#حکایت
💢یک قاضی بسیار مؤمنی در زمان حکومت دنبلیها در شهر خوی بهنام شیخ صادق بود. (محلّهای بهنام آقا صادق در محلّه امامزادهی شهر خوی هماکنون به این نام مشهور است)
🍃روزی پیرزنی فقیر و بینوا از جوانی نزد او شکایت بُرد که مرغ مرا این جوان دزدیده است.
قاضی آقا صادق، آن جوان را احضار کرد و جوان بعد از شنیدن شکایت آن پیرزن، بلافاصله به گناه خود بدون هیچ سخنی اعتراف کرد و سرش را پایین انداخت.
🍂قاضی آقا صادق که خیلی ناراحت بود تصمیم داشت او را به اشدّ مجازات برساند چون به پیرزن بینوایی رحم نکرده بود. از این اعترافِ جوان خشمش فروکش کرد و قیمت مرغِ پیرزن را خودش داد و او را بخشید.
بعد از رفتن شاکی و متشاکی و حل و رضایتشان، شاگردِ قاضی که یک جوان بود و در محکمه حاضر بود، دید حالِ آقا صادق دگرگون شد؛ آقا صادق گفت:
✨خدایا! این جوان به خطای خود اعتراف کرد و من در صددِ اثبات گناه او برنیامدم، اگر اعتراف نمیکرد با تحقیقی که در محل میکردم، آبروی او را میبردم و به شدیدترین وجه مجازاتش میکردم.
✨خدایا! من نیز بر جهل و نادانیام در برابر تو اعتراف میکنم که مرا با قضاوتی اشتباه به دستِ خودم، جهل مرا بر خودم و دیگران اثبات نکنی.
✨خدایا! من در برابر تو به ناتوانی خودم اعتراف میکنم که مرا با قرار دادن در فلاکت و بدبختی، ناتوانی مرا به من و دیگران اثبات نکنی.
✨خدایا! من بر ضعیف بودن در برابر هوای نفسم، در برابرت اعتراف میکنم که مرا در معرضِ تهدید شیطان قرار ندهی تا ضعفِ ایمان و ارادهام را بر من و دیگران ثابت کنی. ✨خدایا! ناتوانی بیش نیستم که به همه چیز ابتدای کار اعتراف میکنم، دستم را بگیر و مرا ببخش و مرا نَیازمای که من، خود را میشناسم و تو مرا بهتر از من میشناسی.
🌈 @range_khodaa
یکی از صالحان دعا میکرد:
پروردگارا در روزی ام برکت ده »
کسی پرسید:چرا نمیگویی روزی ام ده؟
ڱفت روزی را خدا برای همه
ضمانت کرده است...
اما من برکت را در رزق طلب میکنم چیزیست
که خدا به هرکس بخواهد میدهد
(نه به همگان)
اگر در مال بیاید ، زیادش میکند .
اگر درفرزند بیاید ،صالحش میکند .
اگر درجسم بیاید، قوی وسالمش میکند .
و اگر درقلب بیاید،خوشبختش می کند
🌈 @range_khodaa
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.
عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت:
«دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.
بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ پولی نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت.
باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:«کجا؟ عابد گفت: تا آن درخت برکنم؛
گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» باز ابلیس و عابد درگیر شدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست!
عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟
ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی.
🌈 @range_khodaa
⭕️✍️حکایتی بسیار زیبا خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
دختر بچه پولهایش را برداشت و رفت مغازه ی سر کوچه آقا معجزه داری؟
معجزه می خواهی واسه چی عزیزم؟!
یه چیز بدی هر روز داره توی سر داداش کوچولوم گنده تر
می شه !
بابام می گه فقط معجزه می تونه نجاتش بده ، منم همه
پول هام رو آوردم تا اونو براش بخرم
عزیزم ببخش که نمی تونم کمکت کنم ، ما اینجا معجزه
نمی فروشیم.
چشم های دخترک پر از اشک شد و گفت :
ولی اون داره می میره ، تورو خدا یه معجزه بهم بدید .
ناگهان دستی موهای دختر کوچولو رو نوازش کرد و
صدائی گفت :
ببینم چقدر پول داری؟
پول ها رو شمرد و گفت :
خدای من عالیه ، درست به اندازه خرید معجزه برای
داداش کوچولوت !
بعد هم گرم و صمیمی دست دختر رو گرفت و گفت منو
ببر خونه تون تا ببینم می تونم واسه داداشت معجزه تهیه
کنم؟ !
اون مرد فوق تخصص جراحی مغز بود
دو روز بعد عمل بدون پرداخت هیچ هزینه اضافه ای انجام
شد.
هزینه عمل مقداری پول خرد بود و ایمان یک کودک .
مدتی بعد هم پسرک صحیح و سالم به خانه برگشت.
