eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.1هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
10.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ 👌✅ 😂غافل بشین شوهراتون از دستتون در رفته😥    🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃 📝 روزی دست پسر بچه ای که در خانه با گلدان کوچکی بازی می کرد، در آن گیر کرد و هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید. اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند دست پسر را از گلدان خارج کنند. پدر دیگر راضی شده بود به شکستن گلدان که تصادفا خیلی هم گرانقیمت بود، فکر کند. قبل از این کار به عنوان آخرین تلاش به پسرش گفت: دستت را باز کن، انگشت هایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن. آن وقت فکر می کنم دستت بیرون می آید. پسر گفت: "می دانم اما نمی توانم این کار را بکنم." پدر که از این جواب پسرش شگفت زده شده بود پرسید: "چرا نمی توانی؟" پسر گفت: "اگر این کار را بکنم سکه ای که در مشتم است، بیرون می افتد." شاید شما هم به ساده لوحی این پسر بخندید اما واقعیت این است که اگر دقت کنیم می بینیم همه ما در زندگی به بعضی چیزهای کم ارزش چنان می چسبیم که ارزش دارایی های پرارزشمان را فراموش می کنیم و در نتیجه آنها را از دست می دهیم. 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ‍ تکنیک های برخورد با کودک "من هرچى بهش ميگم گوش نميده" "تمام مدت مجبورم باهاش بحث كنم" "هرچى تكرار ميكنم انگار نه انگار مجبورم داد بزنم يا تهديدش كنم" "هرچقدر بيشتر بهش ميگم لجباز تر ميشه" اشتباه بسيارى از والدين اين است كه پرورش و تعليم و تربيت را با نصيحت كردن دستور دادن بحث كردن اشتباه ميگيرند. هيچ بچه ايى با بكن و نكن والدينش تربيت نميشود بلكه يا لجباز ميشود يا از كار مى افتد. براي آموزش كودكانتان از بازى و تكرار استفاده كنيد و خودتان هم الگوى خوبى باشيد. 💠هميشه افرادي كه پشتكار بالايي دارند،موفق تر از افرادي هستند كه هوش بالايي دارند. ❗️پس در هر شرايطي تلاش فرزندتان را تحسين كنيد. مثلا وقتي مسئله را درست حل ميكند؛ ❌به جاي اينكه بگوييد : "آفرين، تو چقدر باهوشي" ✅بگوييد: "آفرين، تلاشت عالي بود" ❗️و وقتي مسئله را غلط حل كرد; ✅بگوييد: "جواب غلطه، اما تو سعي خودتو كردي" 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ارسالی اعضا❤️ طرز تهیه کاچی بزرک برای کاهش دردهای قائدگی و زنان زائو سلام ابتدا یه قاشق غذاخوری پرروغن حیوانی میریزیم توظرف شعله گاز رو کم میکنیم که روغن نسوزه روغن که حسابی داغ شد یه قاشق غذاخوری ارد بهش اضافه میکنیم هم میزنیم تارنگ اردعوض بشه وبوی خامیش بره ازقبل به اندازه دو سوم لیوان آب داخلش نبات میندازیم وزعفرون میریزیم شربتشو درست میکنیم وقتی اردسرخ شد بزرک اسیاب شده اندازه نصف قاشق غذاخوری میریزیم داخل ارد وروغن یکم تفت خورد شربت رو میریزیم اولش خیلی ابکی باید هم بزنیم شعله گاز هم کم باشه تا جابیوفته وروغن پس بده این یه چیزی بین کاچی وحلوا هست نه باید مثل حلوا سفت بشه نه مثل کاچی یکم قلق داره یکبار درست کنید دستتون میاد یه خوشمزه گرمی هست که مخصوص زنان زائو وخانمهایی که پریود میشن بدن رو گرم میکنه درد قاعدگی رو کم میکنه بعد از این یه چای زنجبیل هم بخورید 😍😋 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 سلام فاطمه عزیز تر ازجان😍 موضوع اینه که پسرم الان یه سال و هفت ماهشه.همش شیر خودمو میخوره.غذا نمی‌خوره.به زور هم که بهش میدم بدجوری بالا میاره.میخوام از شیر بگیرم اما نمیشه اخه اصلا اصلا غذا نمیخوره.میوه میخوره خوراکی هم میخوره اما همین که به غذا میرسه لب نمیزنه حتی شده بدجوری گرسنه نگهداشتم اما نمیشه😔😔 توروخدا خانما کمک کنید خواهش میکنم دارم عذاب میکشم ارزو به دل موندم پسرم یه وعده درست و حسابی غذا بخوره چندجا بردم دکتر داروی رفلاکس داروی اشتهاآور دادن اما نمیخوره یاهم اگه بخوره بالامیاره تو معدش نمیمونه شما بگین اخه چطوری این بچه رو از شیر بگیرم اخه.وقتی هیچی نمیخوره میترسم از شیر بگیرمش برام دردسر شه اخه وقتی هیچی لب نمیزنه.