#نکته_ی_روز 🌱
با این کارا خودتون رو نابود میکنید:
1-وقتی نمیبخشید.
2-وقتی به کاری که دوست ندارید ادامه میدهید.
3-وقتی وقتتان را تلف میکنید.
4-وقتی از خودتان مراقبت نمیکنید.
5-وقتی از همه چیز شکایت میکنید.
6-وقتی با پشیمانی و افسوس زندگی میکنید.
7-وقتی شریک نادرستی برای زندگیتان انتخاب میکنید.
8-وقتی خودتان را با دیگران مقایسه میکنید.
9-وقتی فکر میکنید پول برایتان خوشبختی میآورد.
10-وقتی شکرگزار و قدرشناس نیستید.
11-وقتی در روابط اشتباه میمانید.
12-وقتی بدبین و منفیگرا هستید.
13-وقتی با یک دروغ زندگی میکنید.
14-وقتی درمورد همه چیز نگرانید.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_اعضا ❤️
سلام خدمت همگی و مدیر محترم کانال ستاره بانو
ستاره خانم من حدودا ۲۸ مرداد بود که بهتون یه پیامی دادم از اون روز به بعد هم یه مشکلی پیش اومد و نتونستم پیام هارو بخونم تا اینکه دیروز مشکل برطرف شد و وارد گروه شدم
و پیام ها رو از ۲۸ مرداد خوندم اما متوجه شدم که پیامم رو داخل کانال نزاشتین ( منظورم کانال رنج کشیده هاست چون فقط توی اون عضوم )
ولی لطفا این بارو دیگه حتما بزارید
خیلی وقت پیش بود یه خانم پیام داده بودند که کسانی که داخل گروه سوال میپرسن و بقیه اعضا هم راهنماییشون میکنن
بعدا بیان نتیجه شو بگن که آیا این همه راهنمایی و دلداری و...... تونست مشکل رو حل کنه یا نه ؟؟؟
چون اگه مشکل با توجه به راهنمایی های دوستان حل شده باشه برای ما هم یه تجربه میشه و دیگه راه درست اون کارو بلدیم
منم با نظر اون خانم خیلی موافقم
بنظرم همه ی اعضا بعد از اینکه مشکل شون حل شد بیان و نتیجه شو اعلام کنن
مثلا یه خانم بود که ۳۰ مرداد پیام داده بود که شوهرش بهش شک کرده و میگه که با پسر همسایه در ارتباط هست و باید بچه شون رو سقط کنن
طبق گفته خودشون و راهنمایی دوستان قرار بود که این خانوم آزمایش ( DNA ) بدن و جوابش بعد از ۲۰ روز میاد
خب الان که ۲۰ روز گذشته و طبیعتا تا الان جواب آزمایش اومده
خیلی خوب میشه اگه این خانم بیاد و بگه جواب آزمایش چیشد ؟
خانواده شوهرش چیکار کردن ؟
یا شوهرش چه عکس العملی نشون داد و ......
ممنون میشم اگه همه دوستان به این نکته توجه کنند
ممنون از همگــــــی ❤️😍😍
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#داستان_اشنایی ❤️😍
پدر بزرگ من، پدر و مادرش و از دست داده بود و با برادرهاش که متاهل بودن زندگی میکرد.
سالی که میخواست بره سربازی به دستور رضاشاه همه اون سال معاف شدن ولی پدر بزرگم که احساس میکرد خونه برادرها ممكنه مزاحم باشه با هر ضرب و زوری بود رفت سربازی و از اون طرف هم وارد گارد سلطنتی شد چون قیافه زيبا و قد بلندی داشت راحت قبولش کردن
سالها تو گارد مشغول به کار بود و فقط گاهی به روستا سر میزد تو این سرزدنها زن برادرهاش خیلی اصرار داشتن که زنش بدن خاطرخواهم زیاد داشت ولی زیر بار ازدواج نمیرفت تا اینکه به خاطر مشکلاتی که براش پیش امد از گارد آمد بيرون و افسرده و بیکار برگشت به ده.
یک روز که داشت میرفت به یکی از اشناهاش سر بزنه که چشمش افتاد به یک دختر بچه ده ساله که تو کوچه مشغول بازی بود
معلوم نشد که چی شد بابابزرگ من یک دل نه صد دل عاشق شد
وقتی به خانواده اش گفت همه به شدت مخالفت کردن گفتن اون دختر بچه است تو هم سی و پنج سالته نمیشه.
