eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
4.5هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🌸🍃 اولین کسی باش که در غم و شادی کنارش هستی. بگذار فراموش نکند که همدم تمام لحظاتش هستی ... همیشه در کنارش باش ‌‌‌ ‌ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام توروخدا اورژانسی بزارید خیلی نگرانم اززحمات شما خیلی سپاس گذارم خداخیرت بده شوهرم عمل واریکوسل انجام داددوروزه بستری دکتر گفت عمل سنگینی بود باید بازم بستری باشه کسی بوده ازاطرافیانش این عمل انجام داده باشه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃💕💕 🔹 ❓آیا میدانستید زنانی ک در خانه پرخاش میکنند و داد میزنند، کمبود محبت شدیداز طرف همسر دارند؟ 😍برای آرامش همدیگه محبت خرج کنید 🍃🍃🍃🍃🌾🌾 ‌ لینک کانال💌👇 ‌https://eitaa.com/joinchat/2072707419C9e3cc1bf07
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 هنر کدبانو کانالمون❤️😍 🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 هنر کدبانو کانالمون❤️😍 🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ سلام. اون خانمی که گفتند دخترشون دایم حالت تهوع داره. پسر منم از ۶سالگی تا حدود ۱۲یا۱۳سالگی همینجور بود هرچی دکتر میبردم روز به روز بدتر تهوع سردرد استفراغ. تااینکه بردمش پیش دکتر طب سنتی گفت از سردی شدید معده هست. بهش یه شربت معده دکتر روا زاده داد وگفت تا چهل روز هر روز صبح یه قاشق سیاهدانه وعسل بدید(سیاهدانه باید نیم کوب کنی وبلافاصله باعسل مرغوب قاطی کنی چون زود فاسد میشه _دوپیمانه عسل یک پیمانه سیاهدانه ) خداروشکر بعد از دوماه خوب شد. الان ۱۷سالشه هیچ مشکلی هم نداره. 🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃 سلام خانمی گفتن پسرم پیام بازرگانی میبینه به خاطر آهنگ که داره چه ربطی داره مگه فراره همه بچه ها اوتیسم باشن پسرمن ۱۸ماهگی ۱۶تا کلمه میگفت چند ماه بعدش یادش رفت دونیم سالگی شروع کرد حرف زدن به خاطر اینکه با بازبان محلی خودمون صحبت میکردیم بچه دچار دوگانگی شد چرا عیب رو بچه میزارین من خودم ۳تا بچه دارم هر کدوم ازنظر راه رفتن بگیر تا کارهای دیگه با هم فرق داشتن.خدا رو قسم میدم به حق ۶ماه کربلا هیچ مادری مریضی بچشو نبینه خدا شفای یاسین عزیز با علی اکبر هربچه ای که مشکل داره لباس عافیت بپوشونه.تورو خدا انقدر استرس به خودتون بچه های طفل معصوم ندیدسلامتی همه بیمارها صلوات 🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃 سلام برای اون مامان عزیزی که گفتن پسرشون ۲سالش و۱۶کلمه فقط میگه عزیزم شماحتماحتمابه پزشک مراجعه کن تامطمئن بشی پسرمنم ۳سالش بوداصلاصحبت نمی‌کرد اطرافیان گفتن تخم کفتربده دوماهی طول کشیداماخداروشکرشروع به کلمه گفتن کردبعدچندماه راحت حرف میزد😊خودمن هم به گفته مادرعزیزم تا۵سالگی نمی تونستم حرف بزنم دیدم بچه هایی روکه تاحتی۳سالگی اصلاحیه کلمه هم نمیگن شمابدبه دلت نده گلم اماحتماببردکترپسرخواهرشوهرم اوتیسم داره نگاه میکنه صدادرمیاره چیزی ازدست بگیری میزنه ادمو 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
یک روایتی از حضرت امیر است که حضرت فرمودند: اگر همه ی مردم عاقل بشوند، دنیا ویران میگردد؛ لطفا در این خصوص برایمان توضیح بفرمائید. انسان عاقل کسی است که روی پل برای خودش خانه درست نکند یعنی هر عاقلی می فهمد که منزل برای سکونت است و اگر قرار است من انسان از روی پلی عبور کنم و امکان توقف و دوام بر آنرا ندارم ساختن خانه بر روی پل مساوی با حماقت و بی عقلی است. دنیا در منظر اهل بيت به پلی تشبیه شده است بنابراین عاقل کسی است که بر روی پل دنیا به اقلّ خوراک و پوشاک و استراحت اکتفاء کند و به دنبال تصحیح حیات ابدیش باشد. ...