🔻ادامه قسمت سوم 🔰درس هجدهم 🔹آثار رفتن به سمت تمدن مادی : ▪️اولین نشانه رفتن به دنبال تمدن مادی و نزدیک شدن به آن شجره ممنوعه این بود که لباس آدم ریخت یعنی لباسی که لباس تقوا بود . ( فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ ) طه ۱۲۱ ▪️در واقع داستان آدم و حوا داستان همه انسان هاست لذا انسان هایی که تمدن غرب را می پذیرند اولین کاری که می کنند این است که برهنگی خود را نشان می دهند و به آن افتخار می‌کنند. 🔹 نشانه دوم از هم دور شدن بود که طبق روایات آدم و حوا ۴۰ سال از هم دور شدند که این هم باز همان نشانه دوم تمدن مدرن و پذیرش تمدن غربی است، چون اقتضای تمدن مدرن و فرهنگ غرب این است که با خانواده سازگار نیست لذا شاهد ازدواج سفید، فمینیسم و .. هستیم ‌ ▪️وقتی که آدم توبه کرد از رفتن به دنبال این تمدن مادی و خداوند را به حق معصومین و پنج تن آل عبا قسم داد خداوند توبه آن را پذیرفت . 🔹حکمت توجه به معصومین که حضرت آدم هم متوسل به آن حضرات معصومین علیه السلام شد یعنی این که خواستار حاکمیت آنها شد و بعد خداوند به حضرت آدم دستور بنای خانه کعبه را داد که نشانه حاکمیت الهی بود که حضرت مهدی علیه السلام از همان جا ظهور می کند ▪️تعیین جانشین : خداوند به حضرت آدم فرمود که برای خود جانشین تعیین کند و دو پسر به نام قابیل و هابیل داشت. قابیل که پسر بزرگتر بود و قوی تر بود و ثروت و مزارع بیشتری داشت، و هابیل هم که به صفات الهی نزدیکتر بود، لذا حضرت آدم هابیل را برای جانشینی انتخاب کرد. و اینکه میگویند هابیل و قابیل به خاطر یک دختر دعوا کرده اند علتش گم کردن خط فکری مردم از نشانه حاکمیت الهی است در صورتی که دعوای هابیل و قابیل سر حاکمیت دینی بود ▪️ سپس قابیل هابیل را با سنگ کشت و هابیل اولین شهید حاکمیت راه الهی شد و بعد خداوند فرزند دیگری به نام شیث به آدم عطا کرد که تولد او هدیه ای از جانب خداوند بود برای آدم علیه السلام در ازای کشته شدن فرزندش هابیل لذا به او میگفتند ( شیث هبة الله ) و نسل پیامبران از آن حضرت بزرگوار ادامه پیدا کرد و نصب شیطان صفتان از نسل قابیل بود.

🔶درس_نوزدهم#دین_فطری 🔸طاغوت‌های آشکار ▪️#استاد_سید_هادی_عظیمی https://eitaa.com/dinefetri

✳️درس نوزدهم 🔰قسمت اول 🔻 طاغوت‌های آشکار ▪️ جلوه‌های ظاهری عالم 🔹...گفته شد موانع اتصال به بی نهایت طاغوت شیطان و نفس می باشد که طاغوت زمینه ساز انحراف و تمدن مادی و در نهایت انحراف جمعی می باشد و شیطان وسوسه می کند و نفس را تحریک می کند و موجب انحراف و گناه و در نهایت سقوط می شود 🔸هدف آشکار ابلیس پایه ریزی تمدن مادی در جهان است و هدف پنهان نابود کردن زمینه رشد و نابودی نسل انسان میباشد و اسلحه ابلیس وسوسه است، یعنی توجه دادن به جلوه های مادی عالم و جلوه های تمدن مادی می باشد و سپس برتری طلبی از راه ابزار های مادی رشد و پیشرفت و در نهایت پایه ریزی تمدن مادی ( طاغوتی )در جهان است. 🔹 جلوه های مادی عالم تمام جلوه های مادی و عالم در این پنج جلوه خلاصه می شود .علت که این جلوه ها از این بیشتر نیست ، دلیل بر محدود بودن عالم ماده است ✳️جلوه های مادی عالم 🔸جلوه های ظاهری :شکل،حجم ،صدا ،بو، رنگ، تعداد 🔸جلوه های زور و قدرت :اسلحه، زور ،لشکر نظامی 🔸جلوه های تخیلی و موهومات:سحر،سیاسی‌کاری زرنگی شانس. 🔸جلوه های علمی و واقعی: علوم تجربی همچون طب و صنعت و اقتصاد. 🔸جلوه های اعتباری و فرهنگی: شعر، موسیقی ،ریاست، نژاد، ثروت، جنسیت، معنویت کاذب . 🔹جلوه های ظاهری را خداوند متعال داده ،شکل را خدا داده زیبایی را خدا داده اینها در واقع همه فرصت رشد است. ✅( إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ) ▪️اینا جلوه ها همه برای فرصت رشد است اما استفاده سوء از این جلوه ها زیان بار است . https://eitaa.com/dinefetri

