مدافع حرم مشهدی ♦️سفارش: raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub

🔴به مناسبت پنجمین سالگرد شروع فعالیت انتشارات «راه یار» ♦️تا 15آبان ماه، با 20درصد تخفیف و ارسال رایگان، می‌توانید کتاب‌های «راه یار» را سفارش دهید 🔷حداقل سفارش: 100هزار تومان ⭕️سفارش آنلاین: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir 02142795454 ✅ @Raheyarpub