eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.1هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 سلام عزیزان روشن فکر انشاءالله کسی مشکل نداشته باشه من ‌هم داستان دخترم را براتون بگم دختر خواستگار که براش اومد خیلی ب ظاهر دوستش داشت جواب مثبت دادیم عقد کردن دختر کمکم بعد از چند سال که گذشت گفت نمیخوامش ولی پسره حتی چندین بار گریه کردمن هم با خواهر وبرادران مامانم خلاصه با اقوام شروع کردیم ب نصیحت کردن بهش گفتيم پسر ب این خوبی دیگه جایی گیرت نمیاد دوتاییشونو فرستادیم مشاوره بعد از یک سال قبول کرد که عروسی کنن البته من و خانوادم هم با هستی خوب نبودیم بهش کم توجهی میکردیم چون واقعا حبیب مشکلی نداشت خلاصه بعد یک سال‌ عروسی کردن و چ جهازی بهش دادم کمکم هستی افسرده شد ب سردردهای میگرنی گرفتار شد حتی مشکل معده (یبوست)پیدا کرد بعد از مدتی که متوجه شدیم اصلا با هم خوب نیستن هستی دست ب خود کشی زده ب علتی که حبیب خیانت کرده هستی پیامهاشو از طریق تلگرام گوشی خود حبيب میخون که یادش رفته اونروز پیام‌ها را حذف کنه ب ظاهر خیلی مؤمن بود وخیلی کارهای مخفیانه دیگه ای هم داشت دخترم از خونه حبيب ب عنوان قهر اومد بیرون ب خاطری که فامیل بودیم خیلی رنج بردیم تا که ی وکیل ب ما معرفی کردن وکیل از طریق دوستی با حبيب تونس بفهمه که اصلا دختر من را دوست نداشت و ب خاطر ثروت ما اومد بادخترم ازدواج کرده خلاصه با چ مکافاتی عروسی گرفتیم و بعد چند سال طلاق گرفت حالا بعد از چهار سال دوباره ب دخترم پیام داده که من بدون تو میمیرم بیا باهم بریم مشاوره الان مدتی دوباره همدیگه را پیدا کردن اصلا حس خوبی ب این آشنایی ندارم پسره کارمند ذوب‌آهن درآمدش خوب دخترم ب این طمع که ازش پول بگیره قبول کرده چون مهریه نگرفتیم لطفا منا راهنمایی کنید 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸 سلام عزیزم من همون خانومی هستم ک گفتم شوهرم طلبه هست خانومی ب من جواب دادن ک شوهرشون طلبه هست و سطح سه میخواستم بگم بله درست میفرمایین شوهر من سطح ۱ هستش و امتحان شفاهیشو داده چن وقت دیگه حقوقش زیاد میشه خداروشکر ولی خدا وکیلی باز هم خیلی کمه واقعا نمیرسونیم شما هم گفتین حقوق شوهرتون دو هفتصد هست چطور میگذرونین شوهرتون کاری کنارش انجام میده؟ من زندیگمو دوس دارم و اصلا آدم مادی نیستم ولی خب سخته خیلی با این گرونی ها و خودمم دارم درس میخونم و کاری نیست ک خودم برم یه کم فشار کم تر شه دوس دارم بدونم اونایی ک مثل ما هستن چ طور میگذرونن 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸 سلام دوستان .امیدوارم حال دلتون خوب باشه.من یه خواهر و یه برادر دارم.شوهرم با شوهر خواهرم سه سالی بود که قهر کرده بود و بعد این مدت خودش رفت باهاش آشتی کرد،ولی هنوز باهم رفت و آمدی نداریم.خواهرم داماد داره و شوهرم ازش خوشش نمیاد.منم هنوز نتونستم بهش بگم دوست دارم با هم رفت وآمد داشته باشیم.در ضمن با مادر منم قهر هست و خونه پدرم هم نمیاد فقط خودم میرم.حالا موندم چه جوری بهش بگم که قبول کنه .خواهرم با مادرم پیش هم هستند که یه سه طبقه با هم ساختند.از راهنماییتون ممنونم 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸 با عرض سلام وخسته نباشی به مدیر گروه وهمه عزیزان من خانمی هستم 52 ساله که حدود 16 الی 17 ساله که گرفتار یبوست بودم الا حدود 4 ساله که مشکلم خیلی حاد شده هر دارو وعکس فیزیو تراپی دکتر برام تجویز کرد ولی نتیجه نگرففتم خیلی درد اور مشکلم به طوری که دکتر بهم گفت روده ات دیگه مقاوم به درمان شده وباید عمل کنی روده راستت خارج شود حالا از شما عزیزان خواهش میکنم اگه کسی خودش یا اطرافیانش همچین عملی انجام داده است مرا راهنمایی کند بعد عمل مشکلی پیش نمیاد میتونم زندگی عادی داشته باشم در ضمن توی نوبت عمل هستم شیراز بیمارستان سینا دکتر سامان نیک اقبالیان با تشکر اگه کسی منو راهنمایی کند چون خیلی از عاقبت بعد از عمل میترسم 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸 سلام میخاستم درد دلم را در گروه بزارید ممنون.چند ماهی میشه برادرم ب رحمت خدا رفته و من خیلی تنها و افسرده شدم چون تا خالا اینجور مصیبتی ندیدم خیلی از لحاظ روحی بهم ریختم مدام بفکر خودکشی میفتم اما از گناهش میترسم خسته شدم دیگه انقد گریه و زاری کردم برادرمم خودکشی کرد و از این دنیا دست خالی رفت خیلی دلم براش تنگ شده نمیدونم چ کنم بدون اون برام زندگی بی معنیه خاهش میکنم کمکم کنید با این درد کنار بیام ❤️👇 @nabat1389 عزیزای دلم ،لطفا سوالات رو بی پاسخ نذارید منتظر راهنمایی شما هستن🙏😘 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام .دوستان تهرانی عزیز لطفا جواب بدین ی کار پیدا شده برای خودم وهمسرم آزمایشی فعل