✳️درس نوزدهم 🔰قسمت دوم 🔻 طاغوت‌های آشکار ▪️ اولین تمدن طاغوتی ▫️گفته شد جلوه‌های مادی عالم پنج بعد دارد و بیشتر از پنج بعد نیست . 🔸هر بعد جدیدی که در طول تمدن های طاغوتی آشکار شکل می‌گرفت دو عملیات انجام می‌گرفت : ▫️ یکی این که خداوند دین جدیدی که کامل کننده ی دین قبلی باشد ( مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ ) و شامل قوانین متناسب با آن دوره می فرستاد ▫️دوم این که ابلیس ( شیطان ) برای آن بعد جدید در تمدن های طاغوتی نسخه بدل می‌ساخت تا مردم را منحرف کند . حال مأموریت پیامبران اولی العزم این بود که سوء استفاده ها از این جلوه ها را خنثی کنند . 🔷تمدن های طاغوت های آشکار ▪️اولین تمدن بت ها بر پایه جلوه های ظاهری ( شکل حجم و ... ) بود و نخستین بت را خود ابلیس ساخت و در زمانی که حضرت آدم شعارش این بود که فقط باید خدا را بپرستید شیطان خواست تا مردم را از این پرستش دور کند و وقتی یکی از فرزندان آدم در گذشته بود به آنها پیشنهاد داد تا یک بتی شبیه آن بسازند تا هر وقت دلتنگ آن می شوند به آن بت نگاه کنند و کم کم بت پرستی رواج پیدا کرد و مردم بت هارا خدای خود می‌دانستند . ❓هدف ابلیس از ایجاد بت چه بود و بت پرستی چه تاثیری در زندگی مردم می گذارد؟ 🔹 هدف ابلیس توجه مردم به ظواهر و مد و تجملات بود یعنی می گفت هرکس شبیه تر به این بت باشد و هرکس بتش زیباتر باشد و به صفات بت نزدیکتر باشد این شخص مقرب تر است https://eitaa.com/dinefetri

