روز بخیر 🌻🌞
#حدیث_عشق🌱
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨
⎾@ranjkeshideha ⏌
••-••-••-••-••-••-••-••
#فال_روزانه 🧡❤️
فروردین
ازت دلخوره. رابطتون محدود شده یا دیدارتون. اگر تأخیر داشته به خاطر ناراحتی بینتون بوده. اگر قهرید آشتی دارید. دیدار، بیرون همو دیدن و یا باهم بیرون رفتن در پیش دارید.
اردیبهشت
گاهی خوش قولی گاهی بدقول و این باعث شده تو تنهایی باشی و احساس دلتنگی و ناراحتی کنی. دوست داره عشقتو بهش ابراز کنی تا اونم جونشو واست فدا کنه.
خرداد
دوری و دوست داشتنی که به خاطر مشکلاتی سرد شده و یا داره میشه. بینتون دلتنگی به خاطر علاقه ی زیاد نسبت بهم هست، ناراحته خودشم از این موضوع.
تیر
فکرش درگیر مسائل کاری و مالیشه. نگرانیهایی داره که باعث این فاصله و دلتنگی بینتون شده، ولی یه خبر خوش و یا یه موفقیت و پیروزی توی این رابطه شکل میگیره، چون دوست داشتنتون دوطرفست.
مرداد
دوری و فاصله و سردی و محدودیت توی رابطتون هست. برای خانومها یه شخص مخالف و دوبهم زن وجود داده و قصدش دوری دوطرفتونه، باید صبور باشید. به زودی از این بلاتکلیفی در میاید با یک ابراز علاقه ی دوباره.
شهریور
گاهی با بدقولیش ناراحت و کلافت میکنه ولی بینتون دلتنگی دوطرفست. به زودی خوشحالی و سورپرایز توی رابطتون هست. برای بعضیها این سورپرایز پیشنهاد ازدواجه.
مهر
دوستتون داره و شايد بحث و دلخوری بینتونه و ناراحتی ولی بهت فکر میکنه و بزودی باهم دیدار دارید.
ابان
دوستت داره ولی یه کم کاراش به هم ریخته در ضمن از دستتون دلخوره بهت فکر میکنه و به زودی دیدار دارید.
اذر
یه کم کله شق هست ولی دوستت داره بهت وفاداره و به زودی پیشنهادی داری که میتونه برای همدیگه رو دیدن باشه.
دی
اگر رابطتون سرد شده دوباره گرم میشه. به زودی از طرفش با پیام یا تماسی خوشحال خواهی شد. دوست داره از حالت خبردار شه.
بهمن
دوستت داره. بینتون اگر فاصله و دوری هم اگر باشه به یادته. به زودی دیداری گرم دارید.
اسفند
نسبت بهت وفاداره ولی درحال حاضر فاصله و دلتنگی و دوری بینتونه. شخصی بهتون برای به هم نزدیکتر کردنتون کمک میکنه.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#داستان_زندگی ❣
#بخش_اول
من مهتابم. توی دهه ۴۰ سالگیم هستم و معلمم. داستان من به بیست سال پیش برمیگرده...وقتی بیست و دو سالم بود...
مادر من خیاط لباس های محلی سنگین و قیمتی و پدرم پزشک بود...چون اوایل حرفه پزشکی پدرم پول زیادی درنمیاورد، مادرم با دوخت و دوز کمک حال خونواده بود..اما بعد از یه مدتی که اوضاع مالی پدرم خوب شد، به صورت تفریحی و فقط واسه خودمون لباس میدوخت.
اون اوایل که معلمی قبول شده بودم مجبور بودم برم دهات اطراف شهرمون واسه تدریس.. اولش خونوادم مخالفت کردن و گفتن خطرناکه..بزار شاید آشنایی پیدا کردیم و تونستیم بیاریمت یه مدرسه داخل شهر..ولی من خیلی لجباز بودم و چون تک بچه بودم، همیشه ناچار میشدن به پذیرفتن خواسته های من...اینجوری شد که من رفتم یه روستای دور افتاده...
