eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
4.5هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 دنیا مثل تاب می ماند که کودکی چند دقیقه ای را روی آن بازی می کند و به نفر بعد می سپارد خیلی ها پیش از من و تو سوار این تاب شده اند رفیق... قدر همدیگه رو بدونیم.... 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
8.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدیو انگیزشی: ❄️ خودت را انسان ثروتمندی احساس و باور کن .. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #سرنوشت🌱 با دیدن کیمیا که بیدار شده بود لبخند آرامش بخشی زد و گفت بیدار شدی؟؟ کی
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🌱 سیندرلا و هستی اون وسط با ادا و اطفار قررمی‌دادند و باعث خنده همه بودند طیبه خانوم جلو اومد و کیمیا رو بغل کرد همهمه‌ای تو زندان به پا شده بود کیمیا میون گریه می‌خندید هستی جلو اومد و گفت دیدی گفتم تو از همه ما زودتر آزاد می‌شی تو همین حال سیندرلا هم جلو اومد و گفت قول دادی بر من شوهر پیدا کنی قولت یادت نره همه قهقه خندیدند اون روز تا خود شب با کلی شوخی و خنده غذا خوردند و از عروسی کیمیا ، هستی و مجردای گروه شون حرف زدند و برنامه ریختند وقتی سبحان به خونه رسید با ورود به خونه صدیقه خانوم و آقای دکتر هر دو با تعجب نگاهش می‌کردند صدیقه خانم جلو اومد و گفت چی شد مادر سبحان خندید دستشو پشت گردنش گذاشت و ماساژ گونه کشید و گفت میخوام به محض اینکه آزاد شد برم خواستگاریش صدیقه خانوم با خوشحالی گفت یعنی پس آزاد میشه سبحان لبخند به لب گفت رضایت دادن مادره نمی‌خواسته رضایت بده ولی آخرین لحظه خواهر استاد تحملشو از دست میده و داد می‌زنه که پرونده پزشکی استاد کاناداست و مادرش رو تهدید می‌کنه که اگه رضایت نده پرونده رو میاره مادرش هم مجبور میشه بگه رضایت داده البته دقیق نمی‌دونم شایدم نقشه داشتن که کیمیا و خانواده‌اش رو اذیت کنند هرچی که بود خدا را شکر تموم شد صدیقه خانوم دستش رو به آسمون برد و گفت خدایا شکرت ممنونم که نذرمو قبول کردی و بعد رو به سبحان گفت میگم مادر به قول امروزی‌ها حالا من عروسی چی بپوشم دکتر از این حرف صدیقه خانم خنده بلندی کرد و گفت هر چقدر لباس می‌خوای حسابش با من بالاخره پسر دکتر راهبر بزرگ می‌خواد دوماد بشه یه دونه صدیقه خانوم هم که بیشتر نداریم سبحان جلو رفت پدرش سبحان رو بغل کرد و گفت __پسر عاشق و کمی پشت سبحان ماساژ گونه دست کشید و گفت برو استراحت کن سبحان رفت بخوابه چون تمام دیشب رو بی‌خواب بوده و در اتاقش قدم می‌زده دوران استرس و التهاب تموم شده بود همه امروز یک خواب راحت داشتند.... ❤️چه شد در من نمیدانم فقط دیدم پریشانم فقط یک لحظه فهمیدم که خیلی دوستت دارم❤️ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
