صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببين تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دير مغان و شراب ناب کجا
چه نسبت است به رندي صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
ز روي دوست دل دشمنان چه دريابد
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
چو کحل بينش ما خاک آستان شماست
کجا رويم بفرما از اين جناب کجا
مبين به سيب زنخدان که چاه در راه است
کجا همي روي اي دل بدين شتاب کجا
بشد که ياد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار اي دوست
قرار چيست صبوري کدام و خواب کجا..
#حافظ_شیرازی_
@ranggarang
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بيابان تو داده اي ما را
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
تفقدي نکند طوطي شکرخا را
غرور حسنت اجازت مگر نداد اي گل
که پرسشي نکني عندليب شيدا را
به خلق و لطف توان کرد صيد اهل نظر
به بند و دام نگيرند مرغ دانا را
ندانم از چه سبب رنگ آشنايي نيست
سهي قدان سيه چشم ماه سيما را
چو با حبيب نشيني و باده پيمايي
به ياد دار محبان بادپيما را
جز اين قدر نتوان گفت در جمال تو عيب
که وضع مهر و وفا نيست روي زيبا را
در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسيحا را.
#حافظ_شیرازی_
@ranggarang
صلاح کار کجا و من خراب کجا..
ببين تفاوت ره کز کجاست تا به کجا..
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دير مغان و شراب ناب کجا..
چه نسبت است به رندي صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا..
ز روي دوست دل دشمنان چه دريابد
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا..
چو کحل بينش ما خاک آستان شماست
کجا رويم بفرما از اين جناب کجا..
مبين به سيب زنخدان که چاه در راه است
کجا همي روي اي دل بدين شتاب کجا..
بشد که ياد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا..
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار اي دوست
قرار چيست صبوري کدام و خواب کجا..
#حافظ_شیرازی_
@ranggarang
اگر آن ترک شيرازي به دست آرد دل ما را..
به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را..
بده ساقي مي باقي که در جنت نخواهي يافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را..
فغان کاين لوليان شوخ شيرين کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان يغما را..
ز عشق ناتمام ما جمال يار مستغني است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روي زيبا را..
من از آن حسن روزافزون که يوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زليخا را..
اگر دشنام فرمايي و گر نفرين دعا گويم
جواب تلخ مي زيبد لب لعل شکرخا را..
نصيحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند
جوانان سعادتمند پند پير دانا را..
حديث از مطرب و مي گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشايد به حکمت اين معما را..
غزل گفتي و در سفتي بيا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثريا را..
#حافظ_شیرازی_
@ranggarang
صلاح کار کجا و من خراب کجا..
ببين تفاوت ره کز کجاست تا به کجا..
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دير مغان و شراب ناب کجا..
چه نسبت است به رندي صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا..
ز روي دوست دل دشمنان چه دريابد
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا..
چو کحل بينش ما خاک آستان شماست
کجا رويم بفرما از اين جناب کجا..
مبين به سيب زنخدان که چاه در راه است
کجا همي روي اي دل بدين شتاب کجا..
بشد که ياد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا..
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار اي دوست
قرار چيست صبوري کدام و خواب کجا..
#حافظ_شیرازی_
@ranggarang
اگر آن ترک شيرازي به دست آرد دل ما را..
به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را..
بده ساقي مي باقي که در جنت نخواهي يافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را..
فغان کاين لوليان شوخ شيرين کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان يغما را..
ز عشق ناتمام ما جمال يار مستغني است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روي زيبا را..
من از آن حسن روزافزون که يوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زليخا را..
اگر دشنام فرمايي و گر نفرين دعا گويم
جواب تلخ مي زيبد لب لعل شکرخا را..
نصيحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند
جوانان سعادتمند پند پير دانا را..
حديث از مطرب و مي گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشايد به حکمت اين معما را..
غزل گفتي و در سفتي بيا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثريا را..
#حافظ_شیرازی_
@ranggarang