.تمام افراد دین پرست در زمان آدم در گذشته بودند و فقط نوحه باقی مانده بود و همه بت پرست بودند و حال باید حضرت نوح علیه السلام این جلوه بت ها را خنثی می کرد خنثی کردن آن بعد بت قوه قهریه ممکن نبود چون باید ناکارآمدی آنچه که ابلیس به عنوان موجود برتر معرفی کرده نه تنها به مردم آن زمان بلکه تمام مردم روی کره‌ی زمین تا قیامت ثابت می شد . باید حضرت حق چه کند ؟ شیوه خداوند متعال بر این است تا آن تمدن به اوج برسد بعد آن را خنثی کند اما چرا ؟ چون اگر به اوج نرسد ممکن است باز این تفکرات انحرافی در اذهان برخی جاری شود که اگر این تمدن نابود نمیشد خیلی کارهای مهم می توانست برای ما انجام دهد . حضرت موسی علیه السلام ۹۰۰ سال گفت باید خدایی را بپرستید که قدرت داشته باشد حضرت نوح با بت پرستان هیچ نقطه مشترکی نداشت یعنی شرک آنها ( ذاتی ) بود چون بت را خود خدا می دانستند لذا هیچ استدلالی نمی‌توانست برای آنها داشته باشد و تنها راه حضرت نوح نشان دادن جلوه ظاهری دیگری بود که تمدن بت ها را ناکارآمد جلوه دهد در آن زمان عده کمی که تعدادشان به ۴۰ نفر تجاوز نمی کرد با حضرت نوح بودند ولی ایمان آنها هم ایمان و اعتقاد راسخ نبود لذا برای اینکه آن چهل نفر به اطمینان قلبی برسند و آیندگان تا کارآمدی بت ها را بدانند تنها راه برای درمان بت پرستی ایجاد بحران بود لذا حضرت نوح علیه السلام چهل سال وعده میداد که سیلی خواهد آمد اگر شما به بت ها تکیه کنید به عذاب الهی مبتلا می شوید. و این که حضرت از خداوند متعال خواست تا یک نفر از آنها زنده نماند علتش این بود که اگر یک نفر هم زنده میمانم میگفت این اعتقادات بود که مرا نجات داد تفاوت بت پرستی در زمان حضرت نوح پرستو هایی که الان موجود است این بود که آنها بت را خود خدا می دانستند ولی الان بت پرست تا بعد را نمادی از خدا می دانند

✳️درس نوزدهم 🔰قسمت سوم 🔻 طاغوت‌های آشکار ▪️ دومین تمدن طاغوتی تمدن های طاغوتی چون خودشان ریشه و اصلی ندارند دنبال یک ریشه و اصل در جهبه حق می گردند و در جبهه حق وقتی یک حقیقتی پذیرفته شد در آن هنگام ابلیس یک نسخه بدلی را درست می کند نکته اینکه می گوییم به عنوان مثال در زمان نوح علیه السلام جلوه ظاهری ملاک بود نه اینکه جلوه های دیگر در آن زمان نبودند، بودند لکن مورد توجه نبودند یعنی به عنوان مثال در تمدن بت ها جلوه های دیگر بودند ولی بعد اول بر مبنای جلوه ظاهری بود. مبنای حرکت ابلیس چیست ابلیس بر این مبنا است که می گوید هر گردویی گرد ولی این که بگوییم هر گردی گردو است یا نه این دیگر میشود مبنای ابلیس مثلاً اگر پیامبری بگوید خدا برتر است ابلیس می گوید باید هر چیزی که برتر است شبیه او شد و از او تبعیت کرد در این جا کار انبیا چیست ؟کار انبیا فقط هدایت نیست بلکه رسوا کردن ابلیس است حال یا با استدلال یا حادثه https://eitaa.com/dinefetri

معنای بت پرستی چیست یعنی دست برداشتن از حرکت در مسیر صفات خدا و حرکت در مسیر جلوه های ظاهری تاثیر بت پرستی این بود که هر کس این صفات را بیشتر داشت و جلوه های ظاهریش بهتر بود مردم او را رشد یافته می دانستند و ملاک برتری را جلوه های ظاهری می دیدند در حالی که ملاک برتری نزد خدا تقوا است شرک ذاتی یعنی بت در مقابل ذات خدا بود .که حضرت نوح علیه السلام توحید ذاتی را اثبات کرد و جلوی ظاهری بت ها را خنثی کرد در نهایت وقتی ایمان آورد گان به حضرت نوح نجات پیدا کردند مردم همه خداپرست شدند چون این قدرت را دیدند اما حال سوال این است که آیا ابلیس شکست خود ؟ خیر چون فرموده است ( قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ) یعنی حتماً حتماً حتماً گمراه می کنم مومنین را به علاوه این که هنوز جلوه های دیگر باقی مانده است حالاوقت این میرسد که ابلیس بر مبنای آن شعار تمدن پیروز حضرت نوح یک نسخه بدل جدید درست کند و شعار حضرت نوح پرستش خدای مقتدر بود