🌸🍃 سلام..خدمت خواهر نوزده ساله ی عزیز که مادرش از دست داده و شوهرش هم بی احساسه هم خسیس و بچه ی هشت ماهه داره ای آیه رو (اللهم لین قلب فلان بن فلان کما لینت الحدیدالداوود)به جای فلان بن فلان نام شوهرش و پدرش رو بگه ...این آیه رو با وضو روزی چهل مرتبه بگه ..شوهرش خیلی گوش به حرفش ميشه...حتی در زمان عذر شرعی (پریودی) هم با وضو باشه تا کراهت اون دوره از بین بره...التماس دعا ..برای سلامتی و ظهور امام زمان سه صلوات ختم کنید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام مهسا خانم واقعا داستان زندگیت رو خیلی دوست داشتم خیلی هم جالب بود خدا شاهده که هر دفعه که میخوندم منتظر بودم که عاقبتش به خیر باشه واقعا داستان های اخری خیلی اشک ریختم ولی گفتم انشالله که هنوز ادامه داره دوباره همین عشقتون پایدار میمونه عزیزم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام دوستان عزیزم ممنون از درک و فهمتون داستان زندگیم الان 27سالمه 19سالم بود که ازدواج کردم 4تا خواهریم 3تا برادر من بچه یکی مونده به بچه آخری هستم منم خیلی حساس هستم عروسی کردیم بعد از 4روز پدرشوهرم دعوامون کرد گفت باید برید خونه خودتون منم طبقه بالا پدرشوهرم خونمونه ولی هنوز تمیزش نکرده بودم که بیرونمون کردن منم همش گریه میکردم پدرشوهرم همش بهم حرف میزد اعصابم خراب میکرد منم همیشه مامانم و پدرم بهم میگفتن احترامشون داشته باش جوابشون نده منم جواب نمیدم ولی اینا هم همش اذیتم میکنن منم خیلی زود ناراحت میشم ولی جواب نمیدم فقط حال دل خودم خراب میشه به شوهرم میگم میخواد بره بهشون بگه چرا حرف میزنید من نمییزارم میگم هر چی باشه خانوادت هستن ناراحت میشن بعد از 2سال خدا بهم یه پسر داد خیلی هم نازه دوسش دارم ولی من چون خانواده شوهرم بهم حرف میزنن ناراحت میشم دوست ندارم جوابشون بدم ناراحت بشن ولی انقدر اعصابم خراب میشه که پسر بیچارم میزنم بعد که میخوابه انقدر براش گریه میکنم میگم این بیچاره چکار داره که من زدمش ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💖 پنهان کاری‌های او شک بعضی‌ها را برانگیخته بود. جزو غواص‌هایی بود که باید به عنوان اولین نیروهای خط شکن وارد خاک دشمن می‌شد. هر بار که می‌خواست لباسش را عوض کند می‌رفت یک گوشه، دور از چشم همه این کار را انجام می‌داد. روحیه ی اجتماعی چندانی نداشت. ترجیح می‌داد بیشتر خودش باشد و خودش. من هم دیگر داشتم نسبت به او مشکوک شدم. بچه‌ها برای عملیات خیلی زحمت کشیده بودند. هر چه تاکتیک مربوط به مخفی نگه داشتن اسرار نظامی بود را، پیاده کرده بودند. همه ی امور با رعایت اصل (اختفا و استتار) پیگری می‌شد، حتی اغلب سنگرها و مواضع ادوات را با شا‌خه‌های نخل پوشانده بودیم. با رعایت همه این اصول حالا در آخرین روزهای منتهی به عملیات، کسی وارد جمع ما شده بود که مهارت بالایی در غواصی داشت، منزوی بود و حتی موقع تعویض لباس، جمع را ترک می‌کرد و به نقطه‌ای دور و خلوت می‌رفت. بعضی از دوستان، تصمیم گرفته بودند از خودش در این‌باره سوال کنند و یا در صورت لزوم او را مورد بازرسی قرار دهند تا نکند خدای ناکرده، فرستنده‌ای را زیر لباس خود پنهان کرده باشد.آن فرد هم بی شک آدم ساده و کم هوشی نبود، متوجه نگاه‌های پرسش گر بچه‌ها شده بود. یک شب موقع دعای توسل، صدای ناله‌های آن برادر به قدری بلند بود که باعث قطع مراسم شد. او از خود بی خود شده بود و حرف‌هایی را با صدای بلند به خود خطاب می‌کرد. می‌گفت:‌«ای خدا! من که مثل این‌ها نیستم. این‌ها معصوم اند، ولی تو خودت مرا بهتر می شناسی… من چه خاکی را سرم کنم؟ ای خدا!» سعی کردم به هر روشی که مقدور است او را ساکت کنم. حالش که رو به راه شد در حالی که اشک هنوز گوشه ی چشمش را زینت داده بود، گفت:«شما مرا نمی‌شناسید. من آدم بدی هستم. خیلی گناه کردم، حالا دارد عملیات می‌شود. من از شما خجالت می‌کشم، از معنویت و پاکی شما شرمنده می‌شوم…»گفتم: «برادر تو هر که بوده‌ای دیگر تمام شد. حالا سرباز اسلام هستی. تو بنده ی خدایی. او توبه همه را می‌پذیرد…»نگاهش را به زمین دوخت. گویا شرم داشت که در چشم ما نگاه کند. گفت: «بچه‌ها شما همه‌اش آرزو می‌کنید شهید شوید، ولی من نمی‌توانم چنین آرزویی کنم.»تعجب ما بیشتر شد نمی داینم چرا. پرسیدم:«برای چه؟ در شهادت به روی همه باز است. فقط باید از ته دل آرزو کرد.»او تعجب ما را که دید، گوشه‌ ی پیراهنش را بالا زد. از آن چه که دیدیم یکه خوردیم. تصویر یک زن روی تن او خالکوبی شده بود. مانده بودیم چه بگوییم که خودش گفت: «من تا همین چند ماه پیش همه‌ش دنبال همین چیزها بودم. من از خدا فاصله داشتم. حالا از کارهای خود شرمنده‌ام. من شهادت را خیلی دوست دارم، اما همه‌ش نگران ام که اگر شهید شوم، مردم با دیدن پیکر من چه بسا همه ی شهدا را زیر سوال ببرند. بگویند این‌ها که از ما بدتر بودند…»بغضش ترکید و زد زیرگریه. واقعاً از ته دل می‌سوخت و اشک می‌ریخت. دستی به شانه‌اش گذاشتم و گفتم:‌«برادر مهم این است که نظر خدا را جلب نماییم همین و بس.»سرش را بالا گرفت و در چشم تک‌تک ما خیره شد. آهی کشید و گفت: «بچه‌ها! شما دل پاکی دارید، التماس‌تان می‌کنم از خدا بخواهید جنازه‌ ای از من باقی نماند. من از شهدا خجالت می‌کشم… .آن شب گذشت. حرف‌های او دل ما را آتش زده بود.حالا ما به حال او غبطه می‌خوردیم. دل با صفایی داشت. یقین پیدا کرده بودیم که او نیز گلچین خواهد شد. خدا بهترین سلیقه را دارد.شب عملیات یکی از نخستین شهدای ما همان برادر دل سوخته بود. گلوله ی خمپاره مستقیم به پیکرش اصابت کرد. او برای همیشه مهمان اروند ماند. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✅ 🔹این متن بلنده، اما واقعا ارزش خوندن داره👇 🔸توی تاکسی نشسته اَم؛ راننده از دزدی ها میگوید و رانت خواری ها و امثالهم... پیاده که میشوم سعی میکند پانصد تومان بیشتر کرایه بردارد... ! 🔸قصاب محل از مافیای گوشت میگوید و اوضاع خراب کشور و اینکه معلوم نیست عاقبتمان چه میشود... حواسم که لحظه ای پرت میشود، دویست سیصد گرم چربی، قاطیِ گوشت در چرخ گوشت میریزد...! 🔸دوست قدیمی ام کارمند است؛ در فضای مجازی پُست های فساد مسئولین را از این گروه به آن گروه میگذارد. میگوید: روزی دو سه ساعت در اداره ـ در زمانی که باید کار مردم را انجام بدهد ـ سرش توی گوشی است...! 🔸کابینت ساز از کارِ دوستم زده است و پول را گرفته و فلنگ را بسته...! 🔸بقال محل اجناس تاریخ مصرف گذشته را جلوی دست میچیند، به هوای اینکه نبینی و بخری...! 🔸میوه های خوبِ میوه فروش سوا شده و دو برابر قیمت فروخته می شود...! 🔸مرغ فروش، مرغهای مانده را در پیاز می خواباند و به عنوان جوجه کباب میدهد دست مردم...! 🔸معلمِ مدرسهٔ یکی از بچه های فامیل عملاً کارش را محول کرده به والدین و یک روز در میان می آید مدرسه...! 🔸پزشک، از خانوادهٔ بیمار تصادفی، در حال مرگ، ۳میلیون پول نقد میخواهد تا برود داخل اتاق عمل...! 🔸در بانک، شش باجه وجود دارد اما کلاً یک نفر کار مردم را راه می اندازد...! 🔸استاد دانشگاه، کتاب انگلیسی را ۱۰صفحه ۱۰صفحه به عنوان پروژه می دهد به دانشجویانش که ترجمه کنند و آخرش به نام خودش چاپش میکند! 🔹میگویند یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به دیگران... خیلی وقت است خودمان هم به خودمان رَحم نمیکنیم... 🔹به خدا سوگند بابک زنجانی، خاوری و ...خیلی های دیگر عینِ خودِ ما مردم هستند، فقط پست گرفته اَند و سطح تخلفشان از ۳۰۰ گرم چربی و پانصد تومان اضافه کرایه، رسیده به میزانی که میدانیم. 🔹جامعه مثل یک درخت است. ما ریشه ها و تنه ایم و مسئولین میوه و برگ... چطور از درختی که ریشه اَش پوسیده و تنه اَش آفت خورده، انتظار میوهٔ سالم داریم!؟ 🔹ما حق داریم مسئولینِ دلسوزِ پاکِ سالم داشته باشیم، اما خب از کجا بیایند؟ مگر نه اینکه آنها هم آدمهای همین جامعه هستند؟ ما حق داریم مطالبه گر باشیم... اعتراض کنیم به مشکلات... اما شاید بهتر باشد یک بار هم که شده، از خُرد به کلان برویم. "تغییر" را باید از خودمان شروع کنیم، درستکار باشیم...!! ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌱 🔴معجزه ی ذکر "ایّاک نعبد و ایّاک نستعین" ✳️طلحه گفت: با حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله در بعضی از غزوات بودم، چون کار سخت می شد و جبهه جنگ و کارزار گرم می گشت و مسلمانان با مشرکین در نبرد بودند. 🌸حضرت رسول صلی الله علیه و آله سر بر می داشت و می فرمود: *یا مالک یوم الدین،ایّاک نعبد وایّاک نستعین* 🔥یک وقت مشاهده کردم،دیدم سرهای کفّار از پیکرهایشان جدا می شد و بر زمین می افتاد 🔴 و من کسی را نمی دیدم که به آنها شمشیر بزند، ولی کافرین یا کشته و یا مجروح می شدند و یا فرار می کردند. 🌼از پیغمبر صلی الله علیه و آله ماجرا را پرسیدم ،حضرت فرمود: فرشته ها بودند که سرها را از بدن جدا می کردند و شما آنها را نمی دیدید. 💐در روایت است که : وقتی کار بر مؤمن تنگ شود،مداومت به گفتن مالک یوم الدین ایاک نعبد وایاک نستعین کند؛ کار بر او سهل و آسان شود. 📕قصه های قرآنی 📗زبدة التفاسیر،ص۹۳ ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزان روشن فکر انشاءالله کسی مشکل نداشته باشه من ‌هم داستان دخترم را براتون ب
🌸🍃 سلام خانمی که برادرتون رو از دست دادين،خدا برادرتان رو بيامرزه وبه شما صبر بده،یکی اینکه میگن از خاک قبر مرده کمی به سینه بزنید تا آرام بگیرد و دوم اینکه تلاوت قرآن خیلی انسان رو آرام میکنه،این شبهایی که مجالس عزای حضرت زهرا هم برگزار میشه حتما بريد وبا گریه بر مصیبتهای خانم فاطمه ي زهرا حتما آرام تر میشین،برای برادرتان اگه امکانش رو دارین خیرات زیاد کنید،همسایه ای،داریم برای پسرش هر هفته خیرات میکنه ولو اینکه یه جعبه شیرینی باشه،تو تابستان بستني خیرات میکنه،خودکشی گناه بزرگيه اگه میتونی پول بده نمازهای برادرت رو بخونن یا خودت برای آسایش برادرت نمازهاش رو بخون وبرای برادرت ثواب جمع کن در پناه خدا باشين 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام ممنون ازکانال خوبتون درموردخانمی ۲۷ساله که گفتن پسر۲ ساله دارن وبخاطراذیت های پدرشوهرشون بچه رومیزنن نکن این کار خواهرمن اول هرروزغسل صبربکن سوره مجادله زیادبخون همین ذکرکه دوستمون گذاشتن خیلی عالی اللهم لین قلبی فلان بن فلان کمالینت حدیدله داوودعلیه السلام بعدم باپدروشوهرت تنهایی صحبت کن ببین مشکلش چیه بگومن مثل دخترتون اگرازدستم ناراحت هستیدبگید چرامنوناراحت میکنیداعصابم بهم میریزه بچه رومیزنم اعتمادبنفس بچه پایین میادبعدکه میخای ازپوشک بگیریش خیلی بخاطرکتک زدنهاباهات لج میکنه بدون دردعوایه نشست بزارباهاش وصحبت کن انشالله گره کارت حل بشه ولی ازمن به شمانصحیت بچه توبخاطرهیچکس نزن بعدش خیلی پشیمون میشی ‌ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام عزیزی که برادرشان خودکشی کردند ❤️❤️❤️ اول از همه خدمتون بگم فورا پیش طبیب اسلامی یا سنتی مراجعه کنید فصد لازم هستید ومغزتون سرده این فکرها همه از سردی مغز هست در درجه اول تا برید پیش طبیب شروع کنید قرآن بخونید تا مغزتون گرم بشه هر چقدر میتونید ،،سوره حجرات رو بنویسید وبه لباستون سنجاق کنید ،،نماز رو ترک نکنید عالیه عالی بعد دعام میکنید ،، عرق اسطوخودوس وبادرنجبویه وزوفا هم خوبه وتوصیه های قرآنی: زیز خودکشی گناه بزرگی هست وبه قول خودتون دست خالی از دنیا رفتن رو در پی داره ببین هم وطنم بالاخره در دنیا اگر سختی هست استراحت هم هست عذاب نیست تلخی وشیرینی درد واستراحت وگریه وخنده با همه ،،اما در جهنم وبرای جهنمی دیگه عذاب قطع نمیشه استراحتی وجود نداره بدتر از اون اینه که خدا هم جوابمون رو نخواهد داد ،،ما طاقت یه درد کوچک وحتی درد سختی مثل درد ممتد کلیه رو نداریم ،،چطور میتونیم دردعذاب الیم رو که قرآن وخداوند برامون فرمودن تحمل کنیم این دنیا هر چی باشه دیگه بیشتر از ۷۰ یا ۸۰ سال نیست آیا میارزه که با زندگی ابدی اون دنیا طاق بزنیم وببازیم فقط یک ساعت به همه اینها بنشینید وفکر کنید ، ،به خدا ی مهربان پناه ببرید با نماز وروزه وقرائت قرآن مانوس بشید وشما وصبر برای قلبتون بخواهید همه سختی دارند دنیا محل آسایش نیست دنیا با کبد وسختی همراه آن مع العسر یسری راحتی در لابلای سختی است ،،کدوم کار دنیا راحته خوردن بچه دار شدن درس خوندن کار کردن رشد کردن وعبادت کردن همه سخته اما لذت بخشه چون هدفی هست پشت سرش ما باید با اعمال صالح وایمان به پیش خدا برگردیم ما مال خدا هستیم باید خدایی بشیم رشد کنیم وبه کمال برسیم ودر دنیا این امکان هست قدر لحظه لحظه عمرتون رو بدونید اشتباه برادرتان رو تکرار نکنید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام وقت بخیر میخواستم در پاسخ خانمی که ۱۷ ساله مشکل یبوست دارن بگم که بعد از هر وعده غذایی یک قاشق عسل را با دو قاشق گل محمدی پودر شده مخلوط کنن و میل کنند.