یه روز از سرویس مینی بوس جا موندم و اون روزا مثل الانا انقدر ماشین زیاد نبود...مجبور شدم پیاده راه بیفتم تا هر جا یه مینی بوس دیگه دیدم، سوار شم..
تقریبا یه ربعی راه رفتم تا یه ماشین کنارم ترمز زد و گفت خانوم معلم میرید مدرسه؟ برسونمتون...
آقای محمدی بود...حتی اسم کوچیکشم نمیدونستم..ولی چون چندباری تو روستا دیده بودمش و به نظر آدم بدی نمیومد، سوار ماشینش شدم...
اونا پولدارترین خونواده روستا بودن...مادرشو به تازگی از دست داده بود و فقط یه خواهر داشت، که اونم یکی از دستاش از بچگی حرکت نمیکرد و دکترا گفته بودن همه چیش سالمه معلوم نیست مشکل از کجاست!
آقای محمدی بعد مرگ مادرش چون هیچ کسو نداشت توی روستا، با خواهرش اومده بودن شهر ولی چند روز یه بار میرفت روستا و برای اونایی که دستشون خیلی تنگ بود، مواد غذایی و بهداشتی می برد.. منم چند باری موقع تقسیم مواد غذایی دیده بودمش..
اون روز منو رسوند مدرسه و من انقد دیر کرده بودم که فرصت نشد درست حسابی ازش تشکر کنم گفتم ممنون و دوییدم سمت در مدرسه...
اون روزا اصلا توی حال و هوای ازدواج نبودم و خونوادمم از خونواده هایی نبودن که اصرار کنند بهم و مجبور شم خواستگار ببینم...روزای خیلی خوبی داشتم..
بعد از سرو کله زدن با بچه ها و ماماناشون، کم کم دست و پا شکسته ترکی حرف زدن رو یاد گرفتم و خب زبان ترکی خیلی مهم بود چون نمیتونستم فارسی با والدین صحبت کنم..
خونواده های روستا خیلی با محبت بودن و با اینکه دستشون تنگ بود اما هر بار منو با نون محلی یا کره محلی و خوراکی های دیگه راهی شهر میکردن...
یه روز عروسی بود و من و خونوادم هم دعوت شده بودم... یکی از شاگردام ازدواج کرد..البته خیلی بچه نبود ولی چون چند سال توی هر مقطع مونده بود، با بچه های کوچیکتر سر کلاس می نشست.. مادرم یکی از لباس های زیبای دست دوزی که برام دوخته بود رو قبل مهمونی بهم داد و راهی شدیم...
وقتی که رسیدیم، آقای محمدی داشت یه گوسفند با وانت میاورد تا پیش پای عردس دوماد قربونی کنه...اهالی روستا خیلی مهمون نواز بودن و پدرم هم قرار شد به جبران اینکه مراقب من هستند و به من توجه می کنند، گاهی همراه من بیاد روستا و رایگاه ویزیتشون کنه چون متوجه شد اونجا پزشکی ندارن و فقط یه مشاور بهداشت توی خونه بهداشتشون هست...