یعنی از پوشاک خوراک و مسکن را به ساده ترین وجه برای خود فراهم می نمایند شخص عاقل به فکر آبادانی آخرت است و از آباد کردن دنیا برکنار است و لذا حضرت در این روایت اشاره به این موضوع دارند که اگر همه ی انسانها چنین دیدگاهی پیدا کنند و عاقل شوند، رشد و ترقی مادی از بین میرود و این کار باعث خراب شدن دنیاست.... برای همین مؤمن عاقل دنبال زینت دادن زمین و ارض دل خودش میباشد نه زینت دادن ارض طبیعت، و زینت دل به ایمان و محبّت الله و اطاعت الله است. 📚 رشحات الانس جلد۳، صفحه۶۹ آیت الله 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃 "خواسته‌های زنان چیزهای کوچکی‌اَند اما مهم‌اند" 🍃 بعضی مردها فکر می‌کنند اگر یکبار همسرشان را سورپرایز کنند، دیگر برای باقی عمرشان بس است. اما نه اشتباه نکنید. 👈 میتونید در راه برگشت به خانه شیرینی موردعلاقه‌ خانمتون رو واسش بخرید. یا کتاب جدیدی که در موردش صحبت می‌کرده رو واسش بگیرید و مطمئن باش که کارهای کوچیک خیلی خانمت رو خوشحال میکنه و ازت حتما قدردانی میکنه. 🍃🍃🍃🍃🌾🌾 ‌ لینک کانال💌👇 ‌https://eitaa.com/joinchat/2072707419C9e3cc1bf07
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🌹👌 🔻حکایت پیاده و سوار ✂️ روزی بود و روزگاری بود یک مرد بزّاز بود که هر چند وقت یک بار از شهر، پارچه و لباس های گوناگون می‌خرید و به ده های اطراف می‌برد و می فروخت و به شهر برمی‌گشت. ✂️ یک روز این بزّازِ دوره گرد، داشت از یک ده به ده دیگر می‌رفت، وقتی از آبادی خارج شد و به راه بیابانی رسید، مردی اسب سوار را دید که آهسته آهسته می‌رفت. ✂️مرد بزّاز که بسته‌ی پارچه ها را به دوش داشت، بسیار خسته شده بود، به سوار گفت: «آقا، حالا که ما هر دو از یک راه می‌رویم، اگر این بسته را روی اسب خودت بگیری از جوانمردی تو سپاسگزار و دعاگو خواهم». ✂️ سوار جواب داد:«حق با تو است که کمک کردن به همنوع، کار پسندیده ای است و ثواب هم دارد امّا از این متأسّفم که اسب من دیشب، کاه و جو نخورده و چون تاب و توان راه رفتن ندارد، بار گذاشتن روی او بی‌انصافی است و خدا را خوش نمی‌آید» ✂️ مرد بزّاز گفت: «بله، حق با شماست» و دیگر حرفی نزد. همین که چند قدم دیگر پیش رفتند، ناگهان از کنار جاده، خرگوشی بیرون دوید و پا به فرار گذاشت و رفت صد قدم دورتر نشست. اسب سوار وقتی خرگوش را دید، شروع کرد دنبال خرگوش تاختن. خرگوش دوباره شروع کرد به دویدن، او از جلو و اسب سوار از دنبال او رفتند. ✂️ مرد بزّاز وقتی دویدن اسب را دید به فکر فرو رفت و با خود گفت:«چه خوب شد که سوار،کوله بار مرا نگرفت وگرنه ممکن بود به فکر بدی بیفتد و پارچه های مرا بِبَرد و دیگر دستم به او نرسد». ✂️ اتّفاقاً اسب سوار هم پس از اینکه مقداری رفته بود به همین فکر افتاد و با خود گفت:«اسبی به این خوبی دارم که هیچ سواری هم نمی‌تواند به او برسد، خوب بود بسته‌ی بار بزّاز را می‌گرفتم و می‌زدم به بیابان و می‌رفتم». ✂️ سپس سوار، اسب را برگردانید و آرام آرام برگشت تا به پارچه فروش رسید و به او گفت:«خیلی معذرت می‌خواهم، تو را تنها گذاشتم و رفتم خرگوش بگیرم، نشد. راستی چون هنوز تا آبادی خیلی راه داریم، دلم راضی نشد تنها بروم و دیدم خدا را خوش نمی‌آید که تو پیاده و خسته باشی و من هم اسب داشته باشم و به تو کمک نکنم، حالا بسته‌ی پارچه را بده تا برایت بیاورم. اسب هم برای این مقدار بار، نمی‌میرد، به منزل می‌رسد و خستگی از تنش در می‌رود». ✂️ مرد بزّاز گفت:«از لطف شما متشکّرم، راضی به زحمت نیستم. بعد از پیدا شدن خرگوش و دویدن اسب، من هم فهمیدم که باید بار خودم را خودم به دوش بکشم». 🌕 @ajayeb_rangarang 💯
🍃🍃🍃🍃 سیاست_های_خانومی خانوما دقت کنید ⭕️"خانواده من و تو نداریم" 👈در بعضی موارد که میخواین یه عکس العملی رو نسبت به خانواده همسرتون نشون بدین و عکس العملتون رو توی نظر همسرتون موجه نشون بدین به همسرتون بگین👇👇 " اگه خانواده خودمم بودن همینکارو میکردم...خونواده من و تو نداریم" 👈در عمل هم سعی کنین تفاوتی در روابط اجتماعی و فامیلی بین خانواده خودتون و خانواده همسرتون نذارین ... 🍃🍃🍃🍃🌾🌾 ‌ لینک کانال💌👇 ‌https://eitaa.com/joinchat/2072707419C9e3cc1bf07