همچنین گیاه سنای مکی را دم کنن و مرتب بخورن که برای درمان یبوست خیلی کارسازه. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام خدا قوت دوستی که چندین ساله یبوست دارند نمی دونم طب اسلامی و سنتی هم رفتند یا فقط طب مدرن رفتن طب سنتی برای یبوست درمان های متعددی داره سریع اقدام به عمل نکنید ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❤️ سلام تجربه شيرين مادر شدنم چيزيه كه هميشه و همه جا با آدم ميمونه و دليل اينكه آدمها دوباره قصد بچه دار شدن مي‏كنن اينه كه فقط شيريني هاي اين تجربه رو بخاطر ميسپرن . رادين من در تاريخ 10/10/85 ساعت 10 صبح ديده به جهان گشود . صبح روز 10 دي كه مصادف بود با عيد قربان .  دسته جمعي به همراه همسر ، مادر و پدر و برادرم و مادر همسرم به بيمارستان رفتيم . مامان انگاري كه داريم ميريم سيزده بدر يه سبد حاوي فلاسك چاي و يك شيشه خانواده شير كاكائو و ساير اقلام صبحانه در سبد پيك نيك گذاشته بود و همه لبخند زنان در حياط بيمارستان بطرف اتاق عمل رهسپار بودند . در اتاق آماده سازي براي عمل لباسهاي مخصوص رو پوشيدم و روي برانكار دراز كشيدم . خيلي سردم بود و گرسنه ! از اتاق كه من رو بيرون اوردن تا ببرن اتاق عمل ، همه خانواده بيرون در بطرفم اومدن . بغض گلوم رو فشار ميداد يه لحظه پشيمون شده بودم و با خودم ميگفتم كاش ميشد فرار ميكردم . همسرم روي صورتم خم شد من رو بوسيد و در گوشم گفت فقط خودت برام مهمي .... ساعت 30/9 عمل شروع شد و من بهوش بودم و تكنسين اتاق عمل با دوربين فيلم برداري با من مصاحبه ميكرد و من آنقدر هيجان داشتم كه نفسم بالا نميومد . ازم اسم بچه رو پرسيد – ما به هيچ كس اسم بچه رو نگفته بوديم  و هركي ازمون پرسيده بود گفته بوديم وقتي بياد اسمش رو هم با خودش مياره ! – گفتم اسمش رادينه .... دكتر بالاي سر من بود و من احساس ميكردم زمان متوقف شده . دكتر تيغ جراحي رو برداشت ولي من هنوز ميتونستم پاهام رو تكون بدم . به دكتر گفتم صبر كنيد هنوز دارو روي من اثر نكرده من ميتونم پاهام رو تكون بدم – آخه دوسال قبلش كه خانم داييم با بي حسي موضعي وضع حمل كرد بهم گفت از كمر به پايين رو كاملا حس نميكرده – دكتر گفت  ببين ما فقط حس درد رو در تو از بين برديم تو ميتوني پات رو تكون بدي . توي همين حين بود كه چاقو رو روي شكم من كشيد و من كاملا حس كردم كه عمل رو شروع كرد . زمان كاملا متوقف بود و من از انتظار شنيدن صداي گريه بچه كلافه شده بودم و مرتب ميگفتم پس چي شد . دكتر بچه دنيا نيومد و اون ميگفت داره بدنيا مياد و چون نگران بودم  نكنه بچه مشكلي داشته باشه ! نكنه دور گردن بچه بند ناف پيچيده باشه ! نكنه .... دكتر گفت چه پسري كاكل زري ! گفتم پس چرا گريه نميكنه دكتر حالش خوبه ؟! گفت اينم گريه – ماما زد پشت بچه – رادينم اولين گريه زندگيش رو با صداي بسيار بلند سرداد . شايد ميدونست به چه دنياي بي رحمي پا گذاشته ....   تمام فاميل خودم اومده بودن و اين برام خيلي با ارزش بود . دكتر چون تنها فردي بودم كه براي بي حسي موضعي داوطلب شده بودم بهم قول داد كه برام سنگ تموم بذاره و هر چند ساعت يك نفر از متخصص هاي بيهوشي از اتاق عمل ميومد و من رو ويزيت ميكرد . توي كمرم يه سرنگ كار گذاشته بودن كه داروهاي مسكن رو از اونجا بهم تزريق ميكردن و انصافا تنها دردي كه كشيدم زماني بود كه داشتم با ماشين به خونه منتقل ميشدم با اين دست اندازهاي تهرون ... و هنوزه كه هنوزه علي الرغم صحبتهايي كه بعضيا ميكنن در رابطه با بي حسي موضعي من خوشحالم كه زير بار بي هوشي نرفتم و تمام اون لحظه هاي قشنگ رو نظاره گر بودم. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌱 حضرت موسی به عروسی دوجوان مومن و نیک سرشت قومش دعوت شده بود، آخر شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را بر بالای خانه بخت وحجله عروس و داماد دید!!!