🤫 سلام وقت و عاقبت‌تون بخیر چون امروز روز طلبه بود، اومدم یه توصیه خواهرانه محضر شما بزرگواران عرض کنم. اگر طلبه‌ای، با طلبه ازدواج نکن چون دو شیر در یه بیشه نمیشه🤭🙆🦁 ازدواج یک خانم طلبه فقط در صورتی با یک آقای طلبه می‌تواند خوشبختی بیافریند که خانم خود را شیر بی‌یال و دم اِشکَم، کند که آن دیگر شیر نیست، خوب اگر توانش را داری، بیش از این مانع فیض نشوم؛ بسم‌الله مبارکه😆 دو شیر در یه بیشه نمیشه اما اگه بشه چی میشه👌 🖋به خامه‌ی: مرضیه رمضان‌قاسم #مشاوره‌ی_پیش‌_از_ازدواج #بستگی_به_خودت_داره #جدی_نگیر #طنز_بود 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110

🥇رشته‌ای بر گردنت افکنده دوست عرض سلام، تبریک و خدا قوت دارم محضر همسران طلاب محترم🌹 ازدواج خانم با طلبه، خودش نوعي طلبگي حقيقي‌ست ولو در ظاهر طلبه نباشی، چرا که نیازمند نيتي محكم، عزمي بلند و راسخ، هدف و غايتي بس عميق و متعالي و دغدغه‌اي بسيار شگرف است. همسرانِ محترم طلاب، دیروزتون مبارک، امروزتون به عشق و به امید فردایی نیکوتر🌹 🖊مرضیه رمضان‌قاسم 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110

🕊 دِلَم هَواییِ مَشهَد شُد اَلسَّلامُ عَلَیک دِلَم کَبوتَرِ گُنبَد شُد اَلسَّلامُ عَلَیک خوشا به حالِ تمامِ مُجاورانِ حرم خوشا به حالِ تمامِ مُسافرانِ حرم غُبار از قَلَم و کاغَذَم کِنار زَدَم که با نگاهِ تو گَردَم زِ شاعرانِ حرم به کفشدارِ حَریمِ تو میخورم سوگند منم غُبارِ قدمهای زائرانِ حرم وَ این حکایتِ دیرینِ ما شُده که فَقَط خوریم غِبطه به اَحوالِ حاضرانِ حرم گرفته گُنبدِ زردِ تو چَشمِ دُنیا را عجیب ماتِ تو هَستَند ناظرانِ حرم نشسته‌اند جَلالِ تو را نگاه کنند وَ جِلوه‌های جَمال تو را نگاه کنند به هَر کُجا نِگَرم در حرم فقط نور است کنارِ تو همه دور و برم فقط نور است ضریح و پنجره‌هایش به هِق‌هِقَم انداخت مُحیطِ این حَرمِ مُحترم فقط نور است گرفته اَشک دو چشمِ مَرا، نمی‌بینم که روبروی دو چَشمِ ترم فقط نور است نباشَد هیچ هَراسی به روزِ مَرگ آری کنارِ مَن نفسِ آخرم فقط نور است ✍نـوكــر نـوشـت #چهارشنبه‌های_رضوی 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110

🌹 معلم بودن به حضور و غیاب و به آموزش ضرب و تقسیم و... نیست؛ بلکه معلم خواه‌ناخواه در زندگی متعلم تاثیر‌ بسزا دارد. برخی معلمان اثرشان در زندگی ما همانند خراشِ بریدگی یا جراحت سوختگی ملال‌انگیز است و برخی از معلمان اثرشان در زندگی همانند عطر بهارنارنج فرح‌بخش است. سلامتی اساتیدی که در قید حیات‌‌اند و به ما حیات تازه بخشیدند و شادی روح اساتیدی که زیر خاک آرمیده‌اند و ما را از خاک به افلاک رساندند صلوات. 🖋مرضیه رمضان‌قاسم #تجلیل_از_مقام_معلم #استاد_عشق 🌹 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110 ═══✼.📖♡📖.✼════

☘️ "نمک‌شناسی" آیت الله سیدعبدالله جعفری(ره)، از شاگردان علامه طباطبایی(ره)، با وجود کهولت سنی که داشتند برنامه‌شان این بود که هر هفته یک روز را کنار قبر مادرشان می‌رفتند و روز دیگری از هفته را در کنار قبر پدرشان حاضر می‌شدند. 🌧 در یکی از روزهای سرد زمستانی به ایشان عرض شد: هوا خیلی سرد است و ممکن است بیماری تان تشدید شود، اگر صلاح می‌دانید امروز از رفتن به قبرستان منصرف شوید. 💐 ایشان فرمودند: « ... این را بدانید که انتظار پدر و مادر از فرزندانشان پس از فوتشان بیشتر از حال حیاتشان می‌باشد که آن‌ها به زیارت و دیدارشان بروند‌.» #زیارت_نور #سیره‌ی_علما 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110

