یه روز سید عباسِ موسوی بود،
فرداش او رو زدن و نبود.
جاش سید حسن نصرالله اومد.
یه روز او هم نخواهد بود...
یا با مرگِ طبیعی یا انشاءالله شهادت.
وقتی چو افتاد پیامبر شهید شد،
پدرِ اَنَس بن مالِک که در جنگِ اُحُد بود،
ابوبکر و عمر بن خطاب رو پشتِ یک سنگی پیدا کرد و گفت: بابا شما اینجا چه میکنید! بیاید بجنگید!
گفتن: محمد مُرده!
گفت: بابا محمد مُرده، خدایِ محمد که نَمُرده!
یه جوری نلرزیم که یادمون رفته باشه خدایِ محمد هنوز زنده ست !
آدم ها میرن و میان،
مهم اینه حجتِ خدا نظرش بر ما باشه..
شهادت یا نبودِ آدم ها باعثِ افتادنِ این بیرق نمیشه!
ترس و لرزمون مثلِ ابوبکرها باعثِ ترسِ دیگران میشه...
مثلِ مولاعلی باید مَردِ مَردِستان بود.
گولِ این اَدواتِ نظامیِ دشمن رو هم نخورید.
در بَدر با ابزارِ کشاورزی و پیاده،
رفتن به جنگِ لشکرِ مجهزی که تعدادشون ۱۰ برابرِ مسلمین بود.
نسبتِ لشکر اسلام با کفار یک به دَه بود!
هر یک نفر باید با ۱۰ نفر میجنگید.
کی پیروز شد؟
اونی که مجهز بود؟
اونی که تعدادش بیشتر بود؟
یا نه...
اونی که خدا و مولا باهاش همراه بود؟!
تاریخ آدمو نجات میده.
مرور وعدههای صادق خدا برای مومنان در طول تاریخ، آرامش قلبی به همراه داره.
#آینه
حتی توی این وضعیت هم
نگاه تربیتی و تبیینی توی صحبتهای آقا وجود داره :)
« مردم لبنان فراموش نکردهاند که در روزگاری نظامیان رژیم غاصب تا بیروت را زیر چکمه قرار میدادند، این حزبالله بود که پای آنان را قطع کرد و لبنان را عزیز و سربلند ساخت. امروز هم لبنان به حول و قوهی الهی دشمن متجاوز و خبیث و روسیاه را پشیمان خواهد کرد.»
۱۴۰۳/۰۷/۰۷
اگه میخوای یه مومن گوگولی ناناز باشی،
فقط خودت کمک کن.
اما اگه میخوای یه مومن مجاهدِ دغدغهمندِ جریانساز باشی، برو کمک جمع کن و به یک جمعی وصل شو..
جریان اخوت ایمانی، لازمهی موقعیت حال حاضره.
#آینه
#جریانسازی
*مترصدنوشت
نوشته بود:
بیشتر از قبل خواهم دوید، خواهم خواند.
روزهای بیشتری را صرف فهمیدن و دانستن خواهم کرد.
گامهای بلندتری برمیدارم.
این جهان نباید مرا بعنوان یک مقصر در تاریخ خود ثبت کند..
اگر سروی به بالای تو باشد
نه چون بَشْنِ (قد و بالا) دلارای تو باشد
و گر خورشید در مجلس نشیند
نپندارم که همتای تو باشد
و گر دوران ز سر گیرند، هیهات
که مولودی به سیمای تو باشد
که دارد در همه لشکر کمانی؟
که چون ابروی زیبای تو باشد
مبادا ور بود غارت در اسلام
همه شیراز یغمای (غنیمت) تو باشد
برای خود نشاید در تو پیوست
همیسازیم تا رای تو باشد
دو عالم را به یک بار از دلِ تنگ
برون کردیم تا جای تو باشد
یک امروزست ما را نقد ایام
مرا کی صبر فردای تو باشد؟
خوشست اندر سر دیوانه سودا
به شرط آن که سودای تو باشد
سر سعدی چو خواهد رفتن از دست
همان بهتر که در پای تو باشد...
سعدی
بیمارستان ما امروز بحران اعلام کردند و غلغلهست...
هشت تا انتقالی به بخش دیالیز بخاطر از کار افتادن کلیه.
چهار تا فوتی دیشب.
چند تا کوری و تاری دید همیشگی.
همه هم اکثرا جوون و بچه سال.
تازه بخشی از بیماران به بیمارستانهای دیگهی شهر و شهر مجاور منتقل شدن..
بخاطر چی؟
بخاطر شرابی که خوب در نیومده، تبدیل شده به متانول و گریبان مردم یه شهرو گرفته..
یکی از اونایی که امروز کد ۹۹ خورد و احتمالا میمیره، خودش تولید کنندهست و درآمدش از شرابه.
حالا مثل اینکه از دستشون در رفته و همه اونایی که این سری شراب خریدن ازش و مصرف کردن، من جمله خودش و فک و فامیلاش توی مهمونی جمعه شب، گرفتار شدن...
به همهی پرسنل آماده باش دادن بابت مراجعات احتمالی بعدی بیماران در روزهای بعد چون علائم تا ۴۸ ساعت بعد بروز داده میشن..
آدم میمونه چی بگه..
#طرحنوشت
#اتاقعمل