eitaa logo
راشِدون
185 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
194 ویدیو
14 فایل
اگردنیاراغاری‌تصورکنیم‌وماهمان‌انسانهای‌اولیه‌باشیم که‌کمی‌رشدکرده وصاحب‌تکنولوژی‌شده‌ایم هنوزهم‌برای‌بقاواثرگذاری،به‌نوشتن‌نیازداریم. مهمان کارشناس‌اتاق‌عملی هستیدکه جهان معمولی وفهم ناکاملش را به‌ کلمه تبدیل می‌کند. محب‌مولاعلی|همسر|مادر|دانشجو‌معماری
مشاهده در ایتا
دانلود
از ما سراغِ منزلِ آسودگی مَجو ! چون باد، عمرِ ما به تکاپو گذشته است...
غرقِ گناه آمده‌ام لطفِ تام کن.. یا فاطمه ! تو را به حُسِینَت دعام کن..
یک خط روضه.. تو همین ظهر، خداحافظی از ما کردی! دمِِ مغرب نشده، رَملِ بیابان شده ای.... سلام بر آقایی که برایِ تَبَرُک، بر بدنِ او نیزه زدند...
من از اینجا.. به کربلا.. سلام حسینِ من.. حسینِ من! چقدر خوبه که میتونم مالِ خودم بدونمت.. شنیدی میگن سَراپا گوشم؟ عزیزم من سراپا آغوشم! سلول به سلول تنم دستاشو وا کرده که تو بیای و به آغوشش بکشی حسینِ من... حسینِ من پسرت آقا امام صادق به ما فرمود: نمکِ سفره تونو هم از ما بخواید... حسینِ من؟.. من از شما فقط خودِ شما رو میخوام! چیکار کردی با زهیر؟ چیکار کردی با وهب؟ با حر؟ با یزید بن یزید؟ با منم همون کار رو بکن... اشک بده عزیزدلم.. بخاطرِ ثوابش نمیگیم.. ثوابش اصن برایِ دیگران.. گفتی اشکِ گریه کنِ من، زخمایِ تنم رو التیام میده... میخوایم از دردت کم کنیم! همونطور که شما همیشه دردامونو التیام دادی... اصن میخوایم خودمونو بندازیم توی دامنت عزیزدلم.. شما همونی هستی که از ذره خورشید میسازی.. از پَست و زَبون، آقا و امیر میسازی.. کربلا بیابون بود، شما آبادش کردی... ما رو هم آباد کن دورت بگردم.. حسین جآن یک جان بهت بدهکاریم.. برایِ وصولِ طلبت بیا.. اصلا حسین جان ! کارهایمان را بگیر و کارهایَت را بده! با تو دورِ کارهایِ خویش را خط میکشیم...
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ..❤️ سلام کوچولوی متولد ِ شب جمعه :)
راشِدون
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ..❤️ سلام کوچولوی متولد ِ شب جمعه :) #طرح‌نوشت
مادر این کوچولو از بدو تولد دست راست نداشت.. وقتی شیش ماهش بود، مادر و پدرش از هم جدا میشن و مادرش رهاش می‌کنه و می‌ره... پیش مادربزرگِ پدریش بزرگ میشه.. و عمه هاش هواشو داشتن. الان خودش صاحب یه دختر صحیح و سالم، خوشگل، بور و چشم رنگی شده.. مثل خودش :) عمه هاش هم مثل پروانه دورش میچرخیدن.. خدایا چیه این حکمتت .. خدای عادل من.. بابت داده ها و نداده هات شکر..
راشِدون
عِشق آن بُغضِ عَجیبی ست که اَز دوریِ یار نیمه شَب بِینِ گَلو مانده و جان میگیرَد... کربلا، کربلا، کربلا...
تا وقت هست یچیزیو تعریف کنم: مرحوم خویی در البلدانِ خودش آورده که امام صادق یه دوستی داشته به نامِ فُضَیل بن یَسار. این بشر هر شب میرفت خونه یِ امام صادق! هر شب با آقا همنشین بود! سعادتت رو مرد! ما باید در نوشته ها و احادیث دنبالِ امام زمان مون برگردیم تا بویی از او استشمام کنیم.... یه شب این فضیل به منزلِ آقاجان نرفت... فرداشبش که رفت آقاجان پرسید: چرا دیشب نیومدی؟ عرض کرد: دیشب منزلِ یکی از دوستان بودیم که دوستانِ شمام هستن(یعنی از شیعیان بودن) و وقتی میخواستم بیام، گفتن هلالِ ماهِ شبِ اولِ محرم امشب دیده شد! صاحب خونه گفت: ما بر جدِ امام صادق شبِ اول محرم گریه میکنیم. برایِ همین همونجا نشستیم و دورهم شعری خوندیم و گریه کردیم بر مصائبِ جدِ شما و صاحب خانه غذایی آورد و خوردیم. تموم که شد خواستم بیام، گفتم دیر وقته و مزاحم شما و خانواده تون نشم... آقاجانم امام صادق فرمود: فضیل دیشب که از منزل اومدی بیرون، کسی رو در کوچه ندیدی؟ فضیل عرض کرد: بله دیدم! کسی رو در تاریکی دیدم عَبایی به سرش کشیده بود! پاش برهنه بود! آقاجان فرمود: او من بودم... فضیل گفت: آقاجان جاتون بالا و صدرِ جلسه بود! چرا داخل نیومدید؟ آقا فرمود: میخواستم بیام داخلِ جلسه، اما دیدم جَدَّم پیامبر اومده، پدرم امیرالمومنین علی و مادرم حضرتِ صدیقه سلام الله علیها اومده! من حیا کردم که داخل بیام‌... روضه یِ مولاحسین بن علی تنها جایی ست که مطمئن باشیم همنشینِ با امیرالمومنین و مادرمون فاطمه ی زهرا و آقا صاحب الزمان هستیم و پامون رویِ همون فرشی میره که امامِ زمان بر اون پایِ مبارکش رو گذاشته...
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً... +کوچولوی سحرِ جمعه.. + مصداق این بیت برای مادرش: دوش وقتِ سحر از غصه نجاتم دادند.. واندر آن ظلمتِ شب، آبِ حیاتم دادند.. :)
یاد این کلام آقای عباسی ولدی افتادم که مادری که فقط زادن نیست.. درسته که تحملِ رنجِ زادن، خودش فضیلت بزرگیه، اما با زادن، کارِ اصلی آغاز میشه که همون پرورش جانشین خداوند روی زمینه :) ظرفیت ما رو برای پرورش جانشینانت زیاد کن..