و شیرین ترین ذکرِ دنیا و آخرت
و اَفضَلِ اَسماء (بهترین اسم)
و اَذکارِ حق تَعالی
ذکرِ جَدِ ما حُسین است! :)
❞آقا امام رضا
❞ آقا امام رضا به یونس پسرِ عبدالرحمن فرمود:
وقتی امامِ تو، ازت راضی باشه،
تو چه ترسی داری که مردم درباره یِ تو چی میگن!؟
ای یونس!
اگه تویِ دستت طلا باشه و مردم تصور کنن
که کُلوخ (سنگ) هست،
آيا قضاوتِ مردم ارزشِ اون طلا
(که در دستت هست) رو کم میکنه!؟
عرض کرد:
خير!
آقا در ادامه فرمود:
اگه در دستت کلوخی باشه
و مردم بگن که تویِ دستت طلاست!
داوریِ مردم به اون چه که در دستت هست،
قيمت (ارزش) میده!؟
عرض کرد:
خير!
امام رضا فرمود:
يونس!
اگه امامِ عصرِ تو، ازت راضى بود
و تمومِ دنيا باهات بد باشه،
نبايد تاثيری در روحيه یِ تو بگذاره!
چون قضاوتِ مردم، قيمت و ارزشِ تو رو پايين نمیاره...
+ نگاه کن به اینکه امامِ زمانت به چه کاری راضی تره..
این سفارشِ امام رضا تقدیم به اونایی که در برنامه ریزیِ روزهایِ زندگی شون مشکل دارن.
اصن همه باید این سفارش رو مدِ نظر قرار بدیم..
❞ آقا امام رضا فرمود:
تلاش کنین که وقت تون رو به چهار قسمت تقسیم کنید.
● وقتی براى مناجاتِ با خدا (تعبد)
● وقتی براى تامینِ مَعاش (کسب و کار)
● وقتی براىِ معاشرت با برادرها (یعنی رفقا و دوستان و اعضای خانواده و برادرانِ دینی)
و کسانی که بهشون اعتماد دارید
که عیب هاتون رو بهتون میگن
و در دل، دوست تون دارن.
(خیلی مهمه این موردِ سوم!)
● و وقتی براى کسبِ لذت هاى حلال...
امام رضا خودشون درباره یِ موردِ چهارم توضیح دادن:
با قسمتِ چهارم،
تواناییِ انجام دادنِ سه قسمتِ دیگه رو
به دست میارید! :)
چهار صلوات هدیه کنیم:
اولی هدیه به حضرت نجمه خاتون
مادر مهربان و بزرگوار آقا..
دومی هدیه به آقا امام موسی کاظم
پدر مهربان و بزرگوار آقا
سومی هدیه به حضرت سبیکه نوبیّه
همسر مهربان و بزرگوار آقا
چهارمی هدیه به هشتمین ستاره ی آسمان ولایت
شفیع روز آخر
معین الضعفا
شمس الشموس
ضامن آهو
عالم آل محمد
نور الهدی
آقا جانم حضرت امام رضا
سلام الله علیه و علی اهل بیته..
راشِدون
+جوری که امروز اتاق عمل میگذره ... +اینجا پَکینگ عه.. +خوندن از اونها و مرور و یادآوری آنچه که رخ دا
یعنی هرکسی از کنارم رد میشد، درباره این کتاب یه کنجکاوی ای از خودش نشون میداد و یه سوالی میپرسید..
فعلا تا اینجا تونستم شوق و بحث کتاب خوندن رو توی همکارا ایجاد کنم و یکی شون به قدری مشتاق بشه که
پاشه بره کتابخونه و کتاب قرض بگیره برا خوندن..
بعدش هم اومد با ذوق فراوون برام شروع کرد به توضیح موضوع و محتوای کتابی که خوند.
قراره این سری خودم براش یه کتاب ببرم بخونه...
اینو که دستم دید براش جالب بود
یه کم درباره موضوعش پرسید و گفت
هروقت خوندیش، بده منم بخونم :)
+ شاید رفتارِ ما، بهترین راهِ اثرگذاری باشه..
+سعی ام اینه که توی زمان های خالی اتاق عمل به جای اینکه گوشی دستم بگیرم یا حتی کتاب از توی گوشی بخونم، کتاب واقعی دستم بگیرم و بخونم که خب این موضوع خیلی به چشم همه اومده و یجورایی خلاف موج شنا کردنه..
+بماند که چند تا کتاب مفید از سیر مطالعاتیمو توی همین زمان های پِرت تموم کردم🤌🏻
#طرحنوشت