اون روز به خوبی و خوشی گذشت و ما با دست پر از کره و ماست محلی راهی شهر شدیم.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 🧡 #پرسش من ۳۰ سالمه و یکساله ک ازدواج کردم سه سال از شوهرم بزرگترم و باهم دوست بودیم
#پاسخ_اعضا 🧡
سلام درموردخانمی که طبقه بالای مادرشوهرش هست وبهش میگن ازاینجا برو
عزیزم توزندگی مهم دوست داشتن شما وهمسرتون هست احتمالا مادرشوهرتون ازاینکه شما باهم مشکل ندارید ناراحت هست احساس میکنم ایشون حسادت میکنن به نظرمن همون جابمونید وکمی اجاره بهشون بدید سعی کنید زیادجلو چشمش نباشید رفت وآمد روهم کم کنید تا احترامتون سرجاش باشه .خداهمه روبه راه راست هدایت کنه
🧡🧡🧡🧡🧡
سلام
خانومی که 3سال از شوهرش بزرگتره و با خانواده شوهرش مشکل داره
خواهرم مشکل اصلی اینجاست که چون شما رو مادرش انتخاب نکرده و باب میلش نبودین این مشکلات رو بوجود آوردن، شما از این خونه هم بلند شین همین مشکلات هست
مهم اینه که شما و همسرتون همو دوست دارین وبخاطر هم مشکلات رو تحمل میکنید، پس این حرف و حدیثا رو از طرف خانواده شوهرت ندید بگیر، تو همون خونه زندگی کنید و پولتو پس انداز کن برای آینده
بهم محبت کنید تا این کشمکش ها خللی تو عشقتون پیدا نکنه، حرف از طلاق پیش شوهرت نزن وقتی همو دوست دارین، نزار زندگیت بخاطر یه مشت حرف بی خودی از هم بپاشه
خوشبخت بشی🌺
🧡🧡🧡🧡🧡
سلام به اون خانمی کهمادر شوهر دوست نداره عروس پیششون باشه به نظر من اول با شوهرت خوب صحبت کن یا از چنتا بزرگتر و ریش سفید کمک بگیر تا با شوهرت صحبت کنن اگه دیگه هیچ جوره راضی نشد چن وقتی به قهر برو خونه پدرت بگو من اسایش روانی ندارم ا انشالله که خدا خودش کمکت کنه
🧡🧡🧡🧡🧡
سلام
خانمی که منزل مادر شوهر زندگی میکنن و مادر شوهر گفته خونه رو خالی کنن ولی شوهرشون گفته این خونه حقمه
دخترم شما از شوهرتون حمایت و پیروی کنید این مسئله بین اون و مادرشه
به مادرشوهر تون بگین من تابع همسرم هستم هر جا همسرم باشه منم کنارشم
اینجا یا جای دیگه فرقی برام نداره
همین جمله رو به همسرتون هم بگین
خودتون رو قاطی دعوای مادر و فرزند نکنید
با مشکلات مادر شوهر هم بسازین و کنار بیاین و تحمل کنین
چاره ای نیست مادره و از پسرش توقع داره
تنها راه چاره شما صبر و توکل هست
🧡🧡🧡🧡🧡
سلامخانمیکهبامادرشوهرتمشکلداریشمابایداشوهرتونتمکینکنید یعنیچهبایدطلاقبگیرم مادرشوهرتمشکلشراباپسرشحلکنهکوفتبخورهوقتیقدرداننیستبروتوخونهاتدربراهمببندوقتیهمفحشدادیهاهنگبندری بزارتاصداشرانشنویمنهمبامادرشوهرمتوییک حیاط هستیم البته ساختمانها مون جداازهم است باهام قهر بود شوهرم هم شیفت شب بودگلاب به روزتون بیرون از ساختمان توی حیاط رفتم دستشویی برگشتم دیدم داره گوش میکشه دیدصدانمیا پرده بیرونی درب اتاق دادبالاشلوارش کشیدپایین نشتکهادرارکنه مثل اجل پریدم روسرش گفتم یعنی من لایق شاشایه توهستم جوری بلندشدکهفکرکنمشلوارشخیسشدجانبچههامساعت12یا1شببوداومدمتوخونهدرراهمبستمقرانبهدستگرفتمتاخودصبحجیغزدمخیلیدلمراشکستاینحکایت10سالپیشازاینشبودخیلیداستانازشدارممنبهخداسپردمولیدارمزندگیمیکنمتوهمبهخدابگوخدابرایرضایتوبااینمردهمراههستمپسخودتهواموداشتهباشمطمعناخدابراهمهکارهامشکلگشاست
🧡🧡🧡🧡🧡
سلام بر همگی
خانومی که خانواده شوهرش بهشون گفتن از اینجا پاشید
شما میتونید یه کاری بکنید
البته با احتیاط باتوجه به اخلاقشون
اونم اینکه بگید اینجارو بدید رهن،پول رهن رو بدید ماجادیگه اجاره کنیم تابتونیم بریم .بعد مستاجر بیاداینجا.هرسال هم از مستاجربعدی که میدن رهن ،پیش پرداخت میگیرن میدن مستاجر قبلی. اینطور هم اونا به خواستشون رسیدن.هم شوهر شما بهانه نداره.هم هر دو میفهمن مدیریت داشته باشن رو رفتارشون.