📃 طالع روزانه: 🌕جمعه ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ 🌾طالع امروز متولدین : امروز شخصی به شما لطفی می کند که نمی دانید چگونه آن را جبران کنید. شاید اولش پذیرفتن آن برایتان سخت باشد اما بهتر است آن را بپذیرید زیرا که لیاقتش را دارید. برای رابطه عاطفی تان نقشه ها کشیده اید اما برای رسیدن به آنها باید موانع زیادی را پشت سر بگذارید. البته این موانع به سختی آنچه در ذهن شما می گذرد، نیست. در نهایت با اعتماد به نفس به توانایی هایتان تمام موانع را رد خواهید کرد و به مراد دلتان خواهید رسید 🌾طالع امروز متولدین : اکنون زاویه دید شما نسبت به سالهای گذشته تغییر کرده و تجربیات بسیاری به دست آورده اید، بنابراین خاطرات گذشته نه تنها شما را دلگیر نخواهند کرد بلکه لبخندی را بر لبان تان نیز خواهند نشاند. پس بهتر است که بار دیگر گذشته را مرور کنید و به جای غصه خوردن این بار از آنها درس بگیرید. امروز دوستی که مدت هاست به شما پشت کرده به سمت تان باز می گردد و شما را از رفتار خود متعجب می کند. بهتر است در این شرایط معمولی برخورد کنید تا دلیل بازگشت او را بفهمید، سپس تصمیم به ادامه رابطه بدهید. 🌾طالع امروز متولدین : امروز خبر خوبی را می شنوید که تمام خستگی های اخیرتان را از بین می برد. شما این شادی را مدیون یکی از دوستان تان هستید پس یادتان نرود که از او تشکر کنید. تمام چیزی که برای از بین بردن مشکلات روابط عاطفی تان احتیاج دارید کمی اعتماد است. بی اعتمادی شما به شریک زندگی تان باعث بحث های زیادی بین تان شده که بهتر است هر چه زودتر به آن خاتمه دهید، البته اگر رابطه تان را دوست دارید. 🍀طالع امروز متولدین : امروز به دنیا لبخند بزنید! به خاطر چیزهایی که دارید و افرادی که دور و برتان هستند خدا را شکر کنید. تا جایی که می توانید احساس نزدیکی و صمیمیت را در فضای اطرافتان افزایش داده و به دیگران نیز منتقل کنید. اکنون برای شما زمانی فوق العاده است و اگر بتوانید ذهنتان را روی انجام کارهایی که می خواهید متمرکز کنید موفقیتتان در آنها قطعی خواهد بود. 🍀طالع امروز متولدین : نگرش مثبت خود را حفظ کنید و منطقی باشید. امروز از آن روزهایی است که شما می توانید تعادل مطلوبی در بسیاری از زمینه های زندگی خود ایجاد کنید، به شرط آن که افکار و احساسات طرف مقابلتان را درک کرده و به آنها احترام بگذارید. انجام کارهای خیر و کمک به افراد نیازمند به شما کمک خواهد کرد که کارهایتان را خیلی راحت تر از آن چیزی که انتظارش را دارید پیش ببرید. پس کمی دست و دل بازی به خرج داده و بخشی از پول، وقت یا انرژیتان را به بقیه اختصاص دهید. 🍀طالع امروز متولدین : امروز از بعضی چیزها سر در نمی آورید و این موضوع ذهنتان را مشغول کرده است. خودتان را نگران نکنید، هیچ چیز پیچیده ای در جریان نیست؛ فقط باید مهارت شنیدن و گوش کردن به حرف های دیگران را کمی بهتر یاد بگیرید. البته همه تقصیرها هم به گردن شما نیست و هر دو طرف باید خودشان را تا حدودی تغییر بدهند، اما این تنها به شرطی صورت خواهد گرفت که هر دو طرف مشتاق به حل این مسئله باشند و به حرف های هم گوش کنند و احترام بگذارند. شاید خیلی سخت به نظر برسد، اما اگر امکان این کار را دارید امروز موبایلتان را خاموش کرده و پریز تلفن را بکشید و هر نوع ارتباط را تا جای ممکن با دنیای مدرن قطع کرده و به مغزتان استراحت بدهید 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 روایت واقعی 🍃🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #سرنوشت🌱 سیندرلا و هستی اون وسط با ادا و اطفار قررمی‌دادند و باعث خنده همه بودند طی