از او پرسید تو اینجا چه میکنی؟عزراییل گفت امشب آخرین شب زندگی این عروس داماد است ماری سمی درمیان بستر این دوجوان خوابیده ومن باید در زمان ورود وهمبستر شدن آنها دراین حجله جان هر دو را به امر پروردگار دراثرنیش مار بگیرم . موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دوجوان نیکوکار و مومن قومش رفته وصبحگاهان برای برگذاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت امادر کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا درحال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید!!! از خدا دلیل دادن این وقت وعمر اضافه به ایشان را پرسید؟ جبرییل نازل شدو گفت دلیل را خود با سوال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت.موسی از داماد سوال کرد دیشب قبل ورود بحجله چه کردند؟ جوان گفت وقتی همه رفتند گدایی=(سائلی) در زد و گفت من خبر عروسی شمارا در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود وهمسر بیمارم در راه بودم لطفا بمن هم از طعام جشنتان بدهید.بداخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم غذای خودرا به آن مرد گرسنه دادم خورد برایم دعای طول عمر کردو گفت برای همسرم هم غذابدهید اونیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است. باخجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را بمرد داد و اودرهنگام رفتن برای هردوی ما دعای طول عمر ،رفع بلا و شگون مصاحبت باپیامبر خدا دراولین روز زندگی مشترکمان را کردو رفت.وقتی قصد ورود بحجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) از دست همسرم برروی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب مابود گشت، پس ماهردو دیشب را تااکنون بعبادت گذارندیم و العجب شادی ما از اینست که دعای آنمرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید.جبرییل ع فرمود ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده این بر ایشان بیاموز و داستانشان برهمگان باز گو باشد که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و مصاحبت پیامبرانی چون تو در جنت. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃 سلام وخدا قوت به شما من عضو کانالتون هستم میخواستم درمورد خواهرم براتون توضیح بدم که شاید بتونید اگه از دستون برمیاد کمکشون کنید خواهرم بسیجی وکارش تو سپاه منطقه خودمون متولد62.لیسانس حقوق ثبت مجرد که متاسفانه شرایط ازدواج خوب براش پیش نیامد گفتم به شما بگم چون سنش میره بالا شانس ازدواج خوب وبچه دارشدن به موقع از دست میده وما کلا نگرانش هستیم که چرا یه دختر خوب،مهربان،با حجب وحیا باید بمونه و ازدواج نکنه 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸 سلام من گوشت شتر خریدم نمی دانم چی باهش د رس کنم اگر کسی بلده بهم طر ز تهیه غذاش بهم بگه 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸 سلام وقت بخیر ممنون بخاطر کانال خوبتون ی سوال داشتم از دوستان کسی افسردگی پس از زایمان گرفته علائمش چی بود چکار کردین خوب شدین آیا دارو ها افسردگی پس از زایمان برا شیردهی مشکلی ایجاد نمیکنه من رفتم دکتر دارو داده میترسم بخورم چون شیر میدم ممنون میشم کمکم کنید حالم خوب نیست 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸 سلام به نبات جان گل ممنون بابت زحماتتون اجرتون با امام زمان، من حدودا 32 ساله هستم وبه دلیل مشکلات مالی تا حالا نتونستم به دندونام برسم والان دندون آسیایی اصلا ندارم همش ریشه شده ودندونای جلوم هم خیلی وضعشون خوب نیس، میخواستم دندون مصنوعی بزارم ولی بهم گفتن صورتت داغون میشه واز قیافه می‌افتی و دکتر هم که میرم هزینه ها زیاد کسی دارشفا یا جایی که دندون درست کنند وخیلی خیلی مناسب بگیرندسراغ داره به من معرفی کنن عاجزانه تقاضای کمک دارم چون واقعا هیچی نمیتونم بخورم مثل سیب وخیار دندون ندارم به تازگی مهمونی که میرم ومیوه میارند با اینکه دلم میخواد نمیتونم بخورم ومیگم نمیخوام ولی بعضیاشون که اسرار می‌کنند دیگه سیب میخورم ولی نجویده قورت میدم و چار معده درد ویبوست شدم تو راخدا کمک کنید وراهنمایی کنید