ببین
تو دنیایی که شمرِ جانبازِ جنگِ صِفین،
سرِ پسرِ علی رو میبره،
هیچی از هیشکی بعید نیست...🤌🏻
پس خیلی مراقبت کن
+روزهای شلوغ را دوست دارم..
روزهایی که در کمال شلوغی، در اتاق عمل هم به غایت خسته میشوم و جانم میرود به حدی که برای رسیدن به باقی کارهایم در ادامه ی روز متوسل میشوم به مسکن و قهوه و از این دست چیزها را خیلی بیشتر دوست دارم و شاید این یک نوع مریضی باشد که دوست دارم بازهم این روزها تکرار شوند..
حالا علتش بماند..
اما تکراری که با بیقراری و دیوانگی همراه باشد و نیتش همانی باشد که باید..
+ خداجون..
یه تن سالم و یه عقل متفکر و یه قلب عاشق بده بهمون برای اینکه تا ته عمرمون توی مسیر تو بدوایم..
هِزار طائِفه آمَد
هِزار مَکتَب رَفت
وَ ماند شیعه
که قالُ الاِمامَ صادِق داشت...
آجَرَکَ الله یاصاحِبَ الزَّمان
فی مُصیبَتِ جَدِّک اَلاِمام جَعفَر بن مُحَمَّد
راشِدون
هِزار طائِفه آمَد هِزار مَکتَب رَفت وَ ماند شیعه که قالُ الاِمامَ صادِق داشت... آجَرَکَ الله یاصاحِ
.
مردی اومد خدمت اقا امام صادق و عرض کرد:
سلام امیرالمومنین !
حضرت روی پا ایستاد و فرمود:
دست نگهدار!
این نامیه که شایستهی کسی
جز علیبنابیطالب نیست..
خدا خودش او رو امیرالمومنین نامیده
و کسی جز او به این نامیده نشده..
#فقطحیدرامیرالمومنیناست :)♥️
درباره ی آقا امام جعفر صادق چند خطی بگیم
که ما به ایشون خیلی مدیونیم
و اصن امام صادق یعنی همه چیز.
هر چی که امروز شیعه با غرور
و سربلندی راه میره و میگه که
من در تمامِ عرصه ها حرفی برایِ گفتن دارم،
از امام صادق داره.
شمشیر و سلاحِ هر امام متفاوته.
سلاحِ مولاعلی ذوالفقاره
سلاح امام حسن صبر
سلاح سیدالشهدا کربلاست
سلاح امام سجاد دعاست.
دعا نه دعایِ الکی!
حرکت و رشدِ شهرِ مدینه
بعد از واقعه یِ حَرّه که بنی امیه
بانیِ این تعرض و حمله بود،
بدونِ امام سجاد غیر ممکن بود!
کلی ولدالزِنا به دنیا اومده بودن
و جامعه دچار انحراف شد
ولی امام سجاد با ادعیه و کلام و رفتارِ خاصِ خودش
اون ها رو نجات داد.
سلاحِ امام صادق هم بیداریِ علمی بود..
تاریخ تا ۱۸ هزار شاگرد هم برایِ او نوشته.
جابر بن حیان رو در علومِ طبیعی تربیت کرده
طوری که امروز در جهان جابر رو
به عنوانِ پدرِ علمِ شیمی میشناسن.
اِبنِ نَدیم در کتابِ الفِهرِستِ خودش
که یک کتاب درباره یِ علمِ کتابشناسی هست
و در اون، کُتُبِ نوشته شده تا دورانِ خودشو معرفی کرده،
از قولِ جابر نوشته که:
«من ۱۳۰۰ رِساله درباره یِ علمِ مکانیک دارم.»
یعنی فقط به شیمی نبوده!
شاگردیِ امام صادق او رو به این جایگاه رسونده.
شاگردانِ زیادی رو تربیت کرد
و خیلیاشونو به این طرف و اون طرف میفرستاد.
ایران، یمن، آفریقا، عراق و...
که برن نشرِ معارفِ اهل بیت کنن.
تخصصِ هر یک از شاگردانش فرق داشته ها!
اما ماموریتِ محوریِ همه شون یکی بود:
نشرِ فضائلِ ما اهل بیت
به خصوص فضائلِ جدِ ما
علی بن ابی طالب! :)
واقِدی تاریخ نویسِ سُنی مذهبه..
یعنی اصلا نونِ محبتِ مولاعلی رو نخورده!
ببین واقِدی چی نقل میکنه..
زمانِ هارون الرشیدِ ملعون،
بنی عباس به معماری و مباحثِ علمی و امثالهم
در ظاهر اهمیت میداد
و پایِ ثابتِ جلسات هارون، عُلَما و دانشمندان و حکیمانِ اون روزگار بودن.
ادریسِ شافعی هم (امامِ شافعیهای اهل سنت)
در جلسات شرکت میکرد
و همیشه کنارِ هارون می نشست.
در اون جلسه ابا یوسف از شاگردانِ ابوحنیفه
(امام حنفی های اهل سنت)
هم حاضر میشد.
یکی از این جلسات به لحاظِ نفراتِ علمی خیلی شلوغ شد
و ۷۰ نفر از علمایِ بزرگِ اون روزگار
حاضر بودن و مردم هم حاضر شدن.
واقِدی میگه:
منم به اونجا رفتم..
دیدم شلوغه برایِ همین رفتم به آخرِ مجلس.
هارون ازم پرسید: چرا دیر کردی؟
گفتم: کاری داشتم و نشد که سرِ وقت بیام.
هارون گفت: بیا بالایِ مجلس پیشِ خودم بشین.