🕵‍♂ "غربال‌گری" این روزها که بازار غربال‌گری قند و چربی خون، گرم است جا دارد خاطره‌ی غربال‌گری اعتقاداتم را به عرض محضرتان برسانم. چندی پیش جهت مشورت گرفتن در امر نگارش پایان‌نامه نزد استادی که استاد حقیر نبودند رفته و پس از آن کمی مطالبه‌گری در عرصه‌ی کلام، یکسری پیشنهادات و انتقادات نیز مطرح کردم؛ ایشان پس از شنیدن عرایض بنده همانند پزشکی که بعد از شنیدن شرح حال بیمار، توصیه به انجام آزمایش می‌کند تا نوع بیماری‌‌، بیمار را تشخیص دهد فرمودند: شما در زمینه‌ی خداشناسی، عدل و معاد از هر کدام ۵تا از مهمترین سوالات و دغدغه‌‌های ذهنی‌تان را بنویسید و به من بدهید. حقیر نیز سوالاتم را نوشته و تقدیم کردم و ایشان به سادگی با دیدن سوالات به اشکالات اعتقادی‌ام در این ۳عرصه پی برده و دردِ اعتقادی حقیر را تشخیص دادند و جواب آزمایش را اعلام کردند. آن وقت بود که ایمانم به مربی بودن خدای سبحان، مستحکم‌تر شد زیرا حقیر برای موضوع دیگری رفته بودم اما دغدغه‌ی ذهنی چندین ساله‌ام به فضل الهی برطرف شد. آری اجر صبری‌ست کز آن شاخه نباتم دادند تا نگرید طفل کی جوشد لبن تا نگرید ابر کی خندد چمن 🖊نویسنده: مرضیه رمضان‌قاسم #تشخیص_بیماری_اعتقادی #غربالگری_اعتقادات #تصحیح_اعتقادات #اصلاح_اعتقادی #تست_اعتقادی 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110

یابن الحسن با نُدبـــه‌ی مــٰا نیامَـــدی، حَرفـی نیسـت یڪ جمعه تـو گریه ڪن ڪه ما برگردیم ✍اسماعیل محمدپور #جمعه‌های_غیبت 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110

🪢 🧶 🪢 🧶 🪢 🧶 🧶 🪢 🧶 به داد اعتقادات‌مان برسیم درس کلام از جمله دروسی است که از دیرباز و از سالیان قبل از دوره‌ی محنه‌القرآن تاکنون محنت‌کش دوران بوده و مصون از هجمه‌ی ظلم‌، آزار و اجحاف‌ نبوده‌است. حقیر قبلا یکی از شاکیان درجه اول درس کلام بودم؛ تا اسم درس کلام می‌آمد مور مورم می‌شد، اما علاقه‌ی فراوان به مطالب اخلاقی داشتم و به همان اندازه که مشتاق اخلاق بودم از درس کلام انزجار داشتم و برعکس تشنه‌ی خوانش کتب اخلاقی و استماع سخنرانی‌های اخلاقی بودم، از آنجایی که قبلا مرسوم بود کلام فقط در حوزه ایراد گردد و اخلاق بر فراز منابر، در روضه‌ها جان ما تشنه‌ی اخلاق بود و انتظار نداشتیم روی منبر متکلم، کلام بگوید؛ تا اینکه یکسال منزل دوستم خانم حبیب‌الهی‌یان سخنرانِ منبری مجلس‌شان را سفری اضطراری عارض گردید و گویا همدرسی خود که اهل منبر نبود و مدرس کلام بود را جایگزین خویش بنمود و باب خیر اخلاق بر ما مغلوق گشت و باب شرور در علم کلام بر ما مفتوح و نویسنده که درس کلام برایش حکم زقوم داشت بر آن شد که بانی را متقاعد کند تا از سخنران بخواهد تغییر موضع دهد و موضوع بحث را از کلام به اخلاق تغییر دهد؛ سخنرانِ بنده‌ی خدا هم اعلان تثبیت موضع کرد و از فردای آن روز سخنران دیگری به مجلس فوروارد گردید و کلام بی‌کلام و این اولین ظلم سهوی حقیر به کلام اسلامی بود البته از خدا که مخفی نیست از شما نیز مخفی نماند؛ حقیر مقصر نبودم بلکه مقصر اصلی سخنران کلامی بود که بحثِ کلامی را مثل توتِ خشک مطرح می‌کرد و ما را مجبور می‌نمود برای تعدیل بحث از مُصلِح استفاده کنیم تا گرم و خشکی بحث را با دوغ محلی بِبُریم و همچون دیازپام‌خواران پای منبر کلام، عنان اختیار از کف داده و چشمان‌مان، میزبانِ مهمان ناخوانده‌ی چرت و نعاس گردد. بحمدلله از زمستان ۹۸ به بحث کلام علاقه‌مند شده و کمر همت بستم تا یک ماهه شاخ کلام را شکسته و بر گُرده‌اش سوار گردم اما زهی خیال باطل چرا که جریان برعکس شد و از آن زمان تاکنون کلام برایم شاخ شده است دارد از بنده سواری می‌کشد و دست از کَل‌کَل کردن برنداشته و مرا هر روز بیش‌ از روزهای قبل تشنه‌ی شیرین‌ بیانی خود می‌کند. نمی‌دانم شاید بهتر باشد کلام را به کلام‌دانان واگذارم و بازگردم به همان پردازش اخلاق عملی، زیرا کسانی قادر هستند به پاسخگویی کلام بپردازند که آواز کلام‌شان همچون الحان بلبل با یک لحن و آهنگ باشد زیرا کلام کَلَمی که محفوف در تکرار یک رنگ و برگ باشد از حوصله‌ی هزاردستان خارج است و او را فقط در اولین نغمه قانع می‌کند و بار دویّم برایش دلچسب و دلنشین نیست، به آن خدشه وارد می‌کند و نه تنها او را اقناع نمی‌کند بلکه ملولش می‌گرداند و بادی به غبغب می‌اندازد و گرمِ نواختن موسیقیِ کلامی نو می‌شود. آری بلبل با یک کلید، قفل عقول را باز می‌کند ولی هزاردستان شاه‌کلید هم برایشان کافی نیست. 🖌نویسنده: مرضیه رمضان‌قاسم #خاطره_نگاری #ظلم_اجباری #ظلم_سهوی #کلام_دیازپام #ادبیات_سنتی #کلام_ترکیبی 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110