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🌱 بعد از چندین ماه زینب خانم با خیال راحت سر روی بالش گذاشت خوراکی‌هایی رو که تحویل کوثر دادند کوثر از خوشحالی بپر بپر می‌کرد دنیای بچه‌ها همین است آزاد و رها زینب خانم برای آزادی کیمیا می‌خواست مهمونی بده ولی آقای محمدی از این کار منعش کرد و گفت اجازه بده کیمیا آزاد بشه چند روزی بمونه اگر حالش مساعد بود و حوصله داشت مهمونی بگیرید چون کیمیا سابقه افسردگی داره و به خاطر این ماجرا ممکنه حال و حوصله مهمانی رو نداشته باشه از اونجا که هدف خوشحال کردن کیمیا بود زینب خانوم با اکراه قبول کرد زنگ در زده شد و همه با تعجب و خنده به صحنه نگاه می‌کردند که دایی امیر کشون کشون یک قوچ رو وارد حیات می‌کرد گوسفند بیچاره قصد فرار داشت ولی دایی امیر از دمش گرفته بود و اجازه نمی‌داد بالاخره موفق شد گوشه‌ای از حیاط گوسفند رو ببندند زینب خانم و سوسن خانم با خنده جلو اومدن و سوسن خانم گفت داداش این چیه آوردی چه خبره دایی امیر که از کلنجار رفتن با گوسفند خسته شده بود نفس عمیقی کشید کنار حوض کوچک حیاط نشست و گفت یه چای برام بیار نفسم برید عجب گوسفند چموشی بود رضا دوری کنار گوسفند زد دستشو به دم گوشتی گوسفند کشید و گفت دستت درد نکنه دایی عجب پروار هم هست چه کبابی بخوریم زهرا با تعجب جلو رفت نوازش بار روی پیشانی گوسفند دست کشید و گفت وای مگه می‌خوایم بکشیمش سوسن خانم چایی رو دست دایی امیر داد جلو رفت نگاه خرید رانه‌ای به گوسفند کرد و گفت حسن آقا گفته قربونی بخری @؟؟؟ زینب خانوم قیافشو به طور خنده‌داری تو فکر کرد و گفت حسن پول این گوسفند نداره امیر جریان چیه دایی قند توی چایی خیس کرد گذاشت دهنش چند قلب از چایی شو خورد و گفت خودم خریدم نذر آزادی کیمیا کرده بودم ایشالا آزاد که شد پیش پاش قربونی می‌کنیم بلا دفع بشه ایشالله زینب خانوم چشماش پر از اشک شد سر داداششو بغل کرد بوسی بر وسط کله داداشش گذاشت و با بغض گفت ممنونم داداش ایشالا عروسی بچه‌هات دایی هم لبخندی زد و گفت وظیفه‌م خواهر خودت می‌دونی خاطر کیمیا چقدر برای من ارزشمند تو هم انقدر غصه نخور پیر شدیا قضا و بلایی بود اومد و خدا رو شکر که رفع شد به نظرم به محض اینکه کیمیا اومد اجازه بدین ایلیا به خواستگاریش بیاد یه شیرینی بخورین و زودتر سور و سات عروسی رو راه بندازیم حسین که این حرف‌ها رو می‌شنید جلو اومد و برای اینکه حرف و حدیث‌ها زیاد نشه و دایی‌ها خودشون نبرند و ندوزند گفت دایی شاید شما خبر نداری یکی بود که همه این مدت همراه ما برای گرفتن رضایت همه تلاششو کرد آخر سرم روانه بیمارستان شد دایی امیر با ابروهای گره کرده پرسید منظورت چیه دایی از کی داری حرف می‌زنی از همون آقایی که اون روز هم صبح زود اومده بود دم در زندان اونا مگه همکلاسیی‌ها نبودند همکلاسی و دوستاش بودن ولی قصه عاشقی اون پسر خیلی قبل‌تر از اون خدا بیامرز بوده ولی کیمیا لجبازی کرده با میلاد ازدواج کرد الانم اون پسر به خاطر کیمیا برگشته بود ایران __یعنی می‌خوای بگی کیمیا و اون پسر قراره با هم ازدواج کنند...‌ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
