eitaa logo
حمید رسایی ✔️
117.9هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
117 فایل
♻ خوش آمدید ✔ این کانال برای اطلاع از تحلیل‌ها، یادداشت‌ها و عکس نوشت‌های نماینده مجلس شورای اسلامی و مدیر مسئول هفته‌نامه ۹دی حجت الاسلام حمید رسایی است ✔ ارسال پیام در ایتا: @daftar_rasaee_1 ✔ انتشار تبلیغات: eitaa.com/joinchat/3903717649Cb244aa9a7a
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیز خدا.pdf
131.6K
. ♻️ خوشوقتی که عزیز خدا بود یادداشت خواندنی به مناسبت سالگرد ارتحال آیت الله خوشوقت 👈 کانال حمید رسایی: eitaa.com/rasaee
20.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🎥 مقتل سید حسن نصرالله حتی برای لحظه‌ای آرام نیست 👈 کانال حمید رسایی: eitaa.com/rasaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ سنگ مزار شهید سید حسن عبدالکریم نصرالله/ خدایا ما به این شهید سعید ملحق کن/ ‎ 👈 کانال حمید رسایی: eitaa.com/rasaee
سراسر وجود این شهید یک شعار بود: لبیک یا امام خامنه‌ای 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
. . السلام علیک یا بن رسول‌آلله السید الشهید حسن نصرالله ساعت سه صبح، شب تشییع پیکر مطهر سید عزیز، در محل تدفین علمدار مقاومت به همراه جمعی از همکاران و از این پس عشّاق مقاومت چه طوفانی خواهند کرد با این زیارتگاه و چه روزگار سیاهی خواهد داشت رژیم کودک‌کش صهیونیستی 👈 کانال حمید رسایی: eitaa.com/rasaee
11.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🎥 محل تدفین شهید سید حسن نصرالله در شب تشییع علمدار مقاومت/ روضه‌‌ کوتاه ذاکر اهل بیت حاج میثم نادی در بیروت 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 http://eitaa.com/rasaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎥 حجت الاسلام محمدی گلپایگانی: دستور رهبرانقلاب برای کمک به لبنان، یک سطر هم نبود. مردم چه کردند؟ به این می گویند نفوذ روحانیت و رهبری در دل مردم 🔸یک سندی آوردند که 40 میلیارد تومان می ارزید و به لبنان هدیه کردند 🔸برخی طلاها بریده شده بود. چون زنان نمی توانستند از دستشان در بیاورند و مجبور شده بودند ببرند 👈 کانال حمید رسایی: eitaa.com/rasaee
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
12.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جهانی سازی قیمت‌ها ما را مهیای تحریم کرد... @syjebraily
. ♻️ مماشات در برابر فساد کروز؛ محور جدید استیضاح همتی 🔰 علاوه بر محورهایی که تاکنون برای استیضاح آقای همتی مطرح شده، بیش از ۴۰ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در بیانیه‌ای خطاب به ملت ایران با بیان جزییات مماشات صورت گرفته در برابر فساد واگذاری سهام مدیریتی ایران خودرو به شرکت کروز، آن را به عنوان محور جدید مطرح شده برای استیضاح وزیر اقتصاد مطرح کردند. با این حساب تعداد امضا کنندگان استیضاح به بیش از ۱۰۰ امضا خواهد رسید. متن بیانیه بدین شرح است: هوالحکیم 🔹 با عرض سلام و ارادت محضر شریف ملت عزیز ایران اسلامی؛ نکته ای مهم را با شما ولی نعمتان خود در میان می گذاریم. ما نمایندگان شما در مجلس شورای اسلامی براساس قسم شرعی و تعهدات خود نسبت به حقوق مردم و رعایت قانون اساسی، موظفیم هرجا فسادی محرز شد، با آن مقابله و نسبت به مسوولان ذیمدخل در آن مماشات نکنیم. در خصوص تغییرات اخیر در مدیریت شرکت ایران خودرو نکات مهمی را به استحضار شما ملت ایران می رسانیم: ادامه متن بیانیه را اینجا بخوانید👇 https://eitaa.com/malekshariati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| ورود حمید رسایی و جمعی از نمایندگان مجلس کشورمان به محل برگزاری مراسم تشییع شهید نصرالله و شهید صفی الدین 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 📹 مراسم شهید سید حسن نصر الله بیشتر تداعی کننده مراسم اربعین بود حمید رسایی نماینده مجلس در مراسم تشییع سید حسن نصرالله در بیروت: 🔺مراسم شهید سید حسن نصر الله بیشتر تداعی کننده ی مراسم اربعین بود؛ جنس کسانی که در این مراسم حضور داشتند ، روحیه آنها و فضایی که حاکم بود شبیه به اربعین بود. 🔺تعرضی که رژیم صهیونیست کرد باعث شد غیرت مردم به جوش آید و انزجار آنها از رژیم صهیونیستی بیشتر شود. 🔺حتما این تشییع باشکوه، این مراسم، این پیکر های مطهر اینجا را تبدیل به قبله گاهی می کند تا در آینده برای زیارت سید به اینجا بیایند. 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 @rasaee
