eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
4.5هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رسوایی زانوانم را در آغوش کشیده بودم و تکاپوی بی حاصل عمه را شاهد بودم، ساعت از چهار ع
🍃🍃🍃🌸🍃 یک زن مسن همراه با دختری به سن و سال خودم در کنارش بودند و پشت سرشان مرد ریش سفیدی که آن روز در کوچه دیده بودمش وارد اتاق شدند. هوای گرفته برایم تنگ تر شد. از ضعف دستانم می لرزید که خان جون دوباره با گذاشتن دستش پشت کمرم به سمت صندلی ها هدایتم کرد -برو بشین اونجا مادر رنگ به رو نداری .می خواستم باز هم به التماس بیوفتم درست مثل دیشب که خان جون در اتاق خواسته بود آرام شوم اما من برایش گریه کردم و خواستم نگذارد تباهم کنند ولی او گوشش بدهکار نبود نابودی من و دل بیچاره ام را ترجیح می داد به بلایی که امکان داشت بر سر بهزاد و بهنام بیاید. از او فاصله گرفتم و بدون حرفی روی یکی از صندلی های که به ردیف گوشه ی دیوار چیده شده بود، نشستم و دستان یخ زده ام را زیر چادر برهم گره زدم و سرم را پایین گرفتم. می ترسیدم سر بالا ببرم و نگاه گستاخ آن پسر گریبان گیرم شود . بوی خنکی که در مشامم پیچید سرم را بالا تر کشیدم . خودش بود با تفریح به دیوار رو به رویی ام تکیه داده بود و با آن دو تیله ی سیاه رنگش گستاخانه نگاهم می کرد معذب سرم را پایین انداختم و از اضطراب نفس عمیقی کشیدم . معده ی حساسم از بوی عطرش در هم پیچید و عباس را به یادم آورد. تپش قلبم بالا رفت و جوشش اشک در چشمانم را احساس کردم. با کلافگی لبم را زیر دندان برم و انگشتانم را محکم تر به هم گره کردم، این قلب بی امانم بعد از این قرار بود چه ها بر سرش بیاید؟ ! این عطر را عباس هم استفاده می کرد اما نمی دانم چرا بعدا تغییر سلیقه داد . چراهایی نسبت به او داشتم زیاد بود خیلی زیاد، عاشق مردی بودم که کم پیش آمده بود در نگاهش چشم بدوزم؛ راستش ما از آن عاشق هایی بودیم که نه زیر باران قدم زدیم و نه دیوارهای کافه ای شاهد نگاه های عاشقمان بود ما فقط قلب هایمان را به هم دادیم که زمانه گره ی کوری بینشان انداخت. دلم برایش تنگ می شد حتی از حالا که دیگر امیدی نداشتم این بلا بر سرم نیاید، وقتی می شنید دیگر مرا ندارد چه بر سرش می آمد؟ باز هم بوی عطرش با یک دم و بازدم عمیق در مشامم پیچید. نگاهم را به کفش های مردانه اش دوختم و با خودم فکر کردم نام عطرها مهم نیستند عطر ها اسم استفاده کنندهایشان را میگیرند و حالا این عطر که او استفاده کرده بود بدترین رایحه ی عمرم بود در حالی که زمانی عاشق این رایحه ی خنک بودم، قطره اشکی که روی دستم چکیده بود را به گوشه ی چادرم کشیدم . با صدای محضردار فشار دندان هایم را روی فکم کم کردم و حواسم را به آن ها دادم تا ببینم چگونه خط بطلانی روی آرزوهایم می کشند . -شناسنامه ی دخترا عکس دارن ان شاالله؟عمو احمد جلو آمد و دستش را جلو آورد و از خان جون که با هول در حال گشتن بود، شناسنامه ها را گرفت . سه جلد شناسنامه که جلد قهوه ای رنگ برای پدرم بود. سریع شناسنامه ام را ورق زد و با خوشحالی گفت : بله سید عکس داره . مردی که کنار میز ایستاده بود نیز شناسنامه هایی که در دستش بود را ورق زد با و خنده سر تکان داد . -خداروشکر هیچ مانعی سر این ازدواج ها نیست همه چی خود به خود دارن درست میشن . اخم های در همم را به او و عمو که پشت به من در حال حرف زدن با سید بودند، دوختم. چه ذوق و شعفی داشت این بدبخت کردن دو دختر؟ ! زنگ گوشی بهزاد سکوت فضا را در هم شکست. بی آن که پاسخی بدهد تماس را قطع کرد، گویا سنگینی نگاهم را احساس کرده بود که ابتدا به من و بعد به آن پسرک منحوس که هنوز هم سیل نگاهش صورت من بود، نگاه کرد . قدم از قدم برنداشته بود که به خواست عمو بلند شدم تا برگه ای را امضا کنم، دست و پایم علنا می لرزید و گویا قلبم فرمان پاهایم را داشت که نمی توانستم تکان بخورم . خان جون کنارم ایستاد و آرام گفت: بیا مادر بیا قربونت برم. بی آن که دست خودم باشد اشک هایم روان شد و دستم توسط خان جون کشیده شد. هنوز نگاه بی پروایش را به دنبالم می کشاندم ادامه دارد... 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸**
🌸🌱🌸 ...❤️ سلام عزیزم درجواب دوستی که دکتر پوست واسه از بین رفتن جای سوختگی میخواد.ما کرمانشاه هستیم دکتر محسن حشمتی کارشون خیلی خوبه یه دستگاه به اسم فوتونا دارن واسه جای سوختگی و بخیه و منافذ و لک.خیلی جوابگو هستش.شما میتونی تو شهرتون هردکتری این دستگاه رو داشته باشه بری و انجام بدی.چون دستگاه گرون قیمتی هست اکثرا ندارن 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
تصویری از ناصرالدین شاه در طبیعت! 🌕 @donyaye_ajayeb
🌸🌱🌸 ...❤️ سلام فاطمه ی عزیزم،به خاطر کانال خوبت متشکرم،💐 جواب دوستی که گفتن کنجد رو می‌خوان سفید کنن کنجدتون رو پاک کنید،آب بریزید روش و بزارید سه ساعتی تو آب بمونه ،بعد با دستتون امتحان کنید ببینید پوستش کنده میشه یا نه،اگر نشد بیشتر بمونه،ولی آنقدر نمونه که جوانه بزنه ،بعد که دیدید پوستش کنده میشه بریزیدشون توی الک و با دست و با کف دو دست کنجدها رو به هم بمالید تا پوستشون کنده بشه،بعدش هم بریزیدشون رو دستمال تا زود خشک بشن چون کنجد زود جوانه میزند و تلخ میشه 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌 🌸 آیه الکرسی 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃 🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃 🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃 ❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️ ⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️ 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 ❤️❤️
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی ❤️ #ایلای🌱 اتاق جدیدم نه حموم داشت نه آینه نه هیچ چیز شیشه‌ای پ
🍃🍃🍃🌸🍃 سمیه بیرون رفت راستش منم ناامید شدم فک کردم دیگه برنمی‌گرده ولی یکم که گذشت با یک پالتوی بلند مشکی برگشت و گفت _هوا خیلی سرده‌ ها باید زودتر برگردیم و بعد در حالی که خودش پالتو رو بهم می‌پوشوند گفت ____آقا بفهمه عصبانی میشه نمی‌دونم چرا دارم کمکت می‌کنم شاید چون مادری ازش پرسیدم تو هم بچه داری رنگ نگاهش فرق کرد غم همه صورتشو گرفت و گفت _آره ولی پیش باباشه ازم گرفتنش آروم گفتم متاسفم نمی‌خواستم اون لحظه زیاد حرف بزنم که فکر نکنه دارم ازش اطلاعات می‌گیرم آروم آروم پله‌ها رو پایین رفتیم چون قرصمو نخورده بودم احساس می‌کردم حتی مغز استخونم هم می‌لرزه بی‌جون و ناتوان شده بودم موقعی که قدم برمی‌داشتم می‌ترسیدم استخونام بشکنه سمیه دستمو گرفته بود ولی چون دید می‌تونم درست راه برم صورتشو حالتی کرد و گفت مگه قرصتو نخوردی چرا هنوزم می‌لرزی هول کرده سریع گفتم _خوردم کم طول می‌کشه تا اثر کنه