وتهیه مسکن به عهده ی مرد هست
حق ندارن تو این مشکل شمارو غاطی کنن
#دردو_دل_اعضا 🧡
#پرسش
سلام ستاره خانم شبت بخیر
راستش من همانطور ک قبلا هم گفتم باتوجه به اینکه نامادری داشتم و درسن ده سالگی از مادرم جدا شدیم ، من ودوتا برادرم دریک اتاق جداگانه از پدرونامادری زندگی میکردیم هیییییچ گونه محبت ندیدم وراستش الان ک خودم سه تا بچه دارم دوتادخترو یک پسر ،دخترم الان ۱۳ سالشه وخوب میدونم ک نیاز ب محبت دارن وکمبود محبت میدونم چجوری تاثیرمنفی درهمه جای زندگی انسان میذاره ولی بخدا نمیدونم چجوری محبت کنم اصلا بلد نیستم هرچی میشینم فکر میکنم چیزی ب ذهنم نمیرسه، نمیدونم چ حرفی بزنم یا چ کاری کنم فقط میدونم همینطور ک پدر بالا سرشون نیست انگار ک مادرهم ندارن ، وواقعا درعذاب وجدان ب سر میبرم از آیندشون میترسم اینم بگم ک افسردگی هم دارم زیاد حوصله ندارم
خواهش میکنم شما ک حداقل کنارمادر بزرگ شدین بگین چجوری رفتارکنم لطفا با جزییات بگین بخدا هیچی نمیدونم😭
راستی پسرم ده سالشه خیلی زیاد قربان صدقه ام میره ومیبوسم ولی من بدم میاد وازخودم دورش میکنم یا اگه بخوام ظاهری جواب محبتش روبدم چیز خاصی نمیدونم فقط میگم منم دوستت دارم
ایدی ادمین👇🏻🌱
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پاسخ_اعضا 🧡
برای اون خانمی که گفتن کفش اندازه پاش پیدا نمیشه بگین مام این مشکلو داشتیم به کفش فروشی هایی که خودشون تولیدی دارن و میدوزن هر شماره که باشه
💙💙💙💙💙
سلام دوست عزیزی که سوراخ گوش شون عفونت داره یه مدت یه تخ تابیده شده بنداز و هر بار حمام میری با شامپو نخ رو تمیز بشور و بچرخون خوب میشه
گوشوارهها سنگین ننداز حمام میری بشور. آنتی بیوتیک استفاده کن خوب میشی
💙💙💙💙💙
سلام در مورد پسر ۱۹ ساله که عاشق یه دختر شده به نظر من دیگه کار از کار گذشته و باید اجازه بدن ازدواج کنن که پسره خودش سرش به سنگ بخوره و طرف را بشناسه با این مخالفت هاتون فقط اونو لجبازتر ومطمعن تر به تصمیمش میکنید
💙💙💙💙💙
سلام صبحتون بخیر
اون خانمی که گفته بودند لاله گوششون زخمه عفونت میکنه خواستم بگم خواهر شوهر منم اینجوری بود ادرار پسر بچه کوچیک زد بهش خوب شد(با عرض معذرت)واقعا تاثیر داره خواهر شوهر منم این مشکل رو از بچگیش داشته🌹
#دل_نوشت ❣
۹ سالش بود. جوادو میگم. بچه ی کاری بود. یه خواهر داشت به نام هدیه. ننش میگفت هدیه مدرسه داره به قول خودش مَخش داره باید درساشو بنویسه. سواد نداشتن هیچکدوم نه بابای خدا بیامرزش نه زنش. یه پاشون لب قبر بود و رفته بودن از پرورشگاه دو تا بچه گرفته بودن بزرگ کنن زدن بدبختشون کردن. کسيم نيومد سراغشون! بعدم باباش مرد. ننش میگفت جواد دزد نیست اما دزدی کرده بود. گفتم که نه سالش بودا اما به مغزش رسیده بود باید دزد بشه، دزدی کنه! شاید بگی چرا؟ شاید چیه حتما میگی. آره خواهرش هدیه هشت سالش بود به قول ننش مَخش داشت ولی بخاطر این بیماری نکبت و اوضاع قاراشمیش و مرگ و میر مدرسه هارو بردن تو گوشی، چی میگین شما سانتی مانتالا؟ آها مجازی! هدیه گوشی نداشت. هیچکس اینجا گوشی نداره فقط کریم کفتری گوشی قدیمی پوکیده داره که هرکس هر کاری داشته باشه میره سراغ کریم، تازه اونم اگه کریم در خونشو باز کنه؟
جواد اومد بهم گفت: «یه برنامه هست مدرسه هارو بردن اون تو.» شاخم در اومد! گفتم: «عمو مخت تاب داره!» گفت: «نه عمو به خدا مدرسه هارو بردن تو گوشی کورونا اومده!» باورم شد. یعنی دیگه هر چی بگن میگم بعید نیست. یهو گفت عمو کلتو بیار پایین، کلمو بردم پایین. آروم در گوشم گفت پول داری بهم قرض بدی؟ گفتم واسه چی عمو؟ گفت میخوام برای هدیه گوشی بخرم بره درساشو بخونه، آخه میخواد دکتر شه! گفتم عمو چقدر میخوای ؟ گفت هر چی که بتونم باهاش گوشی بخرم، مهم نیست عمو، هر چی بشه، بهت پس میدم عمو، قول میدم!