پدربزرگم با دل شکسته راهی کویت شد برای کار. اونجا با دایی دختره اشنا شد و باز دخترو از داييش خاستگاری کرد خانواده دختر که خیلی بهشون بر خورده بود نذاشتن دختر دیگه بره تو کوچه بازی ولی از اون جایی که دختر زبل و ریز نقشی بود از نخلها ميرفت رو پشت بوم همسایه ها و خودشو به بچه های تو کوچه میرسوند
يكبار که یواشکی مشغول بازی بود بابابزرگ من که از کویت برگشته بود دوباره میبینتش دختر موقع دوييدن میخوره زمین وپدر بزرگم میدود سمتش بغلش کنه اطرافيان فکر میکنن که میخواد دخترو بدزده پدربزرگم از موقعیت پیش اومده استفاده میکنه دختر ومیزنه زیر بغلش و راهی کوه ها میشه
دو سه روز تو کوه مخفی بودن که پیام میارن که برگرد دختر و بهت میدیم ولی موقع برگشت میزنن زیر حرفشون و بازم پدربزرگم ناکام میمونه
این بار که میره کویت همون جا خریدهای لازم عروسی و میکنه و بقچه عروسی و میبنده و با همکاری یکی از زن برادرهاش دختر و میدزده و تو میدان ده میگه پسش نمیدم مگه اینکه مارو عقد کنید دیگه از سر ناچاری خانواده عروس (مادربزرگم ) رضایت میدن و همون جا تو میدان عروس و ارایش میکنن لباسش و عوض میکنن و عقدشون میکنن، کاری که شدیدا بر خلاف عرف اون زمان بود .
ولی همون جا زندگیشون و شروع نمیکنن، پدربزرگم برمیگرده دبی و فقط به ده سر میزده تا مادربزرگم چهارده پانزده سالش میشه و اماده زندگی مشترک میشه
پدربزرگم و مادربزرگم هشت تا دختر داشتن، همیشه اهالی مادربزرگم و برای دخترزا بودن سرزنش میکردن ولی پدربزرگم اجازه نمیداد کسی ناراحتش کنه و یا حرفی بهش بزنه تمام عمر پشتش بود و عاشقانه دوستش داشت.
حتی ما نوه ها هم که سربه سر مادربزرگم میذاشتیم و بهش میگفتیم برای بابابزرگ میخوایم زن بگیریم پدربزرگم دعوامون میکرد
مادربزرگم سال ۹۶شب عاشورا به رحمت خدا رفت و پدر بزرگم از اون موقع هیچ شوخی و خنده ایی دیگه نداره با این که همیشه ما رو میخندوند.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پاسخ_اعضا 💚
سلام برای خانمی که علایم کروند رو پرسیدن .من که گرفتم بسیا سر درد و حالت تهوع بدن درد و بی رمق چون ریه هام هم تا حدودی درگیر شده بود بسیار سر و بنم عرق بیماری مینشست. و...اگه درمان کردید و بعد ۱۰ روز ۳ تا علامت رو باهم داشتین یعنی دوباره باید پیگیر درمان از اول بشین اون ۳ علامت اول تب همراه سرفه های قطاری و پشت هم که همراه تنگی نفس باشه من یه ۵ روزی که دارهام رو خوردم بعد دو سه شب پشت داروی امام کاظم رو هم استفاده کردم بعد ۳ روز هر ۱۰ شب یکبار.نصف قاشق چایخوری بریزید ته حلق و بگذارزد با بذاق دهان اب بشه بره پایین و تا ۲ ساعت بعدش اب و چیزی نخورید. و حب زنجبیل هم درست کنید و روزی دو سهبار هر بار دو حب قورت بدین با اب تا بدن رو از داخل گرم کنه چون کرونا سرده و با گرمی از بین میره یه کوچولو سرقاشق عسل بدارید و بهش پودر زنجبیل مخلوط کنید انقدر پودر زنجبیل بزنید که حالت خیسی زیاد نداشته باشه و راحت بتونین اندازه نخود دونه دونه درست کنید و روزی ۳ بار بخورید .فرقش با کرونایی قبلی اینه که عوارض و ضعفش بعد ۳ هفته تا چند وقت هست و در ضمن حجامت کنید تا عوارض رو برداره و کرونا شدید نگیرین زود حالتون هم خوب بشه در ضمن دکتر گفت تا ۲ تا ۳ ماه ویروس هنوز توی بدن هست ولی ضعیف میشه و قابل انتقال به دیگران نیست ولی گفت حتما بدنتون رو قوی کنید و گرمی بخورید .تا درمان کامل بشه انشاالله .برای سلامتی و تعجیل در فرج اقا امام زمان ع و حاجتهای دل منم اگه میشه بحق ۵ تن ال عبا ۵ تا صلوات بفرستین لطفا
💛💛💛💛💛💛
در پاسخ به دوست عزیزی که در مورد کرونا پرسیدن ، من حدودا روز عاشورا و بعدش دیدم وقتی که کار میکنم سرگیجه دارم و بعد گلو درد و مثل چوب خشک شده بود گلوم و شب تا صبح حالت تب و لرز و سردرد و گردن درد و کمردرد و خلاصه هرجایی که اثری از آرتروز داشتم دردناک بود و سرفه کم، اما وقتی رفتم اسکن گفتند ۱۵ درصد ریه ام درگیر شده ، و کف دستان من و انگشتان هم بنفش شده بود.
