🌟 آیت الله حسن زاده :
💎 پيوسته با طهارت باش تا توسعه روزي پيدا كنی، طهارت به طور مطلق مورد نظر است، يعنی پوشاك، خوراك، حرف و فكر همه بايد پاكيزه باشند.
🌈 @range_khodaa
🔴🔵 راهی بسوی امام زمان (عج):
🔻از یکی از اولیاء الهی که تشرفات متعدد خدمت امام زمان علیه السلام داشته بود، پرسیده بودند چطور به همچنين مقامي رسيدید؟
🔸گفته بود: نمي دانم انتخاب خدا بود اما ظاهرا اوائل زمان رضا شاه بود؛ من پارچه كفنم را آماده كرده بودم و هزار تومان زير آن براي كَفْن و دفن و مجلس عزاداري و پذیرایی از اهالي روستا گذاشته بودم. اين پول کل سرمايه من بود که كنار گذاشته بودم. مؤمن صادقي آمد كه آثار صدق و شكستگي در چهره اش پيدا بود و نيازمند بود.
🔹گفت: من ورشكست شده ام؛ قرض دارم و فكرم مشغول است. مي تواني كمكي به من بكني؟
گفتم: هزار تومان دارايي من است که گذاشتم براي كفن و دفن و مجلس عزايم. پانصد تومان آن مال خودم و پانصد تومان هم مال تو؛ بعد که رفتم پول را بردارم در راه به نظرم رسيد كه تو كه هنوز نمردي! اين چه احتياطي است مي كني؟! اين مومن به این هزار تومان احتياج دارد؛ تو هم که مي داني راست مي گويد. اين هزار تومان را به او بده ، خداي تو هم كريم است.
بعد هم رفتم هزار تومان كه تمام سرمايه ام بود را آوردم و به او دادم و به او گفتم: ناراحت نباش؛ شتر ديدي نديدي؛ نمي خواهد پول را برگرداني.
🌹 شب آن روز بود كه در خواب ديدم كه اشاره شد: با اين كار راهي براي خودت به ما باز كردي!
🌈 @range_khodaa
* #ملاصدرا #سلوک #معرفت
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔻مرحوم ملاصدرا با دو تا از دامادهايش يعنى مرحوم فيض كاشانى و مرحوم عبدالرزاق لاهيجى، گویا در كاشان بودند و داشتند از کوچه ای رد مى شدند.
🔸ديدند كه دخترى يك گليمى را روى پشت بام آورده و دارد تكان مى دهد؛ پسرى هم كه عاشق آن دختر است دارد از پائين نگاه مى كند و مى گويد: مى دانم نيامدى قالى تكان بدهى آمدى خودت را نشان بدهى!
🔹نقل می کنند مرحوم ملاصدرا كنار كوچه آن قدر گريه كرد كه حالش به هم خورد.
گفتند مگه آقا چى شد؟
گفت از حرف این پسر من منتقل شدم به این معنی که خداى متعال هم که این عالم را خلق کرده، آمده خودش را نشان بدهد اما کسی در پی دیدنش نیست.
🔸گرانبهاترين گوهر، معرفت خداست. علم حقيقى همين علم است. اين را به هر كسى نمى دهند مگر اينكه قدم به قدم، خونِ دل بخورد و زحمت بکشد. هر كجا كه يك خورده پايش را كج بگذارد جلويش را مى گيرند. عشق اين كار را هم در دل هاى آلوده قرار نمى دهند.
🌈 @range_khodaa
| #احادیث_داستانی |
" من، یک دینار قرض کرده ام. بگیر! مال تو باشد"
💠 کمک به نیازمند در اوج نیاز
▫️ الأمالی، طوسی ـ به نقل از ابو سعید خُدْری ـ:
روزی علی(ع) گرسنه بود و گفت: «فاطمه! چیزی برای خوردن داری که به من بدهی؟».
فاطمه(ع) گفت: سوگند به آن که پدرم را به نبوّت، مفتخر ساخت و تو را به وصایت، چیزی که بشری آن را می خورد، ندارم ...
علی(ع) گفت: ...چرا به من نگفتی تا چیزی برایتان تهیه کنم؟».
فاطمه(ع) گفت: یا ابا الحسن! من از خدایم شرم می کنم که از تو چیزی بخواهم که نمی توانی تهیه کنی.
▪️ پس علی(ع) با اتّکا و امید به خدا، بیرون رفت و یک دینار، قرض گرفت. در حالی که دینار در دست علی(ع) بود، مقداد به وی برخورد.
روز بسیار گرمی بود و تابش آفتاب، سر تا پای او را سوزانده بود.
علی(ع)، با دیدن سر و وضع او، ناراحت شد و فرمود:
▫️«ای مقداد! چه چیزی تو را در این ساعت روز، بی قرار و آشفته کرده است؟».