. ♻️ روحیه رهبر انقلاب در روز تشییع پیکر شهید سیدحسن نصرالله ♻️ روز یکشنبه حمید داودآبادی از نویسندگان دفاع مقدسی دیداری با رهبر انقلاب داشته‌ که آن را روایت کرده است: داغون بودم،‌ خسته و کلافه ... ششم مهر ۱۴۰۳ که خبر شهادت سیدحسن نصرالله را شنیدم، همه احوال داغونم، صد برابر شد. هیچ‌وقت حتی در خواب هم باور نمی‌کردم خبر شهادت سید را بشنوم. ۵ ماه بُغض، داغ، سوز و ... زبانم بند آمده بود. فقط به تصاویر سیدخندان و خوش‌سیما می نگریستم و با خود می‌گفتم: خدا کند دروغ باشد و همه خبرها و شایعه‌هایی که می‌گویند سید زنده است، راست باشد! ولی دنیا به کام من ‌نچرخید. قرار شد سید را ۵ اسفند ماه تشییع کنند. یعنی دیگر همه امید زنده بودن سید، تمام شد. چند روز پیش گفتند: روز یک‌شنبه ۵ اسفند، تو و مسعود ده‌نمکی، بیایید برای نماز خدمت حضرت آقا. خدا را شکر. خیلی خوشحال شدم. می‌توانستم بغضم را با کسی تقسیم کنم. هرشب، در خواب و رویای خودخواسته، خویش را در آغوش آقا می‌دیدم‌ که می‌گریم و بغض چندماهه می‌گشایم! صبح یک‌شنبه، باران عالم و آدم را طراوت و زیبایی بخشده بود که مسعود که آمد دنبالم، نیم ساعت قبل از اذان ظهر وارد اتاقی شدیم که قرار بود آقا بیاید. (درست ۲۶ سال پیش، در همین اتاق، غروب بعد عیدفطر، در جمعی شش-هفت نفره، نماز مغرب‌وعشا را به امامت آقا خواندیم و نشستیم ساعتی به گفت‌وگو با آقا و لذت دنیا و آخرت بردن!) جمعی شاید حدود صدنفر که خانواده‌هایی هم بودند، صفوف نماز را تشکیل دادند که چندین بچه کوچک، شاد و بی‌توجه به همه،‌ میان صفوف می‌دوبدند و محافظین برایشان بیسکوئیت و سرگرمی می‌آوردند. اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایسان اقامه شد.‌ همه‌ش با خودم می‌گفتم: - حتما الان امروز که تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالش گرفته است، خسته است و عزادار. نماز که به پایان رسید، برخلاف تصور من، آقا صحبت نکرد و آمد به حال‌واحوال با حاضرین. به ما که رسید، با تبسمی زیبا با مسعود صحبت کرد که مسعود درباره کتاب‌های اخیرش که منتظر انتشار هستند، صحبت کرد که آقا فرمودند نمونه‌هایی را که فرستادی، دیدم. آقا، نگاهی محبت‌آمیز به من انداخت ‌و با لبخندی زیبا فرمود: - باز که چاق شدی ... و زدیم زیر خنده. مانده‌ام با این شکم ورقُلُمبیده چی‌کار کنم. کاشکی می‌شد قبل از دیدار، پیچ‌هایش را باز کنم و گوشه‌ای پنهان کنم‌ که هربار مورد لطف آقا قرار نگیرد و شرمنده‌ نشوم! رو در رو که شدم با آقا،‌ چشم درچشم، نگاه انداختیم و خندیدیم. وقتی فرمودند: - شما چطورید؟ چیکار می‌کنید؟ همان اول، کتاب "راز احمد" آخرین سفر بی‌بازگشت حاج احمد متوسلیان، چاپ نشر یازهرا (س) را به آقا هدیه دادم، توضیح کوتاهی دادم و خواستم تورق کنند. سر دلم باز شد. بغضم داشت می‌ترکید. شروع کردم به نالیدن: - آقا، خسته‌ام، حالم خوب نیست، دارم کم‌ میارم ... آقا چشمانش را در نگاهم دوخت و با تعحب گفت: - چیزی نشده که، شما دیگه چرا کم میارید، خبری نیست، الحمدلله همه چیز خوب است ... نالیدم: آقا، سید رفت، بغض دارم، دعا کنید خدا این‌ آرامش قلب شما را به من هم بدهد ... - همه چیز خوبه و همه ‌کارها به روال خودش دارد پیش می‌رود. امیدت به خدا باشد ... می‌خندید و می‌خندیدم. وقتی از امید گفت، قربانش رفتم ‌و ناخواسته می‌گفتم: ای جانم ... جانم ... خدا همین امید و اطمینان قلبی شما را‌ به من هم عطا کند ... واقعا از آرامش و اطمینان قلبی ایشان، همه ناامیدی و خستگی‌ام به یکباره فرو ریخت و بر فنا رفت و همه آن اطمینان قلب که همواره از خدا طلب می‌کردم،‌ همچون‌خورشیدی بر قلبم تابیدن گرفت و آرامم کرد. دقیقا دنبال همین بودم که امروز با یاد سیدعزیز که بر دوش آزادگان جهان بدرقه شد تا آغوش خدا، بر دستان حضرت آقا بوسه زدم و خدا را شکر کردم‌ که این ‌نعمت الهی بر سرمان‌ می‌تابد. حمید داودآبادی/ یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ 👈 کانال حمید رسایی: eitaa.com/rasaee