💛💛💛💛💛💛
سلام در جواب خانمی گفتن درباره کرونا 😔من حدود یک ماه پیش کرونا گرفتم صبح از خواب بیدار شدم گلو یی کم درد. و آب ریزش بینی داشتم گفتم حتما سرما خوردگی شب که شد کمر درد شدم شدید😢و روز بعد تمام بدنم درد آمد اسهال استفراغ سر درد شدید کلا حالم خیلی بد بود رفتم دکتر گفت کرونا سه بار رفتم دکتر کلی آمپول سرم دارو مصرف کردم خیلی تب. لرز داشتم 🤒🤕 بعد از بیست روز حالم خوب شد بی هفته خوب بودم کلا هش درد ی نداشتم بعد از یک هفته دوباره گلو در شدید شد رفتم دکتر گفت گلو عفونت سینوس عفونت کرد دوباره قرص افا کلاو ۶۲۵با سرم نمکی با غیره دارو دادن الان ده روز چرک خشک کن خوردم اصلا فرق نکردم از وقتی کرونا گرفتم خیلی بدن درد سر درد گلو حالت بی توده چرک تو گلو گیر قفسه سینه دستم معده کل بدنم درد میکنه حال که از جام بلند شم ندارم کار خونه زورکی انجام میدم 😔 دیگه خسته شدم 😔همه دارو خونگی خوردم فرقی نمیکنم همش بی حال خدایا خودت کمک کن همه مردم از دست این ویروس نجات پیدا کنن
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام مادرمنم بعد اینک واکسن کرونا زد دستاش تاول زد خارش شدید پرسیدیم چن نفرهم همینطورشده بودن تاول تا زیر بغلشون هم رفته بودبعدچنروز خوب شدن خداروشکر
🧡🧡🧡🧡🧡
دوست عزیزی که گفتن حالت تهوع دارن
و دوره هاشون بهم ریخته.
عزیزم حتما به یک دکتر مراجعه کن و ازشون بخواه که آزمایش کامل خون
که هورمون را هم بررسی کنه برات بنویسه.احتمالا هورمونهات بهم ریخته.نگران نباش
🧡🧡🧡🧡🧡
به دوست عزیزی که فرمودن برادرزادشون نرمی استخوان دارن سویق استخوان سازباشیر بدن شیره انگوربدن.البته اگه طب سنتی یااسلامی مراجعه کنن بهترراهنمایی میکنه.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
ناگزیر از سفرم، بی سرو سامان چون «باد»
به «گرفتار رهایی» نتوان گفت آزاد
کوچ تا چند؟! مگر میشود از خویش گریخت
«بال» تنها غم غربت به پرستوها داد
اینکه «مردم» نشناسند تو را غربت نیست
غربت آن است که «یاران» ببرندت از یاد
عاشقی چیست؟ به جز شادی و مهر و غم و قهر؟!
نه من از قهر تو غمگین، نه تو از مهرم شاد
چشم بیهوده به آیینه شدن دوختهای
اشک آن روز که آیینه شد از چشم افتاد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
روز بخیر 🌻🌞
#حدیث_عشق🌱
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨
⎾@ranjkeshideha ⏌
••-••-••-••-••-••-••-••
#فال_روزانه ❤️🧡
فروردین
موفقيت و سعادت به شما رو میاره پس اندوه به دل راه نده . مال يا چيزی رو از دست دادی دوباره به دستش میاری . در كارها به خدا توكل كن و به فكر سود و زيانش نباش . تا چند روز آينده خبر خوشحال كننده ای میشنوی كارها به وفق مرادت پیش میره و به مقصودت میرسی انشاءالله.