📃 طالع روزانه: 🌕جمعه ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ 🍁طالع امروز متولدین : امروز ممکن است آن قدر به نتیجه ی کاری که انجام می دهید اطمینان داشته باشید که بخش مهمی از اطلاعات را نادیده بگیرید. اگرچه همه چیز خوب و مثبت به نظر می رسد، اما نباید از این که چیزی را زیر سوال ببرید وحشت داشته باشید، زیرا همین کنجکاوی ها می توانند نقاط ضعف را آشکار کنند. امروز ممکن است خیال یک ماجرای عاشقانه به سرتان بزند، اما باید با احتیاط با آن روبرو شوید و قبل از هر چیزی همه ی جزییات را به خوبی در نظر بگیرید. خیلی خوب است که به قضیه مثبت نگاه می کنید، اما یادتان باشد که اگر همه ی جوانب را بررسی نکنید و ناپخته وارد عمل شوید، چیزی عایدتان نخواهد شد. 🍁طالع امروز متولدین : به نظر می رسد که ابرهای طوفانی کنار خواهند رفت و افق های جدیدی را پیش روی تان خواهند گذاشت که در دور دست ها انتظارتان را می کشند. اگرچه از شدت فشارها کاسته شده است، اما هنوز سوال های بی جواب راحت تان نمی گذارند. امروز سعی کنید تا می توانید مثبت فکر کنید، اما حواس تان باشد که این خوش بینی به یک مثبت نگری کاذب و دروغین تبدیل نشود. اگر با مسأله ی مهمی دست و پنجه نرم می کنید، اجازه ندهید که این خوش بینی چشم تان را بر حقایق ببندد. اگر اکنون از جزییات مهم چشم پوشی کنید، در نهایت آینده ی بی ثباتی را برای خود رقم خواهید زد. 🍁طالع امروز متولدین : امروز دست به هر کاری که می زنید به بار می نشیند. به نظر می رسد که همه چیز را با بزرگ نمایی می بینید، به همین دلیل فکر می کنید که همه چیز خوب و مثبت است، اما ممکن است این بزرگ نمایی باعث شود که چیزهای مهمی را نادیده بگیرید. تمایل دارید که اول وارد عمل شوید و سپس کاری را که انجام داده اید مورد بررسی قرار دهید، اما به شما توصیه می شود که چند روزی صبر کنید تا بتوانید یک تصمیم واقعی تر بگیرید. وقتی دست به کار شوید که همه چیز را در مرحله ی بعد به خوبی بررسی کرده باشید. ❄️طالع امروز متولدین : دیگران معمولاً وقتی نیاز به دانستن حقیقت دارند به شما تکیه می کنند، اما امروز ممکن است جای شما و آن ها عوض شود. به نظر می رسد که می خواهید خیلی سریع وارد عمل شوید، زیرا فرصت غیرمنتظره ای که پیش آمده وسوسه ی تان می کند. حواس تان را جمع کنید و قبل از این که به هر فرصتی پاسخ مثبت دهید همه ی حقایق را بررسی کنید. حتی اگر فکر می کنید که خودتان به تنهایی از پس این انتخاب برمی آیید، اما باز هم به شما توصیه می شود که از یک دوست صمیمی یا عضوی از خانواده ی تان مشورت بگیرید. خوشبختانه، به اندازه ی کافی زمان دارید که شرایط کنونی را با دیگران به بحث بگذارید. ❄️طالع امروز متولدین : امروز آن قدرها هم که فکر می کنید منطقی نیستید. عقل و منطق تان تحت تأثیر رویاهایی که در سر دارید قرار گرفته اند و ممکن است خودتان اصلاً متوجه این وضعیت نباشید. ممکن است دیگران را آن طوری که واقعاً هستند نبینید، بلکه طوری تصورشان کنید که خودتان دوست دارید. بهتر است قبل از این که وارد یک رابطه ی ناپایدار شوید همه چیز را خوب بررسی کنید. تنها راهی که برای رسیدن به تعادل وجود دارد این است که واقع گرایانه با دیگران ارتباط برقرار