✳️درس نوزدهم 🔰قسمت چهارم 🔻 طاغوت‌های آشکار ▪️ مقابله حضرت ابراهیم با نمرود گفته شد : حضرت نوح نبی الله علیه السلام خنثی کننده جلوه ظاهری بت ها بود که : مأموریتش : اثبات قدرت برای خدا و عدم آن برای بت ها بود عامل خنثی کننده : عذاب الهی عالم گیر وسیله : کشتی نجات نتیجه : عدم پرستش بت به جای خدا و رسوایی بت ها و بت گرها شعار بعد از پیروزی : پرستش خدای مقتدر شروع تمدن دوم طاغوت نمرود ها بر پایه جلوه های قدرت زور اسلحه لشکر نظامی بر مبنای جلوه قدرت سلسله نمرود ها شکل گرفت که بعد از حضرت نوح کسانی آمدند ادعای حاکمیت کردند که قدرت داشتند حاکمیت را به دست گرفتند و کار به جایی رسید که یک حاکمیت مطلق برای آخرین نمرود در زمان حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام رخ داد و مردم باور کردند که نمود را به عنوان خدا قبول داشتند و متهم می پرستیدند بت پرستان زمان نمرود شرکشان ذاتی نبود که بگویند این بت پدیدآورنده هستی است آنها معتقد بودند این بود یک نمادی از قدرت است و خدای اصلی را نمرود می دانستند و این بت‌ها را رابط بین خودشان و نمرود می دانستند خود نمرود ذات خدا را به عنوان خالق و پدید آورنده قبول داشت ولی نمرود خود را نماینده و شریک خدا در قدرت می دانست لذا مبتلا به شرک صفاتی شده بود. حال برای مقابله با این نسخه بدن خداوند https://eitaa.com/dinefetri

حضرت ابراهیم خلیل الله را مبعوث فرمود که بیاید و جلوه های نظامی نمرود را خنثی کند نکته اینکه می‌گوییم ابراهیم خلیل الله یا نوح نبی الله این القاب پیامبران نشان از این داشت که آن مطلبی که روی آن پافشاری می‌کردند خبر از پیروزی و رمز پیروزی آنها دارد در آن زمان تنها گوینده ( لا اله الا الله ) حضرت ابراهیم و دو الی سه نفر دیگر بودند در مرحله بعد حضرت ابراهیم علیه السلام با نمرود وارد مذاکره شد و با نمرود محاجه و استدلال کرد در حالی که حضرت نوح نمی توانست استدلال کند چون بت پرستان آن زمان شرک ذاتی داشتند ولی نمرود مبتلا به شرکت صفات شده بود و خالقیت خدا را قبول داشت در گفت و گوی بینشان حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود پروردگار من کسی است که زندگی می دهد و می میراند و در مقابل نمرود مغالطه کرد و دستور داد دو نفر را از زندان آوردند که یکی را آزاد کرد و دیگری را اعدام کرد و گفت من هم میتوانم حیات بدهم و بمیرانم بعد از این مقالطه حضرت ابراهیم گفت پروردگار من خورشید را از مغرب به مشرق طلوع می دهد و اگر تو میتوانی از مشرق به مغرب طلوع بده اینجا نمرود مبهوط شد و دیگر نتوانست حرفی بزند آنها نگذاشتند این مطلب رسانه‌ای بشود و از این گفتگو کسی اطلاع پیدا کنند و حال این وظیفه حضرت ابراهیم بود که این مطلب را رسانه‌ای کند حضرت ابراهیم باید نشان می داد که بتها قدرت ندارند و نمرود هم خدا نیست لذا وقتی که مردم به بیرون شهر رفته بودند تمام بتها را شکست و تبر را بر گردن بت بزرگ انداخت وقتی آن حضرت را دستگیر کردند فرمود چرا از بت بزرگ نمی پرسید ؟ گفتند بتها نمی توانند حرکت کنند.حضرت فرمود پس چرا آنها را می پرستید؟ این سخن زمینه ای شد که بت اصلی یعنی نمرود را رسوا کند، اما نمرود به جای پاسخ دادن فضا را احساسی کرد و مردم را تحریک کرد که ابراهیم بت شما را شکسته است و بعد خواست با اسلحه خودش یعنی آتش ابراهیم را بسوزاند به مردم دستور داد تا سه سال تمام هیزم جمع کنند . ۲۴ فرسخ مربع هیزم جمع شد در زمان نمرود مردم آنقدر به خدای نمرود اعتقاد داشتند که نذر می کردند که اگر فلان کارشان به انجام برسد هیزم بیاورند برای سوزاندن . وقتی هیزم وسیعی جمع شد باید راهی پیدا می‌کردند تا حضرت ابراهیم علیه السلام را داخل آتش بیندازند ابلیس آمد و ساختن منجنیق را یادشان داد در این هنگام ملائکه آمدند به حضرت ابراهیم گفتند که میخواهی کاری کنیم که آتش خاموش شود فرمود ( علمه بحالی کفی أن مقالی ) لذا آتش سرد شد و مردم قدرت تکوینی خدا را دیدند و فهمیدند فقط قدرت نظامی موثر نیست و باید قدرتی باشد که موثر در تمام نیروهای عالم باشد لذا حضرت ابراهیم توحید صفاتی را اثبات کرد