آره میدونستم پس میده، دیدم که میگم. بخاطر همین پس دادن قرضاش بود که مدرسه رو ول کرد. سر همین بابای مرده و ننه ی کورش! ولی بهم گفت عمو مرد نیستم اگه بزارم هدیه درساشو نخونه هدیه باید دكتر شه چشمای مامانو خوب کنه.
منو برد دم موبایل فروشی رفتیم تو، به خدا پول نداشتم وگرنه میدادم، میدونستم از هر چی مرده مرد ترہ نداشتم...گرون بود، اونقدر بود که حتی اگر کل زندگیمونو هم میفروختیم نمیتونستیم بخریم. هی گفت آقا ارزون تر ندارین، ارزون تر ارزون تر که یهو پرتمون کردن از مغازه بیرون!
کلشو میگرفت بالا میگفت جورش میکنم عمو، دستت درد نکنه، دلم یهویی تیکه تیکه شد ولی نداشتم! حتی چند وقت پیش اومد ازم پول بگیره برای ننش و هدیه ماسک بخره که مریض نشن ولی بازم نداشتم! بعد دیدم شمسی با یه مشت پارچه از لحافاش براشون ماسک دوخت اما جواد قبول نکرد، میگفت ماسکای شمسی تاثیر نداره ننه میره بیرون اگر کورونا بگیره میمیره؟
رسیدیم توی کوچه، ننش دم در نشسته بود، کور بود نمیدید اما صدای پای جوادو میشناخت یهو داد زد: «جواد گوشی خریدی؟ هدیه داره گریه میکنه باز!»
داد زد ننه میخرم، اخم کرد تا اشکاش نریزه، اخم کرد تا قوی نشون بده خودشو!
نمیدونم بگم چند روز گذشت، دیدم مالکی، املاکی محلمونو میگم، با پسرش اومد وسط کوچه هوار زد: «جواااااااد!» مثل چی اومدم دم در گفتم گفتم مالکی چی شده؟ گفت اومده پسرمو برده چند میلیون پول کشیدن از کارتم. ولی جواد خونه نبود، ننش اومد گفت صبح خروس خون رفته بیرون.
مالکی گفت گوشی رو رد کن بیاد، ننش درو بست، مالکی مشت زد، داد زد، فریاد زد ولی کسی چیزی نگفت، همه رفتیم تو. یهو دیدیم جواد از روی پشت بوم کریم کفتر ظاهر شد. دیر دیدمش. یهو دیدیم خودشو پرت کرد پایین. تا به خودمون اومدیم دیر بود جواد با کله خورد رو آسفالت.
ننش زار زد، هدیه زار زد، کریم در خونشو بست و رفت داخل خونشون زار زد. مالکی هم دست پسرشو گرفت و رفت.
جواد خودشو کشت، هدیه هم اومد پیشم گفت بخاطر جواد هم که شده درسامو میخونم تا دکتر بشم.