کنید. ❄️طالع امروز متولدین : امروز سیاره ی کلیدی شما باعث می شود که به ارزش خودتان پی ببرید و نسبت به کارهایی که می خواهید در آینده انجام دهید خوش بین باشید. اکنون زمان آن است که افکار مثبت تان را به واقعیت های دلپذیر تبدیل کنید. اما اول باید حقایق را بررسی کنید تا مبادا از واقعیت دور شوید. امروز سرشار از انرژی هستید، اما حواس تان باشد که غیرمنطقی عمل نکنید، زیرا ممکن است رویاهای تان شما را به جایی ببرند که هرگز هدف تان نبوده است. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام فاطمه جان ممنون از زحمتی که میکشید توروخدا پیام منواورژانسی بزارتادوستان راهنماییم کنن من دخترم 10ساله ازدواج کرده ولی بچه ندارن یعنی باردار میشه خیلی راحتم میشه ولی هفته 7یا8قلب جنین دیگه نمیزنه سونی اول ضربان داره ولی بعد دوهفته که میریم سونو دیگه ضربان نداره بعداز دوهفته چندین مرحله به فاصله یکی دو هفته سونو تکرار میکنیم همه میگن ضربان ندارن بعدخودبخود جنین سقط میشه تاحالاپنج بارسقط کرده هربارکلی عذاب می‌کشه بوم هم از لحاظ روحی هم جسمی دیگه نمدونیم چیکارکنیم دکترهم خیلی رفتیم ابن سینا کلینیک امید پیش دکتر ال یاسین مطبهای مختلف چله بری کردیم ولی هیچ کدام فایده نکرده یادمه یه خانمی توهین کانال ازمشکلات ماورایی که باعث نازایی میشه صحبت کردن میشه دوستان راهنماییم کنن الآنم دخترم زیر نظرطب سنتی دوباره باردار بود که اینم همینطور شده دو هفته قبل سونو جنین ضربان داشت ولی دیروز که رفتیم سونو ضربان ندارن داریم دق میکنیم دخترم اصلا حالش روحیش خوب نیست خودم هم همینطور دیگه نمی‌دونیم چیکارکنیم درضمن دخترم خیلی محجبه است نمازو روزش ترک نمیشه معلم هم هست دیگه بریدم نمی‌دونم خداچرا با ما اینطورمیکنه کسایی بچه نمیخان به زوربهشون میده که میرم سقط میکنم اما اونی که حسرتشو داره باید بسوزه خدایا عدالتتو شکر😒😒🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 سلام فاطمه جونم در مورد داستان سهیلا میخواستم نظرم رو بگم خیییلی سهیلا مظلومه چقدر از حیوان‌های انسان نمایی مثل مهدی و سمیه بدم میاد .دلم خنک شد سمیه نانجیب رسوااا شد . اونجایی که سهیلا بهش سیلی زد و از در انداختش بیرون دلم خنک شد . امیدوارم هانی و بهار همدیگه رو پیدا کنن و روح سهیلای عزیز هم به آرامش برسه 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🔆برخورد بر مبناى نيّت افراد حسين بن محمّد اشعرى به نقل از پيرمردى به نام عبداللّه زرّين حكايت كند: در مدّتى كه ساكن مدينه منوّره بودم ، هر روز نزديك ظهر حضرت جوادالا ئمّه عليه السلام را مى ديدم كه وارد مسجدالنّبى مى شد و مقدارى در صحن مسجد مى نشست ؛ و سپس قبر مطهّر جدّش ، حضرت رسول و نيز قبر شريف مادرش ، فاطمه زهرا عليها السلام را زيارت مى نمود و نماز به جاى مى آورد. روزى به فكر افتادم كه مقدارى خاك از جاى پاى مبارك آن حضرت را جهت تبرّك بردارم . پس به همين منظور - بدون اين كه چيزى به كسى اظهار كنم - فرداى آن روز در انتظار ورود حضرت نشستم ؛ ولى بر خلاف هر روز، مشاهده كردم كه اين بار سواره آمد تا جاى پائى بر زمين نباشد و چون خواست از مركب خويش فرود آيد، بر سنگى كه جلوى مسجد بود