اردیبهشت
به نيت و مراد دلت میرسی اما بايد منتظر بمونی. از اعمال بد دوری كن تا از غم و رنج در امان بمونی. از فكر بد و پول حرام دوری كن ، خداوند روزی تو رو به تو حواله كرده. به زودی يك خبر خوشحال كننده دارید كه تغييراتی در زندگیتون به وجود میاره اگر در همه ی امور به خداوند توكل كنید به مقصودتون میرسید.
خرداد
به توفيق و نشاط میرسید . شكر خدا رو در همه وقت به جا بياورید. اگر قصد ازدواج و يا معامله دارید و يا قصد شراكت و سرمايه گذاری دارید انجامش براتون خوبه ، به شرط اینکه خودتون تلاش كنید. اگر با كسی در گير هستید عاقبت به نفع شما میشه.
تیر
روزهای خوبی در پيش دارید. نااميد نباشین از كسی جز خدا ياری نخواهید و از رحمت حق غافل نشید افكار و نیت پاك در سر داشته باشید تا شانس با شما یار بشه. و گشايشی در كارتون ايجاد میشه. از اشخاص بدو منفی دوری كنید غيبت نكنید هدف يا كاری رو كه دارین دنبال كنید تا به پیشرفت برسید. انشاءالله .
مرداد
اين قصد و نيتی كه دارید موجب تشويش و نگرانی شما میشه. پس از ذهن و فكرتون پاکش کنید اگر ديگران با شما موافق نيستند. شما دلتنگی نکنید و خود دار باشید عاقبت پشيمون میشن. اگر مسافر دارید و براش دلتنگ هستین، به سلامتی بر میگرده سرانجام و عاقبت كارها به نفع و دلخواه شما پيش میره و شما به مقصود میرسید.
شهریور
هدف و نيت شما خوبه به زودی كارهاي شما سر و سامون ميگيره تا چهل روز ديگه چنان گشايشی در كارتون پيدا ميشه كه انتظارش رو ندارین . تغييرات مثبتی در زندگيتون در پيش دارید. خيلي زود از غم و رنج رها ميشید و به نشاط و شادمانی میرسید البته اراده و تلاش خودتون تو این مسیر خیلی مهمه
مهر
به زودی از طرف شخص كمكی به شما میشه و گشايشی در كارتون پيدا میشه. از آسيب بدخواهان دور میمونید و دوستان نيز با شما صمیمی تر میشن. اگر قصد سفر دارید انجام بدین ازدواج براي خودتون يا اطرافیانتون میبینم، قصد انجام كار يا معامله ای دارید ، انجام بدین . بخت با شما يار هستش . فرزند صالحی نصیبتون میشه كه قدمش برای شما خير هستش. از مال حرام پرهيز كنید. مراقب افكار و اعمال و رفتارتون باشید تادچار مشکل نشید .
ابان
بهتر از اين خواسته و نيتی كه دارید منصرف بشین تا آسيبی بهتون نرسه فعلا بهتر دست به كاری نزنید چون در موقعيت خوبی نيستین به زودی اين موقعيت تغيير میکنه. شما بدخواه و دشمن زياد دارین بايد مراقب باشید تا در كارتون فتنه نكنن. اگر كسی شما رو نصيحتی كرد قبول کنید .
اذر
سنگینی و نحسی دارید اما به زودی بر طرف میشه و به اهدافتون میرسید از چيزی در تشويش هستین به زودی تشويشت بر طرف میشه كسی در فكر حيله و صدمه زدن به شماست به خداوند توكل كن تا حيله اش برطرف شه رازت رو به هر كسی نگو چون بر علیه خودت استفاده میکنن.
دی
برای نيت و مقصودی كه دارین عجله نكنید ، صبر كنید تا بهش برسید .بخدا توکل کنید پس نگران زندگيتون نباشید. به جای تشويش ، در زندگی آرام پيش برید و به خودتون فرصت بدین تا راه موفقيت برای شما باز بشه.