🌈 @range_khodaa
🌹 دانستنیهای جالب از توبه🌹
🔸💥 خدا را یا باید از روی محبت عبادت کرد یا از روی اطاعت امرش، نه برای کسب یا رسیدن به ثواب یا بهشت.
💠🔻 توبه برگشت انسان به سوی خدا از گناهان است. ممکن است درِ توبه از گناهی به روی انسان باز شود،
⛔️ این باز شدن در، به یکی از 3 علت زیر میتواند باشد:
🍂🍃1- انسان با مطالعه یا همنشینی با یک مؤمن خوف الهی بر دل او بیفتد و قصد توبه کند.
🍂🍃 2- انسان در یک گرفتاری دنیوی بیفتد و قصد توبه کند.
به طور مثال به زنا گرفتار آید و از شدت ترس از خدا بخواهد آبروی او را حفظ کند و به او قول توبه میدهد.
🍂🍃 3- انسان با دیدن بیماری یک انسان یا مردن یک انسان، تلنگری از مرگ میخورد.
📜 مولوی را گفتند، فلانی در نماز خیلی گریه میکند. گفت: اشک را آب دیده گویند، باید بپرسید چه دیده؟!! یعنی مشکلات خودش دیده، گریه میکند؟ خوف گناهان و عذاب الهی دیده، گریه میکند؟ یا از مقام و جایگاه خدا گریه میکند؟
✍️ 1- توبه باید صرفاً به خاطر وجهالله و خشنودی خدا و بازگشت به سوی او باشد.
مثال: کسی بگوید بهخاطر امام حسین(ع) من از قمار توبه کردم توبهاش صحیح نیست.
✍️ 2- توبه به محض پشیمانی باید انجام شود، کسی نمیتواند بگوید من میخواهم بروم کربلا مشروب را ترک کنم بلکه باید همان لحظه ترک کند، اگر کربلا رفت امام حسین (ع) را شفیعِ بین خودش و خدا برای پذیرش توبهاش بنماید.
✍️ 3- توبه با خسته شدن از گناه قبول نیست، کسی از بس زنا کند خسته شود.
✍️ 4- توبه بهخاطر ضرر جسمی قبول نیست؛ مثلا کسی بخاطر بیماری ناشی از ضرر الکل توبه کند.
✍️ 5- توفیق توبه بر انسان عنایت میشود و با تفکر زیاد ممکن نیست.
برخی علما میگویند: توبه مُبَعَّضه (این که انسان از یک گناه توبه کند) مورد قبول نیست. اما به عقیدهی بسیاری توبه در کل بازگشت به سوی خداست و انسان گناهان را به تدریج ترک میکند و در حالیکه نیت ترک همه گناهان را دارد از یک گناه شروع بکند صحیح است.
✍️ 6- توبه موقت اصلاً درست نیست و از معنی توبه دور است. کسی که از خوردن مشروب در ماه محرم توبه میکند، چون توبه، بازگشت به سوی خداست، در توبه موقت، فرد منتظر تمام شدن زمان برای بازگشت به گناهی است که موقت ترکاش کرده است.
🌈 @range_khodaa
در بيمارستان ها وقت شام و ناهار،
غذاها خيلی متفاوت است!
به يک نفر سوپ، چلوكباب و دسر ميدهند
و به يك كسی فقط سوپ ميدهند
و به يك نفر حتی سوپ هم نميدهند و
ميگويند كه فقط آب بخور
به يك كسی ميگويند كه حتی آب هم نخور
جالب است كه هيچكدام از
اين بيماران اعتراض ندارند!
زيرا آنها پذيرفته اند كه
كسی كه اين تشخيص ها را داده است
طبيب است و آن كسی كه طبيب است
حكيم است
پس اگر خدا به يك كسی كم داده يا زياد داده، شما گله و شكوه نكنيد كه چرا به او بيشتر داده ای و به من كمتر داده ای! اين كارها روی حساب و حكمت است
خدایا به داده و نداده ات شکر 🙏🏻
🌈 @range_khodaa
ام علی علیه السلام:
رساترین پندها نگریستن به آرامگاه مردگان و درس گرفتن از سرنوشت پدران و مادران است.
به یاد همه اسیران خاک فاتحه و صلواتی بخوانیم و از دادن خیرات دریغ نکنیم🌺
🌈 @range_khodaa
✍️ #سخــــن_بــــزرگان
🌿 علامه طباطبایی (ره) :
چون به نجف اشرف برای تحصیل
مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و
خویشـاوندی گاهگاهی به محضــر
مرحـوم قاضی شرفیاب میشدم،
یکروز در نجف {درکنار} مدرسهای
ایستاده بودم ڪه مرحوم آیتاللـہ
قاضی از آنجا عبورمیکردند، چون
به من رسیدند دستخود را بهروی
شانهام گذاردند و گفتند: ای فرزند،
دنیا میخواهی نمـــازشـب بخوان،
آخرت میخواهی نمازشب بخوان!
