نفر آخر شدن خیلی راحته.
کنسل کردن کارا خیلی راحته.
توی حال بد و افسردگی موندن خیلی راحته.
عقب افتادن خیلی راحته.
غم و غصه خوردن خیلی راحته.
ضعیف و ناتوان موندن خیلی راحته.
بی تحرک بودن خیلی راحته.
فقیر شدن خیلی راحته.
روزمرگی خیلی راحته.
بی مسئولیت بودن خیلی راحته.
ولی روح ما برای این راحتی خلق نشده:)
آسمان بارِ امانت نتوانست کشید
قرعهی کار به نام من دیوانه زدند..
#آینه
یاد دارَم که شَبی هَمدَمِ پَروانه شُدَم
فارِغ اَز زِمزِمهیِ مُطرِب و مِی خانه شُدَم
پیرِ مِیخانه بِگفتا که غَمَت اَز سَرِ چیست؟
گُفتَمَش قِصّهیِ ما و دِلِ پَروانه یِکیست
هَر دو بَر کویِ نِگاری نَظَر اَنداختهایم
هَر دومان کَرده وَفا و به جَفا ساختهایم...
شَمعِ بی مِهر و مُحَبَّت، دِلِ پَروانه شِکَست
یارِ دیوانهیِ ما رِشتهیِ پِیمان بِگُسَست...
خُرده بَر رَهگُذَرِ عاشِق و دیوانه مَگیر...
سالیان اَست که او گَشته پَریشان و اَسیر
1.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
+ #بهار زیبا و زنده :)
خدایا هرچی دادی شکر
هرچی ندادی شکر
اکنون درکنار من نیستی ولی همچنان با من هستی.
به شانهات تکیه میدهم..
با تو غذا میخورم..
و دستِ ثابتت را مانند پرندهای که نمیخواهد پرواز کند در دستم میفشارم.
به کجا پرواز کند؟ از من بهسوی من.
تو را هر لحظه میبینم و احساس میکنم.
تو در اتاق من، در تخت من، در کیف من، در کتاب من، در قلم من، در قلب من و در خون من هستی.
چیز جدیدی هست که میخواهم برای تو فاش کنم، پس شگفتزده نشو.
امروز در آینه خیره شدم و محمود جدیدی را دیدم.
شیرینتر، سالم تر و شادتر.
این بار دیگر از تو نمیپرسم چه وقت همدیگر را خواهیم دید،
چون ما با هم هستیم... :)
#محمود_درویش
#طبیعت
#حرمامن
#بهار
www.javadieh.blog.ir4_5787397968126542735.mp3
زمان:
حجم:
5.2M
نَنشست و نامه نداد!
به امام نگفت آقا تو "بیا!"
تا شنید حسین از مدینه حرکت کرد
کوفه رو ول کرد و در مکه رسید خدمتش.
خودش رفت...
اینه فرقِ فقیهی مثلِ سلیمان بن صُرَد
و فرقِ لاتی مثلِ عابس.
از مکه تا کربلا هم باهاش موند
در شبی که مقدس ها سُمِ اسب شون رو با پارچه می بستن تا صدایی بلند نشه و بزنن به چاک، عابس با وضویِ نمازِ مغرب، نمازِ صبح میخوند و از غروب تا صبحگاه مشغولِ عبادت در خیمه گاهِ حسین بود و ظهرِ عاشورا هم لاتیش رو آتیش کرده بود و با سینه یِ برهنه عازمِ میدان شد.
کلاهخود و زره از تن دراورد
گریبان چاک داد....
رفیقش بود از زمان های قدیم.....
تعجب کرد که وسط جنگ پیرهنش و دراورده...
گفت: اجننت عابس؟
عابس دیوانه شدی؟
+ نعم...حُبُّ الحسین اَجَنَّنی..
بله...عشق حسین دیوونم کرده.. :)
#شبجمعه
عصری یه #فیلم آمریکایی سمی با محتوای مسیحیت و کلیسا و راهبه و اینا دیدم که تولید شدهی ۲۰۲۴ عه که سمیتش با یه جزء قرآن خوندن هم رفع نمیشه..
باور کن سردرد گرفتم از شدت سمی بودنش.....
واقعا چی تو مغزشون میگذره که همچین فیلمنامههایی رو مینویسن و تبدیل به فیلم میکنن؟
فیلم توی قرون قبلی دور میزنه و موضوعش حدودا اینه که ۲۰ ساله که بیولوژیستها دارن یه آزمایش علمی انجام میدن روی چی؟
کشف کردن که سر میخی که زده بودن به دست و پای حضرت مسیح، خون خشک شده وجود داشته و اینا میخوان بواسطهی آزمایشات ژنتیکی فرزند مسیح یا درواقع خود مسیح رو در بدن یک زن جوان راهبهای بدون اینکه خودش مطلع باشه، به وجود بیارن تا بیاد و اونها رو نجات بده (تفکر آخر الزمانی)
که دختره دستشونو میخونه و میزنه با هزار بدبختی همشونو میکشه و از اون دیوونه خونه فرار میکنه و وقتی زایمان هم میکنه میبینه مثل همهی ۲۰ سال گذشته، ازمایششون نتیجهای نداشت و فرزند نبود. درواقع چیزی که زاییده بود یه جنین ناقص و عجیب الخلقه بود..
اه اصن به صحنههای دلخراش فیلم که فکر میکنم حالم بد میشه.....
خدایا ما رو نجات بده از دست اینا..
اینا یه دیوونههایی هستن که وقتی فیلم یچیزیو میسازن، قطعا دارن پشتش یه غلطایی میکنن....
+ دارم به خلاقیت نویسندهش فکر میکنم :/