بهمن
گشايش خوبی در كارتون ايجاد ميشه . به زودی به چنان توفيق و سعادتی ميرسین كه به شما حسودی میكنن. از يكی از خويشان و نزديكان دور هستین ، به زودی ازش خبری به شما ميرسه اگر گم شده دارین ، پيداش میکنید
اسفند
نيت شما بر آورده میشه و به آرامش و سلامت و سعادت میرسید اگر بيمار هستین بهبودی و شفا میبینم . اگر قصد معامله و خريد وفروش دارید ازش سود میبرین اگر قصد سفر تجاری دارین سود بخشه خلاصه اينكه هر قصد و نيتی كه دارین بهش میرسین
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 💚
سلام ادمین جان ازت خواهش میکنم پیام منو بزار تو کانال.
من ۹۹/۸/۱۸ کرونا گرفتم.پیش دانشگاهی بودم و داشتم برای کنکور میخوندم.سه روز اول نمیدونستم کروناعه برا همین شیروماست میخوردم مثل قبل.بعد متوجه شدم نه بویایی دارم و نه چشایی😐 همه میگفتن برا اینکه سردی خوردی اینجور شدی .دیگر بماند که چقدر درد کشیدم تو اون مدت.شبا بیدار بودم از درد. روز ها هم خابم نمیبرد.اولش خب هیچ بو و طعم و مزه ای حس نمیکردم.بعد یه هفته فهمیدم بعضی غذاها برام طعم و بوی بدی داره.مثل بوی تعفن.معذرت میخام بوی دستشویی با بوی مرغ یکی بود.سیر پیاز گوشت مرغ و گوسفند و تخم مرغ و حتی نون اینا همش بوی بد میداد. خیلی وزن کم کردم.درسم نتونستم بخونم. الان ۱۰ ماه گذشته و وضعیت من فرقی نکرده و من پوست و استخون شدم من دقیقا قبل کنکورم هرروز تو درمانگاه سرم میزدم تا جون بگیرم نمیدونید چقدر دلم اتیش میگرفت که ارزوهام داشت میسوخت😔.در ۲۴ ساعت فقد میتونم یکم پنیر بخورم همه چیز بوی بد میده.بوی تعفن.مادر بیچارم غذا درست میکنه و من وقتی از بوش و طعمش حالم بهم میخوره. اونم ناراحت میشه اولش میگه ینی غذای من بده!! هیشکی نمیتونه درک کنه.خب این چ دردیه که درمون نداره.هر جا میرم میگن واعی چرا این شکلی شدی.همه میگفتن کنکور چه کردی؟ اونا نمیدونن چ زجری کشیدم من.بعضی شبا که از صبح چیزی نخورده بودم و همینطور بی حال افتاده بودم اینقدر گریه میکردم و خدا رو قسم دادم که بیهوش میشدم.نماز شب خوندم خوب نشدم.مشهد رفتم دو ماه پیش ولی بازم نشد😔دیگه مرگمو از خدا خواستم..اینم بگم که تازه عقد کردم و نامزدم هم دلش برام میسوزه و من اینو نمیخام.به معنای واقعی داغون شدم.خیلی ارزو داشتم برا کنکورم ولی اونقدر از گشنگی بی حال بودم که دیگه جون نداشتم درس بخونم. کسی اینجور شده مثل من؟تو رو خدا راهنمایی کنین.من دیگه نمیتونم تحمل کنم. شایدم خدا میخاد ذره ذره آب بشم و بمیرم😔
لطفا اگر کسی اینجور شده و خوب شده بهم بگه چیکار کنم که خوب بشم و برگردم به قبل❤
ایدی ادمین👇🏻🌱
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#بخش_هشتم بارها تصمیم گرفتم خودمو خلاص کنم...ولی هر بار فکر بچه ای که توی شکمم بود منصرفم میکرد..
#بخش_نهم
یه روز سر کلاس بودم که یکی از دوستام که بیمارستان کار میکرد زنگ زده بود خونمون که حتما بگید مهتاب بیاد اینجا یه سر.. مادرم زنگ زد مدرسه و من دو ساعت اجازه گرفتم و رفتم...
دلشوره گرفتم که چی شده که پریسا به من زنگ زده گفته بیا بیمارستان!
پریسا از معدود دوستانی بود که باهاش همچنان در ارتباط بودم و در جریان زندگیم بود..
رسیدم و رفتم اتاقش تا پیجش کنن...اومد با همون آرامش همیشگیش دو تا چایی ریخت و گفت مهتاب...نمیدونم چجوری بهت بگم...ببین...در نهایت تو حق داری هر انتخابی بکنی...فرهاد اینجاست...