الان خوب می‌شم کلاه پالتو روی سرم فیکس کرد و گفت __همین جا وایستا الان میام تکیه دادم به کابینت‌های آشپزخونه پایین و منتظر سمیه موندم دو سه دقیقه بعد با یک ویلچر اومد و با لبخند گفت _بشین رو این اینجوری بهتره اون لحظه از دیدن ویلچر و ناتوانی‌ام به قدری بغض کردم که سمیه گفت ____بغض نکن دیگه من نمی‌دونم کی هستی ولی قسمتت همین بوده باهاش راه بیا آقا مهران سپرده من مواظبت باشم آروم بریده بریده گفتم _من بلد نیستم خندید و گفت _بشین رو این ویلچر خودم هولت میدم نشستم و از در آشپزخونه به سمت قسمت پشتی حیاط که درست مشرف به اتاق من بود رفتیم درختای تنومند حیاط نشون میدم قدیمی هستن باد سردی میومد سمیه خودشو جمع کرد و گفت _خودتو خوب بپوشون با این وضعت سرما بخوری دیگه واقعا رفتنی میشی ولی من کلاه پالتو رو از سرم باز کردم نفس عمیقی کشیدم و هوای سرد زمستون رو با ولع تمام و با لذت به اعماق ریه فرستادم و گفتم ❤️❤️❤️❤️ ای که در فصلِ خزانم دیده ای با پشتِ خم این زمستان را نبین‌ ما هم بهاری داشتیم ❤️❤️❤️❤️ 🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸**
🌸🌱🌸 ...❤️ سلام خسته نباشید در مورد اون خانمی که افسردگی شدید دارند میگم منم قبلا اینطور بودم یعنی حالت افسردگی شدید گرفتم ی همسایه ی خوبی داشتیم که خیلی برام دلسوزی می‌کرد همیشه باهاش دردو دل میکردم بهم گفت سفر امام رضا برو بیشتره هزینه رو هم خودش داد خداروشکر رفتم مشهد و بعد از اون سفر کم کم خوب شدم و هر روز پدر و مادرم منو میبردن بیرون تا حال وهوام عوض بشه و سعی کردم دیگه به هیچی فکر نکنم بیخیال بشم و خودم رو سرگرم کار کردم البته بعد یه مدت که بهتر شدم رفتم سر کار وبا دوستانی که روحیه ی شادی داشتند رفت و آمد کردم که دیگه خداروشکر بعد از چند مدت کامل خوب شدم واز افسردگی نجات پیدا کردم فقط خدا و اهل بیت و در کنارش خانواده و تلاش خود فرد میتونه کمک کنه انشاءالله که شما هم دوست عزیز با یاد خدا وتوکل بر او و یاری امام زمان و ورزش و تفریح و سرگرمی و فکر نکردن به حالت افسردگی و مسافرت و همنشینی با افرادی که بهت آرامش میده بتونی از این بیماری رها بشی با آرزوی سلامتی برای همه مریضا بالاخص مریضهای روحی انشالله که خبر سلامتیتون را تو کانال ببینم به امید خدا فقط امیدت بخدا باشه که فقط او چاره سازه 🙏🙏❤️🌸🌸 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌸 👇 من خودم وقتی ۲۰ سال داشتم بیشتر اوقات پریودی نامنظم داشتم و یک پزشک زنان به خواهرم گفته بود که یک قرص ال دی بخور پریود میشی منم فورا یاد گرفته بودم 😁 همین کار می کردم که جواب هم می داد بستگی به بدن هر فرد متفاوت هست وقتی بخوری بین سه تا ۷ روز طول می کشه ولی پریود میشی و این موضوع به دکتر خودم هم گفتم که تایید کرد و گفت بهترین کار می کنی حتی اگر دکتر هم برید برای کیست و تنبلی تخمدان قرص هورمونی میدن که گاهی تا سه ماه باید بخورید این روش به دوستانم هم گفتم و همه جواب می گرفتن شما هم امتحان کنید امیدوارم جواب بده 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
آدم‌های موفق کاری که باید انجام بدن رو انجام میدن چه حس و حالش رو داشته باشن چه نداشته باشن! 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁 ترجمه دلنشین آیه ٢٣١ سوره مبارکه بقره. 🔎 جستجوی سوره: 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c