شاید بعضیا بگن وقتی از شیر بگیری مجبور میشه بخوره.اما اصلا بحث اینه بالا میاره.نمیخوره.لطفا‌یه راهی جلوم بذارین همه ی دغدغه ی من بچمه لطفا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃 سلام فاطمه جون❤️ یک مطلب تو کانال دیدم برام جالب بود اینکه چند تا از دخترای جوون اینقدر عاقلانه وبا تدبیر با همسراشون برخورد میکردن یکی اونکه گفته بود همسرم بهم گفته با دوستام میخوام برم بیرون بدون سوال گفتم برو فقط مواظب عشقم باش و تونسته بود اعتماد همسرش جلب کنه. یکی اون که گفته بود وقتی همسرم ناراحته میاد فقط نوازشش میکنم تا آروم بشه و حالا خیلی بهم وابسته س. نمیدونم چرا فکر میکردم دخترای این زمانه خیلی لوسن و هیچی همسرداری بلد نیستن وقتی دیدم همچین دخترای عاقلی هنوز وجود دارن خیلی خوشحال شدم برا پسرام دعا کردم خدا از این دخترای عاقل نصیبشون کنه شما هم با دل پاکت دعا کن ممنون. در ضمن خیلی چیزا از کانالتون یاد گرفتم که تاثیر خیلی خوبی تو رابطه با همسرم داشت الان همسرمنم خیلی بهم وابسته س ولی بعدبیست و چندسال خانه داری کاش اول ازدواج ما هم اینترنت و کانالایی مثل شما بود تا زودتر به لذت زندگی مشترک می رسیدیم. 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 داستان آرشین عمه.... 🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 داستان آرشین عمه.... 🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 سلام دوستان...❤️ دختر برادرم که یه بچه ی ناز و دوست داشتنی بود موقع بدنیا اومدن اکسیژن به مغزش نرسیده بود وسرش اب اورده بود تو شش ماهگیش متوجه این شدیم وبردنش برای عمل سرشو عمل کردن ویه دستگاه کوچیک که بهش شنت میگن تو سرش کار گذاشتن بماند که چقدر برادرمو زنش اذیت شدن وهم ما هم داداشم وزنداداشم بارها از اطرافیان میشنیدیم که میگفتن خدا بچه عقب افتاده بهشون داده وخدا میدونه که چقدر دلمون میشکست وناراحت میشدیم بعد عمل این دختر کوچولو ی شیرین زبون روز به روز زیباتر وشیرینتر میشدو هر جا میرفتیم به خاطر زیباییش رنگ چشما وموهاش مرکز توجه بود تا اینکه این طفل معصوم سه ساله شد و دوباره تمام سختیا شروع شد بعضی وقتا شنت توی سرش از کار می افتاد واین عزیز ما روزها از سردرد فقط فریاد میزد زجه میزد خدا میدونه الان نصفه شبی دارم با گریه براتون مینویسم زندادشم ومادرم روزها تو بیمارستان بودن ودکترا میگفتن کاری نمیشه کرد فقط باید دعا کنید یه سالی به همین روال میگذشت وهر دفه این طفل معصوم چند روز توبیمارستان تیکه پارش میکردن ازبس سرمو امپول و از نخاعش اب میگرفتن مادر بیچارش که دیگه مرده ی متحرک شده بود یه بار که همین طور سرش درد گرفت وبیمارستان عذاب تکرار همه ی اینا یه دکتره تو بیمارستان به زندادشم میگه که این شنت دیگه خراب شده باید دوباره جراحی بشه وشنتش تعویض بشه خلاصه بچه رو عمل کردن وبعد عمل عزیزدل ما رفت توکما پانزده روز فقط خدا میدونه چه روزای سختی بود خدا نصیب هیچ بنده ای نکنه این بچه اینقدبه من وابسته بود وهمو دوس داشتیم یه هفته اول به من نگفتن تو کماس اخه من راهم دوره وهفت ساعت راه دارم تا برسم به شهرمون من هروز زنگ میزدمو مگفتم گوشیو بدید حرف بزنم باهاش هردفه یه بهونه می اوردن یه بار میگفتن خوابه یه بار میگفتن دکتر اومده ببینه وهردفه یه دلیل الکی که من نفهمم اخرش بعد یه هفته یه روز زنگ زدمو زنداداشم بغضش ترکید وگفت ارشینم رفته توکما عمه براش دعا کن فقط خدا میدونه اون لحظه چه حال داشتمو چطور خودمو رسوندم بالا سرش الانم اشکام سرازیر شده ایشالا اون روزا بره دیگه بر نگرده وقتی رفتم روسرش تو ایسیو فقط گریه میکردمو دسشتشو گرفته بودمو میگفتم آرشینم پاشو عمه پاشو برام حرف بزن پاشو شیرین زبونی کن اما فایده نداشت عزیزدلم بی جون روی تخت افتاده بود ناله های من بی فایده یه لحظه آرشین دستمو فشار داد از خوشحالی فریاد زدم دکترارو صدا زدم گفتم دستمو فشار داد اصلا تو حال خودم نبودم فقط فریاد میزدم به خدا دستمو فشرد تورو خدا بیاین اما هنوز به هوش نیومده بود دکترش میگفت نشانه ی خوبیه ولی هنوز بهوش نیومده تا اینکه یه روز که من برا استراحت رفتم خونه