ننش یه چند هفته بعد کورونا گرفت، شمسی هدیه رو برد پیش خودش، شبا هم هدیه میرفت کافینت سعید از اینترنت استفاده میکرد.
ننش هم دووم نیاورد، مرد!
یه چند هفته بعد خودم رفتم بهزیستی گفتم بیاین هدیه رو ببرین، بردنش!
خونشونو مالکی فروخت، گفت پول گوشیه، ولی بیشتر بود. کسی هم زورش به مالکی نمیرسید! فروخت!
جواد دزد نبود، ولی دزد شد! ننش مرد، چون پول نداشت! یهو همه چیز سیاه شد، اونقدر زود گذشت که باورم نشد. جواد میگفت اسمش کوروناست ویروسه، آره همون اومد یهو به همه چیز گند زد، اگه نبود جواد همینجا بود، میومد ازم روغن میگرفت، زنجیر دوچرخشو درست کنه!
بعد از مرگ ننه ی جواد شمسی کاسب ماسک شد. منم ماسک زدم، حداقلش این بود که یکم دیرتر برم پیش جواد....
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پاسخ_اعضا 🧡
سلام ستاره جون در مورد اون خانمی که گفتن سه تا بچه دارن و خودشون تو بچگی محبت ندیدن والان بلد نیستن محبت کنن عزیزم خدا به تو یه زبون نیم گرمی داده وفقط با چرخوندنش میتونی دنیا دنیا محبت کنی اونم فقط زبونی کمی هم لبخند چاشنی ش کن دیگه حله .میگی با جزئیات بگیم خوب قربون صدقه شون برو بهشون بگو به تک تک تون افتخار میکنم .الهی من قربون چشای خوشگلتون برم .به قول قدیمیا میگن سوسکه بچه ش رو دیوار داشته راه میرفته مادرش میگفته الهی قربون اون پاهای بلوریت برم ☺️ینی من وتو ازاون سوسکه کمتریم😜عزیزم قربون صدقه بچه هات برو برا تک تک کارایی که میکنن ابراز علاقه از خودت نشون بده با این کارها وقتی لبخند رو لب بچه هات ببینی نا خودآگاه افسردگیتم ازبین میره و خودتم شاد میشی همین کاری نداره ❤️❤️❤️❤️❤️😊😊😊
💚💚💚💚💚
سلام
خواهر عزیزی که آداب محبت کردن به بچه ها تون را نمیدونید،،
کافیه توی فامیل به خانواده های موفق نگاه کنید،،
ببینید اونا با بچه هاشون چطور حرف میزنن و رفتار میکنن..
یه دختر سیزده ساله خیلی دوست داره بازار بره،
کیف و لاک و آینه جیبی و....برای خودش بخره
خوب شما همراهیش کن و اونو به آرزوهای کوچیکش برسون
باهاش کافی شاپ یا بستنی فروشی برو و با هم یه نوشیدنی یا بستنی بخورید،
بهش بگو اجازه داره دوستانش را دعوت کنه و براشون محیط خونه را آماده کن تا یه روز شاد داشته باشن،،
بهش بگو میتونیم بریم بیرون برات لباس زیر بخریم،،
بعضی وقتا یه خوراکی مقوی براش درست کن و بهش بگو تو توی سنی هستی که باید تقویت بشی و من خیلی به فکر توام،،
و.....