با حرفش سرم گیج رفت
_چرا؟
+شیمی درمانی میشه
_چرا؟
+سرطان...سرطان مغز استخوان.. و بدون تعارف اوضاعش خوب نیست..نمیدونم انتخابت چیه ولی وظیفه م بود بهت بگم...همسر سابقت نمونه مغز استخوان از یه همخون میخواد...و من مدتهاست دارم فکر میکنم غزل تو میتونه نجاتش بده...
_غزل؟ نمیخوام غزل رو وارد داستان کنیم...اصلا از اولش اشتباه کردی به من زنگ زدی..اون مدتهاست واسه من مرده..
بدون خدافظی و با عصبانیت از اونجا زدم بیرون...تنم از عصبانیت میلرزید و بغض گلومو گرفته بود...تا خونه با صدای بلند گریه کردم و همه جوری نگام میکردن که ترحمشون رو حس میکردم...
اومدم خونه و غزل رو بغل کردم و بازم زار زدم...اشکامو با دستای کوچولوش پاک میکرد و میگفت مامانی گیه نکن...بیا بغلت کنم خوب بشی...
آروم شدم تو بغلش و تا شب خوابیدم...با ناز کردنای غزل از خواب بیدار شدم و هنوز گیج و منگ بودم...
چند روز مدرسه نرفتم و فکر کردم...با خونوادمم جریان رو درمیون گذاشتم..گفتن تصمیم با خودته و هر کاری بکنی ما پشتتیم..
نمیخواستم روزی برسه که غزل بهم بگه اگه میشد با کمک من حال یه آدم خوب بشه، چرا نکردی؟ رفتم بیمارستان..مخفیانه دیدمش...اندازه ده سال پیر شده بود و مویی براش نمونده بود... بغض کردم و خواستم برم جلو بخوابونم تو گوشش..ولی دوست داشتنش توی من بازم زنده شد... یاد روزای اول افتادم...روزای عاشقیمون..روزای بدون درد...
رفتم پیش پریسا و ازش تشکر کردم که منو خبر کرد..و ازش عذرخواهی کردم...
نمیدونستم چجوری باید موضوع رو به غزل بگم...بچه چهار ساله منطقش اندازه خودشه...
به پیشنهاد پریسا بردمش پیش یه روانشناس کودک تا اون سربسته بهش بگه قراره به یه آدم کمک کنه... غزل بعد جلسه ظاهرا خوشحال و راضی بود..البته این وسط قول چند تا عروسکم بهش دادم...
روز نمونه برداری رسید و حس کردم غزل دلش نمیخواد بریم.. مجبورش نکردم..لباسای بیرونشو دوباره آویزون کردم و خودمو مشغول کارم کردم که اومد پیشم گفت مامانی بریم آدمه رو خوب کنیم...و ما رفتیم...
روز سختی بود ولی تموم شد... نمیخواستم خودمو مشتاق حال فرهاد جلوه بدم.. منتظر شدم تا پریسا خودش بهم نتیجه رو بگه.. خداروشکر نمونه موثر بود و جواب داده بود...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 💚
سلام، ممنون میشم اگه کسی مشکلی مثل من داره،، بهم راهنمایی بده، من یه پسر11ساله دارم که حدود دو سال پیش بعضی وقتها که نگاه تلویزیون میکرد چشمهاش رو خیلی به هم میزد باز وبسته میکرد، ما فکر میکردیم چشمش ضعیف شده، بردیم چشم پزشک گفت که مشکلی نداره، مرتب هم بهش میگفتیم نکن اینطوری ولی فایده ای نداشت، تا بعد از مدتی خودش دیگه اون کارو نمیکرد، ولی بعد از مدتی دوباره شروع شد اما ایندفعه با حرکت چشمش، سرش رو هم تکون میداد، بازم بعد یه مدت دیگه انجام نداد ولی بازم شروع کرد این دفعه دیگه شدتش از قبلی ها بیشتر بود، بردمش مشاور گفت تیک عصبیه، و باید بیشتر بهش اهمیت بدین و خلاصه کامل خودمون رو مقصر کرد و ما اومدیم خونه بعد یه مدت که به حرفهای مشاور گوش
دادیم، دیدیم تا فایده نداره اون بهتر که نشد و ما هم نمیتونیم هر چی خواست در برابرش کوتاه بیایم و براش انجام بدیم، خلاصه بردمش
پیش روانشناس بعد از صحبت با خودش و ما البته جدا گونه، بهمون گفت پسرتون هیچ مشکل خاصی نداره و خیلی هم خوبه و کم توقعه، فقط تیک حرکتی پیدا کرده که بیشترش ارثیه، خلاصه حالا که ما دقت کردیم دیدم آره انگار واقعا ارثیه چون عمه ام و یه پسر عمه دیگه ام و پسر خالم هم تیک دارن، خانم روانشناس به ما یه روانپزشک که تهران هم کلینیک مخصوص بچه ها داره معرفی کرد که ازش تلفنی نوبت گرفتم و باهاش صحبت کردم، گفت که هیچ مشکلی نداره و با دارو رفع میشه الان 6ماهه زیر نظر ش هست ولی متاسفانه هنوز همون طوره، می خوام بدونم اگه کسی این مشکل رو داشته رفع شده یا نه
ایدی ادمین👇🏻🌱
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#نکته_ی_روز 💚
#مهارتهای_زندگی
کنترل خشم
👌 نکات کلیدی برای کنترل خشم و عصبانیت
افرادی كه كنترل عصبانیت در آنها سخت و دشوار است نیاز به برنامهای برای كنترل عصبانیت دارند. نكات زیر، مسائل مهمی میباشند كه به شما در كنترل عصبانیت كمك میكنند. این نكات را به خاطر سپرده و بهكار بندید.