بعد چند ساعت گوشیم زنگ خورد زنداداشم پشت خط بود فقط فریاد میزد عمه آرشین به هوش اومده واول سراغ تورو گرفته وای خدای من باورم نمیشد خدای مهربون در رحمتشو به رومون باز کردو معجزه اشو نشونمون داد همه از خوشحال داشتیم بال در می اوردیم بعد چند وقت اون شنتم از کار افتاد اوردنش تهران دکترا گفتن دوباره باید جراحی بشه وای خدای من زنداداشم فقط اشک میریخت وبه اماما وخدای مهربون متوسل میشد دوبار دیگه ارشینم سرش جراحی شد و با تمام سختی ها وعذابهاش که من یک هزارمشو اینجا گفتم آرشین عزیزم الان حالش خوبه وکلاس سوم دبستانه خدای مهربون ممنونم از لطفت خاطره ی یه عمه که عاشق برادرزادشه امیدوارم هیچ پدرو مادر وخانواده ای با فرزنشون عزیز دلشون ازمایش نشن 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔴رسم رفاقت 🔴در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند! به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند. شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد. ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو می تازد. میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمیشناسد و میخواهد از شوق بال در آورد. 🔴در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم👌 🔴این است "رسم رفاقت..." رفیق باشیم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ☄دوازده ویژگی یک "سخن خوب" در قرآن کریم. ۱. "لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ" آگاهانه باشد. ۲. "قَوْلاً لَّیِّناً" نرم باشد (زبانمان تیغ نداشته باشد). ۳. "لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ" حرفی که می زنیم خودمان هم عمل کنیم. ۴. "وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا" منصفانه باشد. ۵. "قَوْلًا سَدِیدًا" حرفمان مستند باشد (منطقی حرف بزنیم). ۶. "قَوْلاً مَّیْسُورًا" ساده حرف بزنیم (روان حرف بزنیم). پیچیده حرف زدن هنر نیست. ۷. " قَوْلاً بَلِیغًا" کلام رسا باشد. ۸. "قولوللناس حسنا" زیبا باشد. ۹. "یَقُولُ الَّتی هِیَ أحْسَن" بهترین کلمات را انتخاب کنیم. ۱۰. "و قولوا لهم قولا معروفا" سخن هایمان روح معرفت و جوانمردی داشته باشد. ۱۱. "قولاً کریماً" همدیگر را با القاب خوب صدا بزنیم. ۱۲. "هدوا الی الطّیب من القول" کمک کنیم تا درجامعه حرف های پاک باب شود. 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 روایت واقعی بازی سرنوشت 🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #بازی_سرنوشت گندم زن آرومی نبود ...... . روز اولی که اومد از بالا به پایین نگاه میکرد اون
🍃🍃🍃🌸🍃 لبخندی به صحنه رو به رو زدم بهار بغل کردم شیرین زبونی می‌کرد با خودم فکر کردم ینی هانی هم دلتنگ من میشه ....اصلا منو یادش میاد .....کاش هیچ وقت از خودم جداش نمیکردم هیچ وقت.... قبلم پر میکشید برای یه لحظه دیدنش ..... بیماری اسما روز به روز سختر میشد تکلمش خیلی سخت شده بود این اواخر هم نفس کشیدن راحت نبود این بیماری اینجوریه که گاهی یه اعضا از بدن مورد تهاجم قرار می‌داد پزشک برای اسما داروهای داده بود که ایمنی بدنشو خیلی ضعیف میکرد ولی زیاد فایده نداشت گندم جلو آقای تاجیک با مهربونی حرف میزد ولی بعد آقای تاجیک با اخم و تَخم برخورد میکرد منم کنارشون می‌نشستم قاشق قاشق به اسما خانوم غذا میدادم چند ماه گندم اینجا اومده از توجه بیش اندازه گندم به محمد هم زیاد جالب بود یادمه یه روز آقای تاجیک چند روز رفته بود مسافرت کاری .....وقتی آقای تاجیک نبود من کنار اسما میموندم نصفه های شب بود بهار آب خواست پاشدم برم دیدم گندم با چه سرو وضعی..... رفت اتاق محمد از تعجب شاخ درآوردم رفتم گوشمو چسبوندم به اتاق محمد ...صدای محمد که سعی داشت آروم باشه اومد خانوم گندم این چه وضعیه ....گندم خودش لوس کرد گفت خوابم نبرد محمد .....متعجب بود محمد استغفرالهیی گفت از پای قدمش فهمیدم داره میاد سمت در سریع رفتن آشپزخونه آب براشتم دیدم محمد بیچاره نشسته رو کاناپه سالن آب به بهار دادم برگشتم پایین دیدم گندم هم اومده.... 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