قدم نهاد. و چندين روز به همين منوال و كيفيّت گذشت و من به هدف خود نرسيدم ، تا آن كه با خود گفتم : هر كجا حضرت ، كفش خود را درآورد، از زير كفش ‍ وى چند ريگ يا مقدارى خاك برمى دارم . فرداى آن روز متوجّه شدم كه امام عليه السلام با كفش وارد صحن مسجد شد؛ و مدّتى نيز به همين منوال سپرى شد. اين بار با خود گفتم : مى روم جلوى آن حمّامى كه حضرت داخل آن مى شود؛ و آن جا به مقصود خود خواهم رسيد. پس از سؤ ال و جستجو از اين كه امام جواد عليه السلام به كدام حمام مى رود؟ در جواب گفتند: حمّامى در كنار قبرستان بقيع است ، كه مال يكى از فرزندان طلحه مى باشد. لذا آن روزى كه بنا بود حضرت به حمّام برود، من نيز رفتم و كنار صاحب حمّام نشستم و با وى مشغول صحبت شدم ، در حالتى كه منتظر قدوم مبارك حضرت جوادالائمّه عليه السلام بودم . صاحب حمّام گفت : چرا اين جا نشسته اى ؟ اگر مى خواهى حمّام بروى ، بلند شو برو؛ چون اگر فرزند امام رضا عليه السلام بيايد، ديگر نمى توانى حمّام بروى . در بين صحبت ها بوديم كه ناگاه متوجّه شديم ، حضرت وارد شد و سه نفر نيز همراه وى بودند. چون خواست از الاغ و مركب خويش پياده شود، آن سه نفر قطعه حصيرى زير قدوم مباركش انداختند تا آن حضرت روى زمين قرار نگيرد. به حمّامى گفتم : چرا چنين كرد و حصير زير پايش انداختند؟! صاحب حمّام گفت : به خدا قسم ، تا به حال چنين نديده بودم و اين اوّلين روزى بود كه براى حضرت حصير پهن شد. در اين هنگام ، با خود گفتم : من موجب اين همه زحمت براى حضرت شده ام ؛ و از تصميم خود بازگشتم . پس چون نزديك ظهر شد، ديدم امام عليه السلام همانند روزهاى اوّل وارد صحن مسجد شد و پس از اندكى نشستن مرقد مطهّر جدّش ، رسول اكرم و مادرش ، فاطمه زهراء عليها السلام را زيارت نمود؛ و سپس در جايگاه هميشگى نماز خود را به جاى آورد و از مسجد خارج گرديد. 📚-اصول كافى : ج 1، ص 493، ح 2، إ ثبات الهداة : ج 3، ص 331، ح 6. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ سلام، خداراشکر، خیلی برای کیمیا خوشحال شدم 😌😌😌 فقط ی نکته، کیمیا قلباً سبحان را دوست داشت ، حتی موقعی که نامزد بود، با دیدن سبحان تپش قلب میگرفت ولی مطمئنا من وتمام اعضای گروه عشق سبحان را نکوهش کردیم وطبق معمول قضاوت، اما تو روزگار گرفتاری کیمیا همه عشق سبحان را ی عشق خالص میدونستیم و کسی انتقادهای قبلی را نداشت،و تمام امیدمون به سبحان بود که بیاد وکیمیا را نجات بده، اما کسی که جلوی این علاقه را گرفت،به نظرم گلی بود هربار که عشق سبحان خواست تو دل کیمیا جوانه بزنه، گلی باحرفاش اونا پس زد، شاید اگر گلی فقط همفکری میکرد، کیمیا خودش عشق سبحان را قبول می‌کرد واین بلاها سرش نمیومد،صدالبته که گلی بهترینها را برای دوستش میخواست ولی خیلی وقتها تو زندگی همه،تصمیمات بر اساس نظر دیگران گرفته میشه ونه خود شخص.به هرحال خداراشکر ختم به خیر شد😍😍😍😍 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
13.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🌸🍃 سقوط آزاد | قسمت اول چگونه منچستر انگلیس به یک توالت بزرگ تبدیل شد؟! از بی حجابی تا برهنگی در قلب اروپا 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c