⏺️نكته اول :
این سوال را از خود بپرسید: «آیا این موضوع ۱۰ سال دیگر هم برایم مهم است؟» به این وسیله میتوانید مسئله را از دیدگاهی آرامتر بنگرید.
⏺️نكته دوم :
از خود بپرسید: «بدترین نتیجه مورد عصبانیت من چیست؟» اگر كسی در پای صندوق فروشگاه از شما سبقت گرفت، سپری كردن سه دقیقه بیشتر، مسئلهای آنچنان مهم نمیباشد.
⏺️نكته سوم :
تصور كنید كه خود شما نیز همان كار (كاری كه موجب عصبانیتتان شده است) را انجام میدهید. با خود رو راست باشید. قبول كنید كه گاهی اوقات شما نیز جلوی یك راننده دیگر درمیآیید… بعضی مواقع این مسئله تصادفی است. آیا نسبت به خود نیز عصبانی میشوید؟
⏺️نكته چهارم :
از خود بپرسید: «آیا طرف مقابل این كار را بهطور عمدی نسبت به من انجام داده است؟» در بسیاری از مواقع متوجه خواهید شد كه این مسئله فقط در اثر بیدقتی و تعجیل رخ داده و كسی نمیخواسته شما را ناراحت كرده و بیازارد.
⏺️نكته پنجم :
سعی كنید قبل از گفتن هر كلامی تا عدد ۱۰ بشمارید. انجام این كار رابطه مستقیمی با عصبانیت ندارد ولی میتواند صدمات ناشی از عصبانیت را به حداقل برساند.
⏺️نكته ششم :
شمارش تا ۱۰ را با روشهای جدید و بهتر انجام دهید مثلا این كار را با یك تنفس عمیق بین هر شماره عملی سازید. تنفس عمیق – از دیافراگم – به افراد كمك میكند تا احساس راحتی كنند.
⏺️نكته هفتم :
میتوانید سرعت شمارش اعداد را كندتر سازید. مثل شمارش شیوه قدیمی، یك كشتی بخار، دو كشتی بخار و… شاید شمارش كشتی بخار زیاد خوشایند نباشد، بهجای آن میتوانید بشمارید: یك شكلات، دو شكلات و… یا هر چیز دیگری كه برای شما خوشایند و خندهدار باشد.
⏺️نكته هشتم :
تجربهای آرامشبخش را تجسم نمایید. چشمانتان را ببندید و در ذهن خود سفر كنید. این كار را در مكانهای امیدبخش و به دور از استرس انجام دهید.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 💚 سلام، ممنون میشم اگه کسی مشکلی مثل من داره،، بهم راهنمایی بده، من یه پسر11ساله دارم که
#پاسخ_اعضا 💚
سلام وقت بخیر. درموردخانومی که گفتن پسریازده سالشون تیک عصبی پیداکرده میخواستم تجربه خودم روبگم. من یه پسر سیزده ساله دارم که از سنین 5-6سالگی همچین تیک هایی رو داشت و هر بار به یه شکلی بود. من چون میدونستم که این تیک ها به دلیل استرس و مشکلات عصبی ایجاد میشه و اگر به روان پزشک مراجعه کنم مصرف دارو میتونه برای یه بچه خیلی مضر باشه به پزشک مراجعه نکردم. پسرم در سنین مختلف تیک های متفاوتی داشت و هر بار بعداز مدتی اون تیک رو کنارمیگذاشت و به شرایط عادی برمیگشت امابعدازمدتی دوباره یه تیک جدید پیدامیکرد تااینکه یه مقدارکه سنش بالاتر رفت و چون همیشه بهش یادآوری میکردم این کاری که میکنی باعث میشه دیگران بهت بخندن و مسخرت کنن خود به خود این کار رو کنار گذاشته و چندسالی هست که دیگه هیچ تیکی نداره. این تیک ها نشانه استرس و عدم آرامش روانی کودک هست بهتره محیط آرام و بدون استرس برای فرزندتون فراهم کنید تا تیک ها ازبین بره داروهاب اعصاب و روان عوارض زیادی دارن و برای بچه هااصلا مناسب نیست.