با این جورکارها خودت هم کم کم یخت باز میشه و دلت برای محبت کردن به بچه ها غنج میره😊
💚💚💚💚💚
سلامـ درباری اون خانمے که ابراز محبت بہ بچهاش مشکل داشت
عزیزمـ براے دخترت تو این سن دوستے از همہ چی مهمـ تره چون اون الان چیزای جدید کشف می کنہ توی دوره حساسیہ
مثلا یہ روز وسایل پیتزا یا لازانیابخر با بچهات درست کن خرابمـ شد عیبے نداره مهمـ خوش گذشتنہ
وقتےسس میزنےانگشت بزن بہ سس بہ شوخے بزن بہ گونہ های بچهات یا
وقتے توحال خودشونن یواشکےبرو سربه سرشون بزار قلقکشون بده
وقتے پـسرتون بهتون محبت میےکنہ بغلش کنین بگین خیلےدوست دارم پسرگلمـ بابت داشتنش از خدا ممنونید بهش افتخارمےکنین
صبحاوقتےمےخواین بیدارشون کنین خشک معمولےنریدباصدای بلندبگید عسلای من پاشین دیگہ چہ خبره😂
یا بگید خرسای گنده پاشید که الان اب میریزمـ روتون
یا برید پیش دخترتون براش از خاطرات نوجوانے بگید تااونمـ اعتماد کنہ باهاتون حرف بزنہ توخونہشادباشیدنوبتےبازیکنینازشون تعریفکنینمثلا وقتےیہ کاری مے کنن یا یہلیوان اب میارن بگید قربون دختر خوشگلمـ برمـ یا قربون پسراقامـ بشمـ
موهای دخترتونو شونہکنین بگید چہ موهای قشنگےداری😍
یابـا پسرتون بہ شوخےکشتےبگیرید بزارین زمین بزنتتون بگید چہپسرقوی دارمـ منخلاصہپرانرژیباشینمنبہ عنوان یہدختر ویک فرزندمیگمـ مادر ستون خونس وقتےانرژی دارین با بچهاتون وقتمیزارین اونبچہهرچقدرمـ حالش بدباشہ ازتون انرژی مےگیره
امیدوارمـ بدردتون خورده باشہ🙂❤️
💚💚💚💚💚
سلام خدمت دوست عزیز کرمانی که دکتر برای عمل بینی میخواستن
استان یزد که نزدیکه دکتر زیبایی خوب داره
استان کرمان هم رفسنجان دکتر برازین
💚💚💚💚💚
سلام درجواب خانمی که طبقه بالای مادرشوهر زندگی میکنند و با ایشان مشکل دارند باید بگویم آرامش درزندگی ازهمه چی مهمتره وقتی نه شما و نه مادرشوهرتان باهم سازگاری ندارید بهتره ازهم دورباشیدبه نظرمن باهمان پولی که دارید یک خانه اجاره کنید وبروید اگر همسرتان همکاری نکرد خودتان تنها بروید همسرتان هم خواهد آمد اگر طبقه بالا حق اوست اجاره بدهید ولی کنار ایشان نمانیدان شاالله موفق باشید
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا ❣
سلام خواهشا ولطفا این پیام منو بزارید تو گروهتون همسر بنده طلبه هستن وما سه تا بچه و یه تو راهی داریم ما قم زندگی میکنیم صاحب خونه جوابمون کرده چون خودش میخواد بیاد تو خونه اش بشینه ماهم هرجامیگردیم با رهنی که داریم و شهریه طلبگی خونه گیرمون نمیاد میخواستم از خواهرا و برادرهای عزیز تقاضا کنم اگه آدم خیری رو سراغ دارن که خونه آبرومند برای طلبه سراغ دارند با رهن و اجاره کم اطلاع بدن یا اگر خیری میشناسند که کمک مالی کنه تا ما بتونیم رهنمون رو ببریم بالا معرفی کنند یا اگر کسی تو کانال هست که خودش میتونه کمک کنه دریغ نکنید خدا خیر دنیا و آخرت بهتون بده
💚💚💚💚💚
سلام عزیزم میشه پیام منو تو کانالتون قرار بدید.میخاستم نظر دوستان رو در رابطه با ژل های لاغری دو قلو بدونم..و اینکه آیا مصرفش در دوران شیردهی مشکلی نداره؟
💚💚💚💚💚💚
گلم من یک سوال داشتم گفتم در کانال قرار دهید شاید بتوانم از تجربه دوستان بهره ببرم
اینکه ایا کشی هست که در مورد عمل جراحی کوچک کردن معده اطلاعات یا تجربه داشته باشد