🌈 @range_khodaa
@dars_akhlaq.._.mp3
2.84M
🔊 کلیپ صوتی
💐🎙حجت الاسلام استاد #مومنی
🍃🔻 موضوع 🔻🍃
🔴👈 طلبه با صفا و توسل به حضرت امام #زمان (عج)
✅ یک #طلبه ای بود که روزی نان در خانه نداشت و مادر خانم و پدر خانم هم مهمانشان شدند...
👌 داستان عبرت آمیز و بسیار شنیدنی😍
═══✼🍃🌹🍃✼══
🌈 @range_khodaa
🔴شاگرد و عابد
شاگردی از عابدی پرسید::
تقوا را برایم توصیف کن؟
عابد گفت:
اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود مجبور به گذر شدی چه می کنی؟
شاگرد گفت:
پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه می روم تا خود را حفظ کنم.
عابد گفت:
در دنیا نیز چنین کن تقوا همین است
از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار
زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند.
🌈 @range_khodaa
❤️ امام صادق علیه السلام :
إنَّ العُبّادَ ثَلاثَةٌ : قَومٌ عَبَدُوا اللّه َ
عَزَّوجَلَّ خَوفًا فَتِلكَ عِبادَةُ العَبيدِ،
وقَومٌ عَبَدُوا اللّه َ تَبارَكَ وتَعالــى
طَلَبَ الثَّوابِ فَتِلكَ عِبادَةُ الاُجَراءِ،
وقَـومٌ عَبَدُوا اللّه َ عَزَّوجَلَّ حُبًّا لَهُ
فَتِلكَ عِبادَةُ الأَحرارِ ، وهِيَ أفضَلُ
العِبادَةِ .
بندگان ، سه گروه اند : گروهى خدا
را از سرِ هراس مى پرستند، كه اين،
پرستش بــردگان است و گروهى او
را برای پاداش مى پرستند، كـه اين،
پرستش مـزدوران است و گـــروهى
خـــداوند را به سبب محبّـــت به او
مىپرستندكه اين ، پرستش آزادگان
و برترين پرستش است.
📚 الڪافي : ج 2 ص 84 ح 5
🌈 @range_khodaa
⛔️ #کرونا تجسم عینی روز قیامت
(فاذاجاءت الصاخه ۳۳یوم یفرالمرء من اخیه۳۴ وامه ....)
📛فرارکردن شخص از برادر (یفرالمرءمن اخیه)
📛فرارکردن شخص از مادر(من امه)
📛فرارکردن شخص از پدر(من ابیه)
📛فرارکردن شخص از همسر(وصاحبته)
📛فرارکردن شخص از فرزند(وبنیه)
⭕️لکل منهم یومئذشان یغنیه...
هر کس فقط برای نجات جان خودش فکر میکند ،فقط برای خودش...
✍️حالا چرا فرار؟؟؟!!!
برای اینکه به سرنوشت برادر مریض مبتلا نشود و ویروس کرونا را نگیرد
حتی از نزدیک شدن به مادر میترسد و فرارمیکند .
㊙️مادر میترسم به سرنوشتت مبتلا بشم الفرار
㊙️پدر الفرار
㊙️همسرم الفرار
㊙️فرزندانم الفرار
دیگه الوداعی در کار نیست
الفرار و النجات ...
✍️بیاییم دیگه قیامت را باور کنیم ...
✍️بیاییم به اعمال مان رسیدگی کنیم ...
✍️بیاییم برای نجات از هول ترس جزع و فزع قیامت کاری کنیم.
✅ آنجا همه در گرو اعمال خوب و بدمان (کل نفس بما کسبت رهینه مدثر۳۸)
✅ آنجا اعمال خوب وزشتمان تجسم و عینیت پیدا میکند
(یومئذیصدرالناس اشتاتا لیرو اعمالم سوره زلزال ایه ۶)
✅ آنجا هر کس بقدر سنگینی ذره که در دل آفتاب میچرخد عملی خوب یابد انجام داده باشد اعمالش را میبیند و راه رهایی از چنگ اعمال بدش ندارد.