💛💛💛💛💛
سلام درجواب خانمی که بچه ۱۱سالشون تیک عصبی داره
عزیز برادرمن همسن وسال های بچه شما که بودتیک داشت علاوه برچشماش که حرکات عجیب و غریبی داشت دست ولباش هم تیک داشت طوری که دیگران که میدیدن ازش وحشت داشتن،همینطور پسر برادر شوهرم وچند تای دیگه که سراغ دارم همینطوربودن،شما اصلا نباید بهش تذکر بدین یادر مقابل حرکاتش عکس العمل نشون بدین ،همه چیز باید عادی جلوه کنه،البته اینم بگم مواردی که گفتم هیچ کدوم دکتر نرفتن بعد ازیکی دوسال خود به خود خوب شدن ،شماهم سعی کنید صبور باشید انشالله این دوران هم سپری میشه.ولی این خیلی مهمه که عصبیشون نکنید، تحت فشارنباشن مخصوصا برای انجام تکالیف مدرسه،محیط خونه راآروم کنید ،جلو بچتون بحث نکنید،فیلم های هیجان انگیز وترسناک نبیینن و...
انشالله موفق باشید
💛💛💛💛💛
سلام خدمت شما مادر عزیز که بخاطر تیک عصبی فرزندت نگرانی😢😢منم مث شما یه مادرم ویه دختر ۷ ساله دارم که امسال میره کلاس اول.از چهار سالگی می دیدیم که دخترم هی گلو صاف میکنه مث سرفه کردن کلی دکتر بردمش تا یه خانم دکتر اطفال فهمید که تیک عصبیه😔یه مدتی یهویی خودش قطع میشه ولی بعداز مدتی دوباره شروع میشه الان دوسال تحت نظر دکتر اعصاب و روان هستش و دارو مصرف میکنه و متاسفانه این تیکها ارثیه من خودم وقتی عصبانی میشم پوست لبمو میکنم .اینم بگم که یجورایی هممون تیک داریم ولی باهم فرق میکنه. تنها راهش بی محلی کردنه.ولی چون امسال مدرسه میره دخترم براش ناراحتم که نکنه هی دوستانش بهش بگن تو چرا اینجوری هی سرفه میکنی😔😔من کاملا درکت میکنم عزیزم..بهش گل گاوزبان یا عرق بهارنارنج بده شبا کلی تاثیر داره.ببخشید که طولانی شد🙏🙏
💛💛💛💛💛
سلام اون خانمی که پسرشون تلوزیون میبینه چشماش زیاد باز و بسته میکنه من خودمم همون جوری بودم یه مدت وخوب شدم و بعد از چند مدت دوباره شروع بع اون کار کردم و حتی اطرافیانم انقدر مسخرم میکردن که چشمامومیبستم و اون کارو میکردم و یا میرفتم جایی خلوت دست خودم نبود لذت میبردم ازین کارم اگر انجام نمیدادم دیوانه میشدم خیلیی اذیت میشدم الان که گفتین دوباره چشام درد گرفت و دلم میخواد همون حرکات رو انجام بدم و حتی سرم رو به شدت به طرفین تکون میدادم این یه عادته انگاری یه چیزی رو سر سنگینی میکنه یا رو چشم که با انجام این حرکات اون چیزی که ساخته ذهن ماست رفع میشه باید این عادتو از سرش بندازین به خودش بگین وقتی دلش خواست سرش رو تکون بده اصلانده یه مدت بعد از سرش میفته خیلی سخته سعی کنید کاری کنین خجالت بکشه و این کارو نکنه فقط باید خودش تلاش کنه
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••