من حدود ۱۰۵ کیلو وزن دارم از بس رژیم ودم نوش مصرف کردم وفایده ای نداشته قصد عمل جراحی کوچک کردن معده دارم ولی نمی دونم این عمل چه عوارضی داره وایا ممکنه بعدها مشکلات دیگری برام پیش بیایید؟؟؟
ممنون میشم اگر دوستان اطلاعات یاتجربه این کار دارند من را راهنمایی کننند
💚💚💚💚💚
سلام وقت بخیر
لطفا لطفا بزارید تو کانال برام دعا کنن یه گرفتاری دارم
خیلی سرنوشت سازه
برام دعا کنن مشکلم حل بشه😭😭😭😭
لطفا همین الان بزارید کانال😭😭😭😭
ایدی ادمین👇🏻🌱
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا 🧡
سلام عزیزان.شب خوش.نمیدونم با اوضاع جسمی که الان دارم میتونم مطلبم رو کامل کنم.عزیزان دلم پدر و مادر مهربون من که خدا حقشون رو بهم حلال کنه نگذاشتند سختی زیادی بکشیم با اینکه خوب زندگی کارگری بود ولی مادرم با هنر خیاطی و بافتنی همیشه ما رو سرافراز بیرون میفرستاد.قربون تمام مادرهای با محبت و با گذشت سرزمینم که واقعا تک و یگانه هستند.عزیزان من ۱۳ روزی از گوشی دور بودم تا یک ساعت پیش و کلی پیامهاتون رو خوندم.بگم گلای من خدا خیلی چیزها رو سر راه ما گذاشته تا خودمون رو محک بزنیم.قبلا سرنوشت زندگی پسرم که پاسدار هست و با همسرش به خاطر شغلش به مشکل خورده گفتمو فکر کنم گفتم خودم ۱۱ سالی از یک نوع تومور خوش خیم مغزی که همانژیوم نام داره رنج میبرم و حتیمدارک پزشکی منو پروفسور سمیعی دیدند و مریض دکترمسعود شیروانی هستم و همه گفتند باید زندگی پاستوریزه و ارومی داشته باشم.بگم که الحمدالله از لحاظ مادی هیچ مشکلی ندارم .ولی این چند سال دردهای مداوم خیلی اذیتم میکنه طوری که دکتر متخصص برام سهمیه ی مورفین قرار دادند که وقتی استفاده میکنم باید پوکشو نگه دادم تا دوباره بهم بدن.بماند که بعد از تزریق که خواهرم که پرستار هستند میزنند تا چند روز حال عادی ندارم.گفتم تا بگم.روزگارم به همین منوال میگذشت و با شرایط زندگی کنار میامدم و خدا شاهده تا میتوانستم نا شکری نکردم تا اینکه صبح روز ۳۱ مرداد وقتی نماز خوندم و همه خواب بودند در اثر خونریزی همانژیوم مغزی که دارم تشنج کردم و بعد از چند روز بستری که خدا خیر بده دکترها و همکارهای خواهرم رو خونم .ولی نمیتونم بدون کمک راه برم و الا زمین میخورم.پدر و مادر و بچه هام واقعا ناراحتند.ترا خدا قسمتون میدم قدر داشته هاتون رو بدونید
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#نکته_ی_روز 🧡
🌟چندجمله طلایی🌟
١. ترسناك ترین جاى جهان ذهن شماست.
٢. عمل باشید نه عكس العمل، صدا باشید نه انعكاس صدا.
٣. مراقب بدن خود باشید ، زیرا تنها جایى است كه تا آخر عمر در آن زندگى مى كنید.
٤. اجازه ندهید رفتار دیگران آرامش درونى شما را بهم بزند.
٥. آرزو كردن براى اینكه جاى شخص دیگرى باشید، یعنى نادیده گرفتن خودتان.
٦. ارزش شما با رفتار دیگران با شما ، تعیین نمى شود.
٧. اگر كسی كار اشتباهی انجام داد ، همه خوبی هایش را فراموش نكنیم.
٨. قهرمان بودن یعنى ایمان به خود، وقتى دیگران به شما اعتقادى ندارند.
٩. كسانى كه در گذشته زندگى مى كنند ، آینده خود را محدود مى كنند.
١٠. هیچ یك از ما برنده یا بازنده به دنیا نیامده ایم، انتخاب كننده به دنیا آمده ايم.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
روز بخیر 🌻🌞
#حدیث_عشق🌱
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨
⎾@ranjkeshideha ⏌
••-••-••-••-••-••-••-••