✳️درس نوزدهم 🔰قسمت پنجم 🔻 طاغوت‌های آشکار ▪️ مقابله حضرت موسی با فرعون گفته شد حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام خنثی کننده جلوه نظامی نمرودها بود که : ماموریت :اثبات قدرت تکوینی برای خدا و عدم آن برای نمرود بود عامل خنثی کننده: سرد شدن آتش بر او وسیله: توکل و اعتماد به خدا یعنی دوستی خدا نتیجه: عدم پرستش نمرود ها به جای خدا و رسوایی نمرود ها شعار بعد از پیروزی: پرستش خدای دارای قدرت تکوینی نمرود برای این که بیشتر رسوا نشود از کشتن ابراهیم صرف نظر کرد و گفت من خدای ابراهیم را میکشم این یعنی خود خدا را قبول داشت اما کارهایی کرد مثلا برای این که به اصطلاح خدای ابراهیم را بکشد پرندگانی که آموزش دیده بودند بندهایی را به پای کرکس ها بستند و نمرود را به آسمان بردند و او تیری پرتاب کرد و تیر خونی برگشت و به مردم گفت من خدای ابراهیم را کشتنم حکمت اینکه این تیر خونی برگشت این بود که کسانی که در عقیده متزلزل بودند و به صورت قلبی و یقینی خدای ابراهیم را نپذیرفته بودند دوباره شک به آنها غلبه کرد و با این کار خدا مومنان واقعی را غربال کرد اما نمرود بازهم دست بردار نبود و گفت تمام لشکریان را آماده می کنم تا با خدای ابراهیم بجنگم و به ابراهیم گفت اگر خدایی داری بگو برای جنگ با من آماده شود. https://eitaa.com/dinefetri