از یکی از روستاهای اطراف اصفهان هستم 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸 سلام نبات جان اگه امکانش هست مشکله منا بزارین تو گروه تون تا دوستان منا راهنمایی کنند ۱۷سالگی ازدواج کردم الان سی ساله دوتا پسر دارم ی ۲۹سال و ی ۲۲ساله پسر بزرگم مهندسه الان نه ماه هست ک عروسی کرده از عروسم خیلی راضی هستم هم خودم هم همه فامیل ولی تا ب خواهرم میرسم یا زنگ میزنم همش از عروس و پسرم بد میگه همش میگه حیف پسرت ک این دخترا براش گرفتی و شروع می‌کنه از عروس و پسرم بدگویی کردن منم جوابشا میدم ولی بازم اون حرف خودشا میزنه من سعی میکنم اصلا با خواهرم رفت آمد نکنم. ولی امروز زنگ زدم حالشا بپرسم با همون حاله بدش دوباره شروع کرد بدگویی عروسما میکنه و میگه مردم هم پشت سرش میگن. و من میریزم بهم مشکل قلبی دارم. حالم بد میشه چون ب ناحق حرف میزنه پسرم . طبقه پایین خونم زندگی می‌کنه بخدا اینقدر این دختر خوبه ک من دختر ندارم احساس میکنم دختر دارم. فقط یکم از لحاظ مالی پدرش ضعیفه همین برادرم هم می‌ره ب همه میگه پسرشا انداخته تو چاه منم تا این حرفا را می‌شنوم از زبان خواهرم خیلی حالم بد میشه ک چرا باید خواهر برادر من اینجوری رفتار کنند عروسم وخانوادش ماهن فقط از لحاظ مالی یکممممم از ما پایین هستن همین لطفا راهنماییم کنید در مقابل حرفا خواهرم چ واکنشی نشون بدم با تشکر 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸 سلام نبات جون من یه سوالی داشتم میخواستم بپرسم خصوصیات اخلاقی مردهای کرد چیه؟و اصلا رسم و رسومات کردها(ایلامی ها)چی هستش خانومایی ک تجربشو دارن بهم بگن که زندگی با یه مرد کرد چجوریه؟ 💜👇 @nabat1389 عزیزای دلم لطفا سوالات رو بی پاسخ نذارید 💜😘 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🥝 •┄┅🌒 متولد فروردین ┅┄• 🔸سطح انرژی کلی شما: 100% 🔸 ستاره شما 101 درجه جنوبی 🔸وضعيت مالي شما به زودي بهتر خواهد شد. سبك تر شام را ميل كن. •┄┅🌒 متولد اردیبهشت ┅┄• 🔸سطح انرژی کلی شما: 51% 🔸 ستاره شما 46 درجه جنوبی 🔸آن كسي را كه بسيار دوستش داري براي چند روزي با او قهر ميكني. قبل خواب پياده روي داشته باش. •┄┅🌒 متولد خرداد ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 69% 🔸 ستاره شما 99 درجه شمالی 🔸بر نفس خود غلبه كنيد، تسليم هواي نفس نشويد، سست عنصري به بار مي آورد. قبل از خواب مطالعه كن. •┄┅🌒 متولد تیر ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 70% 🔸 ستاره شما 62 درجه جنوبی 🔸روشنایی و آفتاب خوبی ها در حال طلوع است و این طلعت بسیار مبارک است و سعادت به همراه دارد. اتفاقات شیرینی رخ خواهد داد . شما از در آشتی در می آیید. لحن کلامت را زیباتر کن. خاطرات دردآور را فراموش کن. کاری را که می خواهی انجام بده چون سود سرشاری برایت دارد.. خوردن سوپ ها و آش هاي مختلف در اين روهاي سرد، غذاي مناسبي براي اين دسته از افراد است.. •┄┅🌒 متولد مرداد ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 60% 🔸 ستاره شما 97 درجه شمالی 🔸در هر زمينه اي مشورت داشته باش كه موفق باشي. مقداري از وقت خود را صرف خواندن كتاب كن. •┄┅🌒 متولد شهریور ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 74% 🔸 ستاره شما 113 درجه جنوبی 🔸تبديل به شخصي محبوب در اجتماع ميشويد. در ميوه ها از انبه بيشتر استفاده كنيد.. •┄┅🌒 متولد مهر ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 89% 🔸 ستاره شما 85 درجه جنوبی 🔸از طرف خانواده ات حمايت نميشوي ولي از توانايي هاي خودت استفاده كن. كمي پياده روي داشته باش. •┄┅🌒 متولد آبان ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 97% 🔸 ستاره شما 85 درجه جنوبی 🔸ابري بالاي طالع شماست، نگران نشويد، روشنايي در پس آن است. قبل از خواب مطالعه كنيد. •┄┅🌒 متولد آذر ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 54% 🔸 ستاره شما 139 درجه جنوبی 🔸دوستي به شما هديه اي زيبا ميدهد. دارچين و دمنوش هايي كه حاوي دارچين هستند، بهترين خوراكي براي اين دسته از افراد است.. •┄┅🌒 متولد دی ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 48% 🔸 ستاره شما 87 درجه جنوبی 🔸درباره شخصي غيبت كرده ايد، از او حلاليت بگيريد. امشب غذاي چرب كمتر بخور. •┄┅🌒 متولد بهمن ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 44% 🔸 ستاره شما 136 درجه جنوبی 🔸هنوز هم با ياد ايام گذشته خوشحال ميشوي و دوست داري به آن دوران برگردي. از نوشابه زياد مصرف نكن، جايگزين مفيد پيدا كن. •┄┅🌒 متولد اسفند ┅┄• 🔸سطح انرژي کلی شما: 74% 🔸 ستاره شما 34 درجه جنوبی 🔸روزهاي سختتان سپري شده و موقع خوشي شماست ، منتظر باشيد. دارچين و زنجبيل را در جدول غذايي خود قرار دهيد.. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💜🍃 تجربه های من از پرورش و نگهداری گیاهان آپارتمانی در منزل سلام، میخواستم من در مورد پرورش گیاهان آپارتمانی تو خونه بنویسم و اینکه چه کارهایی رو نباید براشون انجام داد که خراب بشن و چیزهایی که خودم به تجربه یاد گرفتم و جایی ندیدم نوشته باشه. چون دیدم یه بحثیه که توی کانال ندیدم و شاید به درد خانوما بخوره اینم بگم که من کلا عاشق گل و گیاهم، هم اصطلاحا دستم خوب میره بهشون، هم اینکه خونم نور خیلی خوبی داره، جاشون زیر دهنه کولر نیست و سرد و گرم نمیشن و مراقبشونم، اینا رو مینویسم بازم یادم اومد اضافه میکنم که بذارین تو کانال خوبتون مکان و ابعاد گلدون ها اول اینکه یعضی گلدون ها رو بهتره رو زمین نگذارین حساس هستن و خراب میشن مخصوصا اونایی که برگ و ساقه هاشونو پهن میکنن و ول میشن اگه روی استندی شلف و جای بلندی باشن خیلی بهتره بعد اینکه خیلی وقتا اگه گلدون دکوری بزرگ دارین تو پذیرایی و گلش به اندازه گلدون بزرگ نیست واسه اینکه خشک نشه و نپوسه باید به اندازه گل بهش آب بدین یه طوری که به ریشه اش برسه نه به قدر گلدون این از اون اشتباهاییه که میکنن خانوما و گل های مقاوم مثل پوتوس هم خشک میشن کل خاک گلدون نباید خیس بشه فقط بخشی که ریشه گیاه هستش باز بعضی از گل ها هستن که اصلا نمیشه تو گلدون بزرگ بذارین، حتما گلدونه باید اندازه باشه واسش که خراب نشه، برای همینم اگه واسه پذیرایی تون گلدون بزرگ نیاز دارین سراغ این جور گل ها نرین یا اینکه باید کلی هزینه کنید از اون بزرگ هاش بگیرین. پرورش گیاهان آپارتمانی بدون نیاز به نور یک چیز خیلی مهمی هم بگم، اینکه هی میگن گیاه آپارتمانیه و نور نمیخواد و نور مستقیم نداشته باشه و با نور لامپ هم رشد میکنه نه اینکه درست نباشه، ولی خیلی از گلها هستن که تا وقتی نور طبیعی خوبی نداشته باشن به اوج زیبایی شون نمیرسن، یا گل نمیدن یا برگ های بی حال و سبز چرکمرده دارن یا اینکه رشدشون خیلی خیلی کم و ضعیفه، ولی وقتی نور خوبی داشته باشن هم گل های قشنگ میدن مثل شمعدنی هم رنگ برگ هاشون برمیگرده خیلی قشنگ میشه، پررنگ و روشن میشه مثل بنت قنسول و حسن یوسف و هم رشدشون خیلی سرعت میگیره و سریع تر و با برگ های بزرگ تر رشد میکنن. کلا مدل گلدونی که تو سایه و بدون نور باشه با گلدونی که نور طبیعی غیر مستقیم داره خیلی فرق میکنه مثل بچه ای که تو خونه اروپایی با امکانات رفاهی بزرگ میشه با قحطی زده های آفریقا! چطوریه؟ دوتاشون زنده میمونن، ولی خب کیفیت شون فرق داره دیگه! ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃 نبات محترم دوست داشتنی سلام از این که گذاشتین همه تجربه هاشونو و حرفاشونو بگن خیلی خوشم اومده و ممنونم که میشه تجربیات دیگران رو بخونیم. یک بی تجربگی و اشتباهی که من و خانوادم واسه خرید جهیزیه و لوازم خونه کردیم خرید یک سری لوازم آشپزخونه مثل ست چاقو و چمدون قاشق چنگال و این جور چیزها بود که یا استندشون خیلی بلنده یا اینکه خیلی جعبه و چمدون بزرگی دارن این جور چیزا معمولا تو کابینت جاشون نمیشه یا اگر هم بشه اینقدر سنگین هستن که تو گذر زمان کابینتها رو خراب میکنن و کلا نمیشه گذاشتن شون جایی به جز زمین. تا دو سه سال من مجبور بودم استند چاقوها رو که اصلا هم رنگ مشکی و طوسیش به دکور خونه نمیخورد رو اپن نگه دارم، حالا اونم ماهی دو ماهی یه بار شاید استفاده میشد. آخرش هم یه بار که مهمونی داشتم و جاش رو عوض کرده بودم، دستم خورد و افتاد پایین و پایه اش شکست و دیگه یه جورایی از دستش راحت شدم! سرویس قاشق چنگال های چمدونی هم خیلی شیکه ولی خب برای کسی خوبه که جای نگهداریشو داشته باشه وگرنه با چمدون که نمی بریم سر میز که! ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