eitaa logo
رنگ خدا
71.9هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
6.7هزار ویدیو
82 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/aB6V.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟فضایل ذڪر یونسیہ 🔸 رفع هم و غم 🔹نجات از گرفتاری 🔸بخشایش 🔹گشایش ابواب معنوی 🔸فتوحات رزق 🔹اولاد دار شدن 🌈 @range_khodaa
🌸 #لغزش دوستت را براى زمان حمله ی دشمنت تحمّل كن 🌸 🍃 #امیرالمومنین_علیه_السلام 🔹الإرشاد ج۱،ص ۲۹۹ 🌈 @range_khodaa
👌زندگیتو بیشتر بگرد ☝️ خدا کجای زندگیته؟ 🔔 نکنه این ناآرومی‌ها به خاطر نبودِ #عشقِ_خدا تو زندگیت باشه... 🌈 @range_khodaa
📌 نتیجه زندگی... چیزهایی نیست که جمع میکنیم.... بلکه قلبهایی است که... جذب میکنیم....!!!! 🌈 @range_khodaa
گفتم: خدايا همنشينم باش گفت: من مونس کساني هستم که مرا ياد کنند؛ گفتم: چه آسان به دست مي آيي گفت: پس آسان از دستم نده 🌈 @range_khodaa
📌 خدایا... آنقدرخرابم که هیچ مرهمی آرامم نمیکند... مرا درآغوش خود بگیر... دلم آرامش خدایی میخواهد. . . 🌈 @range_khodaa
📌 عـاشــ♥ــق خُــــدایی هستــــم که چـــه بخــواهیــــم چــــه نخــــواهیــــــــم " دوستــــــمان دارد" 🌈 @range_khodaa
📌 به لبخندتان اجازه دهید تا دنیایتان را تغییر دهد ولی به دنیایتان اجازه ندهید لبخندتان را تغییر دهد 🌈 @range_khodaa
" داستان کوتاه " * تعجب عزرائیل ! سلیمان (ع) روزی نشسته بود و ندیمی با وی ، ملک الموت ( عزرائیل ) در آمد و تیز در روی آن ندیم می نگریست ، پس چون عزرائیل بیرون شد ، آن ندیم از سلیمان پرسید که این چه کسی بود که چنین تیز در من می نگریست ؟ سلیمان گفت : " ملک الموت بود " ندیم ترسید ، از سلیمان خواست که به باد فرمان دهد تا وی را به سرزمین هندوستان برد تا شاید از اجل گریخته باشد ، سلیمان باد را فرمان داد تا ندیم را به هندوستان برد ، پس در همان ساعت ملک الموت باز آمد ، سلیمان از وی پرسید که آن تیز نگریستن تو در آن ندیم ما ، برای چه بود ؟ عزرائیل گفت : " عجبم آمد ، مرا فرموده بودند تا جان وی را همین ساعت در زمین هندوستان قبض کنم ، در حالی که مسافت بسیار دیدم ، میان این مرد و آن سرزمین ، پس تعجب کردم ! " " بخشی از کتاب حکایت پارسایان ، مولف رضا بابائی " 🌈 @range_khodaa
به روایت افسانه‌ها روزی شیطان همه جا جار زد که قصد دارد از کار خود دست بکشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد. او ابزارهای خود را به شکل چشمگیری به نمایش گذاشت. این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرت‌طلبی و دیگر شرارت‌ها بود. ولی در میان آنها یکی که بسیار کهنه و مستعمل به نظر می‌رسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد !!! کسی از او پرسید: این وسیله چیست؟ شیطان پاسخ داد: نومیدی و افسردگی است . آن مرد با حیرت گفت: چرا این قدر گران است؟ شیطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد: چون این مؤثرترین وسیله من است. هرگاه سایر ابزارم بی‌اثر می‌شوند، فقط با این وسیله می‌توانم در قلب انسان‌ها رخنه کنم و کاری را به انجام برسانم. اگر فقط موفق شوم کسی را به احساس نومیدی، دلسردی و اندوه وا دارم، می‌توانم با او هر آنچه می‌خواهم بکنم. من این وسیله را در مورد تمامی انسان‌ها به کار برده‌ام. به همین دلیل این قدر کهنه است 🌈 @range_khodaa
امام علی(ع): رُبَّ... مَغْبُوط فِي أَوَّلِ لَيْلِهِ، قَامَتْ بَوَاكِيهِ فِي آخِرِهِ بسا کسی که درآغاز شب براو غبطه خوردندو آخرشب عزاداران به سوگش نشستند 📚حکمت380 نهج‌البلاغه 🌈 @range_khodaa
📚 🔖 تا آخر هیچ یک از شاگردان نتوانست به سؤالی که معلم عالیقدر طرح کرده بود جواب درستی بدهد. هرکس جوابی داد و هیچکدام مورد پسند واقع نشد. سؤالی که رسول اکرم در میان اصحاب خود طرح کرد این بود: «در میان دستگیره های ایمان کدامیک از همه محکمتر است؟». یکی از اصحاب:«نماز» رسول اکرم:«نه» دیگری:«زکات» رسول اکرم:«نه» سومی:«روزه» رسول اکرم:«نه» چهارمی:«حج و عمره» رسول اکرم:«نه» پنجمی:«جهاد» رسول اکرم:«نه» عاقبت جوابی که مورد قبول واقع شود از میان جمع حاضر داده نشد، خود حضرت فرمود: «تمامی اینهایی که نام بردید کارهای بزرگ و با فضیلتی است، ولی هیچکدام از اینها آنکه من پرسیدم نیست. محکمترین دستگیره های ایمان دوست داشتن به خاطر خدا و دشمن داشتن به خاطر خداست». 📗 ✍ استاد شهید 🌈 @range_khodaa