از طرف خدا لشکریان پشه های ریز حمله کردند و به مغز لشکریان نفوذ کردند یکی از آن پشه ها به داخل مغز نمرود راه پیدا کرد و کار نرود به جایی رسید که به افرادش می گفت محکم به سراو ضربه می زدند تا بلکه از عذاب نجات پیدا کند و هرکس ضربه را محکم تر میزد مقرب تر بود با این کار اعتقاد مردم به قدرت اشخاص از بین رفت و قدرت الهی را باور کردند تاثیر نمرود پرستی در جامعه چه بود ؟ در زمان نمرود شخص برتر کسی بود که به نمرود نزدیکتر بود ولی شعار ابراهیم این بود که باید خلیل الله شویوم و با خدا دوست شویم به جای دوستی با بنده خدا (یعنی نمرود) در آن زمان مردم قائل به الوهیت نبودند ولی دیگر کسی این عقیده را نداشت و معلوم شد راه برون رفت از مشکلات دوستی با خداست نه ابرقدرت ها تا به اینجا قدرت تکوینی اثبات شد حال باید ابلیس نسخه بدل آن را بسازد و آن نسخه بدل چیست؟ از اینجا سلسله فرعون ها شروع می‌شود و آخرین فرعون زمان حضرت موسی برترین فرعون بود لذا تمدن فرعون ها بر پایه جلوه های تخیلی یعنی( سحر ) شکل گرفت نسخه بدل قدرت تکوینی سحر است و شیطان اینطور القاء کرد که هرکس سحر دارد خداست لذا کار فرعون به جایی رسید که گفت (انا ربکم الاعلی) یعنی مبتلا به (شرک أفعالی) شد و گفت : همه کارهایی که خدای ابراهیم انجام می دهد ما هم انجام می دهیم در این برهه از زمان مردم عامل تکامل را در سحر و سیاسی کاری و شانس می‌دانستند که خداوند برای مقابله با این اعتقاد فاسد موسی( کلیم الله ) را برانگیخت . حضرت موسی علیه السلام باید نشان می داد که قدرت تکوینی فرعون تخیلی است نه واقعی و تنها قدرت تکوینی واقعی تنها از آن خداست موسی (ع) با فرعون وارد گفت‌وگو شد و به فرعون به حضرت موسی گفت اگر راست می گویی با سحر ما مقابله کن. که در آن مجلسی که ساحران از طناب ها مار درست کردند عصای موسی اژدهایی شد و همه را بلعید. نکته : سحر یعنی یا تصرف در اذهان یا تصرف در خود شیء که به واسطه نیروهای فیزیک پنهان هستی انجام می‌گیرد و ساحران از این جریان استفاده میکردند برای سحر مهم ترین تاثیر معجزه موسی این بود که اولین ایمان آورندگان ساحران بودند چون آنها به خوبی تفاوت سحر و معجزه را می دانستند و فرعون آنها را تهدید کرد که اگر از این ایمان دست برندارند دست و پای آنها را می برد ولی آنها چون خدای موسی را با یقین قلبی باور کرده بودند از تهدید فرعون نترسیدند . در اینجا دیگر جلوه تخیلی خنثی شد لقب موسی کلیم الله بود و گفتمان آن زمان این بود که اگر کسی در کارش گره ای ایجاد شود باید دنبال ساحر برود ولی گفتمان موسی کلیم الله این بود که با در ارتباط با خدا بودن و شنیدن سخنانش میتوان مشکل گشا ای کرد لذا حضرت موسی علیه السلام ( توحید افعالی ) را اثبات کرد

✳️درس نوزدهم 🔰قسمت ششم 🔻 طاغوت‌های آشکار ▪️ مقابله حضرت موسی با سامری گفته شد حضرت موسی کلیم الله خنثی کننده جلوه تخیلی فرعون ها بودكه ماموریت: اثبات واقعی قدرت تکوینی خدا تخیلی بودن سحر فرعون‌ها بود؟ عامل خنثی کننده: غلبه بر ساحران بود .وسیله: عصا،ید بیضا و کلیم بودن بود. نتیجه: عدم پرستش فرعون ها به جای خدا بود و شعار بعد از پیروزی: پرستش خدای دارای قدرت تکوینی واقعی بود موسی اثبات کرد قدرت تکوینی واقعی از آن خداست و با قدرت تخیلی نمی‌توان مشکلی را از ریشه حل کرد اگر هم شود حل کنیم موقتی است. اولین تجربه رسمی حاکمیت دینی برای حضرت موسی علیه السلام بوده است که چالش های زیادی را با خود به همراه داشت مثل چالش سامری و غیره که به علت وجود زیاد این چالش‌ها خداوند در قرآن کریم خیلی از آنها را به ما یادآوری می کند به همین دلیل است که نام موسی بیش از ۵۰ با در در قرآن ذکر شده است اما نکته ای که هست این که نباید به این چالش ها به صورت یک داستان نگاه کنیم بلکه هر کدامشان به تنهایی یک گفتمان محسوب می شوند به عنوان مثال کاری که فرعون نتوانست با قوم حضرت موسی کند سامری توانست با ۴۰روز مردم را از توجه به خدا و حضرت دور کند https://eitaa.com/dinefetri