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🌺❤️ ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟ ! ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟ ! ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ ﻭ حالا ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ ... ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ، درب خانه حضرت داوودرا زدن، وايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري رو مقابل حضرت گذاشتن، و گفتن اينهارو به مستحق بدهيد. حضرت پرسيد علت چيست؟؟؟ ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم ودکل کشتي اسيب ديد وخطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طناب بزرگ به طرف ما رها کرد. و با ان قسمتهاي اسيب ديده کشتي را بستيم ونذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم. حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند براي حال تو بيش از ديگران آگاه هست... ✨ خالق من بهشتي دارد، «نزديک زيبا و بزرگ»... و دوزخي دارد به گمانم «کوچک و بعيد» و در پي دليلي ست که ببخشد ما را ✨ گاهي به بهانه دعايي در حق ديگري... 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🙏❤️ ‍ ‍ این صلوات از اسرار می‌باشد که اگر دست_می‌آورد و مشهور است اگر بدست_خواهد کرد. ده مرتبه صبح، ده مرتبه عصر، نزدیک مغرب و عشا بخواند و برای ختم ۹۹ مرتبه لازم است. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدَنا وَ حَبیبِنا وَ شَفیعِنا مُحَمَّدٍ حاءِ الرَّحْمَه وَ میمی الْمُلک وَ دالِ الدَّوامِ اَسَّیَّد الْکامِلِ الْفاتِحِ الْخاتِمِ کُلَّما ذَکَرَکَ وَ ذَکَرَهُ الذّاکِروُنَ وَ کُلَّما سَهی وَ غَفَلَ عَنْ ذِکْرِکَ وَ ذِکْرِهِ الْغافِلُونَ صَلَواهً دائِمَهً بِدَوامِکَ باقِیّهً بِبَقائِکَ لامُنْتَهی لَها دُونَ ذلِکَ وَ عَلی الِهِ وَ اَصْحابِه کَذلِکَ اَنَّکَ عَلی کُلِ شَیٍْ قَدیر وَ بِالاِجابَهِ جَدیر. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🌷 🌷 !! 🌷قبل از عملیات کربلای ۴ آماده باش صد در صد بود ولی در تهران مشکلی برایم پیش آمده بود. به فرمانده تیپ، احمد غلامی گفته بودم که من چند روز مرخصی می‌خواهم ولی چون آماده باش بود، موافقت نمی‌شد. روز بعدش ستاد فرماندهی من را صدا زد و گفت شانس آوردی یه نامه محرمانه از طرف فرماندهی برای منطقه ده سپاه تهران است، چون باید این نامه سریع برده شود و جواب گرفته شود، شما می‌توانید این نامه را ببرید و مشکل خودت هم یک روزه حل کنی و بیایی به منطقه. من هم از خدا خواسته، نامه را گرفتم و چون.... 🌷و چون پدرم هم در منطقه بود اجازه ایشان را هم گرفتم و با هم آمدیم اهواز و سوار اتوبوس شدیم و به طرف تهران حرکت کردیم. ما در کنار میدان سوار شده بودیم و در بوفه اتوبوس جا به ما دادند ولی قبل از ساعت ۶ صبح از اتوبوس در ترمینال پیاده شدیم و نماز صبح را خواندیم. با پدرم خداحافظی کردم چون مسیرمان یکی نبود. من که آمدم سوار تاکسی بشوم دیدم کیف پول و نامه نیست. آن موقع دنیا روی سرم چرخید. رفتم دوباره به ترمینال که گفتند این اتوبوس مال این ترمنیال نیست و گذری مسافر سوار کرده. خلاصه با ناراحتی فراوان با اتوبوس دو طبقه بدون این‌که بلیط بدهم، آمدم و رسیدم به خانه‌ام در تهرانپارس. 🌷آن موقع این همه خانه‌سازی انجام نشده بود و خرابه‌های زیادی بود. روبروی خانه‌ام دیدم یک اتوبوس پارک است و دارند آن را می شویند. توجه کردم و دیدم همان اتوبوسی است که ما را از اهواز سوار کرده بود. رفتم جلو و گفتم: کیف و یک نامه‌ام جا نمانده است؟ راننده ترسیده بود چون نامه مهر سپاه و محرمانه خورده بود، فقط می‌گفت: چه جوری به این زودی آدرس خانه من را پیدا کردی و آمدی سراغ نامه؟ من هم که متوجه موضوع شده بودم، گفتم: ما همسایه هم هستیم و خانه‌مان کنار هم است. خدا را شکر کردم و این بهترین و غیر باورترین خاطره من بود. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df