گفت: رهایم کن بروم ـ ای ابو الحسن ـ و از حال و روزم مپرس!
فرمود: «نمی گذارم بروی تا این که من هم مثل تو [گرفتاری ات را] بدانم».
گفت: ای ابو الحسن! تو را به خدا و به خودت، به راه خویش برو و پرده از حال و روزم بر مدار.
علی(ع) فرمود: «تو حق نداری وضعت را از من، کتمان کنی».
🔻مقداد گفت: حال که اصرار داری، سوگند به آن که محمّد(ص) را به نبوّت و تو را به وصایت مفتخر ساخت، سختی مرا چنین آشفته و بی قرار ساخته است. خانواده ام را در حالی ترک کردم که زمین، تاب تحمّل آن حال و روز مرا نداشت. پس، غم زده بیرون زدم و بی هیچ هدفی راهی شدم. این است حال من!
اشک از چشمان علی(ع) سرازیر شد، چندان که اشک هایش محاسنش را تَر کرد. سپس فرمود:
🔅«سوگند به همان که تو به او سوگند خوردی، مرا نیز در باره خانواده ام بی قرار نکرده، مگر همان چیزی که تو را بی قرار کرده است. من، یک دینار قرض کرده ام. بگیر! مال تو باشد» و آن دینار را به مقداد داد و او را بر خویش، مقدّم داشت.
📚 دانشنامه قرآن و حدیث: ج ۱ ص ۱۷۴
🌈 @range_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خسته شدی؟
صحبت های شهید حسن باقری درباره اینکه چرا آدم از انجام کاری خسته می شود را بشنوید
🌈 @range_khodaa
#انذار_و_تبشیر #محبت #حضرت_شعیب
💠 رسیدن به عشق الهی
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔻 بشارت، اگر در طول راه و به همراه محبت باشد، خیلی اثر دارد؛ یعنی شخص انذارهایش را دیده باشد، نه این که بشارت برای مبتدی باشد، بشارت برای مبتدی، داعی[و انگیزه برای] حرکت نمیشود.
🔸 حضرت شعیب ـ علیه السلام ـ در ميان انبياء، سیر محبتی داشتند. محبت، فرع معرفت است و معرفت به خدا، فرع مجاهده و شناخت نفس است. افرادی که در جامعه، هزار رقم مشكلات دارند، انذار و محبت مورد تأیید قرآن است که آنها را نجات میدهد، آخرش يك حركتي باید ايجاد شود.
🔹 تمام مشكل ما اين نيست كه محبت نداريم، محبت فرع معرفت و زحمت است. وابستگيهاي نفساني، مانع انسان است. اگر نفس را رها کنی، بیش از هشت ساعت میخوابد، از خواب که بیدار شود، میل به انواع غذاها دارد، ارتباط با خانواده هست، ارتباط با اجتماع هست، با این همه اشتغالات، این نفس میخواهد مبتلا به عشق خدا باشد، معلوم است که نمیشود.
🔻 مسيري را كه انبياء و بزرگان از حواريين ائمه ارائه مي كردند، اين بوده است كه شخص را به سمت اصلاح، پیش میبردند، اول او را از تعلّقات نفس جدا میکردند و به او ميشناساندند، بعد او را گرفتار محبت ميکردند؛ در این صورت، آن محبت، محبتي پايدار و موثر است.
🔸 حضرت موسی ـ علیه السلام ـ مقام کلیم اللهی داشت و این تکلم از ناحیه حق تعالی، فوق احساس کروبین بود، آن قدر این ارتباط لطیف بود که کروبین هم قدرت احساسش را نداشتند؛ در حالی که بعضي همين مقام كليم اللهي را پايين تر از مقام حبيب اللهي ميدانند.
🔹 ما اگر بخواهيم براي جامعه يا براي خودمان، صحبت كنيم، گرفتار تسلّط شياطين ـ شياطين داخلي، خارجي، نفساني ـ هستيم و باید خودمان را نجات بدهيم، بالأخره انسان، گرفتار تشتت است.
🔸 انسانی که راه نرفته است، نميتواند از تشتت بيرون بيايد. کسی که تشتت ذهن دارد، يك لحظه اين طرف است؛ يک لحظه آن طرف است؛ در نمازش هم متوجه حق تعالي نيست.
🌈 @range_khodaa
مشکل اقتصادی و توسل به امام زمان.mp3
3.33M
🌿 مشکل اقتصادی و توسل به امام زمان ارواحنا له الفداء
📕 حکایت آیت الله بهجت از سیدی در نجف
#امام_زمان
#مهدویت
#توسل
#توسل_به_امام_زمان
🌈 @range_khodaa