(فمن یعمل مثقال زره خیرا یره ومن یعمل مثقال ذره شرا یره)
♻️آیا وقت آن نرسیده است که بیدار شویم؟
🌈 @range_khodaa
مرحوم حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی_رضوان الله علیه_ فرمودند:
🔵👈روزی زنی عاشق جوانی زیبا چهره که شاگرد مغازه بزازی بود می شود و برای رسیدن به وصالش،عمدا پارچه های زیادی را می خرد و سپس به صاحب مغازه می گوید:
🔵👈آقا پول من کم آمده است لذا این شاگردتان را بفرستید هم پارچه ها را به منزلم برساند و هم به او بقیه پول را بدهم و هم انعامش را بگیرد.صاحب مغازه به شاگردش دستور می دهد که با این زن برود.وقتی که هر دو وارد خانه شدند،زن در خانه را قفل نمود و پیشنهاد گناه به این جوان کرد،جوان در ابتدا مخالفت کرد ولی وقتی فهمید تمام درها بسته شده است و این زن با نقشه قبلی این طرح را کشیده و تا به مراد خود نرسیده دست بر نمی دارد لذا گفت:عیبی ندارد،فقط اجازه بدهید اول به دستشویی بروم
🔵👈و زن هم اجازه داد.آن جوان وقتی به دستشویی رفت،نجاسات را بر بدن خود مالید،همین که بیرون آمد و زن او را با وضع متعفن و بدبو و نجس دید،با حالت تنفر در را باز کرد و جوان با خوشحالی بیرون رفت و بعد کنار رودخانه ای رفت خودش را شست . بعد از این جریان هرکسی که او را می دید،بوی خوشی از او به مشامش میرسید...
منبع:آداب الطلاب ص314
🌈 @range_khodaa
🔴 مبادا از #رحمت_خدا ناامید بشی
🌹 #امام_محمد_باقر علیه السلام:
اى محمد بن مسلم!گناهان مؤمن كه از آن توبه كرده آمرزيده است و بايد براى آينده پس از توبه و آمرزش،كار خوب كند،همانا به خدا اين فضيلت نيست مگر براى آنها كه ايمان دارند،
من گفتم:اگر بعد از توبه و استغفار از گناهان، باز گناه كرد و باز توبه كرد؟
در پاسخ فرمود:اى محمد بن مسلم! تو پندارى كه بندۀ مؤمن از گناه خود پشيمان گردد و از آن آمرزش خواهد و توبه كند سپس خدا از او توبهاش را نپذيرد؟
گفتم:راستش اين است كه چندبار اين كار كرده است، گناه مىكند و باز هم توبه مىكند و از خدا آمرزش مىخواهد
👈 فرمود:هرآنچه كه مؤمن به آمرزشخواهى و توبه بازگردد،خدا به آمرزش او برمىگردد و به راستى كه خدا بسيار آمرزنده و مهربان است،توبه را مىپذيرد و از بدكردارىها مىگذرد، مبادا تو مؤمن را از رحمت خدا نااميد سازى.
📕اصول کافی/ج۴/ص۲۶۹
🌈 @range_khodaa
✅داستان میرداماد و دختر شاه عباس صفوی
✍️شب هنگام (میرداماد) – طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید. دختر پرسید: شام چه داری؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشهای از اتاق خوابید. صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران، شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی! محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد…
شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر ۱۰ انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و … علت را پرسید. طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع میگذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود.
🌈 @range_khodaa
✅داستان واقعی حاج حسین خیّر
✍️امام زمان فرمودند ما این زیارتت را قبول نداریم! بار و بندیلش را بست و زد به دل جاده برای زیارت سیدالشهدا علیهالسلام،با پای پیاده،مثل همین زائران اربعین خودمان، اسمش حاج حسن بود، حاج حسن خیّر، به عتبات رسید و یک دل سیر زیارت کرد،کاظمین، سامرا، کربلا،در مسیر بازگشت نه اینکه پیاده می آمد مسیر را، از خستگی خوابش برد...
خواب امام زمان ارواحنافداه را دید،برای دستبوسی رفت خدمت حضرت لبخند ، آقا سوال کردند: «کجا بودی و به کجا می روی؟» جواب داد کربلا بودم و به شهر خودم باز می گردم، امام زمان ارواحنافداه فرمودند : «این چه کربلایی است که مقبول نیافتاده؟! » رنگ از رخسارش پرید، پرسید چرا زیارتم قبول نشده جانم بقربانتان؟ آقا فرمودند : «به حرم رفتی و برای ظهور ما دعا نکردی!، مگر نه اینکه من منتقم خون جدِ مظلومم حسین بن علی علیه السلام هستم؟»
از خواب پرید و به کربلا برگشت...
💥حاج حسن زیارت ش قبول نشد، دعای فرج را نخوانده بود و دست خالی از زیر قبة الحسین باز گشته بود، می بینی اگر اینروزها زائر اربعينی را یا اینکه اصلا گرفته است اگر چشم حضرت زهرا سلام الله علیها تورا و خودت زائر اربعين هستی، حتماً و تا می توانی بازار دعایِ فرج مولا جانت را گرم کن،به همه ی مسافران جاده ی کربلا بگو مهمترین احتیاج و دعای ما ظهور امام زمانمان است...
ذکرِ تعجیل فرج رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی بشود
📚پایگاه اطلاع رسانی خانه مهدویت ایران
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🌈 @range_khodaa